در رونمایی کتاب‌های «رویدادها وخاطره‌ها» نشر مروارید و «کندو کاو» نشر اطلاعات انجام شد: برگزاری یادبود دکترحسن حاج سید جوادی


سرویس فرهنگی ـ مراسم یادبود شادروان دکتر حسن حاج سیدجوادی و رونمایی از دو کتاب از آخرین آثار ایشان، روز گذشته، ۳۱ خردادماه، در باغ موقوفات دکتر افشار برگزار شد.

دکتر حسن حاج سیدجوادی، ادیب، نویسنده و روزنامه‌نگار و استاد دانشگاه تهران و صاحب ده‌ها کتاب علمی، ادبی و تاریخی است و در اوایل دهه پنجاه، سردبیر روزنامه اطلاعات بود.

به گزارش خبرنگار ما در این مراسم، دکتر احمد کتابی، ویراستار و جمع‌آوری‌کننده مجموعه مقالات ایشان با نام «کند و کاو» که توسط انتشارات اطلاعات به چاپ رسیده، اظهار کرد: یک سال پیش، در پگاه ۲۸ خرداد سال ۹۷، قلب پرعطوفت دکتر حسن حاج سیدجوادی که عمری برای ایران تپیده بود، از حرکت باز ایستاد. سخن گفتن درباره حاج سیدجوادی، آن اسوه نیکویی،‌ خیرخواهی و وطن‌خواهی،‌ کاری است نه آسان که از عهده من برآید. از آنجایی که اینجانب در مقدمه کتاب و در مراسم درگذشت آن مرحوم گفتنی‌ها را درباره ایشان بیان داشته‌ام، فرصت امروز را به معرفی دو کتاب از آثار ایشان اختصاص می‌دهم. دریغا که انتشار این کتاب‌ها در زمان حیات ایشان مقدور نشد.

وی افزود: نخستین این کتاب‌ها، متشکل از۱۵۰ مقاله کمابیش کوتاه است که دکتر، سالها پیش برای درج در ستون نقد روزنامه اطلاعالت نوشته بود و بعدها در دو کتاب با نام‌‌های «وسمه بر ابروی کور» و «کشتی به خشک راندن» منتشر کرد.

اینجانب این مقالات رادر مجموعه «کند و کاو» جمع‌آوری کردم. موضوع مقالات مربوط به رویدادهای مهم روز و مشکلات جامعه در آن ایام است. آنچه توجه را برمی‌انگیزاند آن است که بسیاری از موضوعات، امروز هم بعد از گذشت نیم قرن همچنان بعنوان مشکل اجتماعی در جامعه مطرح است.

وی افزود: نثر کتاب،‌ نثری روان و شیوا است و از استواری و استحکام لازم برخوردار است. ویژگی بارز این مقالات، مقید بودن نویسنده به عدم سوگیری و رعایت انصاف توسط نویسنده است. در سال‌های اخیر در جامعه ما، نقد از مفهوم و هدف واقعی خود دور شده و به گونه‌ای عیب‌جویی مغرضانه تبدیل شده است. نقدهای دکتر از این ویژگی ناپسند عاری است. احمد کتابی، بخشی از نامه محمدعلی جمالزاده خطاب به دکتر حاج سیدجوادی در سال ۱۳۵۳ را خواند. وی درباره کتاب دوم، با نام «رویدادها و خاطره‌ها» حاوی یادداشت‌های دکتر، به اضافه گزیده‌ای از مقالات اوست که توسط انتشارات مروارید به چاپ رسیده گفت: این یادداشت‌ها از سال‌های ابتدایی زندگی دکتر تا سال ۸۸ و طی چند ماه در سال ۸۸ نوشته شده است. این کتاب، نه تنها حاوی وقایع مهم زندگی حاج سیدجوادی است،‌ بلکه حاوی وقایع سیاسی و اجتماعی طی یک دوره تقریباً هشتاد ساله است و حوادث تاریخی معاصر کشور را بازگو می‌کند.

کتابی سه نکته مهم را گوشزد کرد: ۱ـ عرض ادب و تشکر از سید محمود دعایی، رئیس مجموعه اطلاعات، که از بذل هیچ مساعدتی، از جمله دستور چاپ کتاب «کند و کاو» دریغ نورزیدند. ۲ـ گرامیداشت خاطره برادر دکتر حسن حاج سید جوادی، شادروان علی اصغر حاج سیدجوادی،‌ که یک هفته پس از درگذشت دکتر حسن حاج سیدجوادی، پس از تحمل آمال فراوان، از دنیا رفتند و حتی یک مراسم ساده در وطن برایش میسر نگردید. ۳ـ همسر ارجمند و شایسته دکتر، سرکار خانم طالقانی، در تمام طول زندگی لحظه‌ای از فراهم کردن آرامش همسرش غافل نبود و همه توان و امکاناتش را برای بهبود ایشان به کار برد. بخشی از دستاوردهای دکتر مرهون همدلی و همراهی همسر محترمش است.

دکتر ناصر تکمیل همایون طی سخنانی اظهارداشت: در شهرهای ایران، همیشه خانواده‌هایی پیدا می‌شوند که شاید هم بی‌پول بودند، ولی حشمت و جلالی داشتند که بیش از حاکمان دولت،‌کارگشای امور مردم بودند. خانواده حاج سیدجوادی از ۱۰۳۶ قمری که وارد ایران شدند، تا امروز در خدمت فرهنگ، دیانت و مردم بودند و در جنبش‌های مردم، مشروطه، مدرسه‌سازی و ملی شدن صنعت نفت، پیشگام بودند. خانواده و ‌ایشان ، مظهر اخلاق و فضیلت بودند و به لحاظ مبارزاتی، حسن حاج سید جوادی و بیشتر برادر ایشان، علی‌اصغر حاج سید جوادی، سمبل بودند.

وی افزود: به قزوین که نگاه کنید، شمال آن کوهستان است که بخشی از آن طالقانی‌ها بودند که با قزوینی‌ها روابط حسنه داشتند و ازدواج‌هایی که میان آنها اتفاق می‌افتاد، بسیار موفق بودند، ازجمله ازدواج حسن حاج سیدجوادی با بانو طالقانی. بانو طالقانی همواره کنار همسر بودند و بعد از مرگ ایشان، نام ایشان را زنده نگه داشتند. تکمیل همایون تصریح کرد: حسن حاج سیدجوادی پرورده خاندان حاج سیدجوادی، به لحاظ فرهنگی، دینی و سیاسی است. این خانواده تعداد زیادی فرهنگی و معلم تربیت کرد. در این خانواده کسانی بودند که هم درس جدید خواندند و هم مدرسه‌سازی کردند. این خانواده استقلال‌طلب، طرفدار دموکراسی و تماماً مصدقی بودند. آنها شدیداً مهین‌پرست و مخالف حزب توده بودند. آنها مخالف سلطنت به معنی یک پایگاه امپریالیستی خارجی که می‌خواهد بر ایران حکومت کند،‌ بودند. خصلت دیگر ایشان، همکاری با روزنامه و جراید بود و وارد روزنامه اطلاعات شد. حسن حاج سیدجوادی، رساله لیسانس خود را با جلال همایی نوشت. آرشیو حسن حاج سیدجوادی در روزنامه اطلاعات، خودش یک گنجینه است. روزنامه‌نگاری علم و هنر است، کار ساده‌ای نیست. وی افزود: من حدود بیست کتاب از ایشان را فهرست کردم و ایشان بیش از هشت کتاب ترجمه دارند.

دکتر همایو‌ن‌پور در این جلسه گفت: آشنایی حضوری من با حسن سید جوادی خیلی دور نیست ولی از زمان نهضت ملی، نام ایشان را همه جا می‌دیدم. در آن دوره، حزب توده، سوسیالیسم را به عنوان امری یقینی در ذهن‌ها‌ جا انداخته بود. اما بعدها ماهیت این حزب‌ برای خیلی‌ها روشن شد در این دوره حزبی درست شد به نام «نیروی سوم» که شعار سوسیالیسم را بدون مسکو، حفظ کرد و قائل بر تمامیت ارضی ایران بود. بعدها در تهران در جلسات دوستانه با دکتر آشنا شدم و ایشان کمک کردند فصلنامه نقد و بررسی تهران منتشر شود و مطالبی در این فصلنامه نوشتند. نوشته‌های ایشان نمایانگر فکر منظم و تفکر معطوف به هدف است.

وی افزود: وقتی کسی به مرحله‌ای از تفکر می‌رسد که حرف خودش را حرف آخر نمی‌داند، یک تحول بزرگ است ایدئولوژی محدودکننده است چون حقیقتی که طرفداران ایدئولوژی به دنبالش هستند، اساسا وجود ندارد اگر هم وجود داشته باشد باید دید در کدام جامعه و در کدام مقطع تاریخی. تا انسان گرم و سرد روزگار را نچشیده باشد، به این مرحله فکری نمی‌رسد که بداند حقیقت غایی وجود ندارد ما باید در مسیر حقیقت و درستی حرکت کنیم و انتظار تحقق آن، تعصب ایجاد می‌کند. حقیقت را باید در جایی به جز ایدئولوژی، به طور نسبی دنبال کرد.

حبیب نورمفیدی، در این مراسم اظهار داشت: شادروان دکتر حاج سیدجوادی، انسانی فرهیخته، روشنفکری متعهد و مردم‌مدار بود. رویدادها را با نگاهی‌ تیزبین، رصد می‌کرد. روحیه‌ای سرکش و تسلیم‌ناپذیر داشت. زخم‌های ناهنجاریهای اجتماعی را با نیشتر قلم می‌تراشید. در تبیین حوادث، از ضرب‌المثل‌ها و ادبیات کهن میهن، مدد می‌گرفت.

ایشان پیشه معلمی را در پیش گرفت و شخصیتی آکادمیک داشت. پژوهشگری ژرف‌اندیش بود. مقالاتش سرشار از نگاه عمیق او به مسائل و مصائب اجتماعی بود. او در نوشته‌های انتقادی‌اش، مشکلات جامعه را با چاشنی متل‌ها و مثل‌ها آرایه می‌داد. نثر او چنان کششی دارد که خواننده را تا عمق ماجرا با خود می‌برد. نقد او به اوضاع زمانه‌اش چند لایه است. او ناروایی‌ها را با زیرکی‌ پردازش می‌کند. نقد او، انتقاد به مردمی است که خواسته یا ناخواسته،‌ در معرض پدیده عهد مدرن قرار گرفته‌اند که با ساختار سنتی فاصله دارد. او مردم را به ترک رفتارهایی نابخردانه فرا می‌خواند. او به دیوان سالاری بر دموکراتیک کشور نقد دارد و با بیان کاستی‌های اجتماعی، مشروعیت نهادهای مسئول را زیر سؤال می‌برد. وی افزود: حاج سیدجوادی، روزنامه‌نگاری را به تصادف انتخاب کرد و سال‌های متمادی سردبیر اطلاعات بود. او آنجا را تریبونی برای بیان نظراتش می‌دانست و با این حال هرگز جانب انصاف را رها نمی‌کرد. او هرگز از مسئولیتی که بر دوش گرفته بود، شانه خالی نمی‌کرد. نگارش مقالات تند و تیز در آن عصر، گام نهادن در کام شیر بود. او با بهره‌گیری از استعاره‌ها، مثل‌ها و حکایت‌ها، خود را از تیررس نگاه حکام زمان دور نگه می‌داشت او به نهضت ملی علاقه داشت و همواره به آن وفادار بود. نباید فراموش کرد که پشت هر مرد موفقی، یک زن فداکار را باید جستجو کرد. محیط آرام و امنی که خانم طالقانی فراهم می‌‌کرد انگیزه‌ای بود تا دکتر ایده‌هایش را بیان کند. در پایان از آقای علی دهباشی تشکر می‌کنم که یک تنه، به اندازه یک وزارتخانه کار فرهنگی می‌کنند.

سرکار خانم فتحیه طالقانی و آقایان، دکتر تنکابنی، علی و عباس طالقانی، دکتر کتابی، دکتر ناصر تکمیل همایون، دکتر همایون‌پور و دعایی از کتاب‌های دکتر حسن حاج سید‌جوادی رونمایی کردند.

سیدمحمود دعایی در پایان اظهارکرد: چند نکته را دلم می‌خواست یاد‌آوری کنم: اول اینکه با توجه به تحولات بعد از انقلاب، ما حرمت این خانواده را نگه داشتیم و در بزرگداشت ایشان کوتاهی نکردیم و موسسه اطلاعات، تنها روزنامه‌ای بود که خبر درگذشت برادر گرامی‌ ایشان مرحوم علی‌اصغر حاج سیدجوادی را با ادب و درخور انعکاس داد. ما مثل شما سرکارخانم طالقانی، بزرگواری را از دست دادیم و مفتخریم که اثری از آثار ایشان را منعکس کردیم.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *