نوروزگاه برنامهای بود که با هدف ساختن لحظاتی شاد برای همشهریان و مسافران نوروزی در تربت حیدریه برگزار شده بود. شاعران و نویسندگان تربت حیدریه در حاشیهی برنامهی نوروزگاه برنامهای ترتیب دادند با عنوان «نوروزنامه» که در این برنامه به گویش تربت حیدریه و آدام و رسوم مردمان این خطه از خراسان پهناور بپردازند.
مردم در محوطهی رباط طبسی جمع شده بودند و جنگ نوروزگاه در آنجا در جریان بود. فضای جُنگ شادی مناسب شعرخوانی نبود و معمولا در اینطور برنامهها که هدف شادی و سرگرمی است شعرخوانی نه به دل شاعر میچسبد و نه به دل مخاطب. به همین خاطر ما در ساختمان مزار قطبالدین حیدر که فضایی دنجتر بود و رفت و آمد و سر و صدا کمتر بود، صندلی چیده بودیم و گفته بودیم که در بلندگو اعلام کنند که برنامهی نوروزخوانی همزمان در جریان است تا همشهریانی که بحث گویش علاقه دارند به ما بپیوندند و شعرخوانی و اوسنهخوانی شاعران و نویسندگان همشهری را بشنوند.
برنامه با مقدمهای از نوروزنامهی منسوب به حکیم عمر خیام نیشابوری با اجرای بهمن صباغ زاده شروع شد. برای دکور برنامه از کتابهایی که تا کنون در مورد گویش تربت حیدریه چاپ شده بود استفاده کرده بودم. خدا را شکر تا امروز کتابهای زیادی در مورد شعر گویشی و طور کلی گویش تربت حیدریه چاپ شده است که بخشی از آنها را من در کتابخانهام داشتم و با خود به جلسه آورده بودم.
اولین کسی که شعر خواند دختر کوچک و زیبایی به نام روژان بود که شعری برای سنجد خواند، همان سنجد مشهوری که همیشهی پایهی هفتسین نوروزی است. روژان همراه مادرش خانم سودابه کنعانی نویسندهی همشهری به جلسه آمده بود.
بعد از روژان، کودکی از خانوادهی هنرمند جهانشیری به نام نیکا شعرخوانی کرد. نیکا یک شعر عرفانی انتخاب کرده بود. بعد که شعرخوانیاش تمام شد من به شوخی گفتم این دختر کوچولو در همین ابتدای برنامه، پیمانهی سنگینی برداشت.
اولین بخش برنامه در مورد گویش تربت حیدریه اوسنهخوانی خانم سودابه کنعانی نویسنده و بازیگر همشهری بود. خانم کنعانی که لباس زیبای سنتی در بر کرده بود به شیرینی و شیوایی اوسنهای با نام «جِوابِ خُبی» به گویش تربتی برای حضار خواند.
در ادامه استاد احمد نجف زاده که شمع جمع شاعران تربت حیدریه هستند و از بزرگان و پیران سرشناس تربت حیدریه به شمار میروند در مورد آداب و رسوم مردمان تربت حیدریه سخن گفتند و در انتهای سخنشان غزلی نوروزی از حافظ شیرازی خواندند.
پس از استاد نجف زاده، دکتر حسن گیاهی که از شهرستان فریمان مهمانمان بودند سخن گفتند. ایشان که در ادارهی کل میراث فرهنگی سمتی دارند گفتند که قرار است به زودی منظومهی «سمندرخان سالار» اثر استاد علی اکبر عباسی به عنوان یکی از میراث شفاهی تربت حیدریه ثبت ملی شود.
شعر گویشی یکی از بخشهای اصلی این برنامه بود. استاد علی اکبر عباسی، آقای محمد مقدسی، آقای غلامرضا اعتقادی، خانم پروین جهانشیری و آقای محمد امیری در این برنامه شعرخوانی داشتند.
پایانبخش نوروزنامهی ۱۴۰۲ یک اوسنهخوانی دیگر بود که اینبار توسط خانم ملیحه یعقوبی شاعر همشهری ارائه شد. استاد سید علی موسوی پیش از اجرای برنامه یکی از مقدمههای مشهور اوسنههای خراسانی را قرائت کردند: «اوسنه بلدم صد و سی/ صد درخت نار بهی/…» بعد از این مقدمه، خانم یعقوبی اوسنهی «کَلِ شُگُمبَه به سر» از فرهنگ شفاهی تربت حیدریه را برای خوانش انتخاب کرده بودند. ایشان این اوسنه را به گویش تربت حیدریه به زبان آوردند. اوسنهی بسیار زیبایی بود و همه غرق شنیدن شده بودیم.
در خلال برنامه من نکاتی راجع به اهمیت فرهنگ شفاهی میگفتم از جمله این که درک گویشهای خراسانی به ما در درک متون و اشعار غیرگویشی کمک میکند و با در نظر گرفتن ریزهکاریهای گویش ما میتوانیم فهم بهتری از اشعار شاعران پیشین داشته باشیم.
#نوروزنامه
#تربت_حیدریه
#گزارش
#بهمن_صباغ_زاده
https://t.me/anjomanghotb
پینوشت:
در بر کردن یا به گویش تربتی «دِ بر کِردَن» به معنی پوشیدن است.