توضیح ابتدای مقاله حاضر
در ماههای پایانی سال ۱۳۹۷ خورشیدی، داشتم جریده وزین اطلاعات را مطالعه میکردم که متوجه شدم یکی از همکارانم یادی از زنده یاد دکتر محمدقریب نمودهاند، بسیار خوشنود شدم که مردمان اصیل کشور ما به یاد بزرگان کشور خود هستند و از هر فرصت استفاده میکنند تا از مفاخر و متفکران و بزرگان خود ذکر خیر نمایند.
من چون مدت زیادی در خدمت استاد دکتر قریب بودم بر آن شدم که از تلاشهای آن پزشک نمونه و انسان فرهیخته مطالبی در حد توان به رشته تحریر در آورم.
امید بر آن دارم تا با یاد کرد تلاشهای بشر دوستانه آن استاد بزرگوار ادای دینی به آرمانخواهی و انساندوستی او به جا آورده باشم.
در سال ۱۸ـ۱۳۱۷ خورشیدی که دیپلم متوسّطه را اخد کردم، به فکر انتخاب شغل آینده افتادم، با وجود آن که به شعر و ادب علاقهمند بودم ولی چون مردم را محتاج سلامتی و اکثر آنان را بیمار مشاهده میکردم که به شدت نیازمند پزشک و دارو هستند، در رشته طب نام نویسی کردم و قبول شدم.
خوشبختانه ساختمان دانشگاه تهران به اتمام رسید و دانشکده پزشکی از ساختمان قدیم واقع در خیابان شیخ هادی به مکان فعلی در محوطه دانشگاه انتقال یافت و دانشجویانی که در زمان رضا شاه به اروپا رفته بودند برای خدمت به کشور بازگشتند و مصدر خدمات بزرگی به ایران و دانشگاه شدند.
یادم میآید در سال اول طب که علوم پایه را میگذراندم با اکثر استادان آشنا شدم همه جا از فضیلت زنده یاد دکتر محمد قریب و از علاقه ایشان به طبابت و تدریس و خدمت به مردم صحبت میشد، من چون به طب کودکان علاقه مفرط داشتم بیشتر به بیمارستان رازی رفته و در بخش کودکان از محضر ایشان استفاده میکردم.
سال دوم اکثر اوقات را در بخش کودکان به کار ادامه میدادم، البته از محضر استادان دیگر نیز بهرهمند میشدم. سعی میکردم صبح زود به بیمارستان بروم، مشاهده میکردم که استاد قریب زودتر آمدهاند و به بیماران به سرعت سرکشی و عیادت و ویزیت میکردند. سپس به اتفاق عدهای از همکاران مشغول ورزش والیبال میشدند.
ضمناً جمعهها کوهنوردی میکردند، ایام مناسب نیز شنا میکردند و گاهی با یکی از دانشجویان پینگ پنگ تمرین میکردند. ایشان اولین پزشکی بودند که چنین به ورزش ارج مینهادند، در ضمن علاقه به ورزش، همیشه به تغذیه کودک اهمیت میدادند و «ورزش و تغذیه» را مهمترین عامل سلامت میخواندند.
به موقع به کار در بخش مشغول میشدند، دانشجویان با علاقه گرد ایشان جمع شده و به ترتیب شرح حال بیماران را میخواندند و ایشان با دقت و علاقه مطالب را استماع مینمودند، همیشه دانشجو را به بحث کشانده و بر معلومات همگی میافزودند و باعث میشد که بیشتر به مطالعه بپردازند، همیشه کتب و مجلات فرانسه و انگلیسی را برای مطالعه و سخنرانی در اختیار علاقهمندان قرار میدادند.
ظهر که کار تمام میشد، در دفتر خود اندکی استراحت کرده و دانشجویان را به دفتر دعوت میکردند تا به سخنرانی یکی از همکاران (که قبلاً تعیین شده بودند) استفاده بیشتری بنمایند.