به بهانه برگزاری نکوداشت ثمینه باغچهبان مادر ناشنوایان ایران
ثمینه باغچهبان، بانوی پیشگام آموزش ناشنوایان در ایران، در آستانه صدسالگیاش در مراسمی باشکوه و صمیمی، با حضور مسئولان و استادان دانشگاه، در خانه اندیشمندان علوم انسانی مورد تقدیر قرار گرفت؛ زنی که عمر خود را وقف آموزش، نوشتن و توانمندسازی کودکانی کرد که صدای جهان را نمیشنوند، اما صدای دل او را دریافتند
ثمین باغچهبان (زاده ۱۳۰۴ تبریز – درگذشته ۲۹ اسفند ۱۳۸۶، استانبول) آهنگساز، شاعر، نویسنده و مترجم اهل ایران بود.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹][۱۰][۱۱] ثمین باغچهبان برای چندین دهه حضوری پر رنگ در موسیقی ایران داشت. در دوران پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران سالها در هنرستان عالی موسیقی تدریس میکرد. ساختههایش در کنسرتهای بسیاری اجرا شدند و او را به عنوان یکی از چهرههای مؤثر در موسیقی چندصدایی ایران مطرح کردند.[۱۲]
زندگی
[ویرایش]
ثمین باغچهبان در سال ۱۳۰۴ در تبریز به دنیا آمد. پدرش جبار باغچهبان (جبار عسکرزاده) بنیانگذار آموزشگاه ناشنوایان در ایران بود. او کودکی خود را در شیراز گذراند و در ۷ سالگی با خانوادهاش به تهران رفت و تحصیلاتش را در آنجا گذراند. ثمین باغچهبان به یادگیری پیانو علاقه داشت؛ ولی به علت نبود پیانو در خانه و عدم توانایی مالی خانواده، و از آنجا که مادرش ویولن داشت، مجبور به یادگیری ویلون شد؛ ولی ویلون مادرش هم به علت تعمیر نامناسب صدای مناسبی نداشته و مورد قبول هنرستان موسیقی نبود. از آنجا که میتوانست ساز ابوا را از هنرستان قرض بگیرد در نهایت، این ساز را برگزید. او بر اساس طرحی که رضاشاه با مصطفی کمال آتاترک برای اعزام دانشجو امضا شده بود به ترکیه رفت. در این طرح، ۱۲۰ دانشجو در گروههای ۲۰ نفری به ترکیه اعزام میشدند که او در گروه آخر اعزام شد.[۸]
او در آنکارا با اِولین باغچهبان خواننده و پیانیست اهل ترکیه[۱۳] آشنا شد و با او ازدواج کرد. شعر زیر بخشی از سروده جبار باغچهبان (پدر ثمین باغچهبان) در وصف عروسش اِولین است:[۸]
ای خندهٔ تو گل روانم اِولین | آواز خوشت صفای جانم اِولین | |
بازی کند انگشت تو در پردهٔ ساز | با نالهٔ دلسوز نهانم اِولین | |
روشن شده از شمع قدت خانهٔ ما | تابد رخ تو چو ماه در لانهٔ ما |