به مناسبت ۱۴ امرداد سالگرد صدور فرمان مشروطیت زمینه های اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی جنبش مشروطه

 

 

روز ‌۱۴مرداد ۱۲۸۵مظفرالدین شاه قاجار ۷ماه پس از دستور تاسیس «عدالتخانه»، فرمان مشروطیت را صادر کرد.

جنبش مشروطیت بدون شک از رویدادهای مهم و تأثیرگذار در تاریخ تحولات سیاسی ایران محسوب می‌شود. اثرات این رویداد در زندگی فرهنگی و سیاسی مردم، از سایر حوادثی که تا آن تاریخ در کشورمان پدید آمد عمیق‌تر بوده است. بسیاری نارضایتی عمیق جامعه ایران در سال‌های حکومت قاجار را ریشه اصلی اعتراضات مردمی علیه دولت و زمینه‌ساز شکل‌گیری جنبش مشروطه می‌دانند. به عبارت دیگر هرج و مرج و فساد در دستگاه اداری، تهی شدن خزانه کشور بر اثر اسراف و ولخرجی‌های شاهان و درباریان، انجام سفرهای بیهوده و غیر‌ضروری مظفرالدین‌شاه به فرنگ از طریق دریافت وام با شرایط سنگین از دولت های خارجی و تحمیل مالیات‌های کمرشکن بر مردم، قحطی فزاینده در تهران و شهرستان‌ها، تسلط روزافزون بیگانگان بر کشور، افزایش بهای ارزاق عمومی، ظلم و تعدی مأموران قاجاری نسبت به مردم، ، بحران مالی و سقوط اقتصادی کشور و اعطای امتیازات گوناگون به قدرت‌های استعماری، همه و همه مواردی است که به عنوان ریشه‌های جنبش مشروطه مطرح می‌شوند.

زمینه‌ها و علل فکری و فرهنگی

در این زمان آگاهی سیاسی در جامعه ایران به دلیل تلاش های فکری روحانیون و روشنفکران و افزایش ارتباطات فرهنگی با جهان خارج و انتشار روزنامه‌ها که روز به روز بر تعــدادشان افزوده می‌شد و همچنین انتشار غیر رسمی ولی گسترده آثار سیاسی انتقادی رشد چشمگیری یافته بود و مردم با مفاهیم مجلس، مشروطیت و آزادی آشنا شده بودند .

زمینه‌ها و علل سیاسی

نارضایتی مردم از دولت قاجار، بی‌کفایتی شاهان و مدیران قاجاری، فساد حاکم بر دربار، ، نفوذ بیگانگان در ساختار سیاسی و ضعف و تسلیم دولت در برابر آنان ، اکثریت مردم را نسبت به حکومت بدبین می‌کرد و نفرت عمومی علیه قاجار رادامن می‌زد. از سوی دیگر انعقاد قراردادهای استعماری مانند گلستان، ترکمانچای، امتیازات اقتصادی ، بذر نفرت را در میان ایرانیان آگاه بارور می‌ساخت و همچنین ظلم و تعدی حاکمان مردم را به ستوه آورده بود. حاکمان مناصب را خریداری می‌کردند و هیچ کس پاسخگو نبود. تشدید این ظلم‌ها در کنار آگاهی مردم و حرکت موفقیت آمیز جنبش تنباکو و شکست روسیه از ژاپن را می‌توان از علل سیاسی آن نام برد.

زمینه‌ها و علل اقتصادی

از علل اقتصادی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:آغاز بحران اقتصادی دولت قاجار بعد از شکست در جنگ‌های ایران و روس، از دست رفتن مناطق حاصلخیز با عهد‌نامه‌های ترکمانچای و گلستان، اعطای امتیازات تجاری خاص به بیگانگان که سبب انحطاط سریع اقتصادی داخلی شد.

واردات بی‌رویه کالاها که سبب از بین رفتن صنایع کوچک داخلی شد مانند صنعت نساجی که با ورود پارچه‌های انگلیسی از بین رفت،عدم حمایت دولت ازصنایع داخلی عدم رونق کشاورزی بدلیل نبود راه‌های مطمئن، دشواری مبادله اقتصادی و کاهش قیمت محصولات کشاورزی، ترغیب انگلیسی‌‌ها به کاشت تریاک به جای محصولات کشاورزی، قحطی‌های متعدد که هر چند سال یک‌بار تعدادی از مردم را به کشتن می‌داد. (سخت‌ترین دوره قحطی سال ۱۲۴۰شمسی بود که صدها هزار نفر را به کام مرگ کشید) مشکل نان در اواخر سلطنت ناصر‌الدین شاه و دوران سلطنت مظفر‌الدین شاه، کاهش ارزش پول ایران به دلیل ضعف دولت و کاهش ارزش جهانی نقره و کاهش بهای مواد خام صادراتی ایران.

با توجه به مشکلات اقتصادی یاد شده دولت برای تأمین هزینه‌های خود به افزایش مالیات، اعطای امتیازات و استقراض از بانک‌های خارجی روی آورد که نارضایتی‌های بیشتری در پی داشت. در مقابل تشریفات دربار و سفرهای پر هزینه شاه خشم مردم را برانگیخت.

زنان و جنبش مشروطه

در طول دوران استبداد، گرچه ظلم وستم بر پیکر تمامی اجتماع وارد می‌شد، ولی زنان در محیط بسیار محدودتری می‌زیستند.

جنبش مشروطه، مفاهیم عدالت‌خواهی را در حیطه یک جنسیت خاص مطرح نکرد. حضور زنان نیز در صحنه‌های انقلاب به دلیل شرایط ظلم و استبداد در تمام جامعه کاملاً فراهم بود.

صدور فرمان مشروطه

مظفرالدین شاه پس از اینکه متوجه شد هر روز بر تعداد مهاجرین در قم و متحصنین در سفارت انگلیس افزوده می‌شود، با درخواست‌های آنان موافقت کرد و فرمان مشروطیت را در چهاردهم جمادی الثانی ۱۳۲۴ ق ر ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ ش صادر کرد.

با مرگ مظفرالدین شاه در ذیقعده ۱۳۲۴ یعنی ۱۰ روز پس از امضای قانون اساسی ، فرزندش محمدعلی میرزا بر تخت سلطنت نشست. وی از همان آغاز پادشاهی دشمنی خود را با نظام مشروطه آغاز و از دعوت کردن نمایندگان مجلس به مراسم تاجگذاریش خودداری کرد.

از دیگرسوی خودداری دولت از پاسخگویی به مجلس و اختلاف بر سر تعیین حقوق دولتمردان و درباریان و پشتیبانی شاه از حرکت‌های ضدمجلس‌، انتقاد‌های برخی روزنامه‌های تندرو را از شاه تداوم یافت‌. نتیجه این رویدادهاچیزی جز خشم بیشتر دربار نبود‌. محمدعلی شاه با انتخاب امین السلطان به صدارت و تلاش برای احیای کشمکش‌های فرقه‌ای و قومی کوشید تا ملی گرایان و آزادیخواهان را ناتوان کند‌.

انصراف و اعتراض جمعی از روحانیون چون شیخ فضل الله نوری و میرزاحسن مجتهد از همراهی با مشروطه و طرح مشروطه مشروعه از سوی آنان هم اسباب خشنودی شاه و سوء استفاده سلطنت طلبان را فراهم کرد، اما ترور اتابک امین السلطان به دست عباس آقا صراف آذربایجانی در رجب ۱۳۲۵باعث وحشت جناح مستبد و حتی امضای متمم قانون اساسی از سوی محمدعلی شاه شد‌. با این حال، این پیروزی زودگذر بود ، زیرا تندروی برخی انجمن ها و مطبوعات در کنار تاسیس انجمن و مدرسه دخترانه در تهران فریاد محافظه کاران و سنت گرایان را بلند کرد.اوایل سال ۱۳۲۶هجری قمری به دنبال سوءقصد به جان شاه زمینه برخورد شدیدتر دربار و مجلس فراهم شد.قزاقان روسی به رهبری لیاخوف‌، مجلس را به توپ بستند و اموال آن را غارت و شماری از نمایندگان را دستگیر کردند. درپی به توپ بــستن مجلس‌، فعالیت انجمن‌ها و روزنامه‌ها نیز از سوی دربار ممنوع شد و بسیاری از آزادیخواهان تبعید و برخی از آنان چون ملک‌المتکلمین و میرزاجهانگیرخان صوراسرافیل به قتل رسیدند.

به این ترتیب دوران سیزده‌ماهه استبداد صغیر آغاز شد ؛ اما اعلام حمایت علمای بزرگ نجف از مشروطه خواهان بار دیگر امید به آزادی را در دل‌ها زنده کرد. چنانکه حرکت قهرمانانه مردم تبریز به سرداری ستارخان و باقرخان سبب شد تا آذربایجان از بند استبداد قاجاری رهایی یابد.

اعدام مشروطه خواهان

با مقاومت جسورانه مردم تبریز و پیروزی آنان ،در گیلان نیز آزادیخواهان ( کمیته ستار ) به رهبری حسین خان کسمایی؛ محمد ولی خان تنکابنی؛ یفرم خان ارمنی رشت را تصرف کردند و به‌سوی تهران روانه شدند‌. در اصفهان نیز خوانین بختیاری (سردار اسعد و صمصام السلطنه‌) نیروهای خود را مسلح کردند و راهی پایتخت شدند. مجموع این قوا در ۲۳تیر ۱۲۸۸خورشیدی موفق شدند با تصرف تهران محمدعلی شاه را وادار به پناهندگی به سفارت روسیه کنند . مجلس عالی یا هیأت مدیره فاتحان تهران‌، احمدمیرزا ولیعهد را با نیابت سلطنت علیرضاخان عضدالملک به پادشاهی انتخاب و دستور محاکمه و مجازات طرفداران شاه مخلوع را صادر کرد. از جمله محاکمه شوندگان مفاخرالملک والی تهران و شیخ فضل‌الله نوری را می‌توان نام برد. به این ترتیب ؛ دوره زورآزمایی سلطنت و مشروطه با پیروزی مشروطیت پایان یافت و دوره کسب تجارب تلخ و شیرین دولت‌های مشروطه آغاز شد.

نسرین پورمظاهری کارشناس ارشد تاریخ

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *