محسن اورکى سهم روحانى و مردانش از ریزگردها بیش از ده سال است که خوزستانىها با هجوم ریزگردها مواجه و تحت تاثیر این معضل زیست محیطى متحمل هزینه ها و آسیب هاى زیاد جسمى و روحى شده اند. چنانچه هزینه هایى که این پدیده بر خوزستانى ها تحمیل کرده دقیقا محاسبه و بر آورد گردد احتمالا برابر با مجموعه اعتبارات و سرمایه گذارى هایى باشد که دولت هاى مختلف در طى این سنوات انجام داده باشند.
شاید بر گفته فوق خرده گرفته شود که این صحبت گزافى است چرا که نه عدد و رقمى ذکر شده است و نه متر و شاخصى ارائه گردیده است و به بیان معمول حرفى است گتره اى و بى پایه زیرا که براى روشن شدن این مقایسه حتما باید میزان اعتبارات تخصیصى در برنامه ها، طرح ها، فصول و پروژه هاى اجرا شده ذکر و سپس میزان خسارت وارده بر استان در اثر ریزگردها استخراج و آنگاه ادعا شود که خسارت ریزگردها برابر اعتبارات و سرمایه هاى داده شده توسط دولت هاى مختلف به استان بوده است.
شاخص برخوردارى و توسعهیافتگى استان ها یکى از مهمترین شاخص هاى کلى است که ما را از مقایسه جزء به جزء پیش گفته بىنیاز مىسازد. آمارنامه هاى سازمان مدیریت و برنامه ریزى ، مرکز آمار ایران و سایر دستگاههاى مسئول هر ساله مقایسه کلى استان هاى کشور را در این شاخص ارائه مى دهند. چنانچه رتبه استان در بین استان هاى کشور فرضا ۱۰، ۱۳یا ۱۵بوده است هم اکنون نیز همان رتبه را داریم و در نتیجه ارتقایى در آن رخ نداده است.
غرض اصلى اینکه ریزگردها زندگى همه ما خوزستانى ها را تحت تاثیر قرار داده و به صغیر و کبیر این مردم رحم نکرده و نپرسیده از چه قوم و طایفهاى و یا متعلق به چه جریان سیاسى هستى و حتى آنگاه که از کشور همسایه به حرکت مى افتد سایر هموطنان را در استانهاى دیگر آزرده و موجب خسارت شده است . اما آنچه تا اکنون رخ داده سهم ما خوزستانى ها از این معضل بیش از سایر ایرانیان عزیز بوده است.
پس از هجوم بى سابقه و ۶۶ برابر حد مجاز روزهاى اخیر (۸و ۱۱ بهمن۹۵) در شهرستان اهواز و قطعى طولانى و بى سابقه برق و آب در مرکز استان و ۱۰ شهرستان دیگر استان همه ما مردم شهر اهواز و سایر شهرها و روستاهاى درگیر این معضل تا ساعت ها مبهوت و حیران زده از این وضعیت بودیم چرا که قبلا با وجود انس با پدیده ریزگردها با قطعى آب و برق آنهم به این مدت مانوس و آشنا نبودیم و تحمل آن خیلى مشکل بود.
غافلگیرى مسئولین و دست اندرکاران آب و برق بر تشویش واضطراب ما شهروندان مى افزود و به طور طبیعى ما را واداشت تا براى بیان نگرانى از این وضعیت پیش آمده به محل عالى ترین دستگاه دولت و نماینده تام الاختیار او یعنى استاندارى بکشاند.
صداى خود را آن هم با عصبانیت که فقط در دولت روحانى سراغ داریم به گوش مسئولین رساندیم و انتظارداشتیم که بدون فوت وقت و بى درنگ به کمک آیند و رفع مشکل کنند کما اینکه هنوز هم انتظار عاجل داریم که براى رفع این مشکل بزرگ که زندگى و توسعه و پیشرفت استانمان را کانون هجوم خود قرار داده تمام سعى خود را بکار بندند و از کلیه دست اندرکارن نظام اسلامى استمداد طلبیده و خوزستان را در یابند و نگذارند این مشکل که در صورت نپرداختن و حل آن مى تواند موجب آسیب به پیشرفت و امنیت کلى کشور شود، ادامه پیدا کند.
نیک مىدانیم که اصل پدیده ریزگردها محصول دستاندازىهاى ناشیانه و غیر طبیعى است که در مرور زمان توسط افراد و دولت هاى مختلف به طبیعت وارد شده و اینک باید کارى کرد.
اصل کمک و یارى به منظور رفع نگرانى وتشویش خاطر مردم اولویت اول همه ما باید باشد.
اینکه حسابرسى از این دولت یا استانداران این دولت در زمان کنونى برجسته تر و مهمتر از بازگشت آرامش به زندگى مردم باشد جاى ابهام و پرسش است. دست بر قضا بیشترین اقدامات را چه در ردیف دار کردن بودجه براى مقابله با ریزگردها، شناسایى کانون هاى داخلى، رها سازى آب در این کانونها، تهیه طرح کشت نهال در این کانونها و مذاکرات چند جانبه بینالمللى براى مقابله با کانون هاى خارجى داشته است.
از دیگر سو همه مردم استان در جریان و آگاهاند که على رغم سهم و نقش ناچیز روحانى در ایجاد پدیده ریزگردها براى مردم استان ، خود و استاندارانش بیشترین تحمل ، همدردى، چاره جویى،همراهى و شنوایى فریاد و ضجه هاى این مردم به ستوه آمده از این بلیه را داشته اند.
معضل ریزگردها و گلایهها مىتواند کانون عزیمت و حرکت مردم و مسئولان دولت روحانى به سمت توسعه و رفاه فراگیر در استان خوزستان باشد . دولت مىتواند با اجماع و پذیرشى که حول مقابله با این پدیده به عنوان یک دستور سیاسى ایجاد شده است سهم خود را در توسعه پایدار و همه جانبه استان ایفا نمایند.