روزی که داشتن نام خانوادگی اجباری شد مرضیه موسوی
موزه ثبت احوال ساختمان مهجوری دارد؛ جایی که اگر از قبل آن را نشناسید احتمالا اتفاقی هم چشم و گذرتان به آنجا نمیافتد؛ بنای آن داخل محوطه سازمان ثبت احوال در نزدیکی میدان حسنآباد قرار گرفته است. در این موزه علاوه بر حظ بردن از معماری استخوان دار ساختمان، با سیر تکامل اوراق هویتی در ایران آشنا میشوید.
گروه ایرنا زندگی – دوازده سال طول میکشد تا مردم ایران دریافت سجل احوال و ثبت احوال را جدی بگیرند؛ ادارهای که از سال ۱۲۹۲ کار خود را آغاز کرد اما رسما تا سال ۱۳۰۴ چندان مورد توجه نبود. اجباری شدن سجل احوال، کارمندان این اداره را به شهرها و روستاهای کشور کشاند تا نام و فامیلی و مشخصات تولد همه جمعیت آن شهر و روستا را به ثبت برسانند.
داشتن نام خانوادگی از این تاریخ در ایران باب شد. موزه ثبت احوال، ساختمانی قاجاری در محوطه اداره ثبت احوال کشور است که این تاریخچه را روایت میکند. ساختمان قاجاری این موزه با گچبریهای زیبا و لندنیکاری، به جذابیتهای این موزه دنج اضافه کرده است.
*** قبل از نام خانوادگی
سال ۱۳۰۴ بود که انتخاب نام خانوادگی و دریافت سجل احوال بری تمام اقشار جامعه اجباری شد. پیش از آن جامعه بالا دست و درباریان برای خود القابی مثل سلطنه و سطلان و دوله و ملک و … داشتند و مردم کوچه و بازار با توجه به حرفه و مهارت و با تکیه بر ویژگیهای ظاهریشان لقب میگرفتند؛ القابی که معمولا چندان خوشایند نبود و بر روی عیبهای ظاهری افراد تاکید داشت.
یکی از مهمترین دلایل اجباری شدن سجل احوال، سرشماری و به دستآوردن آمار درستی از جمعیت شهری و روستایی کشور و همچنین تاسیس ارتش و نیروی نظامی یکپارچه بود که به دستور پهلوی اول در سراسر کشور انجام شد. «اداره احصاییه و سجل احوال» هم درست از همان زمان در محل کنونی ساختمان موزه ثبت احوال تشکیل شد. در این اداره برای اولین بار اطلاعات جمعیتی و شناسنامهای مردم جمعآوری و به آنها اوراق هویتی که امروز شناسنامه مینامیم داده شد. این موزه در خیابان امام خمینی (ره)، و در گوشهای از محوطه اداره ثبت احوال قرار دارد.
*** ملاقات با ساختمان اداره احصاییه
اوج استفاده از القاب در ایران به دوره قاجار و به خصوص ناصرالدین شاه بر میگردد که مردم میتوانستند در قبال پرداخت مبلغی پول، برای خود لقبی خریداری کنند. بعد از این دوران بود که اداره احصاییه و سجل احوال، یا همان ثبت احوال امروزی راه اندازی شد؛ در سال ۱۲۹۲ کار خود را آغاز کرد اما تا ۱۳۰۴ که ثبت احوال اجباری شد، کسی این اداره را چندان جدی نمیگرفت.
ساختمان قجری اداره احصاییه سالها محل زندگی و کار نزدیکان دربار قاجار بود. معماری این ساختمان بیش از هر چیز دیگری در محوطه سازمان ثبت احوال کشور خودنمایی میکند. ستونها و ایوانی که تزیینات گچکاری در آن به کار رفته، با تلفیقی از معماری ایرانی و روسی به چشم میخورد.
تزیینات داخلی ساختمان هم برگرفته از معماری روسی است و گچکاری بیشترین عنصر به کار رفته در این ساختمان. به نظر میرسد ساختمان موزه ثبت احوال و گفتنیهایش در یکی از پر رفت و آمدترین خیابانهای شهر تهران مهجور مانده است.
تنها تابلو راهنمای کوچکی مقابل درهای ساختمان ثبت احوال مردم را به داخل محوطه سازمان ثبت احوال و بازدید از موزه هدایت میکنند؛ آن هم در صورتی که حواس رهگذران به این تابلو نقلی باشد.
بازدید از این موزه که در خیابان امام خمینی، نرسیده به خیابان شیخ هادی قرار دارد رایگان است و از شنبه تا پنج شنبه درهای آن به روی بازدیدکنندگان باز است.
*** اولین شناسنامه ایرانی
شاخصترین عنصر معماری که در موزه ثبت احوال به چشم میخورد، گچبری است. گچبریهایی که گرچه قالبگیری شده و کار دست نیست، اما آنقدر قرینه و یکدست ساخته شده که بیننده را مجذوب خود میکند و برگرفته از معماری روسی است.
در میان آیینه کاریها و گچبریهای زیبای این ساختمان، مجموعهای از تاریخ «سجل احوال» یا «شناسنامه» و فعالیتهای این اداره را میتوان به چشم دید؛ از اولین شناسنامهای که در سوم دی ماه سال ۱۲۹۷ به نام «فاطمه ایرانی» ثبت شده است گرفته تا سالنی که مربوط به شناسنامه و اسناد هویتی شهدا است و بخشی که در آن میتوان مدارک هویتی و شناسایی افراد مشهور مثل هنرپیشهها و ادیبان و ورزشکاران را دید. مثل اظهارنامه تولد پروین اعتصامی.
*** سیر تکامل اوراق هویتی
در این موزه سیر تکامل شناسنامه و اوراق هویتی نمایش داده شده است. از زمانی که مردم تولد یا وفات و اتفاقات مهم را در پشت جلد کتابهایی مثل قرآن ثبت میکردند تا اولین شناسنامهها و به مرور شناسنامههایی که شکل امروزی به خود گرفتهاند در ویترینهای این موزه جا خوش کردهاند.
دفاتر ثبت اسامی افراد و مشخصات هویتی آنها هم از دیگر دیدنیهای این موزه است. پشت ویترینهای این موزه علاوه بر شناسنامهها، اسنادی مربوط به آزمونهای ورودی کارمندان ثبت احوال هم به چشم میخورد که یکی از مهمترین نکات آن، داشتن خطی خوش بوده است.