نوروز خبرساز از بیماری سرطان شجریان و کیارستمی تا انفجارهای بروکسل و لاهور ،ابطال آرای مینو خالقی و خبر ساز شدن آیت‌الله هاشمی بازگشت رشید‌پور به تلویزیون و خداحافظی کی‌روش

  ساسان آقایی/ نوروز ٩۵، آموزگاری جدی و کمی بی‌رحم برای ما بود؛ به یادمان آورد که رسانه‌ها می‌توانند غایب، تعطیل یا مشغول استراحت باشند اما خبر هیچ‌وقت به خانه نمی‌رود تا منتظر بازگشت شما پشت میز تحریریه‌های‌تان بماند، به جریان گاهی پرفشار و گهگاه بی‌رمق، کمی تلخ و مقداری شیرین خود ادامه می‌دهد و این رسانه‌های غایب در تعطیلات هستند که خویشتن را از تیترهای پرهیجان و جذاب که می‌توانست خلق شود و چالش روزانه خبری محروم می‌کنند. از نظر تئوری این را سال‌هاست یاد گرفته‌ایم اما همچنان که بانک‌ها و اداره‌ها و سازمان‌ها و حتی مغازه‌های پایتخت عادت به تعطیلات بلند آغاز سال دارند، رسانه‌ها نیز بدون اینکه حق تعطیل شدن را داشته باشند، خودخواسته زیر بار فشار فرسایشی کار روزمره در آغوش این تعطیلی بلندمدت بی‌سابقه در جهان رسانه پناه می‌گیرند تا بتوانند پس از استراحتی لازم، یک سال دیگر هم در میدان مین مطبوعات دوام آورند. نوروز ٩۵، زنگ‌های هشدار بلندتری را به گوش رسانه‌ها آویخت، هم روزنامه‌ها و هم دستگاه بی‌سروسامان ۴٠ هزار پرسنل صداوسیما که هر روز بیش از دیروز رقابت را به شبکه‌های اجتماعی و در صدر آنها تلگرام و اینستاگرام و توییتر و فیس‌بوک باخته‌اند. دیگر چشم مردم خیره به خبر ساعت ٩ شب شبکه یک نیست، دیگر خیلی انتظار فردا بامداد و تیترهای رنگارنگ روزنامه‌ها را نمی‌کشند که «خبردار» شوند؛ اکنون می‌شود گفت به تقریب همه یا کیک بسیار بسیار بزرگی از بدنه فعال جامعه خبرها را در تلگرام می‌خواند، در توییتر به طنز می‌کشاند و واکنش فوری خود را بروز می‌دهد، برای شنیدن تحلیل‌ها از چند دریچه به فیس‌بوک می‌رود و تمام اینها را درست در زمانی انجام می‌دهد که عکس‌های سفرها و دورهمی‌ها و میهمانی‌ها و میزهای شام و سلفی‌هایش را دارد در اینستاگرام منتشر می‌کند. برای همین هم هست که رسانه‌های رسمی کشور ساعت ٨ بامداد روز نخست فروردین ٩۵ و در لحظه تحویل سال، در پاسارگاد غایبند اما به چند ساعت نمی‌کشد که عکس‌های اجتماع  مردم در لحظه تحویل سال  در تمام ایران منتشر می‌شود، پیش از آن، پیام تبریک سال نو محمدرضا شجریان تنها در دو دقیقه و سی ثانیه‌ای بود که به زلزله‌ای خبری می‌مانست، تصویر رنجور پادشاه موسیقی سنتی ایران را صداوسیما پخش نکرد اما دیگر چه کسی منتظر تلویزیون می‌ماند، تنها انتشارش در یوتیوب و آپارات کافی به نظر می‌آمد که آغاز سال را به نام او کند، به نام محمدرضا شجریان که ناغافل خبر از «میهمان ١۵ ساله‌اش» می‌داد و بی‌تشریفات و صمیمی ناله مرغ سحر را می‌نواخت در «شرح هجران» یاران. برای فرهنگ و هنر ایران، انگار سال خوش‌یمنی نیست که دو روز بعد، خبر بستری شدن عباس کیارستمی نیز آمد؛ اگر استاد تمام موسیقی ایران به سرطان کلیه مبتلاست، سرطان روده نیز به سراغ استاد تمام سینمای ایران و جهان آمده و فغان از این بلای مرموز و ویرانگر. همین خبرها کافی است تا بدانید وزیر بهداشت چه نوروز پرکاری را داشته است. او هم پیگیر درمان شجریان بود، هم دو بار بر بالین کیارستمی حاضر شد تا از نزدیک روند جراحی‌های برنده نخل طلای کن ١٩٩٧ را زیرنظر بگیرد و هم بخشی از جمله‌های خبرساز نوروز برای او بودند؛ نخستین خداحافظی سال به نام حسن هاشمی نوشته شد که گفت در پایان دولت یازدهم روحانی عطای وزارت را به لقایش می‌بخشد و می‌رود. این را برای راحت کردن خیال آنهایی گفت که می‌گویند او در فکر کاندیداتوری در انتخابات ریاست‌جمهوری است. مرد خبرساز کابینه البته جمله خبرسازتری هم داشت آنجا که گفت؛ «از سوی شخص رییس‌جمهور موظفم پیگیر سلامت افراد در حصر باشم»…
نوروز به دیگر مردان کابینه روحانی هم چندان خوش نگذشته است. در دومین شنبه سال، سخنرانی مناسبتی محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت روحانی در هویزه با شعارهای ساماندهی شده گروه فشار نیمه‌تمام ماند، کمی شبیه به سفر اروپایی ناتمام حسن روحانی که «به زمان دیگری موکول شد». رییس‌جمهور که نخستین دقیقه‌های سال ٩۵ را به امید «برجام ٢ داخلی» آغاز کرده بود، در همین تعطیلات روزهای دشواری را پشت سر گذاشت،  به گفته برخی ناظران از سفرش به پاکستان چندان دست پر بازنگشت و به اتریش هم که نرفت. همزمان شیرینی پیروزی هفتم اسفند و «یکسره کردن کار از سوی مردم تهران» برایش به تلخی گرایید؛ یک ماه پس از پایان انتخابات، شورای نگهبان هنوز انتخابات تهران را تایید نکرده و خبر تلخ‌تر هم اینکه مینو خالقی، منتخب سوم شهر اصفهان را «شبه‌ردصلاحیت» کرده؛ شبه‌ردصلاحیت درست به این مفهوم توضیح وزارت کشور که می‌گوید؛ «اصلا نمی‌دانیم جریان ابطال رای منتخب اصفهان چیست». نوروز ٩۵، به دولتی که از امروز تنها یک نوروز دیگر عمر دارد، آماده‌باش یک سال دشوار و پرهیاهو را داد و یادآوری کرد که «سال رقیبان» در راه است، رقیبانی که یک سال دیگر، همین وقت‌ها آماده رفتن به وزارت کشور برای ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری هستند و از همین امروز هم برای گلاویز شدن با کارنامه حسن روحانی حاضر به یراق به نظر می‌آیند. دشواری‌های نوروزی امسال در کمین متحد و پشتیبان اصلی دولت روحانی نیز نشسته بود. آیت‌الله هاشمی که اکنون مستحضر به رای تاریخی مردم تهران است، از هفتم اسفند هم‌رکاب با رییس‌جمهور در تلاش برای ترسیم فضای سیاسی تازه‌ای در کشور بوده و بخشی از این تلاش در شبکه اجتماعی توییتر بازتاب می‌یابد. توییت‌های دوگانه اما هم‌داستان روحانی و هاشمی، در یکی، دو ماه اخیر از داغ‌ترین خبرهای سیاسی کشور بود اما توییت چهارم فروردین اکانت @rafsanjani_fa با این مضمون؛ «دنیای فردا، دنیای #گفتمان‌هاست نه موشک‌ها…» بحث فراوانی در کشور  به دنبال داشت تا آن‌جا که سایتی منتسب به آیت‌الله اکانت توییتر وی را از بیخ و بن انکار کرد.
اگر در حوزه داخلی، سالی دشوار پیش‌روی تکنوکرات‌های ایرانی است، دولت‌های چپ و راست اروپایی و دولت میانه‌روی امریکا هم چالش‌های دردناکی در پیش رو دارند. دیدار تاریخی باراک اوباما از کوبا در نخستین ساعت‌های سال ٩۵، خیلی زود با صدای هولناک انفجارهای بروکسل از سکه افتاد تا داعش به جهان پیام دهد که «وحشت ادامه دارد». ٣٢ تن در قلب اروپا جان باختند و طالبان پاکستان برای آنکه از هیبت وحشت نیفتد، تنها چند روز بعدتر دست به کشتار بیش از ٧٠ زن و کودک در لاهور زد؛ نوروز خونینی بود، بسیار خونین و متاسفانه تلفات جاده‌ای ایران نیز هیچ چیز کم از این وحشت نداشت، بیش از دو برابر تلفات دو حادثه تروریستی جهان، در جاده‌های ایران جان باختند؛ ٣٢۴ نفر در ١۵ روز، ٢٣ تن روزانه و به بیان دیگر در هر ساعت نوروز، یک نفر جان خود را در سانحه رانندگی از دست داد، انگار آن‌همه هشدار راهنمایی و رانندگی، همه بر آب بودند!
شاید این خبرهای بد نوروزی را تنها می‌شد با شب‌های بیدار تهران تسکین بخشید. هرچند بسیاری از کسب‌وکارها تمام این ١٣ روز را در تعطیلات به‌سر می‌بردند اما در خواب بهاری تلویزیون که پیشکش قابل تماشایی برای عید ٩۵ نداشت، برخی سینماهای پایتخت شبانه‌روزی شده بودند؛ سانس‌های چهار و پنج صبح سینما آزادی و پردیس کوروش حتی یک صندلی خالی هم نداشت و لقب خوشبخت‌های آغاز سال را می‌توان به صاحبان سینما و دستاندرکاران فیلم‌های اکران نوروزی بخشید که روزهای کم‌نظیری را سپری کردند. این صف‌های طولانی در برابر سینماها، رابطه معکوسی با مشتریان تلویزیون داشت که یکی از بدترین سال‌های خود را می‌گذراند و در تمام ٢۴ ساعت تنها دو محصول کمی قابل تماشا به مردم ارایه می‌داد؛ مهران مدیری که با «دورهمی» اجرای متفاوتی داشت و کمی بعد روشن شد گروه او، دورهمی کار را از یک برنامه مشهور هندی کپی زده و گمان می‌کرده ممکن است کسی نفهمد و در کنار این کپی درخور توجه، اتفاق ویژه تلویزیون «صفر صفر» با اجرای رضا رشیدپور که کوشید «دید در شب» را به تلویزیون آورد و موفق هم بود. امسال نه از «پایتخت»، نه «کلاه‌قرمزی» و نه حتی «دودکش» آماده پخش در کنداکتور نوروزی صداوسیما خبری نشد تا مردم بیش از هر سال دیگری ترجیح دهند به تلویزیون‌های‌شان استراحت دهند یا به آن سوی آب‌ها نگاهی بیندازند.
شاید تلویزیون‌های فارسی‌زبان ماهواره‌ای نیز امسال چنگی به دل نزده باشند اما یک سرگرمی جدی نوروز امسال مانند چند ماه گذشته برای اهلش تعقیب رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا بود. در اردوگاه جمهوریخواهان کارزار ترامپ و کروز به بازی با نام و عکس زنان یکدیگر کشید که یکی از هجوآمیزترین مبارزه‌های انتخاباتی درون حزبی امریکا را به نمایش گذاشت اما این هجو و طعن و لعن هم‌چنان در صعود ترامپ بی‌تاثیر ماند تا کم‌کم دوراهی دشواری پیش روی کنوانسیون حزبی جمهوریخواهان قرار بگیرد؛ کروز می‌گوید که بدون تردید ترامپ گزینه نهایی حزب نمی‌شود و ترامپ هم تهدید کرده هرگز از انتخابات به سود کروز کنار نخواهد کشید و به این ترتیب ممکن است در زمستان امسال انتخابات امریکا سه‌پاره شود. در اردوگاه دموکرات‌ها اما با وجود شکست‌های سنگین هیلاری کلینتون در ایالت‌های غربی، به نظر می‌رسد که به تصویر کاندیدای نهایی دموکرات‌ها هنوز خدشه‌ای جدی وارد نشده و سندرز برای آنکه این ثبات را درهم‌ بشکند تنها یک راه دارد؛ هم نیویورک را ببرد، هم کالیفرنیا را و هم تمام ایالت‌های باقی‌مانده را و هنوز این کافی نیست، او باید در تمام انتخابات‌های آتی، دو سوم نمایندگان حزبی را از آن خود کند!
نوروز امسال به جز تمام اینهایی که نوشتم، خبرهای دیگری هم داشت؛ برای داعش به جز مانور خونین بروکسل، سخت گذشت چون هم شهر باستانی پالمیرا را از دست داد و هم سه تن از رهبرانش در دو هفته هدف شلیک هواپیماهای ائتلاف قرار گرفتند. در ترکیه تداوم درگیری دولت و کردها و انفجار استانبول در صدر خبرها بودند، موفقیت اف‌بی‌آی بدون کمک شرکت اپل در شکستن قفل آیفون رضوان فاروق، عامل کشتار سن برناردینوی کالیفرنیا نیز برای بسیاری جالب‌توجه به نظر می‌رسید و خبر هواپیماربایی در خط هوایی اسکندریه- قاهره نیز که به شوخی شباهت داشت. در کنار تمام اینها تعطیلات برای ورزش ایران هم تلخ و شیرین تمام شد؛ تیم ملی ایران مقتدرانه به دور دوم مقدماتی جام جهانی صعود کرد و در سید نخست آسیا قرار گرفت اما کارلوس کی‌روش محبوب در پایان آخرین بازی در برابر عمان دور استادیوم آزادی را زد و غزل خداحافظی خواند …
 کشکول خبرهای نوروزی البته باز هم گسترده‌تر از این است اما در تمام این خبرها، روزنامه‌ها غایب بودند و تلویزیون‌ها خاموش.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *