پشت پرده ردصلاحیتسازی روحانی!
رمان – یاسمین طالقانی: روحانی ردصلاحیت میشود! سیدحمیدروحانی ضمن مقایسه روحانی با بنی صدر گفته بود روحانی باید به جرم خیانت به کشور محاکمه شود. روزنامه کیهان نیز با طرح ادعایی نوشته است: مسئولان اجرایی کشور، تعهدی را پذیرفتهاند که بر اساس آن و بهطور اجمال، بخشهای مهمی از اطلاعات گردش مالی کشور، در اختیار بیگانگان قرار میگیرد. این موضوعات نه طنز و نه خبر است، بلکه ترفندی برای فراموش شدن آنچه است که ملت نباید برای همیشه و به ویژه در شرایطی که زمان کوتاهی تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری مانده، در ذهن داشته باشد. البته مردم به خوبی دریافتند این جمله که حافظه ایرانیان کوتاهمدت است صحت ندارد و از یاد نخواهند برد که برخی بیتدبیریها در دولت گذشته چه تبعاتی برای کشور داشته است و فراموش نخواهند کرد بابک زنجانی متولد شده از چه وضعیت اقتصادی بوده است بنابراین وقتی از حک شدن این موضوعات در ذهن ملت آگاه شدند، به روش دیگری متوسل میشوند. روزی احمدینژاد به اوباما نامه مینویسد تا افکار عمومی برای مدتی درگیر بحث درباره آن مرقومه رئیس دولت قبل شود که البته جامعه ساعتی پس از انتشار این نامه از محتوای آن مطلع شد که درباره سرمایهگذاری ۲ میلیون دلاری در آمریکا در دولت نویسنده نامه بوده است، بنابراین توجهی به آن نکرد. حالا که این ترفند پاسخ عکس داد و نگاههای شماتت به سمت مردان دولت احمدینژاد رفت، موضوع دیگری را مطرح کردند که به یک شوخی بیشتر شباهت داشت و آن هم ردصلاحیت روحانی بود! آنها از طریق طرح این موضوع دو هدف را دنبال کردند که نخست دور کردن اذهان از آن ۲ میلیون دلاری بود که در دولت قبل در آمریکا سرمایهگذاری شده بود و دیگر اینکه از محبوبیت روحانی کم کنند.
وقتی مشاور، لباس حقوقدان میپوشد!
نکته قابل توجه و ریشه این شایعه در صفحات مجازی بود، به نحوی که مردان و اقوام خانوادگی احمدینژاد در انتشار آن از دیگر مخالفان رئیسجمهور یازدهم سبقت گرفتند. عبدالرضا داوری مشاور رسانهای احمدینژاد جامه یک وکیل دادگستری و حقوقدان بر تن کرده و سعی در وانمود کردن این موضوع دارد که اگر روحانی قرار است رد صلاحیت شود پس حضور او در جایگاه ریاستجمهوری تا زمان برگزاری انتخابات هم غیرقانونی است. او نوشته است:«فاصله زمانی اعلام نتایج صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری تا زمان آغاز دوره ریاستجمهوری جدید، حدود ۱۰۰ روز است و اگر صلاحیت رئیسجمهور مستقر برای نامزد شدن در انتخابات دوره بعدی رد شود به این معناست که او صلاحیت تصدی ریاستجمهوری را ندارد. طبیعتا چنین فردی صلاحیت اداره قوه مجریه در ۱۰۰ روز پایانی دولتش را نیز نخواهد داشت و تمام تصمیمات و دستورات وی در این دوره فاقد مشروعیت و وجاهت قانونی است و کشور با خلأیی جدی در قوه مجریه روبهرو خواهد شد!» برخی در واکنش به این متن داوری عنوان داشتند قهر ۱۱ روزه را چگونه باید تعریف و توجیه کرد؟!
فامیل احمدینژاد گاف داد
احمد خورشیدی پدر داماد احمدینژاد که دردولت دهم از او اعلام برائت کرده و مشخص نیست به چه دلیل از چندی پیش باز هم در زمره حامیان او قرار گرفته است، یکی از رازهای تلاش برای جوسازی علیه روحانی با تبلیغ ردصلاحیت او را فاش کرد و آن هم موضوعی نبود، جز نگرانی از رد صلاحیت شدن احمدینژاد. جالب اینجاست که خورشیدی در متنی که در کانال تلگرامیاش نوشته اینچنین به شبکه… استناد کرده است:« شبکه… کاملا حرکت رئیس دولتهای نهم و دهم در نامهنگاری با آقای اوباما را در راستای اهداف انتخاباتی وی تحلیل و تعریف کرد. شبکه… درعین حال فرضیه رد صلاحیت آقای احمدینژاد را در گزارش خود پررنگ کرد و تلویحا از آن حمایت کرد و امثال این اقدامات و سفرهای استانی وی را در راستای ایجاد سدی در رد صلاحیت احتمالی عنوان کرد و در گزارش خود با گوشزد این نکته که، ورای محبوبیت احمدینژاد در بین مردم با توجه به اینکه در بین رئیسجمهوران پیشین، هستند کسانی که رد صلاحیت شدهاند، پس وی هم میتواند به یک چنین سرنوشتی دچار شود.» با توجه به آنچه احمد خورشیدی پدر داماد احمدینژاد منتشر کرده است میتوان به این نکته پی برد که حامیان رئیس دولت قبلی از ردصلاحیت احمدینژاد هراس دارند و به هر نحوی درصدد هستند با طرح موضوع ردصلاحیت روحانی، بحث احتمال ردصلاحیت احمدینژاد در میان اقشار مختلف کشور را کمرنگ کنند.
زمانی که بهانه برای تخریب نیست!
برخی هم که در میان همین اقوام و حامیان احمدینژاد تعریف میشوند به صورت ناشیانه و در اوج بیتجربگی بخشهایی از سخنرانی حسن روحانی را منتشر کرده و آن را دلیل رد صلاحیت او میدانند که پاسخ به این روشها تنها یک خنده است و بس. از جمله آن سخنرانی که روحانی اظهار داشت:«دوران احساسات کافی است. در هر انقلابی احساسات فراوان است اما از انقلاب ما ۳۷ سال گذشته، باید واقعیتها را تبیین و بیان کنیم و جامعه ما باید بداند واقعیتهای دنیا چیست؟ همچنین باید تعامل با دنیا، با خودش و با دیگران را هم بداند. جامعه ما باید مدارا کردن و فضای گفتوگوی آزاد را به وجود آوردن، روبهروی هم نایستادن و فضای عادلانه را به وجود آوردن را نیز بداند و همه اینها درسهایی است که باید از مولایمان بیاموزیم.» یا اینکه فیلمی از حسن عباسی منتشر شده که در آن بیشتر مدیران کابینه روحانی را سبز خوانده و سعی کرده نوعی بیاعتمادی درباره آنها در جامعه ایجاد کند. این موارد بیشتر از آنکه جنبه آگاهی رسانی داشته باشد، به طنز شبیه است، چرا که سخنان رئیسجمهور منتشر میشود و اگر ایرادی متوجه آن بود، نیاز به هشدار حامیان احمدینژاد نبود.
چون قافیه دلواپسان تنگ آید، دلواپسان…
نیافتن سوژه برای تخریب دولت و شخص حسن روحانی برای برخی بسیار غمگینکننده بود و به نظر میرسد اعصاب و روان آنها را مختل کرده است، چنانکه به بیادبی و حرمت شکنی نسبت به رئیسجمهور پرداختهاند که یک نمونه آن فیلمی در کانال تلگرامی حمید رسایی است که نشان میدهد یک گاو و یک بز با هم به جدال پرداخته و در نهایت بز پیروز میشود که در زیر این فیلم نوشته شده است:«روحانی: با شعار توخالی نمیشود جلو قدرتهای بزرگ ایستاد، باید همراه شد! وقتی یک بز هم منطق غلط حسن روحانی را رد میکند! »
پاسخ معمای پازل تخریب روحانی
در نهایت هم آخرین قطعه پازل تخریبها با اظهارات سیدمحمد حسینی وزیر ارشاد دولت احمدینژاد رو میشود و آن هم دلیل این تخریبها که جز واهمه از ردصلاحیت احمدینژاد نبوده است! او میگوید که «احمدینژاد منصوب مقام معظم رهبری در مجمع تشخیص مصلحت نظام است و بعید به نظر میرسد تایید صلاحیت نشود. اگر قرار باشد احمدینژاد به خاطر برخی مواضع یا اظهارات و رفتارها تایید نشود، این وضعیت و تردید درباره دیگر داوطلبان ازجمله روحانی که نقدها و اشکالات جدی به او وجود دارد، نیز مطرح میشود» این اظهارات حتما باید در پاسخ به یک نگرانی و بحثی باشد که در جمعی مطرح شده است. حسینی به خوبی واقف است که گرایش به احمدینژاد مانند سالهایی نیست که رقبای اصلاحطلب حضور نداشتند. بنابراین ترجیح میدهد که خود به این واقعیت چنین اذعان داشته باشد که «اصولگرایان هنوز به جمعبندی نرسیدهاند، البته احزاب و شخصیتهای شناخته شده اصولگرا چندان تمایلی به حمایت از احمدینژاد ندارند اما بدنه مردمی نیروهای انقلاب و ارزشی بر این باورند که تنها احمدینژاد میتواند شرایط را تغییر دهد، چون از پشتوانه قوی مردمی برخوردار است.»