گردشگری اولویت اول برنامه ششم دکتر ابراهیمبای سلامی- عضو شورای‌عالی میراث فرهنگی و گردشگری

نیاز به توسعه صنعت گردشگری با فروکش‌کردن درآمدهای نفتی و معدنی و تعطیلی بیش از ۷۰ درصد کارگاه‌های صنعتی، امری ملموس و ضرورتی ملی برای پویایی اقتصاد کشور است. گردشگری با کارکردهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود بهترین راه برای خروج از رکود، ایجاد درآمد، افزایش ضریب اشتغال، آمایش سرزمین و فقرزدایی است. این صنعت علاوه بر اینکه می‌تواند محور توسعه پایدار در جهت کارآفرینی، حفاظت از محیط زیست و تأمین منابع مادی و معنوی کشور باشد، نقش عمده‌ای در توسعه صادرات به‌معنی واقعی ایفا می‌کند. این صنعت، درآمد ارزی را با مشارکت آحاد مردم، به بهترین نحو افزایش می‌دهد، تا جایی که امروزه گردشگری در تحلیل‌های اقتصادی و اجتماعی، شاخص توسعه و پیشرفت کشورهاست. چنان‌که «ترنر»، گردشگری را امیدبخش‌ترین و پیچیده‌ترین صنعتی می‌داند که جهان سوم با آن روبه‌روست و بیشترین قابلیت جانشینی با دیگر صنایع درآمدزا را دارد.

گردشگری مظهر مصالحه فرهنگ و اقتصاد است و فرایند میهمانی و میزبانی در گسترده‌ترین سطح از تعامل فرهنگی، موجبات گسترش عدالت، ارتقای هویت ملی و معرفت میراثی ما را در پروسه جهانی‌شدن فراهم می‌کند. برخلاف دیگر صنایع و به‌ویژه صنعت نفت، که کهنه و نخ‌نما شده، گردشگری ایران بکر و پراستعداد است. در مذاکرات اخیر با قدرت‌های جهان و به پیروزی رسیدن توافق، ثابت شد که ملت و دولت در ایران به سطحی از عقلانیت و فرهیختگی رسیده که در ارتباط متقابل و تعامل برد- برد با دنیا از توان لازم برخوردار است و هیچ نگرانی‌ای از ورود میهمان و گردشگران به کشور ندارد. این مهم در زمره همان اموری است که پایداری در بهبود امنیت و پیشرفت کشور را رقم خواهد زد.
در آستانه تدوین برنامه ششم، شایسته است سیاست‌گذاران و دست‌اندرکاران امور توجه بیشتری به این امر داشته باشند. در برنامه‌های پنج‌ساله سوم و چهارم توسعه، گردشگری اولویت چهل‌وسوم تا چهل و ششم بود ولی اکنون که بیشتر راهبردهای اقتصادی و صنعتی کلاسیک موجود به بن‌بست رسیده و اهمیت کارکردهای گردشگری در نظام اقتصادی و اجتماعی همه کشورهای جهان مشخص شده است، در ایران هم گردشگری نقل محافل نخبگان و توده‌های مردم شده و برحسب نظر کارشناسان به‌عنوان اولویت اول برنامه ششم مطرح می‌شود. اولویت بعد از آن، توجه به مسئله کمبود آب و حفظ محیط زیست است و پس از آن بهبود فضای کسب‌وکار که باز هم گردشگری می‌تواند محور آن باشد. نیک می‌دانیم که توسعه گردشگری وابسته به سیاست‌گذاری عمومی است و به قول «ریشتر» (1989) گردشگری یک قدرت اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و پدیده‌ای بسیار سیاسی است. نهاد حاکمیت و دولت در توسعه یا عقب‌ماندگی صنعت گردشگری نفش اول را دارند و مقایسه‌ای اجمالی درباره رشد صنعت گردشگری بین کشورهایی مانند ایران، ترکیه، امارات متحده عربی و مالزی این امر را به خوبی مشخص و ما را از هرگونه بررسی بی‌نیاز می‌کند.
در سیاست‌گذاری‌های ایران مقام‌ معظم‌ رهبری بیش از دیگر مسئولان و دقیق‌تر از همه در این‌باره سخن گفته‌اند و در سخنرانی خود در خراسان شمالی، توسعه گردشگری را موجب «بهبود وضع عمومی» دانسته‌اند. ایشان در استان کرمان گفته‌اند: «جاذبه‌های گردشگری در اینجا فراوان است، اما وضعیت اقتصادی و اجتماعی این استان آن‌طور که همه ظرفیت و امکان ایجاب می‌کند نیست، امروزه این استان به اشتغال‌زایی و کارآفرینی احتیاج دارد و باید برای محرومیت‌زدایی اقدام شود» و در همدان اظهار کرده‌اند: «در بحث گردشگری حقیقتا ضعیف عمل می‌کنیم که باید اهتمام ویژه‌ای به میراث فرهنگی و گردشگری شود» و در بند ۵۰ سیاست‌های کلی برنامه ششم آورده‌اند: «توسعه پایدار صنعت ایرانگردی به‌گونه‌ای که ایرانگردی‌های خارجی تا پایان برنامه ششم حداقل به پنج‌برابر افزایش یابد».
دکتر روحانی، رئیس‌جمهور در قبل و بعد از انتخابات با رویکردی تخصصی به این امر پرداخته‌اند که ایران آماده میزبانی شایسته از گردشگردان است و اکنون با توجه به فضای جدید جامعه و انتخاب گفتمان سازنده ایشان از سوی مردم، زمینه‌های تعامل سازنده و ارتباط بیشتر با ملت‌ها فراهم شده و «صنعت گردشگری علاوه بر سودآوری و اشتغال‌زایی، حفظ هویت و پایداری فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی را نیز به دنبال دارد».
اما مشکل اساسی چیست که امروزه که از باور پدیده گردشگری به مرحله یقین به آن رسیده‌ایم، دورنمای آینده این صنعت همچنان در ابهام است؟ در یک کلام، مشکل اصلی در سیاست‌گذاری، تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی و اجرای آن است. برای حل مشکل لازم است فضاسازی مناسب در رسانه‌های جمعی، به‌ویژه صداوسیما برای توسعه این امر به‌وجود آید تا با ایجاد حساسیت و مشارکت و اعلام معافیت‌های مالیاتی و حذف عوارض به منظور توسعه این صنعت نجات‌بخش، گردشگری به عنوان اولویت اول در دستور کار دولت قرار گیرد. با چنین اقداماتی شاید بخشی از ۶۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی سرگردان در دست مردم که اکنون از دیگر فعالیت‌های اقتصادی مأیوس هستند، به سوی این صنعت سبز و پایدار سرازیر شود و زمینه پویایی و فعالیت دیگر صنایع را فراهم کند. لازم است پس از پیروزی غرورآفرین اخیر دیپلماسی ایران، وزارت خارجه در صحنه جهان، تحول در جهت تقویت رویکردهای نو، ازجمله افزایش دیپلماسی عمومی از طریق توسعه صنعت گردشگری را در دستور کار قرار دهد تا سفارت‌های ایران، مانند و بیشتر از دیگر کشورها در این خصوص وظایف گسترده‌ای را عهده‌دار شوند. اگر زیرساخت‌های مناسب فراهم شود یا دولت سیاستی در پیش گیرد که سازمان‌های عمومی مانند تأمین اجتماعی و دیگر نهادها که امکانات بیشتری در اختیار دارند با رویکرد بین‌المللی در این صنعت فعال شوند و با ایجاد برندهای معتبر بین‌المللی به تعریف پروژه‌های مشترک با شبکه‌های جهانی گردشگری بپردازند… 

… می‌توان بخش خصوصی و توده‌های مردم را به مشارکت بیشتر برانگیخت و زمینه فعالیت آنها را در این عرصه فراهم کرد. برای تحقق این سیاست کلی رهبری که «ایرانگردی خارجی‌ها تا پایان برنامه ششم حداقل به پنج برابر افزایش یابد» اقدامات زیر ضروری است:
۱-  توسعه کمی و کیفی اقامتگاه‌ها و هتل‌ها با رعایت استانداردها، معیارها و با تعامل، مشارکت و استفاده از شرکت‌های بین‌المللی، که این امر پویایی دیگر بخش‌های اقتصادی را نیز در پی خواهد داشت
۲-  بهبود سیستم حمل‌ونقل مبتنی بر گردشگری با افزایش کیفیت قطارها، جاده‌ها و ایجاد خطوط هوایی کارآمد بین‌المللی که دایرکردن و تقویت خطوط بین‌المللی هوایی وسیع‌تر از خطوط هوایی کشورهایی مانند امارات متحده عربی، قطر و ترکیه با توجه به سابقه خطوط هوایی ایران در قبل از انقلاب، ممکن و میسر است و ضمن افزایش منافع ملی به ارتقای برند اقتصادی و اقتدار ملی ایران در سطح جهان منجر خواهد شد، طبق برآورد متخصصان حمل‌ونقل هم‌اکنون ایران به حدود ۴۰۰ فروند هواپیمای مسافربری نیاز دارد.
۳- ساماندهی منابع انسانی و مدیریت با رویکردی تخصصی مبتنی بر فرهنگ ایرانی و اسلامی. برخی نهادها مثل انجمن‌های علمی و به‌ویژه انجمن علمی گردشگری ایران می‌تواند همکاری مؤثری در این زمینه داشته باش
د.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *