در شرایط کنونی مخالفان دولت از واژه «نفوذ» برای هجمه علیه دولت استفاده میکنند. این در حالی است که از ابتدای روی کار آمدن دولت، منتقدان از کلید واژههایی مانند«سازشکار» نیز درباره دولت استفاده میکردند. ارزیابی شما از این مساله چیست؟
در طول تاریخ بشر هرگاه مصلحی سخنی اصلاحگرایانه و هدایتگر عنوان کرده، عدهای تلاش کردهاند از آن سخن سوءاستفاده کنند و نظم و آرامش جامعه را به هم بزنند. در شرایط کنونی نیز منتقدان دولت از واژه «نفوذ» برداشتهای دلبخواهانه و سیاسی میکنند تا به اهداف خود دست پیدا کنند. این در حالی است که منظور مقام معظم رهبری از بیان این واژه چیز دیگری بود و ایشان ضمن هشدار درباره مراحل اجرایی برجام خواستار هوشیاری مسئولان در مساله رابطه با کشورهای غربی و بهویژه آمریکا شدند. یکی از منتقدان دولت در مجلس به من گفت: «مطمئن باشید ما نمیگذاریم آب خوش از گلوی این دولت پایین برود و از تمام توان خود برای این منظور استفاده خواهیم کرد». به نظر من این عده ماموریت دارند که اجازه ندهند دولت به وظایف قانونی خود عمل کند. در نتیجه هنگامی که چنین تفکری بر این عده حاکم شده است باید هر روز منتظر یک ماجراجویی جدید در عرصه سیاسی باشیم. سخن مقام معظم رهبری سخن سنجیده و آیندهنگرانهای بود. این در حالی است که در تمام طول تاریخ بشر دشمنان هر ملتی تلاش کردهاند به شکلهای مختلف به ملتهای دیگر نفوذ کنند. با این حال اینکه عدهای تلاش کنند به جای اینکه واژه «نفوذ» را تفسیر منطقی کنند از این کلمه تفسیر نفسانی داشته باشند صحیح نیست و برخلاف منافع ملی است. نکته جالب در این زمینه اینکه یکی از نمایندگان مشهد به تازگی عنوان کرده که در درون دولت جاسوس وجود دارد. سوال بنده از ایشان این است که چگونه وزارت اطلاعات از وجود جاسوس در دولت خبر ندارد اما شما خبر دارید. این مساله نشان میدهد که لابد شما جاسوس مورد نظر را میشناسید! مساله مهم در این زمینه این است که رفتارهای غرضورزانه این عده در دو سال گذشته سبب شده که حنای آنها پیش مردم رنگی نداشته باشد و دستشان برای مردم رو شده است. نکته دیگر اینکه اینگونه سخنان باید به صورت خصوصی و محرمانه به مسئولان گزارش داده شود نه اینکه در نطق مجلس و در یک تریبون رسمی درباره این مساله سخن گفته شود. هنگامی که این سخنان از تریبون رسمی عنوان میشود بدان معناست که کینهای وجود دارد و این کینه از انتخابات ریاستجمهوری۹۲ ناشی میشود. این عده تلاش کردند کاندید آنها به ریاستجمهوری برسد اما مردم بیش از چهار میلیون به وی رأی ندادند و آقای روحانی را به عنوان امین خود انتخاب کردند. در مساله برجام نیز تلاش زیادی کردند که این موفقیت ملی را تخطئه کنند و آن را برخلاف منافع ملی نشان بدهند که موفق نشدند. براساس نظرسنجیهای رسمی که درباره برجام صورت گرفته۸۶درصد مردم با برجام موافق هستند و به خاطر این مساله از دولت تشکر کردهاند. در نتیجه کسانی که با برجام مخالفت میکنند نماینده چهارده درصد از مردم و یک طیف خاص هستند و نماینده اکثریت مردم نیستند و نباید سخن خود را به عنوان مطالبه مردم بیان کنند. متاسفانه واژه «نفوذ» به یک حربه برای هجمه علیه دولت تبدیل شده است. به نظر بنده واژه «نفوذ» نیز برای مدتی تاریخ مصرف خواهد داشت و تندروها پس از مدتی با حربه جدیدی به صحنه خواهند آمد و دولت را تحت فشار قرار خواهند داد.
مساله مهم درباره برجام چگونگی تفسیر و ترجمه این توافق برای افکار عمومی است. این در حالی است که برخی تلاش میکنند تفسیری ضد منافع ملی از برجام نزد افکار عمومی ارائه دهند. به نظر شما خطر تفسیر نامناسب برجام را تهدید نمیکند؟
متاسفانه عدهای در فضای سیاسی کشور حضور دارند که با اینکه تعداد اندکی هستند اما صدای بلندی دارند و اغراض سیاسی خود را با صدای بلند فریاد میکنند. بنده این عده را به طبل تشبیه میکنم که از درون تهی است اما صدای بلند دارد. این عده از برخی از رسانههای خاص نیز در جهت اشاعه افکار خود استفاده میکنند. با این وجود تندروها تلاش میکنند یک موفقیت بسیار بزرگ و تاریخی را به حالتی متفاوت و ضد منافع ملی تفسیر و ترجمه کنند تا به خیال خود دستاوردهای دولت را کمرنگ جلوه بدهند. این عده این نکته را فراموش کردهاند که نخستین ویژگی بارز برجام این است که جنگ و تنش حتمی را از پیرامون ایران دور کرده و سبب تعامل و عزت ایران در عرصه بینالمللی شده است. این گروه کسانی بودند که با سیاستهای افراطی خود در عرصه بینالملل شرایطی را به وجود آوردند که ایران جزو ماده هفت سازمان ملل متحد قرار گرفت و کشور را تا آستانه جنگ پیش بردند. از سال۱۹۴۵تاکنون هر کشوری که در ماده هفت منشور سازمان ملل قرار گرفته است به نوعی درگیر جنگ شده است. این در حالی است که سیاستهای آقای روحانی سایه شوم جنگ را برداشت و اعتبار و منزلت مردم ایران را دوباره در عرصه بینالمللی غنا بخشید. مساله دیگر اینکه براساس توافقنامه هستهای حق غنیسازی ایران برای همیشه به رسمیت شناخته شد و از این پس ایران بدون هیچ دغدغهای میتواند به تحقیق و پژوهش و دستاوردهای جدید در زمینه مساله هستهای بپردازد. آقای روحانی به جای اینکه بهانه دست دشمنان بدهد بهانه را از آنها گرفت و اجازه نداد بیشتر از این علیه ایران و اسلام توطئه کنند. یک ضربالمثل قدیمی عنوان میکند«کسی که خواب است را میتوان بیدار کرد، اما کسی که خود را به خواب زده است هیچگاه از خواب بیدار نمیشود». در شرایط کنونی یک مجموعه دلواپس وجود دارد و یک مجموعه که خود را به دلواپسی زدهاند. در نتیحه باید بین این دو گروه تفکیک قائل شویم و آنها را از یکدیگر متمایز کنیم. دلواپسان واقعی کسانی هستند که با نتیجه مذاکرات و همچنین سخنان مقام معظم رهبری و رئیسجمهور تاحدود زیادی دلواپسیهایشان کاهش یافته یا از بین رفته است. به هر حال این عده دلواپس منافع ملی بودند و وقتی مشاهده کردند تیم مذاکرهکننده هستهای ایران با قدرت و دلیری از منافع ملی دفاع کرد موضع نرمتری نسبت به نتیجه مذاکرات اتخاذ کردهاند. اما کسانی که خود را به دلواپسی زدهاند در واقع به صورت تعمدی و برای لجاجت با دولت دست به انتقاد میزنند. این عده نگران منافع ملی نیستند و همواره تلاش میکنند به بهانههای مختلف در مسیر حرکت دولت سنگاندازی کنند. با این وجود بنده به دلیل در اقلیت قرار داشتن این عده و آشکار شدن ماهیت آنها برای مردم، در زمینه جای نگرانی نمیبینم. شاید مقدار کمی مخالفت لازم باشد همانگونه که نمک طعام با تمام مضرات آن برای غذا لازم است. تنها زمانی باید احساس خطر کرد این عده تلاش کنند دوباره قدرت را به دست بگیرند. در این شرایط باید احساس خطر کرد. حیات تندروها همواره در تنش و جنگ بوده است. این عده همواره تلاش میکردند که گره مشکلات ایران را با دندان باز کنند در حالی که تیم مذاکرهکننده ما تمامی گرهها را با دست باز کرد. به همین دلیل این گروه که در گذشته قدرت را در اختیار داشته و در شرایط کنونی برخی از تریبونها را در دست دارد ممکن است در کوتاهمدت مواضع رادیکالی خود را در برابر توافق هستهای نشان ندهند اما در درازمدت به صورت قطعی با حربهها و کارشکنیهای جدیدی به عرصه مبارزه با دولت بازخواهند گشت. هدف این عده آن است که دولت آقای روحانی به زانو دربیاد. به هر حال در دو سال گذشته ماهیت این گروه برای مردم مشخص شده و هوادارانشان به تعداد قابل توجهی ریزش داشته است. با این وجود آقای روحانی تاکنون یک قدم هم از مواضع خود عقبنشینی نکرده است و همچنان استوار و با اقتدار به اجرای سیاستهای خود ادامه میدهند.
توافق هستهای برای جریان اصلاحطلبی کشور که حامی اصلی آقای روحانی در انتخابات و همچنین در دو سال گذشته بودهاند چه دستاوردهایی خواهد داشت؟این در حالی است که کشور در آستانه انتخابات مهم مجلس شورای اسلامی قرار دارد. آیا توافق هستهای میتواند کلید ورود اصلاحطلبان به مجلس آینده باشد؟
به صورت طبیعی هنگامی که یک موفقیت بزرگ توسط دولت آقای روحانی به دست میآید این موفقیت متعلق به حامیان دولت که اصلاحطلبان هستند نیز خواهد بود. در نتیجه اصلاحطلبان در موفقیت هستهای با دولت تدبیر و امید شریک هستند. اصلاحطلبان در شکستهای دولت آقای روحانی نیز شریک و سهیم خواهند بود. همه مردمی که در انتخابات ریاستجمهوری به آقای روحانی رأی دادهاند نیز در این موفقیت بزرگ سهیم هستند. در نتیجه هنگامی که مردم مشاهده کنند که رأیی که به صندوق انداختهاند منشأ خیر و برکت برای کشور بوده است دوباره از وی و حامیان ایشان حمایت خواهند کرد. بیتردید مردم کار ناتمام خود را در انتخابات ریاستجمهوری در انتخابات مجلس تمام خواهند کرد و با انتخاب نمایندگان همسو با دولت تدبیر و امید زمینه همکاری دو قوه مقننه و مجریه را فراهم خواهند کرد. در شرایط کنونی اقبال مردم نسبت به اصلاحطلبان با توجه به درایت ایشان در مدیریت اجرایی کشور بسیار بالا رفته و امید میرود در انتخابات مجلس آینده مردم حمایت پرشوری از حامیان دولت به عمل بیاورند. امسال در کشور ما دو انتخابات بسیار مهم برگزار میشود. از آنجایی که مجلس جنبه نرمافزار نظام را دارد، باید حساسیت روی آن بیشتر شود چرا که در صورت شکلگیری مجلسی قوی، آثار و برکات آن نصیب نظام میشود. باید یادآرو شوم همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند کار مجلس ریلگذاری است و قطار اجرا قرار است روی این ریلی که مجلس به وجود میآورد، حرکت کند. در جریان انتخابات، هر دو جریان سیاسی کشور فعالیت خواهند شد که بیتردید این فعالیت برای کشور مفید است از این رو ما نباید از اینکه جریان اصلاحطلب و اصولگرا از حالا خودشان را برای انتخابات آماده میکنند، ناراحت باشیم. در واقع از آنجایی که در کشور ما حزب وجود ندارد و احزاب نهادینه نشدهاند این ماموریت خودبهخود برعهده جناحهای سیاسی است که در این میان جناح اصلاحطلب یکی از جناحهای مقتدر و ریشهدار کشور است و طبیعتا با نگاهی وسیع و حرکتی عمیق در انتخابات حضور فعالی خواهد داشت.
دولت آقای روحانی برای مدیریت پسابرجام چه مسائلی را باید در دستور کار خود قرار دهد؟
یکی از دغدغههای اصلی دولت آقای روحانی در دو سال گذشته به نتیجه رسیدن پرونده هستهای ایران بود. آقای روحانی خیلی زود به این نتیجه رسیدند که شش قطعنامه سازمان ملل علیه ایران که سبب تحریم شده بود توان اقتصادی و زیرساختی ما را کاهش داده است. به همین دلیل در مرحله اول تلاش کردند این قطعنامهها و در نهایت تحریمها را از بین ببرند. بنده با عدهای که معتقدند آقای روحانی همه مسائل کشور را به پرونده هستهای گرهزده است موافق نیستم. این عده به این نکته توجه نمیکنند که دولت آقای روحانی در دو سال گذشته تورم۴۰درصد را به ۱۵درصد کاهش داده است. همچنین دولت تدبیر و امید رشد اقتصادی«9-» را در طول دو سال گذشته به«3+» افزایش داده است. علاوه براین دولت آقای روحانی تاکنون در مساله بهداشت و درمان موفقیتهای بزرگی به دست آورده است. مساله مهم دیگر اینکه دولت آقای روحانی بودجه سال۹۴را با۲۵درصد بودجه نفتی تدوین کرد و مابقی یعنی ۷۵درصد دیگر را بر مبنای بودجه غیرنفتی قرار داد. در نتیجه دولت آقای روحانی در اغلب زمینهها کارنامه قابل قبولی از خود ارائه کرده است. در عین حال نباید از این نکته غافل شویم که مساله هستهای ایران و همچنین تحریمهایی که علیه ایران صورت گرفته بود از اهمیت ویژهای برای آقای روحانی برخوردار بود و به همین دلیل در مرحله اول تلاش شد کشور از مشکلات ناشی از تحریمها و تنشهای بینالمللی رها شود. هنر آقای روحانی و دکتر ظریف این بود که معاند بینالمللی را به مخالف، مخالف را به بیتفاوت و بیتفاوت را به دوست تبدیل کرد. این مساله که ایران توانست در مذاکره با قدرتهای بزرگ جهان «حرف خود را به کرسی بنشاند» یک اتفاق بیسابقه در منطقه خاورمیانه در۲۰۰سال گذشته بوده است. سیاستهای مدبرانه آقای روحانی در عرصه بینالمللی سبب شد که مواضع قدرتهای بزرگ جهانی۱۸۰درجه درباره غنیسازی ایران تغییر کند و در نهایت همه قدرتهای جهانی به حق ایران برای غنیسازی هستهای تاکید کنند. مهمترین دستاورد توافق هستهای این بود که غرور ملی ایرانیان را بالا برد. حتی کسانی که در شورای امنیت سازمان ملل حضور داشتند در زمان لغو قطعنامههای ایران به عظمت و اقتدار ملی ایرانیان اذعان کردند. دستاوردهای ما در طول مذاکرات هستهای به مراتب بیشتر از چیزهایی بود که از دست دادیم. چیزهایی که ما در مذاکرات از دست دادیم برای ما کارایی نداشت و به درد ما نمیخورد. در نتیجه ما چیزی در مذاکرات از دست ندادهایم. با این وجود آقای روحانی باید پس از موفقیت در مساله هستهای تمام تلاش خود را برای از بین بردن مشکلات داخلی به کار بگیرد. آقای روحانی باید برخی از فضاسازیها و جوسازیهای مسموم را بشکند.