درگذشت آموزگارانِ فرهنگِ فارسی در فقدان دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن و محمد آصف فکرت/مرضیه سلیمانی

در هفته‌های اخیر، دو کوشنده ‌دانای نامدار فرهنگ پارسی در غربت‌آباد فرنگ از دنیا رفتند.
استاد محمد علی اسلامی نُدوشَن در ۹۷ سالگی دیده از جهان فروبست. او از دغدغه‌مندانِ فرهنگِ فارسی بود. اگرچه در فرانسه حقوق خوانده بود اما به ایران بازگشته، دست در کارِ تحقیقِ فرهنگ شد؛ کتاب‌های بسیاری نوشت، ترجمه کرد، شعر سرود، بسیاری از فرهیختگانِ ایرانی را معرفی کرد و در راهِ شناختِ این فرهنگ، از نقدِ بزرگانِ ادبِ فارسی هم ابایی نداشت.
به عنوان نمونه، وقتی که در خصوص عارف قزوینی سخن می‌گفت، این‌گونه می‌نوشت: «در صد سالِ اخیر اگر یک نفر را بخواهیم نام ببریم که عنوان شاعرِ ملی به او ببرازد، آن ابوالقاسم عارف قزوینی است. عارف شاعر خوبی نیست، زبان را درست نمی‌داند. اندیشه‌ای که شعر را به عمق ببرَد ندارد. در ترکیبِ کلمات سهل‌انگار است، ولی شور و ناله‌ای در سخنِ اوست، چون نوای مرغی زخمی که شعرِ او را در اعماق روح می‌نشاند» (اسلامی ندوشن، سرایندگان رهایی ایران، اطلاعاتِ سیاسی اقتصادی، ش ۲۷۸).
ندوشن در عرصه بین‌المللی هم ایده‌هایی مطرح کرده بود. در سال ۱۹۶۷ در سمیناری در دانشگاه هاروارد، طرحی را برای صلحِ جهانی ارائه داده و گفت که مجمعی از اندیشمندانِ جهان تشکیل شود تا مسائلِ مهمِ جهان را بررسی کنند؛ مجمعی فراملی مرکب از افراد آزاد و مستقل از دولت‌ها. این مجمع در مقابل سازمان ملل متحد که اعضای آن نمایندگان دولت‌ها هستند به فعالیت بپردازد. دولت‌ها در آن مداخله نکنند. این دانشمندان، نمایندگانِ فرهنگِ کشورشان هستند. آنها بیایند و با فرهنگ‌های دیگر روبه‌رو شوند. اینها می‌توانند دنیا را از سرگردانی نجات دهند.
این ایده‌ استاد اسلامی نُدوشن به تعبیرِ خودش، بُردِ اجرایی نداشت و تحقق نیافت (گفتگو با مجله آیین مهر، ۱۳۸۷، ش ۱۶).
وی عدمِ توجه به فرهنگ را عامل اصلیِ نزاع‌ها می‌دانست. در خصوص ایران هم همین رویکرد را داشت. می‌گفت اُفتِ اخلاقیِ مردم، مرا غمناک کرده است. اگر ملتی از حداقل سطوح اخلاقی خودش تنزل کند، برگرداندن آن به طرف اصولِ اخلاقی مشکل است (اسلامی ندوشن، زندگی عشق و دیگر هیچ، ص ۵۳۵).
ندوشن اما همچنان امید داشت و می‌گفت که: من در قعرِ ضمیر خود احساسی دارم و آن این است که رسالتِ ایران به پایان نرسیده است و شکوه و خُرّمی او باز خواهد گشت. من یقین دارم که ایران می‌تواند قد راست کند و آن‌گونه که در خورِ فرهنگ تمدن و سالخوردگی اوست، نکته‌های بسیاری به جهان بیاموزد (توجه به عمق ایران، روزنامه اطلاعات، ۳ شهریور ۱۳۹۵).
همان روزی که استاد اسلامی ندوشن درگذشت، محققی اهل فرهنگ در افغانستان هم به کما رفت. محمد آصف فکرت هروی از نویسندگان و شاعران برجسته افغانستان بود. اسلامی ندوشن سابقاً از او تمجید کرده بود. او در کتاب صفیر سیمرغ گفته بود: «روز دوم اقامت من در مزار شریف بود. [تابستان ۱۳۴۹] آقای محمد آصف فکرت معاون اداره اطلاعات و کلتور (فرهنگ) بلخ و از شعرای جوانِ افغانستان به دیدنم آمد. فکرت به نظر من جوانی آمد که در فرهنگ و ادبیاتِ کشورِ خود مؤثر واقع خواهد شد. خوش فهم و جدی و با شخصیت است». همین‌گونه هم بود. فکرت نیز به تحقیق در فرهنگ و ادبِ فارسی مشغول بود. ابهام‌زدایی‌هایی از فرهنگ فارسی کرده بود. او گفته بود که برخی سخنان شاعرانِ فارسی، به زبان و ادبی بیان شده که فی‌المثل در بلخ رایج بوده است. می‌باید زبانِ بلخ را شناخت و سپس به متنِ آن ادیب مراجعه کرد.
در خصوص برخی ایرادها که به مولوی گرفته و زبانِ او را خارجِ از معیارِ فارسی دانسته بودند، آصف فکرت به تأمل پرداخته و گفته بود که: «مولوی در کودکی از بلخ جدا شده ولی از لهجه بلخ بیگانه نگشته و سخنِ او در بسیاری از مواضع چه از لحاظ دستور و چه از نگاه کاربردِ واژه‌ها تحتِ تأثیرِ لهجه بلخ و بخارا قرار داشته است. اگر به این نکته بیاندیشیم و ابهاماتی که در سخنِ مولوی می‌بینیم با لهجه بلخ و کابل و دوشنبه و بخارا بسنجیم و از آن لهجه‌ها برای دریافتِ سخنِ او یاری بجوییم، خواهیم دید که تعقید و ابهامی در میان نیست (محمد آصف فکرت، لهجه بلخ و دریافت بهتر سخن مولوی، مجله آیینه پژوهش، ش ۵۴).
محمد آصف فکرت نیز دو روز پس از درگذشتِ اسلامی ندوشن، در ۷۶ سالگی دیده از جهان فرو بست.
دو پاسبانِ فرهنگِ فارسی در ایران و افغانستان هر دو سال‌های پایانی عمر را در کانادا سپری کرده و به قول فکرت؛ «خوش‌‌نشین غربت‌آباد فرنگ» بودند و در همان‌جا از دنیا رفتند، اما هوای وطن داشتند. (rawinews)
چند کلمه برای آشنایی با زندگی و کتابهای استاد محمد آصف فکرت:
فکرت هروی در سال ۱۳۲۵ و درهرات چشم به جهان گشود. در زادگاهش تعلیمات ابتدایی را در مکتب موفق و ثانوی را در لیسه‌ سلطان غیاث‌الدین غوری گذرانید. او لیسانس زبان و ادبیات فارسی دری را از دانشگاه کابل و فوق لیسانس روزنامه‌نگاری را در هند به‌دست‌آورد. در افغانستان در رادیو، مطبوعات و آکادمی (فرهنگستان) علوم خدمت کرد. سپس در ایران فهرست‌نگار کتابخانه‌ خطّی آستان قدس، عضو علمی، ویراستار و مؤلّف در دائره‌المعارف بزرگ اسلام، و محقق و مؤلف در بنیاد پژوهش‌های اسلامی بود. وی از دوستان نزدیک دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن بود. و دارای چهار فرزند به نام‌های گوهرشاد، نوش‌آفرین و آرش و شاهرخ می‌باشد. و فکرت در اواخر عمر در شهر اتاوای کانادا زندگی می‌کرد و همزمان با فوت دکتر اسلامی ندوشن، به کما رفت و نهایتا دو روز بعد و در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ خورشیدی فوت نمود. دکتر اسلامی ندوشن در کتاب صفیر سیمرغ در خصوص آصف فکرت چنین نوشته است: «روز دوم اقامت من در مزارشریف بود[تابستان ۱۳۴۹] که آقای محمد آصف فکرت معاون اداره اطلاعات و کلتور[فرهنگ] بلخ و از شعرای جوان افغانستان به دیدنم آمد. فکرت به نظر من جوانی آمد که در فرهنگ و ادبیات کشور خود مؤثر واقع خواهد شد. خوش‌فهم و جدی و با شخصیت است.»
