قلعه کوه فردوس
در حدود ۱۲کیلومتری جنوبشرق فردوس یکی از ارتفاعات رشته کوه سیاه واقع گردیده که به «کوه قلعه» معروف است. بر فراز آن کوه و مشرف بر دشت فردوس و راه کاروانرو تون به بشرویه و در ارتفاع حدود ۲۰۰متری
قلعهای واقع شده که در نزد اهالی اطراف به «قلعه کوه» یا «کوه قلعه» شهرت دارد و بنا به نوشتۀ عطاملک جوینی: وسیعترین و عظیمترینٍ دژهای جنوب خراسان بوده است.
وسعت، عظمت و فضاهای معماری متعدد با کاربریهای متنوع حاکی از این است که آن قلعه در عین حال که یک زیستگاه پر جمعیت بوده، کاربری یک دژ نظامی بسیار مهم نیز داشته است.
آن قلعه نه تنها وسعت عرضی که گسترۀ عمودی هم داشته است به گونهای که در عرض، حصاری به طول بیش از ۱۰۰۰ متر بر گرد قلعه کشیده شده و در درون حصار فضاهای معماری در ۴طبقۀ محصور ساخته شده و هر طبقه در عین پیوستگی گویا کاربری ویژهای داشته است.
نخستین و طولانیترینٍ حصار، در ارتفاع ۲۰۰متری با برجهایی گرد قلعه کشیده شده است، حصار پیرامونی از اطراف به پرتگاهها محدود میشود. بجز جبهۀ جنوبغرب که شیب کمتری دارد و راهی از طریق تنگهای از جبهۀ جنوبی به درون قلعه راه یافته است.
دروازۀ ورودی قلعه سازهای با شکوه و ایوانمانند بوده که بر دو سوی آن دو برج استوانه استقرار داشته است. بر روی دو پایۀ طرفین ایوان دو قاب عمیق تعبیه شده و بعید نیست جایگاه کتیبه یا تزئینات معماری بوده است بر فراز پایههای ایوان، با توجه به ابعاد آنها احتمالا طاق بلند سنگی بر روی یک رج آجر بر افراشته بوده است.
نخستین حصار و برجهای متکی به آن که بقایای برخی به ارتفاع حدود ۵متر باقی مانده، دارای منفذها وتیرکشهایی بودهاند که به سنگرهای پشت دیوار منتهی شده و فدائیان از آن طریق از قلعه مراقبت و دفاع میکردند، بنابراین آنچه در درون نخستین حصار بوده، پایگاهها و سنگرهای دفاعی، اسلحهخانه و مخازن ذخیرۀ آب بوده است.
حدود ۱۰متر بالاتر از حصار اول، حصار دوم یا طبقۀ دوم قرار دارد. ورودی آن حصار نیز از سمت جنوب است. در کنار آن ورودی یک برج استوانهای سنگی به قطر ۵/۸۰متر وجود دارد و بر گرداگرد آن منافذ دیدهبانی تعبیه شده است. بعد از ورودی این قسمت یک هشتی قرار دارد که بر اطراف آن اطاقهایی ساخته شده و یک درگاهی هم به درون برج داشته است. در حصار یا طبقۀ دوم تالارهای وسیع با قراولخانه، اطاقها و ۳مخزن ذخیرۀ آب وجود دارد. برخی دیوارها با ملات گچ، ماسه و برخی با ملات گل ساخته شدهاند. این طبقه احتمالا مسکونی بوده است. طبقۀ سوم خاص انبارهای ذخیرۀ غله و سوخت است. برخی اطاقهای کوچک در ابعاد ۱/۵×۲متر دیوار گچاندود داشته که احتمالا محل ذخیرۀ غلات بودهاند و برخی سالنهایی با طول بیش از ۲۰متر و عرض حدود ۴متر که گویا انبار ذخیرۀ سوخت بودهاند. چهارمین و آخرین طبقه که احتمالا شاهنشین بوده دارای تراکم معماری آجری و مخزنهای ذخیرۀ آب است. ابعاد آجرها ۲۷×۲۷ و۱۳×۲۷ سانتیمتر است. در این قسمت پلان یک سازۀ معماری چهارایوانی قابل تشخیص است. بر بلندترین نقطۀ قلعه در چهارمین حصار یک فضای معماری استوانهای شکل قرار داشته که احتمالا به عنوان برجی مشرف بر اطراف قلعه کاربری داشته است.
ساختار و تجهیزات دفاعی قلعه مؤید این واقعیت است که آن قلعه یک پایگاه مهم و استراتژیک بوده است از جملۀ تاسیسات دفاعی، علاوه بر برجهای متعدد، حصارها، سنگرها و مخازن متعدد آب، از دو عارضۀ مهم میتوان نام برد. نخست برج یا مناره در بلندترین نقطه که میتوانسته به مثابه رسانهای با کمک مشعل باشد و دیگری چاهی در مجاورت دیوار جنوبی معروف به «چاه قنوت» که احتمالا کاربرد مفر یا گریزگاهی به شیوۀ بسیاری از قلعهها بوده است. ساختار فضاهای معماری و قطعات سفال پراکنده بر سطح قلعه حاکی از این است که طی قرون ۵تا ۷ه.ق زندگی توام با رفاه و تفنن نسبی در قلعه جریان داشته است.
قلعۀ کوه تون در عصر سلجوقیان برای اسماعیلیه در میان قلعههای «سرتخت»، «جواشیر» و «حسن آباد» از مرکزیت و اهمیت زیاد برخوردار بوده و شاید به پشتوانۀ همان قلعه بوده که در غائلۀ هلاکوخان مغول بنا به نوشتۀ عطاملک جوینی: «چون قصبۀ تون هنوز از روی صورت زبون نگشته بود و همچنان بر سر ضلالت قدیم بود… در اوایل ربیعالاول بطالع مبارک مراکب فتح و ظفر بارگیر مراد ساخت» و احتمالا در ادامۀ همان تهاجم بوده که بنابه نوشتۀ عباس اقبال در تاریخ مغول، «حکمران مغولی خراسان، اسماعیلیۀ قهستان را به بهانۀ سرشماری احضار کرد و در یک نوبت بیش از ۱۲۰۰۰نفر از آن جماعت را کشت»
مطالعات دقیق و علمی باستانشناسی و تاریخی در آن قلعه مسلما به کسب اطلاعات ارزشمندی مربوط به فرهنگ و هنر و معماری اسماعیلیان منجر خواهد شد.
قلعه کوه فردوس به شماره ۲۹۹۳۱ در فهرست آثار ملی ثبت شده است.