معرفی مفاخر معاصر ادبی خراسان – ۲ زندگی و زمانه‌ ملک‌الشعرای بهار/ از محله سرشور مشهد تا ظهیرالدوله

زندگی و زمانه‌ ملک‌الشعرای بهار/ از محله سرشور مشهد تا ظهیرالدوله

خراسان‌رضوی – از محله سرشور مشهد تا آرامگاه ظهیرالدوله، زندگی محمدتقی بهار، ملک‌الشعرای ایران، داستانی پرفراز و نشیب از فعالیت‌های سیاسی، ادبی و اجتماعی است. او که در کوران تحولات مشروطه بالید، با قلم و قدم خود در شکل‌گیری تاریخ معاصر ایران نقش به سزایی داشت و با آثار و فعالیت‌های خود، تأثیری ماندگار بر فرهنگ و سیاست ایران گذاشت.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – جمال مدیرشانه‌چی، نویسنده و محقق: خراسان، این گستره زرخیز فرهنگ و ادب پارسی، همواره مهد پرورش ستارگانی بوده که نور دانش و هنرشان، آسمان ایران‌زمین را روشن کرده است. از فردوسی بزرگ تا عطار نیشابوری، این خاک، گوهرهای گران‌بهایی را در دامان خود پرورانده که نامشان با تار و پود هویت ایرانی گره خورده است.

اما این میراث گران‌بها، تنها به گذشته تعلق ندارد. در دوران معاصر نیز، خراسان رضوی شاعران، نویسندگان و اندیشمندانی را به جامعه تقدیم کرده است که هر یک، به سهم خود، نقشی بی‌بدیل در غنای فرهنگ و ادب این مرز و بوم ایفا کرده‌اند. بزرگانی چون محمدرضا شفیعی کدکنی، ملک‌الشعرای بهار و بسیاری دیگر که با آثار ارزشمند خود، نه تنها زبان فارسی را پاس داشته‌اند، بلکه آینه‌ای تمام‌نما از دغدغه‌ها، آرمان‌ها و چالش‌های زمانه خود را نیز به تصویر کشیده‌اند. سلسله مطالب «معرفی مفاخر معاصر ادبی خراسان» قرار است هر سه‌شنبه، به معرفی یکی از این بزرگان بپردازد و دریچه‌ای نو به سوی شناخت آثار و اندیشه‌هایشان بگشاید.

محمدتقی (ملک الشعرای) بهار شاعر، ادیب، نویسنده، روزنامه‌نگار، تاریخ‌نگار، سیاست‌مدار و استاد دانشگاه، متخلص به بهار در ۱۸ آذرماه سال ۱۲۶۵ در محله سرشور مشهد دیده به جهان گشود.

زندگی و زمانه‌ ملک‌الشعرای بهار/ از محله سرشور مشهد تا ظهیرالدوله

پدرش میزا محمدکاظم، ملک‌الشعرا آستان قدس رضوی در زمان ناصرالدین شاه بود. محمدتقی در چهار سالگی به مکتب رفت و در شش سالگی فارسی و قرآن را فرا گرفت. وی سپس نزد پدرش محمدکاظم و عبدالجواد ادیب نیشابوری تحصیلات خود را ادامه داد و در ۷ سالگی نیز به سرودن شعر و آموختن شاهنامه نزد پدر پرداخت. بهار از سن ۱۴ سالگی همراه با پدر در مجامع آزادی‌خواهانه حاضر می‌شد و به‌خاطر انس و الفتی که به افکار جدید پیدا کرده بود، به مشروطه و آزادی دل بست.

مرگ ناصرالدین شاه و روی کار آمدن مظفرالدین شاه، هم‌زمان شده بود با ۱۵ سالگی بهار، از این رو پدر محمد تقی به این نتیجه رسید که به شاعران دیگر اهمیتی داده نمی‌شود، به همین دلیل او را از سرودن شعر منع کرد تا بهار را به سمت تجارت وادار کند اما بهار به تجارت علاقه‌ای نداشت و تحصیلات ادبی خود را دنبال کرد.

بهار دوسال بعد از مرگ پدر و هم‌زمان با بیست سالگی به جمع مشروطه‌خواهانِ خراسان پیوست و پس از چندی به انجمن سعادت خراسان راه یافت. اولین آثار ادبی و سیاسی بهار بدون امضا در روزنامه خراسان به چاپ می‌رسید که مشهورترین آن مصراع‌هایی بود که خطاب به محمد علی‌شاه می‌نوشت.

زندگی و زمانه‌ ملک‌الشعرای بهار/ از محله سرشور مشهد تا ظهیرالدوله

بهار با دیگر شاعران مشروطه همچون میرزاده عشقی، دوستی و رفاقت صمیمی داشت. روابط صمیمانه آن دو باعث شد که در سال ۱۳۰۳ و همزمان با دوران نخست وزیری رضاخان، مثنوی معروف جمهوری‌نامه را در مخالفت با جمهوری‌خواهی رضا خانی سرود. بهار درسال ۱۳۲۸ روزنامه نوبهار را که ناشر افکار حزب دموکرات بود منتشر کرد و سال بعد انجمن ادبی دانشکده که بعدها به انجمن ادبی ایران معروف شد و همچنین مجله ادبی دانشکده را بنیان گذاشت که به اعتقاد وی مکتب تازه‌ای از نظم و نثر جدید پدید آورد که عده‌ای از اهل قلم مانند رشید یاسمی، اقبال لاهوری، سعید نفیسی و تیمورتاش با آن همکاری می‌کردند.

انتشار نوبهار بارها ممنوع و آزاد شد و به همین دلیل بهار قصیده معروف، بث الشکوی، را به‌خاطر اعتراض به توقیف مجله نوبهار سروده است. کودتای ۱۲۹۹ شمسی بهار را برای سه ماه خانه‌نشین کرد او در همین مدت یکی از مشهورترین و به یادماندنی‌ترین قصیده‌های خود به نام، هیجان روح را سرود. ملک الشعرا پس از روی کار آمدن و نخست وزیری قوام‌السلطنه از شهر بجنورد به نمایندگی مجلس چهارم انتخاب شد.

زندگی و زمانه‌ ملک‌الشعرای بهار/ از محله سرشور مشهد تا ظهیرالدوله

از این دوره بهار با سیدحسن مدرس، رهبر فراکسیون اقلیت همراهی می‌کرد. بهار در طول مجلس چهارم نزد هرتسفلد زبان پهلوی را آموخت. وی در مجلس پنجم در حالیکه نماینده تبریز بود، در صف مخالفان رضاخان قرار گرفت و در کنار سیدحسن مدرس و حائری‌زاده در راس جناح مخالف رضاخان بود. در نشست نهم آبان ۱۳۰۴ مجلس انقراض سلطنت قاجار و انتقال قدرت به رضاخان را تصویب کرد که بهار در آن جلسه غایب بود و فردای آن روز درباره غیبت خود گفت: فوق‌العاده کسالت داشتم.

پس از رسیدن رضا شاه به قدرت، بهار به مجلس ششم نیز راه یافت اما پس از آن چون زمینه‌ای برای فعالیت سیاسی وجود نداشت، از سیاست کناره گرفت. بهار پیش از آن در تیر ۱۳۰۵ به عضویت شورای عالی معارف منصوب شده بود که این سمت را تا سال ۱۳۲۲ حفظ کرد. بهار پس از آن به فعالیت‌های علمی و آموزشی روی آورد و در کنار استادانی چون عباس اقبال آشتیانی فروزانفر و رضا زاده شفق در سال تحصیلی ۱۳۰۸ _ ۱۳۰۷ در دارالمعلمین عالی به تدریس پرداخت و پس از آن به علت مخالف‌های پنهان با رضا شاه برای چندماه به زندان افتاد و در سال ۱۳۱۲ به اصفهان تبعید شد.

در سال ۱۳۱۳ با وساطت فروغی برای شرکت در جشن‌های هزاره فردوسی به تهران فراخوانده شد از آن پس دوران شکوفایی علمی بهار آغاز شد او به مطالعه متون و تتبع و تحقیق ادبی و زبانی پرداخت. در سال ۱۳۱۱ در اجرای قراردادهایی که در زمان علی اصغر حکمت با وزارت معارف منعقد کرد به تصحیح متونی چون، مجمل التواریخ و القصص، تاریخ بلعمی و منتخب جوامع الحکایات عوفی پرداخت. دستاورد ادبی او در این دوره، تصحیح متون، ترجمه آثاری از پهلوی به فارسی، تألیف سبک شناسی و نگارش احوال فردوسی بر مبنای شاهنامه بود.

زندگی و زمانه‌ ملک‌الشعرای بهار/ از محله سرشور مشهد تا ظهیرالدوله

بهار در سال ۱۳۱۶ تدریس در دوره دکترای ادبیات فارسی را برعهده گرفت. با سقوط رضا شاه در شهریور ۱۳۲۰، بهار مجدداً به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی روی آورد و قصیده حب‌الوطن را در اندرز به شاه جدید سرود. روزنامه نوبهار را دوباره منتشر کرد و تاریخ مختصر احزاب سیاسی را در سال ۱۳۲۲ نگاشت. در بهمن ۱۳۲۴ در کابینه قوام وزیر فرهنگ شد اما وزارت او چند ماهی بیش طول نکشید و استعفا داد. بهار سرانجام پس از چند دهه فعالیت های سیاسی، ادبی و اجتماعی در اردیبهشت سال ۱۳۳۰ به علت بیماری کشنده سل در منزل خود درگذشت و در آرامستان ظهیرالدوله آرام گرفت‌.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *