گفت ‌و گو با همشهری هنرمندمان کیوان ساکت به بهانه زادروز تولدش ۱۴ تیرماه زخمه‌هایی که موسیقی را به دیدار کشاند (سیمین سلیمانی)

کیوان ساکت

۱۴ تیر ماه زادروز کیوان ساکت است؛ نوازنده تار و سه‌تار و آهنگسازی که می‌گوید «هنرمند آیینه تمام‌ نمای تفکر، احساس، روابط اجتماعی، منش و رفتار مردمان روزگارش است.» او برای هنر مرز نمی‌شناسد و بارها با زخمه‌هایش موسیقی شرق و غرب را به نقطه دیدار کشانده است؛ ساکت بارها عشق خود را به موسیقی ایرانی فریاد زده؛ فریادی که رنگ نظم، دقت، تکنیک و علم دارد؛ ساز ساکت، فریاد نت‌هاست در دنیای موسیقی و آیینه احساس مردمان روزگارش.او معتقد است، نیاز اصلی موسیقی ایرانی «آموزش بر پایه نگاهی است که پای در اصالت‌ها و اندیشه‌ها و احساس ایرانی و نگاه به آینده داشته باشد.» کیوان ساکت تکنیک را ابزاری برای بیان می‌داند؛ او که اجراهای فرامرزی بسیاری نیز داشته است، اقبال مردم غرب را از موسیقی شرقی و ایرانی بسیار خوب توصیف می‌کند و به اعتقاد او یکی از علت‌های این اقبال و جلب نگاه، درون‌گرایی، سیر و گردش در ژرفای درون آدمی است که در موسیقی شرقی در برخی لحظات به اوج می‌رسد و لذت و شوری وصف‌ناپذیر ایجاد می‌کند.

از سویی این نوازنده و آهنگساز در حوزه آموزش موسیقی نیز بسیار پر کار بوده و تالیفات زیادی در زمینه‌های آموزشی داشته است و همچنان نیز کتاب‌هایی را در حوزه آموزشی و تکنیکی در دست نگارش دارد.از آلبوم‌ها و آثار موسیقایی کیوان ساکت می‌توان به آلبوم‌های «جامه‌دران»، «سبکبال» که شامل ۱۸ قطعه از ساخته‌های او برای تار و سه‌تار می‌شود؛ «می‌ترواد مهتاب»، «شبی با خورشید»، «دیدار شرق و غرب» و «فسانه» با آهنگسازی کیوان ساکت و خوانندگی ایرج بسطامی، «یادگار خون سرو»، «شرق اندوه»، «آن سوی آب و گل»، «زندگی» و… اشاره کرد.

علاقه و احترام او به علی‌نقی وزیری باعث شد، گروه وزیری را با همراهی دوستان خود بنیان گذارد که این گروه اجراهای متعددی را در داخل و خارج از کشور برگزار کرد. ساکت در یادداشتی پیش از این درباره علی‌نقی وزیری گفته است:«آنچه ما داریم و استادان بزرگی که در دوره معاصر ظاهر شدند، نتیجه کار آموزش و پرورش استاد وزیری و شاگردان بسیار برجسته ایشان بود.» به بهانه زادروز این آهنگساز و نوازنده تار و سه‌تار با او گفت‌وگو کرده‌ایم. او یکی از بهترین دوران آموختن و تجربه‌اندوزی خود را در همکاری با پرویز مشکاتیان می‌داند و پایان‌بخش این گفت‌وگو را نیز با شعری به پایان می‌برد که از زبان مشکاتیان شنیده است؛ «تازگی ربطی ندارد با زمان/ تازه آن باشد که ماند جاودان»؛ ساکت هنر با پشتوانه علم را ماندگار می‌داند و می‌گوید:«یک اثر هنری بدون پایه علمی، جهانشمول نمی‌شود».

آشنایی شما با تار و سه‌تار چگونه بود و آیا از همان زمان کودکی که به تشویق خانواده به نواختن موسیقی پرداختید، ساز شما همین ساز بود و آیا پیش از هنر موسیقی به هنر دیگری هم گرایش داشتید؟

به تشویق پدر و مادرم و کمک دایی خود آقای محسن زمانیان به رشته نقاشی و ساز ملودیکا ‌پرداختم تا اینکه در دوران نوجوانی به توصیه دایی‌ دیگرم آقای منوچهر زمانیان که در کارگاه موسیقی کودکان و نوجوانان مرکز صدا و سیما نوازندگی تار می‌آموخت به آموختن تار مشغول شدم. استاد ایشان آقای جوان بود که از اولین فارغ‌‌التحصیلان مدرسه عالی موسیقی وزیری به شمار می‌رفت.

هنوز هم نقاشی کار می‌کنید؟

شوربختانه نه، نقاشی را دیگر پیگیری نمی‌کنم برای اینکه موسیقی آن ‌قدر زمانبر است که تمام وقتم را به خودش اختصاص داده که نمی‌شود به چیز دیگری پرداخت. موسیقی کاری بسیار وقت‌گیر است.

آیا هنر نقاشی و آشنایی با آن روی نواختن و هنر موسیقی شما تاثیری گذاشت؟

بی‌گمان؛ من خیلی چیزها را به صورت تصویری می‌بینم و آن را احساس می‌کنم و این در احساس موسیقی‌ من بسیار موثر بوده است.

همکاری شما با پرویز مشکاتیان به عنوان سولیست تار در گروه عارف شکل گرفت؛ آن دوران از زندگی هنری خود را که در کنار گروه عارف و پرویز مشکاتیان داشتید چطور ارزیابی می‌کنید؟

دوران همکاری با استاد مشکاتیان یکی از بهترین دوران آموختن و تجربه‌اندوزی من بود، چه در گروه‌نوازی و چه در کار ضبط و استودیو و چیزهایی نظیر آن. من در طول ۲۰ سالی که در کنار استاد مشکاتیان بودم بسیار از این مرد بزرگ آموختم.

نگرش علمی و تکنیکی به موسیقی و نوازندگی ایرانی از ویژگی‌های کاری و هنری شماست؛ چه‌ اندازه این نگرش را در اوضاع کنونی موسیقی ایران لازم می‌دانید؟

هر چیزی که پایه و اساس علمی نداشته و تنها بر احساس بنا شده باشد، ممکن است روزی برسد که دیگر پاسخگوی نیازها نباشد و حتما به هر شکلی در برهه‌ای از زمان به ابتذال کشیده شود که امروزه نیز همین طور است.

برخی ممکن است موسیقی سنتی ایرانی را بیشتر بر پایه احساس ببینند و معتقد باشند که تکنیک در آن کمرنگ‌تر است؛ شما این موضوع را چطور می‌بینید؟

اصلا امکان ندارد یک اثر هنری بدون پایه علمی، جهانشمول شود؛ هر چه که احساس قوی‌تر باشد، مطمئن باشید هنر با پشتوانه علم بسیار ماندگارتر است. تکنیک به معنای داشتن مهارت در انجام کار در واقع ابزاری است برای بیان؛ اگر کسی نتواند بیان درستی داشته باشد یعنی تکنیک را کامل نیاموخته است. تکنیک ابزاری است برای بیان هر چه قوی‌تر و هنری‌تر یک اثر هنری.

مناسبات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بر هنر تاثیرگذار است، به نظر شما همگام شدن یک هنرمند برای به‌روز بودن و به‌روز ماندن چقدر اهمیت دارد؟

بدون شک هنرمند آیینه تمام‌نمای تفکر، احساس، روابط اجتماعی، روش، منش و رفتار و خلق و خوی مردمان روزگارش است و بدون شک رفتار مردم، خلق و خوها و مناسبات بیرونی در افکار هنرمند و آنچه می‌آفریند، تاثیرگذار است.

از تشکیل و تاسیس گروه وزیری و برنامه‌های این گروه بگویید.

به دلیل علاقه بسیار و احترامی که من همیشه به استاد وزیری داشتم و قائل هستم در سال ۱۳۷۵ با جمعی از دوستان، گروه وزیری را بنیان گذاشتیم و کنسرتی را در تالار وحدت با اجرای بخشی از ساخته‌های ایشان و خودم همراه با تکنوازی تار انجام دادیم که بسیار موفق بود. بعد از آن کم کم گروه وزیری با اضافه شدن هنرمندان دیگر ۳ گونه شد؛ یکی گروه کوچک وزیری که دو یا سه نفره بود، یکی گروه سازهای ملی وزیری که شامل همه سازهای ایرانی بود مثل تار و سه‌تار، کمانچه، عود، بربط، تنبک، دف، آواز و…؛ دیگری ارکستر وزیری بود که با هر یک از این ترکیب‌ها، برنامه‌هایی را در بسیاری از شهرهای ایران و کشورهای دنیا اجرا کردیم که همواره با استقبال پرشور مردم روبه‌رو بودیم و سعی کردیم آنچه که اجرا می‌کنیم از لحاظ هنری در شأن استاد وزیری همچنین موسیقی ملی ایران باشد.

اخیرا کنسرت‌ها به دلیل شیوع کرونا متوقف شده‌اند ولی کنسرت‌های بسیار زیادی هم با ارکستر سازهای ملی و هم با گروه کوچک دو، سه نفره در ایران و بسیاری از کشورهای دنیا برنامه‌ریزی کرده بودیم که فعلا منتظر هستیم ببینیم وضعیت کرونا چه می‌شود.

همکاری با «ارکستر سمفونیک بوخوم» چگونه صورت گرفت؟

اجرا در سال ۲۰۰۹ در شهر بوخوم آلمان بود. پیش‌بینی این کار و آماده‌سازی برای دعوت و همکاری با ارکستر از یک سال پیش توسط دوست عزیزم عدنان طباطبایی که در آلمان زندگی می‌کند با وزارت خارجه آلمان انجام شده بود، سپس از وزارت خارجه آلمان دعوت شدیم و در پی آن نت‌ها را از ۴ ماه قبل برای رهبر ارکستر هری کرتیس، فرستادم و پس از رفتن به آنجا با ۵ جلسه تمرین با ارکستر کار را روی صحنه بردیم و بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت به‌گونه‌ای که وزارت خارجه آلمان یک ویدیو کلیپ ۱۵ دقیقه‌ای از تمام کنسرت و مصاحبه با بنده و رهبر ارکستر تهیه کرد که این بسیار ارزشمند بود.

شما اجراهای فرا مرزی بسیاری داشته‌اید، اقبال عمومی مردم در خارج از کشور نسبت به موسیقی ایران را چگونه دیدید؟

مردم غرب بسیار به موسیقی ایران و شرق علاقه‌مند هستند. علاقه‌مندی به موسیقی شرق بسیار زیاد شده به ویژه علاقه غرب به موسیقی ایرانی و سازهای ایرانی؛ شاید بتوان گفت موسیقی غرب به نوعی از لحاظ فرم و محتوا به بن‌بست خورده و در حال حاضر نگاهش به شرق و موسیقی شرقی است. اجراهای گوناگونی که من با ارکسترها همچنین با نوازنده‌ها و تکنوازی خودم در تمام ۵ قاره داشتم همواره با استقبال گرم مواجه بود.

موسیقی شرق و موسیقی ایرانی چه ویژگی در خود داشته که توانسته نگاه‌ها را به خود جلب کند؟

درون‌گرایی، سیر و گردش در ژرفای درون آدمی چیزی است که در موسیقی شرقی در برخی لحظات به اوج می‌رسد و لذت و شوری وصف‌ناپذیر ایجاد می‌کند. فواصل موسیقی شرقی که در موسیقی غربی وجود ندارد در کنار سازهایی که برای آنها جدید نیز هست هم از لحاظ صدا و هم شکل و فرم از عوامل جذابیت موسیقی ما برای آنهاست.

در حوزه تالیفات، سری کتاب‌های آموزشی با یاددهی پله به پله توانست برای بسیاری از هنرجویان الگو شود، تالیفات دیگری هم در حوزه آموزش دارید که پویایی و اهمیت شما به حوزه آموزش را آشکار می‌کند؛ در این حوزه برنامه‌های آینده شما چیست؟

این کتاب‌ها هنوز به پایان نرسیده است؛ کتاب‌های آموزشی دیگر دستگاه‌ها همچون سه‌گاه، همایون، نوا و راست پنجگاه باقی مانده در دست نگارش است. کتاب‌های تکنیکی دیگری نیز در دست نگارش است. اینها همه طرح‌هایی هستند که در حال کار روی آنها هستم که به مرور و کم کم در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌دهم.

در حوزه آثار موسیقایی و آلبوم‌ها چه برنامه‌ها و کارهایی دارید؟

در حال حاضر ۳ آلبوم آماده و طراحی و تکثیر شده برای عرضه داریم که شوربختانه اتفاقاتی که قرار بود پاییز سال گذشته آغاز شود به دلیل اتفاقات آبان ‌ماه بعد از آن مساله هواپیما سپس کرونا اجازه نداد که از برنامه رونمایی داشته باشیم. دو تا آلبوم دیگر نیز تقریبا تمام شده و کارهای آخر آن باقی مانده که در حال انجام است. یکی از آلبوم‌ها را با ردیف کاربردی خودم و با صدای وحید تاج اجرا کرده‌ام؛ دو آلبوم دیگر نیز دونوازی سه‌تار و پیانو است، همچنین یکی دیگر از آلبوم‌ها تنظیم موسیقی بختیاری است یکی هم در ادامه کار دیگری از شرق اندوه است.

شما آثار موسیقی بزرگان جهان را با یک ساز ایرانی نواخته‌اید؛ دستاورد این تجربه چه بود؟

نواختن موسیقی غربی با سازهای ایرانی یا بر عکس چیز جدیدی نیست و از گذشته وجود داشته است. درویش خان سابقه این کار را داشته است ولی انگیزه من از اینکه آثار موسیقی بزرگان جهان را با تار نواختم، علاقه خود من به این موسیقی بود. دستاورد آن این بود که دریافتم، سازهای ایرانی قابلیت‌های بسیار فراوان نهفته‌ای دارند که هر کسی می‌تواند با توان خودش آن را آشکار کند همان طور که استاد وزیری این کار را انجام داد.

در زندگی هنری شما کدام یک از هنرمندان تاثیر خاصی داشته است؟

من چون مدت خیلی کوتاهی پیش دایی‌ام و حمید متبسم آموزش مقدماتی دیدم و در همان سال‌های اول انقلاب یکی، دو دیدار با استاد علیزاده داشتم از شخص دیگری چیزی نیاموخته بودم؛ آشنایی با شخصی مثل پرویز مشکاتیان هم نگاه عمیق‌تر و بازتری از موسیقی به من داد و هم تجربیات زیادی از روی صحنه رفتن و نواختن ساز برای من به همراه آورد که خیلی برایم با ارزش بود که ۲۰ سال در کنار ایشان در تمرینات شبانه‌روزی و روی صحنه، دیدن دست ایشان و نگاه ایشان و صدای ساز ایشان برای من بسیار آموزنده بود. هر لحظه‌ای از آن سال‌ها خاطره‌ای است برای من که فراموش نخواهد شد.

کیوان ساکت در آستانه ۵۹ سالگی است، علاقه‌مندان موسیقی ایرانی او را می‌شناسند؛ نظم، خلاقیت و هنر منحصر به فرد او را. کسی که بارها ارادت خود را به موسیقی ایرانی فریاد زده است؛ پس از گذشت این سال‌ها که با موسیقی ایرانی نفس کشیدید، نیاز اصلی موسیقی ایرانی را چه می‌دانید؟

در موسیقی ایرانی امروز مهم‌ترین چیزی که به آن نیاز داریم، آموزش بر پایه درست و نگاهی است که پای در اصالت‌ها و اندیشه‌ها و احساس ایرانی و نگاه به آینده داشته باشد و با بهره‌گیری از تمام زیبایی‌های هنری جهان بنا شده باشد. به قول دکتر شفیعی‌کدکنی، کسانی را که با الهام از سرزمین‌های شعری دیگر- من می‌گویم از سرزمین‌های هنری دیگر- هوای تازه‌ای را وارد ریه فرهنگ و موسیقی ایران کردند؛ تحسین کرده‌ام و یکی از این بزرگ‌مردان استاد وزیری و یکی از شاگردان بزرگ ایشان استاد خالقی بود.

من فکر می‌کنم ما می‌توانیم با بهره‌گیری از همه زیبایی‌های هنری تمام هنرمندان بزرگ جهان و الهام گرفتن از همه زیبایی‌ها، موسیقی ایرانی را چنانکه شایسته است بر تارک موسیقی جهان بنشانیم و زیبایی‌های آن را به همه نشان بدهیم.

این گفت‌وگو را با چه سخنی پایان بدهیم؟

من می‌خواهم برای پایان چند بیت شعری از زبان استاد مشکاتیان؛ برای شما بخوانم:

«شعر باید گفت و شعر تازه گفت / شعر خوش‌آهنگ و خوش‌اندازه گفت

تازگی ربطی ندارد با زمان / تازه آن باشد که ماند جاودان

کهنه دیروز‌گر زیبا بود / تازه هم امروز و هم فردا بود

تازه امروز‌گر بی‌معنی است / کهنه است و آنی است و فانی است».

 


مردم غرب بسیار به موسیقی ایران و شرق علاقه‌مند هستند. علاقه‌مندی به موسیقی شرق بسیار زیاد شده به ویژه علاقه غرب به موسیقی ایرانی و سازهای ایرانی؛ شاید بتوان گفت موسیقی غرب به نوعی از لحاظ فرم و محتوا به بن‌بست خورده و در حال حاضر نگاهش به شرق و موسیقی شرقی است. اجراهای گوناگونی که من با ارکسترها و همچنین با نوازنده‌ها و تکنوازی خودم در تمام پنج قاره داشتم، همواره با استقبال گرم مواجه بود.
نواختن موسیقی غربی با سازهای ایرانی یا بر عکس چیز جدیدی نیست و از گذشته وجود داشته است. درویش‌خان سابقه این کار را داشته است. ولی انگیزه من از اینکه آثار موسیقی بزرگان جهان را با تار نواختم علاقه خود من به این موسیقی بود. دستاورد آن این بود که دریافتم سازهای ایرانی قابلیت‌های بسیار فراوان نهفته‌ای دارند که هرکسی می‌تواند با توان خودش آن را آشکار کند، همان‌طور که استاد وزیری این کار را انجام داد.
اصلا امکان ندارد یک اثر هنری بدون پایه علمی، جهانشمول شود؛ هر چه که احساس قوی‌تر باشد مطمئن باشید هنر با پشتوانه علم بسیار ماندگارتر است. تکنیک به معنای داشتن مهارت در انجام کار، در واقع ابزاری است برای بیان؛ اگر کسی نتواند بیان درستی داشته باشد یعنی تکنیک را کامل نیاموخته است. تکنیک ابزاری است برای بیان هر چه قوی‌تر و هر چه هنری‌تر یک اثر هنری.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *