درباره دهخدا دکتر غلامحسین یوسفی -۱

آشنایی با دخو
جای افسوس خواهد بود که ذوالفقار علی
در نیام و زبان آقای دهخدا در کام باشد
«محمد قزوینی»
تصادف شفگت‌انگیزی است که دو نویسنده منتقد و ظریف زبان فارسی، هر دو در اصل از شهر قزوین برخاسته‌اند: عبید زاکانی و علی‌اکبر دهخدا.
هر دو تن با نهایت ژرف بینی، اوضاع روزگار خود را به باد انتقاد گرفته‌اند. فکر هر دو نکته‌یاب و دقیق و قلم‌شان شیرین و طنزآمیز است و بسیار پرتأثیر.
هر دو نویسنده اجتماعی، خوش درخشیده‌اند و آثاری ماندنی از خود به جای نهاده‌اند. اما اینک سخن درباب دهخداست.
در تاریخ مشروطیت ایران، نام روزنامه مهم «صوراسرافیل» و دهخدا و مقالات انتقادی و سیاسی او ـ که به صورت فکاهی در این روزنامه می‌نوشت ـ نه فراموش شدنی است و نه جدایی‌پذیر.
به خصوص که میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل، یکی از دو تن مدیران این روزنامه، در راه آزادی و مشروطیت شهید شد و پرآوازه‌تر گشت و دهخدا نیز در ایام تبعید خود از ایران شعر معروف«یادآر ز شمع مرده یادآر!» را در رثای او سرود که در تاریخ شعر معاصر فارسی، مکرر از این قطعه یاد می‌شود.
علی‌اکبر دهخدا، علاوه بر استعدادی درخشان، از دانش سرمایه‌ای وافر داشت. از محضر استادان عصر، بهره‌ها برد و در کشاکش وقایع حیات، تجربه‌ها اندوخت. اوضاع عصر مشروطیت ـ که ایران را تکانی سخت داد ـ بدو نیز فرصت بخشید تا قریحه خود را به کار اندازد و قلم به دست گیرد و بلند نام گردد. اما توفیق بزرگ او در این بود که نویسنده مردم شد و در جنگ میان خودکامگی و آزادی، جانب ملت را گرفت.
دهخدا عمری دراز یافت: هشتاد و هشت سال. در خانواده‌ای از ملاکان متوسط قزوین به دنیا آمد. مولدش تهران بود. در ده سالگی پدرش را از دست داد، ولی شیخ غلامحسین بروجردی، معلم و مربی او ـ که از فضلای عصر بود ـ در تعلیم و پرورش وی تأثیری فراوان و نیکو از خود به جای نهاد.
دهخدا از آن پس در مدرسه سیاسی تهران به تحصیل پرداخت. در همین ایام در ادبیات فارسی چندان پیشرفت کرد که محمدحسین فروغی، معلم ادبیات این مدرسه، گاه دهخدا را مأمور تدریس می‌فرمود.
در همین مدرسه بود که برخی از علوم جدید و نیز زبان فرانسوی آموخت و از حسن اتفاق به واسطه همسایگی به آیت‌الله حاج شیخ هادی نجم آبادی، از محضر وی سودها برد.
سپس دهخدا همراه معاون‌الدوله غفاری، سفیر ایران در بالکان، به اروپا رفت و دو سال در آن دیار بخصوص در وین زیست و زبان فرانسوی را کامل‌تر فراگرفت و با معارف جدید آشناتر شد.
تا این تاریخ، دهخدا توانسته بود از درس جمعی از دانشمندان معروف عصر بهره گیرد و نیز سفر به اروپا و دانستن زبان فرانسوی، دری بزرگ بر روی او گشود که با دنیای پیشرفته عصر خود آشنا شود و عقب ماندگی‌های مردم وطن خود را دریابد.
وقتی دهخدا از اروپا بازگشت، تجربه بزرگ زندگی او آغاز شد. اینک شروع دوره مشروطیت بود. دهخدای جوان نیز با سری پرشور به آزادی‌خواهان پیوست. با جهانگیرخان شیرازی و میرزا قاسم خان تبریزی نامه هفتگی صوراسرافیل را منتشر می‌کرد.
صوراسرافیل، نامه‌ای سیاسی و فکاهی و از نظر انتقادی قوی و مؤثر بود و هدف خود را «تکمیل معنی مشروطیت و حمایت مجلس شورای ملی و معاونت روستاییان و شعفا و فقرا و مظلومین» می‌دانست.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *