کسی نمیداند زندگی مردم یزد دقیقا از چه زمانی با صنایع دستی گره خورده است اما شواهد تاریخی نشان میدهد که این مردمان از دیرباز و در درازنای تاریخ با هنرمندی خود نگاه هنرشناسان را به سوی خود برگرداندهاند. برای شناساندن ریشه گرایش مردم بومی یزد به صنایعدستی هنری، میتوان به هنردوستی مردم، ویژگی جغرافیایی، نیاززیستی و دوری از شهرها اشاره داد؛ بسیاری از کارهای صنایع دستی در مسیر تاریخ و با تغییر پسند یا با آمدن اشیا و کالاهای ماشینی، دگردیس شده یا به فراموشی سپرده شده است. با اینهمه میتوان هنرهای مردم یزد را هنوز در بازارها و موزهها به تماشا رفت.
یزد کویری در درازنای تاریخ به صنایع دستی مانند مس، سرامیک، سفال، کاشی، زرگری، زیلو، شعربافی، ترمه، فرش، شمد، دستمال، مخمل، دارایی، چادرشب، قناویز، دندانی، گیوه، حصیر(بوریا)، خورجین، روفرشی، سفره، احرامی، قلمزنی، شیشهگری، چرمسازی، موتابی و نمدمالی پرداخته است.
دیدنیهارخریدنیها
بخش مهمی از ربایشهای سفر به شهرهای تاریخی و سنتی، بازدید از بازارها و خرید است. هنگامی که به شهری سفر میکنید، دوست دارید چیزی را به عنوان یادگاری از آن شهر برای خود داشته باشید. صنایع دستی هر شهر میتواند شناسنامه آن باشد و هر زمان که به آنها بنگرید یاد خاطرات گردش خود بیافتید. هر شهر با توجه به مرزوبوم و شگرد زندگی مردم، دستساختهای ویژه خود را دارد. هنرهای دستی استان یزد با توجه به پیشینه تاریخی درخشانش، پیشینهای چند هزار ساله دارد.
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
در صنعت مسگری، صنعتگران مس را طلا نمیکنند بلکه با کار هنری که روی ورقهای مس انجام میدهند، مس در دستان آنان بهای زر مییابد.
این صنعت از باستان تا کنون از شکوفایی برخوردار بوده است به گونهای که یکی از بازارها ـ بازار مسگرها ـ را ویژه خود ساخته است.
در بازار مسگرهای یزد دهها صنعتگر به نیروی بازو و کوبش چکش خود، کالاها و اشیای مسین و دیگچه میسازند؛ امروز میتوان در این بازار شماهای گوناگون و دیدنی از این هنر یافت.
هنر سفالگری در استان یزد به ویژه در میبد دارای شکلهای ویژه کویرگون است. در یزد به زبان بومی، گلینها و سفالها نام کواره به خود گرفتهاند. سفال و سرامیک میبد با نگارین و نقشهای خورشیدخاتم و مرغ و ماهی شهرت بسیاری دارد.
خورشید نماد آفتاب درخشان کویر و مرغ نمود گونهای گنجشک کویری و «ماهی» کنایه از کمآبی این سرزمین است.
سرامیک میبد با نقش خورشید، مرغ و ماهی در نمایشگاه جهانی مونیخ در سال ۱۳۵۰ برنده نشان طلا شده و در دیگر نمایشگاهها با پیشواز بازدیدکنندگان زیاد روبهرو بوده است.
کوزهها و کاسههای ساخت استان یزد به ویژه دستساختهای شهر میبد از زیبایی ویژه برخوردار است و نمونههای آن در سفالهای دیگر استانها نیز میتوان یافت.
کوارههای ساخت میبد سفال ساده بدون آبلایه یا لعاب، سفال لعابدار، اشیای کاشی و سرامیک است که اینک با شکوفایی کمتری در شهرستان یزد همچنان برپاست.
کاشی زیبا با نگارینهای گوناگون سنتی کاربردهای زیادی در معماری بناها و ساختمانها دارد؛ و پیشینه آن در استان یزد به هفتصد سال پهلو میزند.
هنرمندان، نخست نگارینهای دلخواه کاشی را تهیه میکنند و سپس در سطح کاشی بازتاب میدهند و برای درخشندگی و پایداری در برابر فرسایش، به آن آبلایه یا لعاب میزنند و روانه کوره میسازند. کاشیهای استان یزد در برگیرنده کاشی یزدی، کمک، شبکه، ششگوش، حاشیه، اکمند، هفترنگ و کاشی جوک است.
زرگری یکی دیگر از هنرهای دستی استان یزد بهشمار میرود و با طرحهای زیبای هندسی گوناگون و زینتیافته با سنگها و گوهرهای گرانبها نگاهها را میرباید. این زر و زیورها در برگیرنده گوشواره، گردنبند، سینهریز، دستبند، انگشتر، حلقه و النگو است. در استان یزد سالهاست که راسته زرگرها در بازار خان وجود و حضور دارد.
آنچه دست و خیال میبافد
زیلو(پلاس)بافی، برآمده از گستره کویر است و با زندگی مردمان آمیختگی یافته است و تاروپودش را باورهای تاریخی، دینی، معماری، طبیعت و گویشها شکل میدهد. زیلوبافی در شهر میبد دیرسال است و چهرهاش در سده هشتم و فرمانروایی دودمان مظفریان(ضدمغول) دیده میشود.
فرشبافی هنر دستی استان یزد در بیشتر روستاها و شهرها رواج داشته ولی اینک رنگ باخته است.
شعربافی از مهمترین دستساختهای یزد در آغاز از سوی زنان انجام میگرفت اما رفتهرفته این هنر به تولید کارگاهی و مردانه دگردیس شده است؛ تا چند سال پیش آوای کار دستگاههای شعربافی در بیشتر کوچههای یزد شنیده میشد؛ بافتههای شعربافی گونهگون در بردارنده ترمه، زریبافی، شمد، دستمال، مخمل، دارایی، چادرشب، قناویز و
دندانی است.
پیشینه ترمهبافی در استان یزد به دویستوپنجاه سال میرسد و همواره در شمار سوغاتهای مهم این شهر و یکی از کالاهای صادراتی بوده است. ترمه پارچهای زیباست با تارهایی از ابریشم طبیعی و با پودی از ابریشمنخ، پشم و کُرک الوان.
در گذشته ترمه را با دست میبافتند، از اینرو به آن انگشتباف نیز میگویند؛ اما اینک تولید آن نیمهدستی است و نمونههایش شالچارقدی، شالبندی، شال راهراه، شال محرمات، شال اتابکی، شال کشمیری، شال رضایی، شال امیری و شال یزدی است. مشهورترین نگارینهای ترمه: طرح جام، بته کشمیری، بته اژدری، رضا ترکی، گلزار، قاب قرآن، خجسته و تاجی نام دارد.
زریبافی هنری پرپیشینه است و سر به آسمان ساسانیان میساید؛ در گذشته بیشتر تولید آن در شهرهای اصفهان، ابیانه، یزد و کاشان
بوده است.
شمد گونهای پارچه ابریشمی است و رواندازی برای فصل تابستان که بیشتر دارای نگارینها و نقشهای ساده و چهارخانه است.
دستمالبافی در کارگاههای کوچک بافته میشود؛ دستمال یزدی در شکلهای گوناگون در همه جاهای کشور خریدار دارد؛ مشهورترین طرحهای دستمال یزدی: عشایری، ابریشمی، مرسریزه و از جنس ابریشم ویسکوز است.
تولید مخمل نیز در یزد با دست انجام میگیرد و ماده به کار رفته در آن ابریشم است.
دارایی یکی دیگر از بافتههای زیبا و ویژه یزد است. برای تهیه دارایی، نخهای تار را پیش از بافت به روشهای ویژه رنگ میکنند به گونهای که پس از بافت، نقشها و نگارینهای زیبایی جلوهگر میشود؛ ماده خام دارایی پیشترها ابریشم طبیعی بود ولی اینک تغییر کرده است.
چادرشب نیز در یزد و اردکان دوگونه بافته میشود؛ گونه نخست، نازک و نقشدار که به چادر شب و رختخوابپیچ مشهور شده است و گونه دوم، ضخیمتر بوده و برای جابهجایی کاه و جو و محصولات کشاورزی به کار میرود و چادرشب خوانده میشود.
قناویز از پارچههایی است که با ابریشم بافته میشد و امروز به فراموشی سپرده شده است؛ دندانی یا گلخورد(جامه زردشتیان) نیز پارچهای با بافت ساده و نرم و بافتنش پر
رنج است.
گیوهبافی سرگرمی زنان روستایی بههنگام آسایش است؛ زنان با استفاده از نخ پنبهای و سوزن، گیوه میبافند؛ در تفت، مهریز، خوانزا، نیر، بهاباد هنوز گیوهبافی ادامه دارد. پس از آن که بافت رویه گیوه از سوی زنان به پایان رسید، مردان کار دوخت(تختکشی) آن را انجام میدهند. در گذشته تخت گیوه را از چرم و لته(پارچههای سرقیچی) درست میکردند اما در این سالها به جای آن لاستیک کاربرد یافته است.
بافت بوریا ـ حصیربافی با استفاده از الیاف یا نخرشته درخت خرما در جاهای گوناگون استان یزد همچو بهاباد، مبارکه و ورستانی «زردین» اردکان رواج دارد اما مهمترین مراکز تولیدش طبس و بافق است و دستآوردهایش کلاه، بادبزن، جارو، سبد و پادری است.
لبافی یا خورجینبافی از دیرباز در شهرهای اشکذر و اردکان رواج دارد؛ خورجین بیشتر مورد استفاده روستاییان است؛ ماده نخست خورجین، نخپنبه است که آن را مانند زیلو بر دارهای عمودی میبافند و نسبت به زیلو نگارین و نقش کمتری دارد.
روفرشی، پارچهنخی یا پنبهای ضخیمی است که راهراه در رنگهای سیاهسفید و یا آبیسفید بافته میشود.
سفره، پارچه چهارگوش پنبهای است که از سوی زنان روستا بافته و رنگرزی میشود؛ از این بافته برای سفرهخمیری یا موارد دیگر استفاده میکنند. از دیگر صنایع دستی استان میتوان از بافت احرامی، شیشهگری، چرمسازی، منبت و معرق(هنر برش) نام برد.
گروه بزرگ هنرمندان بومی
سید مصطفی فاطمی ـ مدیرکل میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری استان یزد در گفتگو با خبرنگار روزنامه اطلاعات در یزد میگوید: بیش از ۳۵۰۰ هنرمند در ۴۰ رشته صنایع دستی فعال هستند و در ۱۵۰۰ کارگاه مشغول به کار و دیگران در کارگاههای گروهی فعالیت دارند.
او با این سخن که استان یزد از لحاظ خاستگاه اجتماعی و مکان تولید به سه دسته صنایع دستی عشایری، روستایی و شهری تقسیم میشود به سخنانش میافزاید: شاخصترین آنها در شهر یزد و بیشتر در زمینه زیورآلات صنعتی و نساجی سنتی؛ در میبد سفال و سرامیک؛ در شهرستان خاتم گلیم؛ در بافق حصیربافی و در روستاهای ابرکوه منبت و معرق و نمد فعال است.
به گفته فاطمی ۴ مورد از صنایع دستی استان نشان مهر اصالت صنایع دستی یونسکو و ۷۷ مورد از صنایعدستی نشان ملی دریافت کردهاند و ۳۵ رشته ثبت ناملموس شده است.
او با اشاره به وضعیت کارگاهای خانگی صنایع دستی در استان میگوید: بافت پارچههای دستی در شهرستانهای میبد، اشکذر مهریز و اردکان از رونق بیشتری برخوردار است و به زودی در شهرستان بهاباد هم فعال خواهد شد؛ از این تولیدها بیشتر در زمینه کیف و کفش و مانتو استفاده میشود و مواد اولیه از پنبه است که با اشتغالزایی و درآمد خوبی همراه است و ۶۰۰ تن در این زمینه آموزشهای لازم را فرا گرفتهاند. او در پایان اشاره کرده که شانزده بازارچهصنایع دستی
دایرند.
ستیز با کرونا با دست خالی
سید مصطفی فاطمی در ادامه گفتوشنود به شرایط کرونایی میپردازد و اینکه هنرمندان استان یزد را زیانبار کرده به گونهای که چهل درصد اشتغالها ریزش داشته است: درآمد هنرمندان این صنعت از راه فروش بوده که بیشترین درآمدشان در بازارچههای صنایع دستی به چشم میخورد که اینک به سبب شرایط کرونایی هم بازارچهها و نیز فروشگاهها فروششان کم شده و هم صادرات از رونق افتاده است.
او به سخنانش در این مورد ادامه میدهد: تنها پنجرهای که برای هنرمندان این رشته باز مانده، فروش اینترنتی است.
و دیگر سخنان دیگر فاطمی: «در هرشهرستان یک مرکز آموزشی داریم و پیش از کروناویروس دورههای آموزشی به شکل حضوری برگزار میشد ولی اکنون برای ۲۸۰ تن دوازده برنامه آموزشی برگزار شده است.»
«در این ماهها با توجه به آسیببسیاری از کارها، امکان دادن تسهیلات به مشاغل آسیبخورده فراهم آمده و تاکنون بیش از ۱۰ درصد از تولیدیهای صنایع دستی استان برای دریافت تسهیلات در سامانه کارا نامنویسی کردهاند و برخی توانستهاند از آن برخوردار شوند.»
زنجیر کرونا بر دستان صنایع دستی
اپیدمی و پاندومی کروناویروس با شتاب گوشهگوشه زندگیها را در جهان در فشار روحی و تنی گذاشته و هم اقتصاد را خوابانده و هم بخش بزرگی از جهان هنر و فرهنگ و صنعت را از کار انداخته است و همچنان آوای
تازیانهاش میآید.
تا پیش از کووید۱۹ سرمایهگذاریها و پرداختن به زیرساختها برای جذب گردشگر، صنایع دستی بوده است چرا که این هنر همچون شاهراهی افزون بر این که پل ارتباطی فرهنگ و هنر گذشتگان تا امروزیان است، ویژگیهای درآمدزایی برای دستاندرکاران نیر دارد.
اما اکنون که کووید۱۹ همه مرزها را پشتسرگذاشته، نفس صنایع دستی نیز در جدال با این ویروس به شماره افتاده و هنرمندان و صنعتگران این گستره را دچار چالش
کرده است.
به گفته کارشناسان، تولید و دسترسی به مواد نخسنین صنایعدستی و از سویی عرضه و فروش دستاوردهای دستیهنری از مهمترین چالشهای این قلمرو در روزهای مواجهه با کرونا بهشمار میرود و برای برونرفت از این مشکلات، دولت نیز کوشیده تا اندازهای به پرداخت تسهیلات و حمایت از هنرمندان صنایع دستی بپردازد.
ویژگیهای هنرهای دستی زیاد است از شمار: کار با دست، حضور انسان هنرمند و خلاق در بازههای تولید، ایجاد دگردیسی خلاق از کاری به کاری دیگر، استفاده از مواد بومی به جای وارداتی، بار فرهنگی موجود در ژرفای کارهای دستساخت و بهرهگیری از نمادهای بومی در نگارینها و
نقشها.
مس زرگون
چراغ هنر و صنعت مسگری گرچه در یزد کمفروغ شده و ظرفهای مدرن جای آوندهای مسی را در آشپزخانه و دیگر گوشههای خانهها گرفته است اما آوای چکشها نشان از حضور هنرمندان این رشته در بازار سنتی یزد میدهد.
علی میرجلیلی یکی از هنرمندان کهنهکار این صنعت است و چندین دهه آوای چکشاش از بامدادان در بازار یزد میپیچد که ورقهای مس را با ذهن مخیلاش شکل میبخشد.
این هنرمند خوشذوق گرچه از کروناویروس زیان مالی دیده اما همچنان امیدوارانه به کار خود پای میفشرد و دست از کار بر نمیدارد. به گفته او: «ادامه راه نیاکان و عشق به این حرفه، صنعتگران را امیدوار و پایبند کرده تا بلکه توجه و کمک بیشتر مسئولین از راه برسد.»
یکی دیگر از پیشکسوتان صنایعدستی که در زمینه مس سالهاست میکوشد، سخناش این است: «توجه به صنایع دستی و زندهساختن آن موجب ایجاد اشتغال، مبارزه با بیکاری، کسب درآمد و رونق اقتصادی کشور خواهد بود و مسئولان باید برای تحقق این هدفها گامهای مناسبی بردارند.» علی دهقان به سخنانش میافزاید: «در گذشته در استان افراد زیادی در صنایع دستی گوناگون به ویژه مس کار میکردند ولی به مرور زمان از شمار آنها کاسته شده است و اینک کماند جوانانی که به این کار عشق بورزند و آن را پیشه خود سازند.»
به گفته وی برای جذب جوانان به صنایع دستی باید دولت با ارائه تسهیلات، فعالیت فرهنگی و تبلیغی و برگزاری دورههای آموزشی و برپایی نمایشگاههای گوناگون گام بردارد و اگر این موردها در استان محقق شود بار دیگر شاهد رونق صنایع دستی به معنای حقیقی آن خواهیم بود، به ویژه این که دوران همهگیری بیماری و کاهش درآمدها سبب شده جوانان سرخوردگی بیشتری به صنایع دستی بیابند و این هنر از چشم بسیاری از آنان بیافتد.
محمد ابویی ـ سبدباف مهریزی اما نگاه دیگری دارد: «در این سالهای سخت، برای زندهکردن و گسترش صنایع بومی، گامهای خوبی را متولیان برداشتهاند و برخی فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی نیز انجام گرفته است؛ اما اینها به سبب اهمیت صنایع دستی کافی نیست و باید با حمایت و همراهی مادی و معنوی بیشتری مسئولان به میدان بیایند تا زمینه ورود جوانان و سرمایهگذاران به صنایع دستی باز شود.»
به گفته محمد ابویی باید دورههای آموزشی برای علاقهمندان جوان یا جوانان تازهکار برگزار شود و همچنین بیمه فعالان این بخش در کنار ارائه تسهیلات مناسب و برپایی نمایشگاه دائمی و فصلی برای فروش و کسب درآمد بیشتر گامهایی برداشته شود.