آقایان! باور کنید حال این مردم خوب نیست
امسال هفته سلامت با شعار «سلامت خانواده و مردم سازی سلامت» تاکید و تمرکز خود را بر محوریت سلامت خانواده در همه حوزهها از جمله حوزه سلامت روانی و اجتماعی گذاشته است. مسئولان حوزه سلامت سعی کردهاند در این هفته که تا هفتم اردیبهشت ماه ادامه دارد، به برابری در سلامت و حرکت بهسمت رفع ناعدالتیهای احتمالی در دریافت خدمات و پیامدهای سلامت بهویژه در گروههای آسیبپذیر یا حاشیهنشین با تکیه بر نقش بنیادین مردم در خلق، تامین و حفظ سلامت همگانی بپردازند.
ندا علیزاده: از جمله اقداماتی که در این زمینه کردهاند، نصب بیلبوردهای متعدد در سطح شهر است. «حال خوب ساختنی است» یکی از شعارهای نقش بسته بر روی بیلبوردهاست. دیدن این شعار شاید برای بیشتر مخاطبان، اشارهای به حال روحی نامساعد و مشکلات و درگیریهای روانی و ذهنی متعدد باشد.
این روزها بنابه دلایل متعدد از جمله مشکلات اقتصادی، افزایش فاصله طبقاتی، تحمیل استرسها و اضطرابها، تجربه دوران ناامنی در زندگی، بیماریها، اختلالات روانی، درگیریهای مختلف و… مردم و بهویژه قشر جوان را بهسمت افسردگی سوق داده است.
افزایش آمار خودکشی بهویژه در بین دانشآموزان و کارگران شهرها و مناطق کمبرخودار شاهدی بر این مدعاست. بررسیها نیز نشان میدهد حدود ۶۰ درصد از افرادی که خودکشی کردهاند، هنگام اقدام، افسردگی داشتهاند. ضمن اینکه پیمایشهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز نشان میدهد حدود ۳۰ درصد از مردم دچار نوعی از اختلالات روانی هستند که رابطه مستقیمی با خودکشی دارد.
بهطورکلی آخرین آمار موجود نشان میدهد که سال ۱۴۰۱ به ازای هر یکصد هزار تن، ۷.۴ نفر یعنی بیش از ۶ هزار فرد اقدام به خودکشی منجر به فوت کردهاند.
بهگفته حمید پیروی، نائب رئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی، به ازای هر خودکشی منجر به فوت، حدود ۲۰ تا ۳۰ برابر اقدام به خودکشی میکنند؛ بر این اساس در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۲۰ هزار نفر اقدام به خودکشی داشتهاند که فقط آمار ثبت شده در وزارت بهداشت است و شامل موارد موسسات خصوصی نمیشود.
اما مسئله فقط به اینجا ختم نمیشود؛ چراکه بررسیها نشان میدهد ۲۰ برابر کسانی که اقدام به خودکشی کردهاند، افراد درگیر با افکار خودکشی در کشور داریم. البته نباید این مسئله را هم نادیده گرفت که با هر مرگ ناشی از خودکشی، گسترده زیادی از افراد نزدیک به فردی که خودکشی کرده است، تحتتاثیر مشکلات روانی قرار میگیرند. این مسئله نیز خود زنگخطری جدی بهشمار میرود؛ زیرا احتمال سرایت خاموش خودکشی به این افراد و انجام خودکشیهای تقلیدی نیز وجود دارد.
بنابراین برای پیشگیری از خودکشی در کنار ریشهیابی و آسیبشناسی امور منجر به خودکشی، باید ارائه خدمات مشاوره به خانوادهها را جدی گرفت؛ بهویژه برای اقشار کمبرخودار باید سعی در ارائه خدمات مشاوره رایگان داشت.
لزوم ورود سازمانهای حمایتی و مردم نهاد به این مقولهها و شناسایی این دست افراد و خانوادهها و ارائه آموزشها و مشاورههای لازم به آنها بهشدت احساس میشود. برای موفقتر بودن این پروسه باید اطلاعات دقیق و جامعی از وضعیت خودکشی در شهرها، مناطق و گروههای سنی مختلف گردآوری و راهکارهایی عملیاتی برای مقابله با آن طراحی شود.