مراسم ترحیم والده آذر منصوری عضو حزب اتحاد ملت و قائم‌مقام جمعیت زنان مسلمان نو اندیش به دلیل ممانعت مسئولان مسجد برگزار نشد مادرم مراببخش
آفتاب یزد – گروه سیاسی: دلواپسان برای خود بلک لیستی از اسامی اصلاح طلبان شاخص و سرشناس تهیه کرده اند تا به هر طریقی مانع از گسترش اندیشه‌ها، ایدئولوژی‌ها و حتی رویت این چهره‌ها در میان افکار عمومی شوند. به‌طوری‌که با بررسی یک بازه زمانی کوتاه مثل اول شهریورماه تا دوم آذر ماه، می‌توان دریافت که سخنرانی ۱۷چهره اصلاح طلب به هر دلیلی کنسل شده است یا برخی اماکن آنها را بایکوت کرده اند و اجازه ورود آنها را به داخل مکان مورد نظر نمی‌دهند یا آنکه برگزاری مراسم‌ها‌ی سخنرانی آنها با قطعی برق و در زیر نور شمع همراه بوده است.
نکته قابل تامل این سریال تکراری و تراژیک آنجایی است که پس از لغو زنجیره‌ای سخنرانی‌ها و نشست‌ها‌ی چهره‌ها‌ی اصلاح طلب، حالا نوبت به ممانعت از برگزاری مراسم ترحیم نزدیکان آنها رسیده است.
آذر منصوری، عضو حزب اتحاد ملت و قائم‌مقام جمعیت زنان مسلمان نو اندیش، که سه روزی است در سوگ مادر خود نشسته است و در شمار صدر نشینان این بلک لیست قرار دارد، روز گذشته اعلام کرد که بنا بر وصیت مادرش قصد داشته تا مراسم ترحیم او را در مسجد جامع شهر قرچک برگزار کند اما متولیان مسجد اعلام کرده اند که برگزاری مراسم در محلی دیگر باید انجام شود.
در همین راستا منصوری روز گذشته در کانال تلگرامی اش در خلال سوگنامه‌ای که برای مادر خود به رشته تحریر درآورده است،
به تشریح ماجرای لغو مراسم ترحیم نیز پرداخته
است:
مادرم مرا ببخش
دلنوشته‌ای درسوگ‌مادری که ۴۸ سال با اذان مسجد جامع شهرش از خواب برخاست اما اجازه ندادند دوساعت مراسم‌ترحیمش در آن
برگزار شود.
مادر یکتا گوهر گرانبهایی‌است که هیچ بدیلی برای آن یافت نشود.سایه‌ای از مهری که پایانی نداردو تا هست هر آنچه دارد برای خوشنودی و سربلندی فرزندانش به میدان می‌آورد حتی اگر در این میدان خود دچار خسران و سختی بسیار گردد.بی دلیل نیست که بهشت را زیر پای او نهاده اند.
مادر من زنی مانند همه زنان هم‌نسل خود بود.زنی ساده،مهربان و فداکار که امروز در اندوه فراق او به سوگ نشسته ایم. او ۴۸ سال است در این شهر زندگی می‌کند.در محله قدیمی شهر و از زمانی که کل جمعیت شهر به هزار نفر نمی‌رسید.ما فرزندان در این شهر و در دامان پرمهر او و پدری که زود از دست دادیم، بزرگ شدیم. درست پشت مسجد جامع شهر.همان‌مسجدی که با صدای اذانش از خواب برخاستیم. همان مسجدی که دیوارمحوطه‌اش به تصویر شهدا مزین شده و در بین آنان شهیدی است والامقام به نام شهید رحیم منصوری.
مادری که پاک زیست و مردم دار بود، مادری که همه را فرزندان خود می‌دانست و درب خانه‌اش بر روی فقیر و غنی باز بود.مادری که با کمر خمیده در ایام عزاداری امام شهیدان در بین بچه‌ها‌ی هیئت کوچه مان چای و شیر پخش می‌کرد. می گفت؛" نذر امام‌حسین(ع) است مادر، باید ادا شود."
مادرم، مهربانم مدتهاست می‌خواستم بابت همه رنج‌ها و زحماتت از تو گوهر یکتایم حلالیت بطلم. از روزگاری که با جسم بیمارت از پله‌ها‌ی طولانی سالن ملاقات بالا می‌آمدی تا از پشت شیشه‌ها‌ی سالن ملاقات با چشم‌ها‌ی گریان با من فقط چند کلمه صحبت کنی تا روزگاری که برغم همه دشواری‌ها‌و سختی‌ها‌یش، تاکید بر علم آموزی دختران و پسرانت بی‌هیچ تبعیضی داشتی و از هیچ تلاشی فروگذار نکردی..حلالیت خواستم و تا زمانی که نفس داشتی و جان در بدن، تنها پاسخ تو آغوش گرم و بوسه‌ها‌ی مهربانانه ات بود.اما امروز درست در دومین روز فقدان جانسوزت باز هم از توحلالیت می‌طلبم.حلالیت می‌طلبم از جفایی که به روح تو می‌شود.
مراسمی که برای یادبودت در مسجد جامع شهر، همان مسجدی که سالها با صدای اذانش از خواب برخاستی و به نیایش می‌پرداختی را امروز با بی‌مهری کامل دربش را به روی تو بستند، فقط به‌خاطر آنکه مادر آذر منصوری هستی و به‌رغم همه هماهنگی‌ها‌ی انجام شده و پخش اعلامیه و اطلاع‌رسانی، امروز اعلام کردند که باید جای مراسم را عوض کنید. آخر تو وصیت کرده‌بودی مادر و من نتوانستم آن را ادا کنم.
مادر مرا ببخش
———————————-
آذر منصوری، عضو حزب اتحاد ملت و قائم مقام جمعیت زنان مسلمان نو اندیش، که سه روزی است در سوگ مادر خود نشسته است، روز گذشته اعلام کرد که بنا بر وصیت مادرش قصد داشته تا مراسم ترحیم او را در مسجد جامع شهر قرچک برگزار کند اما متولیان مسجد اعلام کرده اند که برگزاری مراسم در محلی دیگر باید انجام شو
