بمناسبت سالروز اعدام دکتر حسین فاطمی : فاطمی پس از کودتای ۲۸ مرداد و دستگیری مصدق، پنهان شد و در نهایت در ۶ اسفند ۱۳۳۲ توسط عوامل تیمور بختیار دستگیر شد و پس از محاکمهٔ غیرعلنی در دادگاه نظامی در هفت مهر ۱۳۳۳ به دلیل اقدام برای برکناری شاه و اقدام علیه سلطنت در سحرگاه ۱۹ آبان ۱۳۳۳ اعدام شد. روایت سلطنت فاطمی خواهر دکتر حسین فاطمی از آنچه پس از اعدام او رخ داد را میبینید و میشنوید
سلطنت فاطمی خواهر دکتر حسین فاطمی وزیرامورخارجه و دست راست دکتر محمد مصدق نخست وزیر ایران که با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ساقط شد، درباره اعدام برادرش روایتی تکاندهنده دارد. فاطمی پس از کودتای ۲۸ مرداد و دستگیری مصدق، پنهان شد و در نهایت در ۶ اسفند ۱۳۳۲ توسط عوامل تیمور بختیار دستگیر شد و پس از محاکمهٔ غیرعلنی در دادگاه نظامی در هفت مهر ۱۳۳۳ به دلیل اقدام برای برکناری شاه و اقدام علیه سلطنت در سحرگاه ۱۹ آبان ۱۳۳۳ اعدام شد. روایت سلطنت فاطمی خواهر دکتر حسین فاطمی از آنچه پس از اعدام او رخ داد را میبینید و میشنوید
سید حسین فاطمی معروف به دکتر فاطمی (زاده ۲۱ بهمن۱۲۹۶ در نایین – درگذشته ۱۹ آبان ۱۳۳۳ در تهران) سیاستمدار و روزنامهنگار ایرانی و از ۱۳۳۱ تا ۱۳۳۲ وزیر امور خارجه ایران بود که پس از کودتای ۲۸ مرداد محاکمه و به اعدام محکوم شد. طرح «جمهوری» در آن مقطع از سوی فاطمی بودهاست،[۱] به گفتهٔ محمد مصدق، فکر ملی شدن نفت پیشنهاد حسین فاطمی بود. فاطمی را همراه با دکتر علی شایگان چهرههای برجسته جناح چپ دولت مصدق مینامیدند. او پیش از اعدام، از ترور توسط محمد مهدی عبدخدایی جان به در بردهبود. او همچنین در دوران وزارت بالاترین نشان کشوری معروف به «نشان همایون» را از دست شاه دریافت کرد.[۲] وی با سپهبد مهدی رحیمی باجناق بودهاست
حسین فاطمی در خانوادهای روحانی در سال ۱۲۹۶ و در شهر نایین
تولد شد. البته در تاریخی که پشت قرآن تولد سید حسین را ذکر کرده نیمروز عاشورای سال ۱۳۳۸ هجری قمری است که برابر ۱۲ مهر ۱۲۹۸ خورشیدی میباشد. پدرش سید علی محمد معروف به سیف العلماء از روحانیون طراز اول نایین محسوب میشد. حسین یک خواهر به نام بانو سلطنت فاطمی و سه برادر به نامهای فرج الله مصباح فاطمی، نصرالله سیف پور فاطمی و سید محمد خان معصومی داشت.[۳] خانواده او از سادات طباطبایی و از نوادگان قاضی نورالهدی نائینی بودند.[۴] حسین پس از طی کردن دوره ابتدایی به اصفهان عزیمت کرد و در دوران دبیرستان نخستین تجربههای روزنامهنگاریاش را در نشریه هفتگی «باختر» کسب کرد، «باختر» توسط برادر بزرگترش، نصرالله سیفپور، مدیریت میشد. دو سال پس از همکاری با برادرش در پی اختلافنظری که با او پیدا کرد به تهران مهاجرت کرد و در سال ۱۳۱۶ وارد دنیای بزرگ مطبوعات ایران شد. در بدو ورودش به تهران در روزنامه ستاره به مدیرمسئولی احمد ملکی مشغول به کار شد و در مدت کوتاهی مورد توجه پیشکسوتان روزنامهنگاری قرار گرفت.
حسین فاطمی در ۲۱ سالگی اولین درگیری با شهربانی را در پی سوءظنی که شهربانی به مقاله «ای کبوترها» ی او پیدا کرد تجربه کرد. بعد به اصفهان بازگشت و سردبیر روزنامه «باختر» شد. در اصفهان در مقالهای نمایندگان مجلس را بهدلیل عملکرد ضعیفشان عروسکهای خیمهشببازی خواند و به همین سبب زندانی شد. با اشغال ایران از سوی متفقین، رفتن رضاشاه، حسین فاطمی نیز آزاد شد.[۵] پس از شهریور ۲۰ با بازشدن فضای سیاسی حسین فاطمی اولین فعالیت آشکار سیاسی خود را در اصفهان آغاز کرد. مجلس بزرگداشتی برای سید حسن مدرس در مجلس نوی اصفهان برگزار کرد و برای اولینبار مدرس را «شهید» خواند، در این زمان محمدعلی فروغی، نخستوزیر ایران طرحی با عنوان «پیمان سهجانبه» برای خارجکردن ایران از وضعیت اشغال و تبدیل آن به اتحاد با دولتهای متفق پیشنهاد داد. افکار عمومی ایران با این طرح مخالف بود و آن را قرارداد دوستی با دشمن اشغالگر میدانست؛ حسین فاطمی در روزنامه «باختر» مقالهای تند علیه قرارداد منتشر کرد و فروغی را عامل خارجی و دشمن ملت ایران خواند. در پی انتشار این مقاله روزنامه «باختر» توقیف و فاطمی بازداشت شد.[۵]
فاطمی پس از آزادی از زندان تصمیم میگیرد روزنامه «باختر» را به تهران منتقل کند و با کمک همفکرانش مخالفت با کابینه فروغی را ادامه دهد شماره اول «باختر» در ۱۴ تیر ۱۳۲۱ در زمان دولت اول علی سهیلی، منتشر میشود، فاطمی در این شماره در سرمقالهای با عنوان «خدا، ایران، آزادی» به شرایط دوران جنگ جهانی دوم و اهمیت حضور همه طبقات بهویژه «پابرهنهها» در صحنه سیاسی میپردازد
آشنایی با محمد مسعود، مطرحترین روزنامهنگار ایران پس از شهریور ۲۰، تأثیر زیادی در گامهای بعدی فاطمی گذاشت. در دهه ۲۰ «باختر» سرسختترین منتقد حکومت پهلوی بود و حملات تند فاطمی به پهلویها تا ۱۲ سال بعد ادامه یافت
پریوش سطوتی دربارهٔ اندیشههای فاطمی میگوید: «او به زنان احترام ویژهای میگذاشت، برای او زن و مرد تفاوتی نمیکرد. معتقد بود که آنها حقوق مساوی هستند و حتی بعضاً میگفت زنان باهوشتر از آقایان هستند. با آنکه در یک خانواده روحانی و سنتی بزرگ شدهبود، طرفدار آزادی بودند. به خانمها احترام میگذاشت، خبرنگاران خانم زیادی میآمدند و با او مصاحبه میکردند. او به تساوی و حقوق زن و مرد اعتقاد داشت
» پریوش سطوتی در اشاره به روزی که فاطمی را اعدام کردند، گفت: «آن روز همه داغدار بودند، دانشجویان، محصلین، همه ناراحت و عزادار بودند. در آن موقع جنازه فاطمی را نیز به خانواده او نمیدادند و خواهر ایشان سلطنت فاطمی با زحمت زیاد توانسته جنازه را بگیرد و با تاکسی منتقل کند». به عقیده همسر فاطمی سلطنت فاطمی خواهر وی، بیش از هر کس دیگری برای برادرش فداکاری کردهاست. پریوش سطوتی گفت که فاطمی را در ساختمان زرهی ارتش تیرباران کرده بودند و خواهر ایشان با جسارت تمام توانسته بود، جنازه فاطمی را پس بگیرد، در روزی هم که فاطمی را در ابن بابویه به خاک میسپردند، وی سخنرانی غرایی کرد و رژیم پهلوی را زیر سؤال برد، نظامیانی هم که در آنجا بودند گریه میکردند
حسین فاطمی پس از کودتای ۲۸ مرداد نزد دوستانش در خفا بود تا ۶ اسفند که دستگیر شد.
پریوش سطوتی همسر فاطمی در مورد نحوه دستگیری همسرش در اسفند سال ۱۳۳۲ میگوید: «دکتر فاطمی بعد از ۲۸ مرداد، دو الی سه ماه در منزل یکی از نزدیکترین دوستانم مخفی بود. پس از گذشت چند ماه به منزل دکتر محسنی که داروساز بود رفت و تا زمان دستگیری در آنجا سکونت داشت. در آن زمان رژیم شاه در تمام مناطق تهران به دنبال فاطمی بود و جایزه زیادی را برای سر دکتر تعیین کرده بود. یکی از خدمههای خانه دکتر محسنی خبر مخفی بودن فاطمی در آن خانه را به بیرون منتقل کرد و ساواک به آن خانه ریخت و فاطمی را دستگیر کرد. ارتشبد نصیری بلافاصله پس از دستگیری فاطمی، با ماشین وی را به دم کاخ برد تا به شاه دستگیری فاطمی را اطلاع دهد.»[۲۲]
همان ابتدای دستگیری فاطمی تصمیم گرفته میشود در حین دادرسی توسط یک حرکت به ظاهر خودجوش مردمی به دست شعبان جعفری[۲۳] و مریدانش به قتل برسد[۱۸] که وی و خواهرش مجروح میشوند.[۲۴] فریدون مظاهر تهرانی شاهد این ماجرا مینویسد:[۲۵]
«ناگهان شعبان بی مخ و یارانش با چاقوهای برهنه به فاطمی حملهور شده و ضرباتی چند وارد کردند. خانمی که بعداً فهمیدم خانم سلطنت فاطمی خواهر فاطمی است و از طریق خبر رادیو مطلع شده بود که برادرش را دستگیر کرده و به محل دفتر فرمانداری نظامی تهران که آن موقع در داخل کاخ شهربانی (ساختمان فعلی وزارتخارجه روبروی کتابخانه ملک) بود آوردهاند خود را به آن محل رسانده که مصادف با حمله چاقوکشان به فاطمی شده و خود را سپر بلا کردهبود. حمله کنندگان شش ضربه به فاطمی و ۱۰، ۱۱ ضربه به خانم سلطنت فاطمی وارد کردند. فاطمی را درحالی که روی زمین افتاده بود و خون از بدنش جاری بود با همان جیپی که آوردهبودند از محل دور کردند. در آن تاریخ رئیس کل شهربانی سپهبد مهدیقلی علوی مقدم، فرماندار نظامی تهران سرتیپ تیمور بختیار و فرمانده گارد شاهنشاهی سرتیپ نعمتالله نصیری (ارتشبد بعدی) بودند.»