نشست ” به یاد دکتر مرتضی کاخی” برگزار شد نشست ” به یاد دکتر مرتضی کاخی” روز چهارشنبه ۸ مرداد در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

نشست برای دکتر کاخی

 

به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست ” به یاد دکتر مرتضی کاخی” به همت گروه زبان و ادبیات فارسی خانه اندیشمندان علوم انسانی، روز چهارشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۴ در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. خلاصه ای از گزارش این نشست در ادامه می آید.

در ابتدا، بهرام پروین گنابادی، مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی خانه اندیشمندان علوم انسانی، اظهار داشت: پشت آن چهره به ظاهر مغرور دکتر کاخی، یک آدم ذاتا متواضع و دوست داشتنی قرار داشت و یک ساده دلی دوست داشتنی در وجود او بود که انسان شاید از یک دیپلمات توقع نداشت. او آدمی بود غرق شده در فرهنگ ایرانی. هر وقت به منزلش می رفتی، یک موسیقی سنتی در حال پخش بود. موسیقی و پیوندش با شعر جزء لوازم زندگی او بود. او در این اواخر عمر آلزایمر گرفته بود، اما شعرهای فارسی را زیر لب زمزمه می کرد چون با او شعر زندگی می کرد. کسی که مهمانی می دهد، باید آداب دان باشد و او آداب دان بود. با این که در غرب زندگی کرده بود و تجدد غرب را به خوبی می شناخت اما همچنان فرهنگ اصیل ایرانی را حفظ کرده بود.

در ادامه، هرمز همایون پور، ویراستار و از دوستان مرتضی کاخی، ضمن خواندن اشعاری، بیان داشت: دکتر کاخی متولد ۱۳۱۷ بود و الان دو فرزند دختر و پسر از او به یادگار باقی مانده است. خیلی از مهمان دوستی او تعریف می شود.

در ادامه، ساعد باقری، از شاعران کشور، ابراز داشت: معدودند کسانی که سلیقه، سواد و ذوق شان چنان به کار آمده که شعر را از غیر شعر می شناسند و کاخی یکی از آنان بود. با توجه به روحیاتش خیلی راحت می شد سخن او را نقد کرد. او اهل انصاف بود مگر در یک مورد که تعصب خراسانی ها را می کشید. در دومین جایزه قیضر امین پور، من به همراه دکتر کاخی داور بودم و چیزی که توجه من را جلب کرد این بود که وی به خوبی گوهر شعر را می شناخت. آرزو می کنم که امثال دکتر کافی باعث شوند زمینه برای پدید آمدن کسانی که گوهر شعر را می شناسند فراهم شود.

در ادامه، فرهاد طاهری، محقق و ویراستار، بیان داشت: بار اول که نام دکتر کاخی را شنیدم در کلاس درس قیصر امین پور در سال ۷۱ بود و بار اولی که خود او را دیدم، سال ۷۵ بود. مابین این چهار سال، آشنایی من با او مختص به نوشته های وی بود. چهره ی او در عکس طوری بود که انگار نمی شود به او نزدیک شد اما بار اولی که او را دیدم متوجه شدم که این طور نیست. آثاری از او به جا مانده است و آدمها می توانند با خواندن آن ها قضاوت کنند. اما بخش دوم، مربوط به منش اخلاقی و شخصیت او است. ما سه تعصب رایج داریم که عبارتند از تعصب به تاریخ، فرهنگ و جغرافیا. اخیرا هم تعصب چهارمی هم اضافه شده و آن هم تعصب مشاهیر و بزرگان است. اولین ویژگی که از دکتر کاخی سراغ دارم، پرهیزش از تعصب به جغرافیا است. مورد دوم، بحث صراحت وی بود، او خیلی صریح و روشن نظرات خودش را بیان می کرد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *