جار و جنجال در حیاط خلوت سنتی آمریکا؛ ترامپ به دنبال چیست؟

جار و جنجال در حیاط خلوت سنتی آمریکا؛ ترامپ به دنبال چیست؟

تهران- ایرنا- ترامپ در پی بازآفرینی چهره‌ای قدرتمند از آمریکا است اما بهای این جاه‌طلبی ممکن است بی‌ثباتی بلندمدت در نیمکره غربی و فرسایش اعتبار جهانی ایالات متحده باشد.

در حالی‌ که «دونالد ترامپ» خود را «رئیس‌جمهور صلح» می‌نامد، سیاست‌های جدید آمریکا در محیط پیرامونی این کشور از آغاز دومین دوره ریاست‌جمهوری ترامپ، تصویری متفاوت ارائه می‌دهد.

رسانه‌ها و مقامات آمریکایی در پی درگیری‌ در آب‌های پیرامونی این کشور، از هدف قرار دادن شناورهای متعدد و سرنشینانشان در چارچوب عملیات ارتش به دستور رئیس‌جمهور خبر می‌دهند که در حوزه کارائیب و شرق اقیانوس آرام با ادعای مبارزه با قاچاق مواد مخدر وارد عمل شده‌اند.

به تازگی و همزمان با انتشار تصاویر مانور تجهیزات نظامی آمریکایی در نزدیکی سواحل ونزوئلا، «آسوشیتدپرس» مدعی تلاش نافرجام آمریکایی‌ها برای دستگیری «نیکلاس مادورو» شده است؛ رئیس‌جمهوری که انگیزه اصلی اقدامات جدید آمریکا را دستیابی به نفت و گاز و طلای ونزوئلا اعلام کرده است.

از ژانویه ۲۰۲۵، دولت ترامپ مجموعه‌ای از تحریم‌های اقتصادی و عملیات‌های نظامی در حوزه کارائیب و اقیانوس آرام به همراه فشارهای سیاسی و دیپلماتیک را علیه کشورهایی مانند ونزوئلا، کلمبیا و همچنین مکزیک به اجرا گذاشته است؛ مجموعه اقداماتی که با شعار «اول آمریکا» توجیه می‌شود اما هدف واقعی آن، به‌گفته تحلیل‌گران، بازسازی «هژمونی» ایالات متحده در «حیاط خلوت» سنتی است.

«گروه بحران» در گزارشی تازه تنش‌زایی‌های ترامپ در محیط پیرامونی آمریکا را لغزشی خطرناک به سوی تغییر رژیم دولت‌های منطقه توصیف کرده و آن را در تضاد با وعده رئیس‌جمهوری مبنی بر عدم ورود به جنگ‌های جدید دانسته است

این سیاست‌ها که با ادعای مبارزه با قاچاق مواد مخدر و کنترل مهاجرت غیرقانونی آغاز شده، اکنون به بحرانی چندوجهی در منطقه بدل شده است.

بازگشت به یک دکترین

سیاست خارجی دولت ترامپ در آمریکای لاتین، ادامه‌ای از «دکترین مونرو» در قرن نوزدهم است؛ دکترینی که حضور هر قدرت خارجی در نیمکره غربی را تهدیدی علیه منافع ایالات متحده می‌دانست. در دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ (۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱)، تحریم‌های فراگیر علیه ونزوئلا موجب بحران‌های اقتصادی و مهاجرت بسیاری از این کشور شد؛ بحرانی که بر اساس اعلان برخی منابع، بزرگ‌ترین جابه‌جایی جمعیت در تاریخ آمریکای لاتین به شمار می‌رود.

درباره دکترین مونرو باید گفت که این دکترین در سال ۱۸۲۳ از سوی رئیس‌جمهور «جیمز مونرو» اعلام شد و بر اساس آن، دولت واشنگتن هرگونه مداخله قدرت‌های اروپایی در قاره آمریکا را تهدیدی علیه امنیت ملی خود دانست. در عمل اما این اصل به ابزاری برای تحکیم نفوذ ایالات متحده در نیمکره غربی تبدیل شد و کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی را به نوعی حیاط خلوت واشنگتن بدل کرد. از دید برخی ناظران، از آن زمان تا امروز، هرگاه دولت آمریکا با بن‌بست و چالش‌های بین‌المللی مواجه شده، به سیاست‌های مداخله‌گرانه در منطقه بازگشته است.

اکنون در آغاز دوره دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، نشانه‌های بازگشت همان رویکرد تاریخی با شدت و صراحت بیشتری دیده می‌شود.

قدرت نظامی به جای ابزار دیپلماسی

با بازگشت ترامپ به قدرت در ژانویه ۲۰۲۵، کاخ سفید مسیر سخت‌گیرانه‌تری در پیش گرفت. با فرمان اجرایی شماره ۱۴۱۵۷، کارتل‌های مواد مخدر به‌عنوان «سازمان‌های تروریستی خارجی» معرفی شدند و مجوز اعزام نیروهای نظامی به مرز مکزیک و آب‌های کارائیب صادر شد. این تصمیم، به گفته ناظران، نه‌تنها بازتابی از سیاست امنیتی جدید آمریکا بلکه نشانه‌ای از جایگزینی کامل ابزار دیپلماسی با قدرت نظامی است.

جاروجنجال در حیاط خلوت سنتی آمریکا؛ ترامپ به دنبال چیست؟

بر اساس گزارش‌های منتشرشده، هدایت اصلی این سیاست‌ها در دست چهره‌هایی چون «مارکو روبیو» وزیر خارجه و «استفن میلر» مشاور ترامپ است؛ دو سیاستمداری که هر دو به رویکرد «قدرت سخت» و کاهش کمک‌های توسعه‌ای (USAID) باور دارند.

ترامپ مدعی است که آمریکای لاتین مسیر اصلی ورود «فنتانیل» به خاک ایالات متحده است؛ ماده‌ای که سالانه جان بیش از ۱۰۰ هزار آمریکایی را می‌گیرد اما داده‌های اداره مبارزه با مواد مخدر (DEA) مدعی است که ۹۴ درصد فنتانیل از چین و مکزیک وارد می‌شود، نه از ونزوئلا.

ونزوئلا؛ کانون حملات ترامپ

در میان کشورهای هدف، ونزوئلا بیش از همه در معرض فشار قرار گرفته است. این کشور، با ذخایر نفتی عظیم خود، در کانون سیاست‌های تهاجمی واشنگتن قرار دارد. دولت ترامپ نظام سیاسی ونزوئلا را به «کارتل مواد مخدر» تشبیه کرده و شبکه موسوم به «کارتل دل‌سولس» را به فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی افزوده است.

ترامپ مدعی است ونزوئلا مسیر اصلی فنتانیل به آمریکا است و اقدامات نظامی واشنگتن در چارچوب دفاع مشروع انجام می‌شود. بررسی‌های تحلیلگران مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی و گاردین اما نشان می‌دهد که هدف اصلی این سیاست‌ها، تغییر رژیم در کاراکاس و بازآفرینی نفوذ آمریکا در منطقه است

از اوت ۲۰۲۵، ناو هواپیمابر «جرالد فورد» به همراه ناوهای موشک‌انداز و چهار هزار و پانصد تفنگدار دریایی به آب‌های کارائیب اعزام شدند. هم‌زمان، تحریم‌های نفتی اندکی تعدیل شد تا برخی شرکت‌ها بتوانند در چارچوب خاصی فعالیت کنند، اما تعرفه‌های ثانویه ۲۵درصدی علیه کشورهایی که از ونزوئلا نفت وارد می‌کنند، عملاً درآمد دولت مادورو را به شکل ملموسی کاهش داده است.

ترامپ همچنین جایزه دستگیری مادورو را به ۵۰ میلیون دلار افزایش داده و مجوز عملیات‌های محرمانه سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) را در خاک ونزوئلا صادر کرده است. در مقابل، مادورو با استفاده از رمزارزها تلاش کرده از سد تحریم‌ها عبور کند.

در این میان، چهره‌های مخالفی مانند «ماریا کورینا ماچادو» که در سال ۲۰۲۵ برنده جایزه صلح نوبل شد از حمایت مستقیم واشنگتن برخوردارند. موسسه «گروه بحران» (Crisis Group) در گزارشی تازه این رویکرد را لغزشی خطرناک به سوی تغییر رژیم توصیف کرده و آن را در تضاد با وعده ترامپ مبنی بر عدم ورود به جنگ‌های جدید دانسته است.

کلمبیا؛ از هم‌پیمانی تاریخی تا جدال اقتصادی

کلمبیا، شریک سنتی آمریکا در مبارزه با مواد مخدر نیز از تبعات سیاست‌های تازه واشنگتن در امان نمانده است. تنش‌ها میان ترامپ و رئیس‌جمهور چپ‌گرای این کشور، «گوستاوو پترو» پس از آن بالا گرفت که بوگوتا از پذیرش کامل مهاجران ونزوئلایی سر باز زد. در پی این اقدام، واشنگتن تعرفه ۲۵درصدی بر واردات فولاد و مس از کلمبیا وضع کرد.

در ماه‌های اخیر، دو حمله موشکی آمریکا به قایق‌های مشکوک در اقیانوس آرام منجر به کشته شدن چند شهروند کلمبیایی شد؛ رویدادی که روابط دو کشور را به پایین‌ترین سطح در دهه‌های اخیر رسانده است. دولت ترامپ همچنین کمک‌های توسعه‌ای به کلمبیا را قطع کرده، اقدامی که به گفته پترو «نقض آشکار حاکمیت ملی» است.

ترامپ تهدید کرده در صورت همکاری نظامی کلمبیا با ونزوئلا، تحریم‌های تازه‌ای اعمال خواهد کرد. این فشارها بخشی از تلاش گسترده‌تر واشنگتن برای هم‌سویی دولت‌های منطقه با جناح‌های راست‌گرا از جمله «خاویر میلی» در آرژانتین و مهار نفوذ چین در آمریکای لاتین ارزیابی می‌شود.

به گزارش «سی ان ان» CNN، پیامد مستقیم این سیاست‌ها افزایش مهاجرت از کلمبیا و گسترش اعتراضات داخلی است؛ روندی که می‌تواند ثبات یکی از مهم‌ترین متحدان سابق آمریکا را به خطر اندازد.

مکزیک؛ مرز امنیتی یا خط آتش؟

در جبهه شمالی، مکزیک در مرکز طرح ترامپ برای کنترل مهاجرت و قاچاق فنتانیل قرار دارد. اعزام ۱۵۰۰ نیروی آمریکایی به مرز جنوبی، یکی از نخستین تصمیمات امنیتی کاخ سفید در دوره دوم ریاست‌جمهوری بود.

ترامپ از دولت «کلودیا شینبائوم» خواست ده هزار نیروی نظامی مکزیکی را در مرز مستقر کند و هم‌زمان تعرفه ۲۵ درصدی بر صادرات فولاد و آلومینیوم مکزیک وضع کرد. مکزیک نیز در برابر این فشارها مجبور به تحویل چندین رهبر کارتل‌ها به واشنگتن شد.

جاروجنجال در حیاط خلوت سنتی آمریکا؛ ترامپ به دنبال چیست؟

با وجود این، دولت مکزیک تاکنون از پذیرش مداخله مستقیم نظامی آمریکا در خاک خود خودداری کرده است. ترامپ برای توجیه این اقدامات، به توافقات تجاری استناد می‌کند اما برخی نهادها هشدار می‌دهند که نظامی‌سازی مرز نه‌تنها قاچاق را کاهش نمی‌دهد، بلکه به گسترش خشونت‌های کارتیلی منجر خواهد شد.

در سخنرانی‌های اخیر، ترامپ اعضای کارتل‌ها را «رزمندگان غیرقانونی» نامیده تا از این عنوان برای توجیه استفاده از نیروی مرگبار بدون حکم قضایی بهره گیرد؛ اقدامی که دامنه اختیارات اجرایی رئیس‌جمهور را به‌طور بی‌سابقه‌ای گسترش می‌دهد.

اهداف واقعی ترامپ از تنش‌زایی منطقه‌ای؛ مهار فنتانیل یا تغییر رژیم؟

دولت آمریکا سیاست‌های جدید خود را در قالب «جنگ با قاچاق مواد مخدر» و «کنترل مهاجرت» معرفی کرده است. ترامپ مدعی است ونزوئلا مسیر اصلی فنتانیل به آمریکا است و اقدامات نظامی واشنگتن در چارچوب دفاع مشروع انجام می‌شود. اما بررسی‌های «مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی» CSIS و «گاردین» نشان می‌دهد که هدف اصلی این سیاست‌ها، تغییر رژیم در کاراکاس و بازآفرینی نفوذ آمریکا در منطقه است.

از دید واشنگتن، سقوط دولت مادورو می‌تواند راه را برای تشکیل یک دولت نفت‌محور همسو با منافع شرکت‌های آمریکایی هموار کند. این رویکرد همچنین جنبه انتخاباتی دارد؛ زیرا حمایت از مخالفان مادورو در میان جوامع کوبایی‌تبار و کلمبیایی‌تبار فلوریدا محبوبیت زیادی برای ترامپ ایجاد می‌کند.

گاردین از این سیاست‌ها با عنوان «مونرو ۲.۰» یاد کرده و هشدار داده است که رویکرد یک‌جانبه ترامپ، منطقه را به عرصه‌ای از تنش‌های تازه بدل می‌کند.

به نوشته هیل، اقدامات اخیر ترامپ در حوزه کارائیب و شرق اقیانوس آرام اگرچه در کوتاه‌مدت به ترامپ دستاورد تبلیغاتی می‌دهد اما در بلندمدت می‌تواند منافع راهبردی واشنگتن را تضعیف کند

جنگ با قایق‌های مواد مخدر؛ نمایش قدرت یا سیاست فشار؟

از سپتامبر ۲۰۲۵، دولت آمریکا عملیات موسوم به «جنگ با قایق‌های مواد مخدر» را آغاز کرده است. این عملیات شامل دست‌کم ۱۰ حمله موشکی به قایق‌های نیمه‌زیرآبی در آب‌های کارائیب و اقیانوس آرام بوده است. منابع «ان.پی.آر» NPR می‌گویند در سه مورد از این حملات، هیچ مدرکی از حمل مواد مخدر یافت نشده و بیش از ۳۰ نفر از سرنشینان، از جمله ماهیگیران غیرنظامی، کشته شده‌اند.

ترامپ این عملیات را دفاع از خود در برابر تهدید تروریستی توصیف کرده، اما رسانه‌هایی چون «ام.اس.ان.بی.سی» MSNBC آن را «جنگی غیرقانونی و بدون مجوز کنگره» دانسته‌اند. تحلیل «الجزیره» نیز نشان می‌دهد که این حملات بخشی از طرح فشار بر دولت مادورو برای واکنش نظامی و در نهایت توجیه حملات هوایی گسترده‌تر به زیرساخت‌های نفتی ونزوئلا است.

در شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌های نزدیک به دولت ترامپ این عملیات را «نمایشی از بازگشت اقتدار آمریکا» خوانده‌اند، اما منتقدان هشدار می‌دهند که این اقدامات، منطقه را در مسیر یک درگیری گسترده‌تر قرار می‌دهد.

تبعات منطقه‌ای و جهانی سیاست‌های ترامپ

تحلیلگران پیامدهای اقدامات اخیر را در چند سطح و حوزه ارزیابی می‌کنند. در حوزه مسائل انسانی حملات دریایی و تحریم‌ها منجر به کشته شدن ده‌ها غیرنظامی و گسترش فقر در منطقه شده است.

از سوی دیگر، احتمال درگیری مستقیم با نیروهای ونزوئلایی و گروه‌های چریکی چون «ای.ال.ان» ELN افزایش یافته و خطر شکل‌گیری جنگ منطقه‌ای وجود دارد.

تعرفه‌های جدید تجارت با کلمبیا و مکزیک را مختل کرده و برخی کشورها را به سمت همکاری بیشتر با چین سوق داده است. روابط واشنگتن با متحدان دیرینه‌اش آسیب دیده و اعتبار بین‌المللی آمریکا زیر سؤال رفته است.

به نوشته «هیل» The Hill ، این سیاست‌ها اگرچه در کوتاه‌مدت به ترامپ دستاورد تبلیغاتی می‌دهد، اما در بلندمدت می‌تواند منافع راهبردی واشنگتن را تضعیف کند.

رویکرد دولت ترامپ در آمریکای لاتین، گر چه با شعار مبارزه با قاچاق و دفاع از امنیت ملی آغاز شده، اما اکنون به نمایش قدرت و رقابت ژئوپلیتیک با چین و روسیه تبدیل شده است. گروه بحران در تازه‌ترین ارزیابی خود هشدار داده است که تداوم این مسیر، منطقه را در آستانه بی‌ثباتی عمیق قرار می‌دهد.

تحلیل‌گران معتقدند که واشنگتن با تکیه بر قدرت نظامی و بی‌اعتنایی به نهادهای چندجانبه، همان خطایی را تکرار می‌کند که در خاورمیانه مرتکب شد. در ظاهر، این سیاست‌ها برای مهار مهاجرت و قاچاق طراحی شده‌اند، اما در واقع ممکن است همان روندها را تشدید کنند. ترامپ در پی بازآفرینی چهره‌ای قدرتمند از آمریکا است، اما بهای این جاه‌طلبی ممکن است، بی‌ثباتی بلندمدت در نیمکره غربی و فرسایش اعتبار جهانی ایالات متحده باشد.

 

منابع:

The Hill: Trump feuds across Latin America spark questions over region’s future

CNN:MAGA hero hands big win to Trump’s Latin America strategy

CSIS: President Trump’s Latin America Policy: Short-Term Gains, Long-Term Risks

Crisis Group: Beware the Slide Toward Regime Change in Venezuela

NPR: As strikes on alleged drug boats grow, so do questions about their legality and goal

CNN: Trump insists he can strike alleged drug traffickers without Congress declaring war

MSNBC: Why Trump’s illegal war on ‘drug boats’ was inevitable

Aljazeera: The US warships off Venezuela aren’t there to fight drugs

CBS: What is known, and not known, about U.S. strikes on alleged drug boats

IISS: Trump’s Latin America agenda: the risks of short-termism

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *