‌نمایش حداد در شرایطی که حتی اصلاح‌طلبان ادعای تشکیل مجلسی همانند مجلس ششم را با توجه به بضاعت خود ندارند  حدادعادل گفته است که صدای پای مجلس ششم را می‌شنود. صادق زیباکلام طرح این موضوع را یک تاکتیک انتخاباتی می‌داند

‌نمایش حداد
آفتاب یزد – گروه سیاسی: تاریخ انقلاب اسلامی حکایت از آن دارد که اصولگرایان در بزنگاه‌های انتخاباتی همواره از سر اضطرار، کت و شلوار می‌پوشند، حالت مددجویانه به خود می‌گیرند، لفظ قلم سخن می‌گویند و فریادهای دادخواهانه سر می‌دهند اما به محض گذر حیوان چهارپایشان از پل انتخابات، دوباره همان جامه همیشگی شان را به تن می‌کنند و مخالفانشان را به رگبار می‌بندند. انتخابات مجلس دهم هم از این مهم مستثنی نیست و اصولگرایان برای محکم کاری و از آنجا که بیم آن دارند که به ناگاه از پوسته ادب و نزاکت جدا شوند و به اصل خود بازگردند و گافی بدهند، رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات پارسی را به عنوان سخنگوی خود برگزیده‌اند. غلامعلی حدادعادل هم در این ایام به اقتضاء سمتی که دارد تمامی تلاش خود را در استفاده از الفاظ مودبانه و مردم پسند به کار می‌گیرد البته اگر از مواردی که از خود بی‌خود می‌شود و به ناگاه در یک برنامه تلویزیونی از واژه «حرام لقمه» بهره می‌برد، بگذریم. اما بازهم حدادعادل نسبت به سایر همفکرانش بهتر حفظ ظاهر 
می‌کند و در این روزها به خوبی می‌تواند در قامت یک مجری تلویزیونی و یا یک آکتور سینما فیلم بازی کند. در آخرین نمایشش هم در حالی که برآن است تا خوف و رجا را در چهره‌اش نشان دهد، حالتی عرفانی به خود می‌گیرد و با صدایی محزون می‌گوید که :«صدای…پای…مجلس… ششم…را… می‌شنوم…».
قطعا تا زمان کات سخنگوی وزارت کشور و اعلام پایان زمان رای گیری از سوی او، نمایش حداد همچنان ادامه خواهد داشت و پس از آن دیگر نفسی آسوده خواهد کشید و به شوی اصولگرایانه‌اش پایان خواهد داد و به اصل خود همراه با دیگر همفکرانش باز خواهد گشت!
یک صدای پا می‌آید……
«با سرعت هرچه تمام‌تر در راهروهای مجلس می‌دود…. هرچه بیشتر پیش می‌رود صداها به او نزدیک‌تر می‌شوند…. در صحن صداها شدت می‌گیرد… به نفس نفس می‌افتد… ناگهان صداها تبدیل به نگاه‌های اصلاح‌طلبانی می‌شوند که به او خیره شده‌اند….» غلامعلی حدادعادل از این کابوس شبانه‌اش درحالی که عرق بر پیشانیش نشسته برمی‌خیزد و در قالب مجری برنامه‌های اصولگرایان در تازه‌ترین نمایش خود، این کابوس شب گذشته اش را اینگونه به زبان می‌آورد که: «ما نیاز به مجلسی داریم که با قدرت 
اقتصاد کشور را متکی به درون سازد تا در صورت بدعهدی دشمن ضربه نخوریم اما صدای پای مجلس ششم را از تبلیغات فعلی کاندیداها می‌شنویم که به ‌جای پرداختن به مشکلات اقتصادی، شعار فتنه‌انگیز سر می‌دهند.» این در حالی است که اصولگرایان با وجود تاییدصلاحیت‌های گسترده چهره‌های مطرح و شاخص‌شان و با گذشت قریب به ۱۵ روز از انتشار لیست نهایی شان هنوز هیچ برنامه مدونی برای مجلس آینده ندارند. این وسط تنها کارشان، رمزگشایی از اهداف اصلاح‌طلبان برای ورود به خانه ملت است. یک روز افکار متوهمانه شان مبنی بر خط گرفتن اصلاح‌طلبان از انگلیس را به زبان می‌آورند و روز دیگر اعلام می‌کنند که صدای پای مجلس ششم را شنیده‌اند و برای اصلاح‌طلبان تعیین تکلیف می‌کنند که چرا درباره برخی مسائل با مردم سخن می‌گویند و از مشکلات اقتصادی آنها حرفی به میان نمی‌آورند. البته این 
نکته را ذکر نمی‌کنند که خود همین اصولگرایانِ نگران و دایه‌های دلسوزتر از مادر پدیدآورندگان این مشکلات اقتصادی و مصائب معیشتی مردم بوده‌اند.
چرایی شنیدن صدای پا… 
پخش صدای مجلس ششم در گوش‌های حداد عادل، بی‌شک علل متفاوتی دارد. یکی از دلایل آن که می‌تواند مبنای سایر علل قرار بگیرد، نگرانی از شکل گیری مجلس 
تمام اصلاح‌طلبانه است که اصولگرایان را به گوشه‌ای براند. از همین روی حداد عادل بیم تشکیل مجلس ششم یعنی مجلسی مملو از اصلاح‌طلبان را دارد و آن را دستاویزی قرار می‌دهد تا به واسطه آن، اصولگرایان سنتی را که این روزها دلخوشی از حداد عادل و لیست انتخاباتی اش ندارند، به‌سمت خود جذب کند و آنها را هم به زیر پرچم ائتلافش 
بیاورد و آخر اینکه به دلیل پایه رای اندک اصولگرایان ائتلاف در میان افکار عمومی، درصدد آن است تا نواقص مجلس ششم را در بوق و کرنا کند و مردم را برای جلوگیری از تشکیل مجلسی اصلاح‌طلب از پای صندوق‌های رای بگریزاند تا خودشان با کمترین، رای کرسی‌های سبز رنگ را تصاحب کنند. حال آنکه اصلاح‌طلبان بارها اعلام کرده‌اند که در شرایط کنونی کشور، به فکر تشکیل مجلس ششمی دیگر نیستند و بر این باورند که مجلس آینده را نیروهای معتدل خواهند ساخت.
شنیدن صدای پای مجلس ششم، یک تاکتیک انتخاباتی
درباره چرایی پیچیدن صدای پای مجلس ششم در گوش‌های حداد عادل صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران، به خبرنگار «آفتاب یزد» گفت: این سخن آقای حداد عادل یک تاکتیک انتخاباتی است و همانند همان قضیه ای است که اصولگرایان سعی کردند در جامعه، جابیندازند که دو جریان در این انتخابات حضور دارد. یک جریانی که به صدای ملت گوش می‌دهد و یک جریان که پیرو خط و جوسازی‌های انگلیس است و اصولگرایان می‌گویند که اصلاح‌طلبان از این جریان خط می‌گیرند.
وی افزود: شنیدن صدای پای مجلس ششم برای این است که اصولگرایان درصددند تا جامعه و به خصوص اصولگرایان سنتی را از نتیجه انتخابات بترسانند و من فکر می‌کنم دلیل اینکه حداد عادل این اظهارات بی‌پایه و اساس را به اصلاح‌طلبان وارد می‌کند، این است که به خوبی دریافته علیرغم فشارها، باز اصلاح‌طلبان توانسته‌اند به یک ائتلاف حداقلی دست یابند. ائتلافی که حتی اصحاب رسانه هم شاید دو سوم این سی نفر را نشناسند اما باز هم آقای حداد عادل هراسناک است که این لیست در تهران شوخی شوخی رای بیاورد. 
این استاد دانشگاه ادامه داد: اگر اصلاح‌طلبان بدنه اجتماعی‌شان را تحریک کنند و به وسوسه بیندازند که از این حالت تردید و دودلی برای رای دادن خارج شوند، یقینا یک بهمن 
به راه می‌افتد و قربانی اصلی آن اصولگرایان هستند. چراکه اصولگرایان در این انتخابات به وضوح نشان دادند که هیچ طرح و استراتژی و دستورالعملی از خود ندارند یعنی شما اگر به تمام حرف‌های اصولگرایان چه افراد درجه اول و چه افراد درجه دوم و سوم گوش دهید، می‌بینید که اصلا هیچ طرح و برنامه ای ندارند یعنی آقای حداد عادل تا به این جا یک کلمه نگفته است که، اگر ما به مجلس برویم برای اقتصاد، 
فرهنگ، سیاست خارجی و برای میلیون‌ها بیکار چه برنامه‌ای خواهیم داشت؟ قطعا این تکنیک آنها هم همانند سایر استراتژی‌هایشان نقش بر آب خواهد شد.
شنیدن صدای پای مجلس ششم، فرار به جلو است
محمد صادق جوادی حصار، فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز درباره علت شنیدن صدای مجلس ششم توسط حداد عادل به خبرنگار « آفتاب یزد » گفت: اتفاقا آقای حدادعادل صدای پای شکست خود و جریانش را شنیده است چون جریان آقای حدادعادل در مجلس ششم شکست سختی را از جانب مردم متقبل شد. من تصور می‌کنم آقای حداد با درک و درایتی که از شرایط دارد، از اجتماع عقول و همایش ملی برای کنار زدن جریان‌های تندرو مطلع است.
وی افزود: وحدت رویه‌ای که میان حامیان دولت و نیروهای تحول خواه و اصلاح‌طلبان در کشور صورت گرفته است کاملا حکایت از این دارد که جایی برای اندیشه‌های نامتوجه به منافع ملی وجود نخواهد داشت و به همین دلیل این کار آقای حداد یک فرار به جلو است و درصدد آن است تا از یک ذهنیت استفاده نامطلوب کند و آن ذهنیت هم آن است که پس از مجلس ششم به دلیل پاره‌ای از رفتارها جوسازی فراوانی در کشور شد که می‌توانست در مجلس ششم بهنجارتر صورت بگیرد. 
این عضو حزب اعتماد ملی ادامه داد: آن ناهنجاری‌های غیرعمد، مستمسکی شد که عده‌ای بر علیه جریان اراده عمومی ملت که در مجلس ششم متبلور شده بود موضع بگیرند و حدادعادل بخواهد با آن پس زمینه ذهنی دقیقا یک هجمه عمومی را از اردوگاه اصولگرایان متوجه مجلس کنند تا با احیای این دغدغه و عمده‌سازی این خوف و خطر احتمالی که ممکن است یک مجلس متشنج داشته باشیم و جریان‌های اصولگرا در آن جایی نداشته باشند و با تکیه بر این وهن بی‌پایه خود نظام پنداری، می‌خواهند کاری کنند که جامعه را به شک و تزلزل نسبت به برگزاری انتخاباتی پرشور و منسجم بکشانند.
شنیدن صدای مجلس ششم، ناشی از وهم و ترس
جوادی حصار خاطرنشان کرد: هر چه قدر حضور مردم کم‌رنگ‌تر باشد. یاران آقای حدادعادل آسوده خاطر و مطمئن‌تر به خانه ملت خواهند رفت، بنابراین با ایراد چنین سخنانی در تلاشند تا فضا را متشنج‌تر کنند و لباس واقعیت بر تن این وهمیات کنند که مجلس ششم درحال تکرار شدن است. اگر چه از یک جهاتی تکرار مجلس ششم برای ملت ما مایه افتخار است چون با شکل‌گیری در مجلس ششم حجم بالایی از مشارکت ملی ایجاد شد.
وی با بیان اینکه مجلس ششم هم همانند بسیاری مجالس نظام دارای نواقصی بوده است گفت: یکی از مفاخر نظام پارلمانی و جمهوریت مجلس ششم است و می‌تواند الگوی بسیار خوبی برای مجالس آینده باشد.
این فعال سیاسی سخنان حداد را ناشی از ترس او دانست و گفت: علاوه بر ترس یک استراتژی و تاکتیک است برای منسجم کردن مجموعه پراکنده اردوگاه اصولگرایی. اصولگرایان در بسیاری جهات راهشان را از حدادعادل جدا کرده‌اند. پیوستن آقای لاریجانی و برخی یارانش به اردوگاه اصلاح‌طلبان البته با حفظ منافع خود و الحاق بخش‌هایی از رفتار و منش دکتر مطهری به اردوگاه اصلاح‌طلبان و امضای میثاق‌نامه اصلاح‌طلبان توسط او حاکی از آن است که بخش‌های متکثر و متنوعی از اردوگاه اصولگرایی به شدت متمایل به نزدیک شدن به گفتمان خردورزانه اصلاح‌طلبان است.
حدادعادل: 
اگر لازم باشد ۱۰۰ جای دیگر هم کار می‌کنم
حداد عادل درباره تعدد مشاغل خود اظهار داشت: بنده از مجلس حقوق نمی‌گیرم و مامور از دانشگاه هستم و تدریس می‌کنم و بابت آن تدریس است که حقوق می‌گیرم. در بنیاد‌ها وموسسات دیگر هم حقوق نمی‌گیرم، به غیر از حق پژوهشی که برای فرهنگستان انجام می‌دهم که آن هم به مثابه شغل محسوب نمی‌شود و در حکم مشاغل آموزشی است. او اضافه کرد: من ۱۰۰جای دیگر هم که باشد و توان داشته‌باشم کار می‌کنم و به جمهوری اسلامی ایران کمک می‌کنم و به قصد حقوق گرفتن هم نیست. در ۳۷سال اخیر هم تجربه‌ اندوخته‌ام و در شوراهای مختلف حضور داشته‌ام در دولت آقای روحانی هم با حکم ایشان در شورایی عضویت یافتم و افتخار کمک به دولت آقای روحانی را هم دارم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *