اشاره:آنچهمیخوانید ادامه نوشته نویسنده درباره ۲ واژه فارسی ( نوقان و نوغان) است. سخن در شماره قبلی از موارد استعمال این کلمه در نامههای قدیمی بود و اینک ادامه گفتار.
***
در گویش لنکرانی «نوغو» به معنی حفاظت و نگهداری است (عبدلی، ص ۳۴۷ )، که ارتباطی با «نوغان» مورد بحث ندارد؛ و دربردسیر کرمان «نوغون تریاک نورسیده را گویند» (برومند، ص ۱۹۹)؛ اما در اسناد امینالضرب مربوط به کرمان کلمه نوغان ر نوقان به معنی موقع یا موسم و فصل برداشت یا وقت وفور محصولات مختلف آمده است.
مثلاً: «در نوغانِ هر جنس خریداری نموده و به هر محل که مقرر فرمائید حمل شود»، «تریاک حال ]صفر ۱۳۱۰[ در رفسنجان نیست، اول نوغان تریاک پنج تومان میدادند»، «مظنه مغز بادام و پسته را فرمودهاید… به سلف خریدن و در نوغان خریدن تفاوت دارد»، «کتیرای کلی سمت لالهزار و بردسیر عمل آید و امتیاز هم دارد، و حالیه ]۱۴ صفر ۱۳۱۵[ اول نوقان آنجا میباشد»، حالا «۵ صفر ۱۳۲۰ وقت نوغان و خرید کتیرا است» و «نوقان خرید کرک و پشم کرمان دو ماه بعد از نوروز است» ( کرمان، ص ۲۰۵، ۲۸۲، ۳۲۰، ۳۸۱، ۳۸۷، ۴۶۲ )؛ و در اسناد مربوط به یزد آمده است: «در نائین در سر نوغان پسته، ]که در[ آنجا درشت و سفید است، در سنه ماضی ]سال ۱۳۱۴ ه [ از هشت قران الی یک تومان فروختهاند یک من به سنگ شاه» (یزد، ص ۴۳۰ ).
در اسناد مربوط به تبریز، در سند آخر صفر ۱۳۰۳ (نیمه آذر ۱۲۶۴) آمده: «ساوجبلاغ ]: مهاباد کنونی[ بندری است پرداد و ستد، و در فصل نوغان که عبارت از قلب الاسد]: وسط تابستان، مرداد ماه[ باشد، و فصل بهار محل ذهاب و ایاب خریدار است؛ و امتعه اینجا عبارت است از: انواع مازوج، اقسام کتیرای سفید و نیمرنگِ چیتسازی، روغن، سقز، عسل جعبهای و خیکی، گزانگبین علفی، انواع فرش از کناره و قالی و سجاده و گلیم، اجناس عتیقه از اسلحه و مسینه و غیره، توتون… زین و برگ و رکاب… هرگونه فواکه و اشجار جنگلی مأکول…»
و در سند ۱۲ جمادیالاول ۱۳۲۱ (نیمه مرداد ۱۲۸۲) نوشته است: «در باب خرید بادام مرقوم فرمودهاند که در خیال باشم؛ انشاالله سرنوغان خریدی نمود در خیال هستم، ولی اول نوغان نمیتوان خرید کرد و صلاح نیست، اول نوغان چون هوا ]نم: رطوبت[ دارد کسر زیاد میکند، موقع خرید در دست هست…» ( تبریز، ص ۹۰، ۳۰۸ ). در اسناد امینالضرب مربوط به خراسان نیز واژه فارسی «نوغان» با همان معنی و مفاهیم مزبور آمده، از آن جمله است (خراسان، ص ۲۳۷، ۳۳۴، ۳۹۴)
]۲۲ محرم ۱۲۹۸[ در باب خرید «پنبه» در سبزوار و نیشابور مشغول هستند ]…[ حالا تا عید ]نوروز[ سه ماه است و «نوغان خرید پنبه» است. در سبزوار و نیشابور خرید خوبی میشود. چهل و یک خروار و سی من، به وزن نیشابور، در نیشابور خریدهاند. از اول تا حالا گویا خروار ]ی[ شانزده تومان و چهار هزار ]دینار = ۴ قران[ و ده شاهی روی هم خریده شده، ولی صد من ]= خروار[ نیشابور ۱۱۲ من و ۲۰ سیر سبزوار است…
]۲۱ صفر ۱۲۹۸[ در باب مظنِّه، «پشم»، این اوقات مال پاییزه را خرواری سیتومان در اینجا، در تربت]حیدریه[ خیلی طالب دارد. مال بهاره را هم بخواهید، از مارسلیا ]مارسی[ چون چهل روز از نوروز گذشته «نوغان پشم» است…
]۱۹ جمادیالاول ۱۲۹۹[ در باب «تریاک» حالا پله اینجا در ]هرمن[ شش تومان رسیده است، امید است «اول نوغان ]تریاک[» ۳۹ یا ۰۵۰۰ر۳۹ ]قران[ بشود.
در نهم دی ماه ۱۳۰۴ یکی از بازرگانان (حاج محمدمعین معروف به امین التجار) درخواست واگذاری «امتیاز صنعت نوغان» را کرده است (پیوست ۳). هیأت دولت در جلسه روز ۲۷ اسفند ۱۳۰۶ «نظامنامه ورودیه تخم نوغان به ایران» را تصویب کرده که متن کامل آن در ذیل پیوست ۴ مندرج است.
میرسیدعلی جناب (وفات ۱۳۴۹ قمری ر ۱۳۰۹ شمسی)، حدود یک قرن پیش در کتاب رجال و مشاهیر اصفهان در معرفی «حسین تریاکی» از مردان به اصطلاح جاهل مشتی اصفهان در عصر قاجار (که جویدن اخگر آتش در شمار شیرین کاریهای نمایشی بسی بیهودهاش بود) از جمله نوشته است (ص ۱۹۸):
در ایام جوانی او] حسین تریاکی[، که لوله کردن تریاک معمولِ تریاک مالهای اصفهان نبود، ]در[ اوایل «نوغان ] آغاز برداشت محصول تریاک[»، تریاک مالهای یزدی جهت این کار به اصفهان میآمدند و زود مراجعت میکردند ]…[ این شخص] که[ به این شغل میپرداخت و هم تریاک لوله میفروخت، به این سبب، شهرت به «تریاکی» ] پیدا[ کرده ]…[ شعر هم میگفت و «دودی» تخلص میکرد…
بدین سان، با توجه به نمونهها و شرحی که گذشت، لغت «نوغان» که در منابع عصر قاجار آمده کلمهای مرکب از «نو»، نقیض کهنه، به معنی «تازه» به اضافه «غان» گویشی از «گان» با وجه تعریب «قان» پسوند نسبت و اتصاف است. کلمه «نوغان» در سروده ابن یمین به معنی موقع پایان کار جمعآوری پیله و استحصال ابریشم است، اما در منابع دوره قاجار، مفاهیمی مانند «موقع رسیدن محصول به حد کمال» و همچنین «سرآغازِ موسم یا فصل برداشتِ هر یک از محصولات»، چون ابریشم، تریاک کتیرا، سقز، انغوزه، شیرین بیان، کراویه (زیره سبز)، زعفران، بادام، پسته، پشم، کُرک و غیر آن، به حساب میآمده، اما اکنون عموماً از اصطلاحات رایج در کار تولید و تجارت ابریشم یا به اصطلاح «نوغانداری» و «نوغان کاری» و «پرورش نوغان» است.
پیوست ۱
سواد امتیازنامه تخم نوغان
بسمالله تعالی
نمره ۵۹۲۰ر۱۴۶۷۲ـ فی شهر شوال ۱۳۲۳ ]دی ۱۲۸۴ ر دسامبر ۱۹۰۵[
برای حفظ نوغان از خطرات فساد تخم و غیره و رفع خسارت رعایا و ملاکین از این رهگذر، و لزوم عمل آوردن این تخم در خود مملکت و رسیدگی به تخم نوغان خارجه که وارد مملکت محروسه میشود، چون لازم است ترتیبی داده شود که من بعد این حاصل از هر جهت محفوظ بماند، و ترویج شود انشاءالله تعالی. لهذا به تصویب جناب مستطاب اشرف ارفع عینالدوله اتابک اعظم امتیاز تخم نوغان در کلیه ایران موافق فصول ذیل از تاریخ امضاء این امتیازنامه به جناب محتشم السلطنه مرحمت و مقرر میشود.
فصل اول. این امتیاز از تاریخ ذیل تا پنجاه سال شمسی با مشارالله و وراث او خواهد بود.
فصل دوم. صاحب امتیاز مکلف است که اولاً تخم نوغان در خود ایران بطور صحت]بهداشتی[ بهعمل آورد؛ ثانیاً در ترویج این حاصل در مملکت محروسه کمال اهتمام را بهعمل آورده مراقب باشد که به صحت بهعمل آید.
فصل سوم. تا زمانیکه تخم نوغان در خود مملکت بهقدر کفایت حاصل نشده چون لازم است تخم نوغان از خارجه وارد شود، صاحب امتیاز باید تخم نوغان صحیح وارد نموده و آنچه وارد شود با ذرهبین کامل به ترتیب علمی بهتوسط ممیزین و معلمین بصیر خبره معاینه و تفتیش نماید هر چه صحیح باشد بعد از زدن علامت صحت بهموقع استعمال کنند و هر چه ضایع و خراب باشد با اطلاع اداره گمرک معدوم نماید.
فصل چهارم. در موقع بهدست آمدن پیله امتحان صحت و سقم آنرا عملاً باید بهعمل آورد و کلیه اقدامات لازم علمیّه و عملیّه در صحت و حسن تربیت تخم و پیله و تلمبار از هر جهت باید معمول دارد و طبیب و معلم اینکار را حاضر داشته باشد.
فصل پنجم. صاحب امتیاز بدون مطالبه خرجی از دولت باید معلِّم و مرتِّب برای این حاصل و حسن ترتیب و تربیت آن حاضر داشته باشد و ذرهبینهای کافی تدارک کند که اقدامات علمیّه و عملیَّه این کار بدون مَنقَصت ]: کاستی[ بهعمل آید.
فصل ششم. صاحب امتیاز بدون مطالبه خرجی از دولت شاگردهای عالم تربیت خواهد کرد که بهتدریج رفع حاجت از معلمین فرنگی شده اسباب ترویج این حاصل شوند.
فصل هفتم. صاحب امتیاز بدون مطالبه خرجی از دولت کتاب این عِلم را بهفارسی ترجمه و طبع خواهد کرد.
فصل هشتم. تا یکسال از تاریخ ذیل صاحب امتیاز باید شروع به تکالیف مقرر نموده و تا هفتسال بهقدر حاجت مملکت تخم نوغان بهعمل آورد که رفع حاجت از تخم نوغان خارجه شود.
فصل نهم. بعد از پنج سال از این تاریخ ]شوال ۱۳۲۳ ر دی ۱۲۸۴[ هر ساله منفعت خالص عُشر به دیوان همایون خواهد پرداخت.
فصل دهم. اداره گمرک دولت علیه کلیه تخم نوغانیکه وارد میشود به این اداره خواهد فرستاد که رسیدگی شده مطابق فصل سوم معمول گردد.
فصل یازدهم. صاحب امتیاز ووراث او ابداً حق ندارند که این امتیاز را به خارجه واگذار نمایند، یا شریک از خارجه بگیرند فقط در اِسهام ]سهمها[ خرید تخم از خارجه مجازند که تا یک ثلث بهخارجه بفروشند ولی در سایر فقرات این امتیاز از اسهام هم ابداً بهخارجه واگذار نمیشود.
فصل دوازدهم. از طرف دولت علیه قدغن و اعلان خواهد شد که هیچکس حق ندارد تخم نوغان بخرد بدون اینکه علامت تفتیش این اداره در آن باشد و اگر کسی خرید مسئول و مؤاخذ بُوَد.
فصل سیزدهم. اسبابیکه فقط برای ترتیب این عمل لازم است از خارجه وارد نماید گمرک معاینه کرده معاف خواهد داشت.
فصل چهاردهم. کلیه معاملاتیکه رعایا و ملاکین در باب خرید و فروش نوغان میکنند باید با سند بوده و آن سند با امضا و مهر این اداره برسد و دارای تمبر دولتی باشد و صاحب امتیاز باید در هر محل دفتر صحیح منظم داشته باشد که ثبت این اسناد با نمره و ترتیب در آن دفتر مضبوط باشد؛ و تمبر دولتی از اداره گمرک به صاحب امتیاز تحویل میشود که نصف عایدات تمبر مزبور را ششماه به ششماه به اداره گمرک پرداخت نموده قبض دریافت خواهد کرد و نصف دیگر حق صاحب امتیاز خواهد بود و برای مصارف این اداره این فایده غیر از مالیات فصل نهم است.
فصل پانزدهم. حقوق تفتیش و نصب باندرُل مطابق ترتیب مقرره دوَلی است که دارای این اداره هستند و صاحب امتیاز از آن قرار تعیین و اعلان خواهد کرد.
فصل شانزدهم. اگر در خالصهجات دیوانی باغات توت باشد صاحب امتیاز میتواند برای تخم نوغان اجاره نماید و هر چه باشد با اجاره که فعلاً معمول است به وزارت خالصهجات میپردازد.
فصل هفدهم. در اراضی بایره دولت، کنار رودخانهها که بایر باشد، ومِلک دولت باشد صاحب امتیاز میتواند تأسیس باغات توت مجاناً بهنماید و حاصل نوغان را ترویج بدهد.
محل صحه همایونی، محل مهر وزارت خارجه. این امتیازنامه که به صحه مبارک همایونی ارواحنا فداه موشح شده است در دفتر وزارتخانه ثبت شد.
مشیرالدوله ـ سلطان عبدالمجید
پیوست ۲
طلب حاج میرزا محمود میلانی (رضایوف)، از رئیس التجار بابت امتیاز معاینه نوغان
اداره برادران رضایوف ـ تهران، عنوان تلگراف «رضا یوف»Maison RIZAEFF FRERES Tehran
مقام منیع هیأت رئیسه مجلس مقدس شورای ملی شیدالله ارکانه
سه سال قبل برحسب حکم تلگرافی مجلس مقدس ادام الله بقائه، مبلغ سیصد و بیست تومان حق معاینه تخم نوغان به جناب آقا محمدحسین رئیسالتجار داده، سند گرفته شده چنانچه این امتیاز مجری نشود وجه را برگرداند. امتیاز تا امروز اجرا نشد. از جناب آقا محمدحسین وجه را خواستم، نداد. مجبوراً چندی قبل عریضه به مجلس مقدس عرض و تقدیم از مجلس مقدس به وزارت خارجه امر شد که وجه سند را گرفته مسترد دارند و تا امروز نه کارگذار و نه عدلیه رشت به هیچ وجه اقدامی نکرده و مجری نکردهاند. در این اوان که حضرت اجل آقای نواب دامت شوکته وزیر امور خارجه بودهاند چندین عریضه داده شده هیچکدام جواب مرحمت نفرمودهاند. اشخاصیکه از حال مخلصان مسبوقند میدانند بدون اغراق هشتاد هزار تومان در عرض این چهار سال از چند محل معین متضرر بودهآیم غیر از اینکه از کار واماندهایم ولی از فضل خداوند مقابل هشتاد تومان منظور نظر نبوده و اثر ندارد ولی این مسئله سیصد و بیست تومان و مجری نبودن حکم مجلس مقدس و جواب ندادن حضرت اجل آقای نواب مدظله برای مخلص خیلی مؤثر است. واضحش این است که بنده شخصاً در راه آزادی و عدالت متحمل همه نوع خسارت و زحمات بودهام که حرف حسابیم از پیش برود و کسی به بنده ظلم نکرده و زور نکند و ملاحظه شخصی در میان نباشد ولی حالا معلوم میشود که بیحسابی بیشتر از ایام سابق در کار است. لهذا واضح عرض مینمایم که یا مطلب حقه بنده را به راهی که لازم است مجری یا ایراد مخلص را معین یا عدم پیشرفت را معلوم فرمایند که بنده به تکلیف خود عمل و فردا پیش وجدان خود خجل نباشم.
]امضا:[ اقل محمود میلانی
]مهر پشت:[ ورود به دفتر مجلس شورای ملی، ۴۳۳ر۹۷۸۴، ۱۲ ذیقعده ۱۳۲۸ ]برابر سهشنبه ۲۴ آبان ۱۲۸۹ ر ۱۵ نوامبر ۱۹۱۰[