علامه استادمحمود شهابی تربتی (خراسانی) عالم فرزانه دیارمان را بیشتر بشناسیم (از محمد حیدر خزاعی)۱
علامه استادمحمود شهابی تربتی (خراسانی) استادشهابی استادمحمود شهابی خراسانی فرزندحاج شیخ ابراهیم معروف به عبدالسلام سلامی تربتی وملقب به شهاب فقیه، استاد وفقیه گرانمایه درسال ۱۲۸۰شمسی(۱۳۲۱هجری قمری) درتربت حیدریه پابه جهان گذاشت.(درسواد اجازت ، نام وى به این صورت به کاررفته است: میرزا محمود تربتى).برادرکوچکتر استاد، دکتر علی اکبر شهابی درمورد تولد ودوران کودکی وی چنین می گوید:« استادمحمود شهابی دانشمندبزرگ وبزرگوار وفیلسوف گرانمایه تقریبا مطابق سال۱۲۸۲خورشیدی برابربا سال ۱۳۲۳هجری قمری درشب شنبه اول ماه جمادی الاول درزادگاه اجدادی خود تربت حیدریه ازشهرهای خراسان درخاندانی دانشی واهل تحقیق وتالیف پابه جهان گذاشت. درپنج سالگی برحسب سنت خاندانهای علمی راه مکتب خانه راپیش گرفت ودرمدت شش ماه پس ازفراگیری الفبا وهجای کلمات یک دوره کامل قران رانزد اموزگار که زنی بود فراگرفت…..وی تحصیلات مقدماتى را در تربت حیدریه گذراند و پس از آن درمشهد نزداساتید زمان، همانند حاج آقا حسین قمى، آقا میرزامحمد آقازاده خراسانى به آموختن علوم دینى پرداخت. هم چنین درمشهد از محضرآیات عظام عبدالجواد ادیب نیشابورى (ادیب اول) درادبیات فارسى وعربى، استفاده برد.
حاج اقاحسین قمی عبدالجواد ادیب نیشابوری آقاسید ابوالحسن اصفهانی
حوزه علمیه مشهد:دکتر شیبانی درمورد تحصیل درمشهد تانیل به درجه اجتهاد چنین ادامه می دهد:« پس ازفراگیری مقدمات فارسی وعربی مشهدرابرای طی درجات بالاتربرگزید . مشهددران زمان یکی ازحوزه های علمی بزرگ بودکه استادانی به نام دررشته های مختلف به درس وبحث وتحقیق اشتغال داشتند. مخصوصا چندتن ازاستادان درحکمت وفقه واصول وادبیات فارسی وعربی شهرت به سزایی داشتند که طالبان علم از بیشترجاهای دورونزدیک ایران برای استفاده ازدرس انان رهسپارمشهد می شدند ودرمجلس درس ایشان شرکت می کردند. ازاستادان مبرزومتخصص دررشته خودحکیم اقابزرگ شهیدی معروف به اقابزرگ حکیم درفلسفه ومرحوم اقا میرزا محمد معروف به اقازاده فرزند مرحوم اخوندملاکاظم خراسانی که دراغاز مشروطیت نامش بیسارشهرت یافت، در اصول وفقه ومرحوم ادیب نیشابوری درمنطق ومعانی وادبیات فارسی وعربی ازجهت پرمایگی وحسن بیان و تربیت شاگردان بسیاری که هرکدام به درجه استنباط واجتهاد رسیدندوخود بعدها ازجمله مجتهدان ودانشمندان واستادان وقضات به نام کشورشدند، کم نظیربودند. استادفقیددرجلسه درس همه بزرگان یادشده وبرخی دیگرازاستادان متخصص ومتبحرگمنام که جمعی از خواص وحقیقت جویان ازمحضر پربرکت انان استفاده می کردند. حاضرشد.درتمام حوزه های درسی ازشاگردان نکته دان وشاخص ومورد احترام وعلاقه استادوهم دوره های تحصیلی بود، ودرنتیجه تیزهوشی ونبوغ درفهم وتحلیل مواضع ومسایل علمی وحسن بیان وشیوایی قلم درنظم ونثردرهمان زمان که خود به فراگرفتن دروس سطح وخارج و مطالعه ومباحثه ونوشتن تقریرات استادان می پرداخت ، به خواهش جمعی ازطالبان علم که درمرحله سطح( متوسطه) اشتغال داشتند منطق ومعانی وبیان واصول وبرخی دیگرازعلوم درسی رابرای انان تدریس می کرد وشاگردان بسیاری ازدرس پرمایه ایشان برخوردارمی شدند. »سپس در نوجوانى واردحوزهى علمیهى اصفهان شد و به تکمیل علوم و معارف اسلامى همت گماشت. درحوزه اصفهان ازدرس اساتیدى همانند آیتالله محمدحسن فشارکى درفلسفه وعرفان بهره جست و بنا برقولى نزد آقا بزرگ خراسانى به آموختن دانش رجال پرداخت. شیخ محمد حسین فشارکی استاد شهابى چنانکه در اجازات وى آمده است درسن بیست و پنج سالگى به درجه اجتهاد رسید. وى داراى جوازاجتهاد وروایت ازآیتالله سید ابوالحسن اصفهانى، آیتالله محمدحسین فشارکى بود. پس از طى تحصیلات، به تدریس درمدرسه علمیهى اصفهان مشغول گردید.
نیل به درجه اجتهاد ومهاجرت به اصفهان دکترعلی اکبرشهابیرشته سخن رادرزمان مهاجرت استاد به اصفهان ازگفتاردکتر شهابی چنین پی می گیریم:« استادفقید درسال ۱۳۰۵شمسی درس های اصلی خودرا که عبارت ازفلسفه عالی ودوره اجتهاد وفقه واصول وادبیات بود درمشهد به پایان رسانید وازچند تن اساتید بزرگ موفق به دریافت درجه اجتهادشد وچون شنیده بوددراصفهان استادان به نامی خاصه درفلسفه وجود دارند واستاد ازهمان اغاز تحصیل گرایشی به فلسفه داشت و دارای قکروطبعی منطقی وفلسفی بود باانکه دران زمان خواندن فلسفه چندان درنظرعامه وبلکه بیشترخواص پسندیده نبود، رهسپاراصفهان شد ولی بعدازبرخوردبااستادان حوزه انجا ، استادان ومدرسان حوزه مشهد رادرهررشته پرمایه تر ازاستادان اصفهان دانست وازاین جهت ازحضور درجلسه درس انان خودرا بی نیازدید وفقط باچند تن از افاضل جوان انجا که مجتتهد یاقریب اجتهاد بودند، جلسات مباحثه ومذاکره برقرار کرد وبیشتر اوقاتش به تدریس قلسفه وعلوم منقول صرف می شد. »
اساتید حوزه اصفهان: وی چنین ادامه می دهد:« اقامت دراصفهان تاسال ۱۳۰۸ شمسی ادامه یافت . ازرجال علمی اصفهان ان زمان دوتن ازجهت کمالات علمی بیشتر مورد احترام واعتقاداستاد بودندوباهردو امیزش بیسار صمیمی داشتند. یکی مرحوم شیخ محمد گنابادی معروف به حکیم خراسانی بود که در فلسفه وعلوم ادب ومنقول دراصفهان بی همتا ودرزهد وقناعت کم نظیر بود ودیگری مرحوم حاج سید محمد خاتون ابادی که درمنقول خاصه درعلم اصول بسیار قوی ومتبحر بود. درحوزه درس این استاد بزرگوار جمعی ازخواص که همه دارای اجتهاد بودندشرکت می کردند وبه اصطلاح ان زمان اینگونه حوزه های درسی راکمپانی می گفتند . زیراهمگی افراد حوزه دراظهار عقیده وتحقیق واستنباط درباره مسئله ای که مورد بحث بود شرکت داشتند وعنوان تعلیم وتعلمی وجود نداشت. پس ازاینکه درباره موضوعی چندهفته وگاهی چند ماه بحث وگفتگو می شد وهرکدام ازافراد جلسه بامراجعه به مآخذ ومراجع ادله ای بر نظریه خود می اورد ونظریات دیگران رااگر موافق نظریه او می بودتایید وابرام واگر مخالف بود جرح وابطال می کرد. استادعالی مقام ( خاتون ابادی) باتسلط واحاطه ای که برمسایل مورد بحث داشت همگی ارارا مورد نقد وتحلیل قرار می داد وگاه باادله استوار پایه همه نظرات ودلایل افرادحوزه راویران می کرد وخود پیرامون موضوع حق مطلب راادامی نمود وبنای خلل ناپذیری می ساخت که همگان اذعان به درستی وپختگی ان داشتند. استادفقید ازبرخورداری خوددراصفهان حضور درین جلسه واشنایی بامرحوم خاتون ابادی رامی دانست وان مرد روحانی واقعی وعالم متبحر راازجهت وارستگی وزهد وصرف اوقات درکارهای علمی ودینی نمونه ای از دانشمندان خوب گذشته وروش درس وبحث اورا بهترین روش برای تحقیق ورسیدن به حقیقت می دانست. میان مرحوم خاتون ابادی واستادفقید مصاحبت وعلاقه طرفینی پیدا شده بود. » ازسال ۱۳۱۰ نیزدر تهران به تدریس در مدرسه معقول ومنقول پرداخت و پس ازتأسیس دانشگاه درسال ۱۳۱۳ براى تدریس به دانشکده حقوق وعلوم سیاسى دعوت شد. درآن دانشکده به تدریس قواعد و اصول فقه مشغول شد. مدتى نیزدرشوراى عالى فرهنگ عضویت داشت و چندى نیز قاضى تجدید نظردرمحاکم شرع بود.
اقامت درتهران:برای اینکه بیشتردرجریان این قسمت اززندگی استاد که اثربخش ترین دوران حیات علمی ایشان می باشد ، قرارگیریم بهتراست ادامه مطلب را ازبان دکترشهابی پی گیریم:« ازاوایل پاییز سال ۱۳۰۸ تهران رابرای اقامت انتخاب کرد وپس از مدت کوتاهی که درمجامع علمی وادبی ان زمان اهل علم وادب، براثرایراد برخی خطابه های علمی وفلسفی استاد ومذاکره ومباحثه درموضوعات گوناگون واظهارنظرهای پخته وافکارعمیق به مقام شامخ علمی او پی بردند، بسیاری از فضلا ودانش پژوهان ، چه ازصنف روحانیون جوان وچه از فرهنگیان ودانشگاهیان که بعضی ازانها درخارج هم تحصیل کرده بودند، ازایشان تقاضای تشکیل حوزه درس کردند. برای دسته اول بیشتر فقه واصول وگاهی فلسفه تدریس می کرد وبرای دسته دوم فقط فلسفه.