محمدکاظم کاظمی شاعر و پژوهشگر نام آشنای افغانستانی درباره استاد مرحوم محمدآصف فکرت گفت: مرحوم استاد محمد آصف فکرت شخصیتی چند بعدی بود که در حوزه‌های مختلف کار کرد و در هر حوزه‌ای که وارد شد، تسلط پیدا کرد.
ایشان در عرصه‌های روزنامه نگاری، نمایشنامه نویسی، بازیگری، شعر، ترجمه و پژوهش کار کردند، اظهارداشت: حوزه‌ای که محمد آصف فکرت بیشتر در آن فعالیت کرد ترجمه، تحقیق و پژوهش بود و در سال‌های مهاجرت در ایران بیشتر به تحقیق و پژوهش در عرصه فرهنگ و ادبیات مشغول بودند. مرحوم فکرت چندین کتاب از انگلیسی به فارسی ترجمه کرد از جمله “افغانان” که یک کتاب تاریخی و جغرافیایی است و نیز کتاب “میخ آخر بر تابوت استعمار”. کتاب‌های دیگری هم در حوزه زبان و ادبیات فارسی در افغانستان به کوشش ایشان منتشر شده که بسیار ارزشمند هستند.
بهترین تحقیقی که در مورد لهجه فارسی هرات منتشر شده به نام “لهجه فارسی هروی” کار استاد فکرت است که منبع درجه اولی در این زمینه است و نیز کتاب “لهجه بلخ و دریافت بهتر سخن مولانا” که در مورد خصوصیات زبانی حوزه بلخ و بخارا و ارتباط آن ها با شعر مولانا است که آثار ماندگار و تحقیقات منحصر به فردی می‌باشند و مشابه آنها در حوزه ادبیات و تحقیق سراغ نداریم.
کتاب “لندی” که ترجمه اشعار کوتاه پشتو است و با استقبال زیادی هم مواجه شد، ارزشمند بود از این جهت که برای اولین بار مجموعه قابل توجهی از لندی‌های پشتو که ادبیات فولکلور پشتو است در ایران منتشر می‌شد.
کتاب دیگری که ایشان منتشر کرد، واژه‌نامه همزبانان بود که ادبیات فولکلور افغانستان در آن ارایه شد خلاف کتاب‌های دیگر که به ادبیات رسمی می‌پرداخت و نیز ترجمه از ادبیات فولکلور پشتو که در فارسی قابل استفاده باشد. همه این‌ها نشان می دهد که استاد فکرت جامعیت جالبی هم داشت و به زبان عربی، انگلیسی، پشتو و فارسی نیز کاملا آشنا بود.
در دو دهه اخیر نسل جوانی از پژوهشگران رشد کرده‌اند که می‌توانند کارهای قابل توجهی ارایه دهند و اگر شرایط اجازه دهد که کار کنند، شاهد کارهای شایسته‌ای از آنان خواهیم بود.
کتاب‌شناسی:
مناجات و گفتار پیر هرات، کابل، انتشارات بیهقی، ۱۳۵۶ش، ۲۱۶ص.
فهرست نسخ خطّی قرآن‌های مترجم کتابخانه‌ مرکزی آستان قدس رضوی، مشهد، آستان قدس، ۱۳۶۳، ۴۷۹ص.
گزارش سفارت کابل (سفرنامه‌ سید ابوا لحسن قندهاری)، با مقدّمه، حواشی و اسناد، تهران، موقوفات دکتر محمود افشار، ۱۳۶۸ش، ۱۲۸ص.
مقدّمه‌ای بر فقه شیعه (ترجمه از انگلیسی – نوشته‌ سید حسن مدرّسی طباطبایی) مشهد، پژوهشهای اسلامی، ۱۳۶۸ش، ۴۴۸ص.
فهرست الفبایی کتب خطّی کتابخانه‌ مرکزی آستان قدس رضوی، مشهد، آستان قدس، ۱۳۶۹ش، ۹۴۸ص.
عین الوقایع (تاریخ افغانستان در سالهای ۱۲۰۷–۱۳۲۴ تألیف محمد یوسف ریاضی)، تهران، موقوفات دکتر محمود افشار، ۱۳۶۹ش، ۲۸۶ش.
آکام المرجان فی ذکر مدائن المشهوره فی کلِّ مکان (متن جغرافیایی سده‌ چهارم هجری تألیف اسحاق بن حسین منجّم)، ترجمه از عربی، مشهد، ۱۳۷۰ش، ۱۵۲ص.
کرسی‌نشینان کابل (احوال دولتمردان افغانستان در روزگار امیر امان‌الله خان – نوشته‌ سید مهدی فرّخ)، با مقدّمه و حواشی، تهران، پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۷۰ش، ۳۲۱ص.
عین الوقایع (نوشته‌ محمد یوسف ریاضی – بخش ایران)، با مقدّمه و حواشی، تهران، موقوفات دکتر محمود افشار، ۱۳۷۲ش، ۱۸۱ص.
کتابشناسی جهانی ترجمه‌ها و تفسیرهای چاپی قرآن مجید به شصت و پنج زبان، ترجمه و نگارش، مشهد، پژوهشهای اسلامی، ۱۳۷۳ش، ۳۵۹ص.
مصنّفات شیعه (ترجمه و تلخیص الذریعه فی تصانیف الشیعه تألیف شیخ آقا بزرگ تهرانی)، مشهد، پژوهشهای اسلامی، ۱۳۷۲–۱۳۷۶ش، شش مجلّد – هر یک پیرامون ۵۰۰ص.
افغانان: جای، فرهنگ، نژاد (ترجمه‌ An Account of the Kingdom of Kabul از مونت ستوارت الفنستون)، با مقدّمه و حواشی، مشهد، پژوهشهای اسلامی، ۱۳۷۶ش، ۶۵۰ص.
فارسی هروی – زبان گفتاری هرات، مشهد، دانشگاه فردوسی، ۱۳۷۶ش، ۳۲۳ص.
لغات زبان گفتاری هرات، کابل، انتشارات بیهقی، ۱۳۵۶ش، ۱۸۸ص.
واژه نامه‌ همزبانان، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۷۶ش، ۴۰ص.
خطّ کوفی، تهران، کیان کتاب، ۱۳۷۷ش، ۶۴ قطعه – با شرح و مقدّمه.
نکهت خاک ره یار – دفتر شعر، مشهد، ۱۳۷۹ش، ۶۴ص.
نسیم شیدایی – دفتر شعر، هرات، ۱۳۸۰ش، ۱۱۸ص.
اخلاص عمل- ترجمه‌ منظوم صد و ده کلام امام علی (ع)، مشهد، پژوهشهای اسلامی، ۱۳۷۹ش، ۱۲۶ص.
میخ اوّل بر تابوت استعمار (ترجمه‌ The Afghan Connection نوشته‌ جرج پاتنجر)، با مقدّمه و حواشی، مشهد، خراسان شناسی، ۱۳۷۹، ۲۷۶ص.
لَندَی – ترانه‌های مردمی پشتو، مشهد، نشر هشتم، ۱۳۸۰ش، ۱۸۳ص.
پیراسته‌ تاریخنامه‌ هرات (تألیف سیفی هروی)، تهران، موقوفات دکتر محمود افشار، ۱۳۸۱ش، ۱۹۹ص.
زیر چاپ: افغانستان – سویس آسیا (سفرنامه‌ علی اصغر حکمت)، کیان کتابر تاریخنامه‌ هرات. روزنامه اطلاعات چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *