“ربنا”یی که پخش نشد ماه مبارک رمضان امسال در حالی به پایان میرسد که با تمام کش و قوسها پیرامون پخش شدن یا نشدن قطعه “ربنا”، این اثر از تمام خروجیهای رسانه ملی کنار گذاشته شد
به گزارش خبرنگار ایلنا، رضا مهدوی (نوازنده سنتور، پژوهشگر و مدیر سابق مرکز موسیقی حوزه هنری) در یادداشتی که با عنوان «"ربنا"یی که پخش نشد» برای ایلنا ارسال کرده؛ نگاهی چندباره به این ماجرا انداخته است که در ادامه میآید:
«ربنا» میراث ناملموس فرهنگ ایرانی که به ثبت ملی رسیده، یکی از آثار محمدرضا شجریان و شامل ۴ دعا از آیات قرآن است که همه با عبارت ربنا آغاز میشود. به گفته محمدرضا شجریان این اثر در یکی از استودیوهای رادیو در تیر ۱۳۵۸ در کلاس درس ضبط شد. پس از آن با استقبال مسئولان وقت روبهرو میشود و بدون هماهنگی با شجریان از رادیو پخش میشود. از آنجا که این اثر به شدت مورد اقبال مردم قرار میگیرد، شجریان اعتراضی نکرده و آن را متعلق به مردم میداند.
تا زمانی که مواضعی بین صاحب این اثر و حاکمیت ایجاد میشود و همچنان این مانع گویا حلشدنی نیست؛ شاید با پادرمیانی پیشکسوت و ریشسفیدی این مسئله نیز برطرف شود.
محمدرضا شجریان هنرمندی است که اگرچه ناخواسته اظهارنظر سیاسی هم داشته باشد، در نهایت دلش با ملت ایران است و میخواهد آنچه که از هنر ایرانی ارائه کرده، در سلامت کامل باقی بماند و اصطلاحا هنر آلوده به سیاست نشود، ما ارزشمندتر از هنر و فرهنگ ایرانی، سرمایه دیگری نداریم. پس باید تا میتوانیم از آن حفاظت و حمایت کنیم.
چند سالی است که در آغاز ماه مبارک رمضان، صحبتهایی از احتمال پخش «ربنا»ی شجریان شنیده میشود ممکن است در دورههای مختلف با استفاده از علایق فرهنگی و هنری مردم، دولتمردان وعدههایی بدهند اما باید توجه داشت که صداوسیما جزو نهادهایی است که در اختیار ریاستجمهوری نیست. حتی از خواست قاطبه مردم هم آنچنان که باید و شاید تبعیت نمیشود.
این نهاد موازین و شورای سیاستگذاری خاص خود را دارد که در هر دورهای براساس مدیریت کلان خود این سازوکارها تغییر میکند. در این صورت شاید استفاده از نام استاد شجریان را تنها به وعدههای انتخاباتی مربوط بدانیم، هرچند که باید خوشحال باشیم که حداقل سه تن از ۶ نفر کاندیدای ریاست جمهوری نام موسیقی را بردند، چه بسا اگر نتایج انتخاب طور دیگری میشد، شاید به طور کلی وضعیت موسیقی تغییر میکرد و حتی نمیتوانستیم به سادگی از موسیقی صحبت کنیم.
نباید از رئیسجمهوری خرده گرفت که وعدهای را دادهاند و اکنون که ماه رمضان رفته و همه در انتظار شنیدن «ربنا»ی محمدرضا شجریان ماندیم اما خبری از عملی شدن آن وعدهها نیست. این اشکال را نباید به دولت آقای روحانی گرفت چراکه ایشان این توانایی را دارند که به مردم پاسخ درست بدهند اما گاهی قوانین و مقررات و اختیارات اجازه نمیدهد خواسته ایشان عملی شود. هرچند که در دید کلان شاهد هستیم که پس از ممنوعیت پخش این اثر، بسیاری از مردم بیشتر مشتاق شنیدن آن شدند، چه اتفاقی مهمتر از این؛ در سالهای اخیر جمعیتی میلیونی حتی کسانی که با موسیقی سنتی آشنایی نداشتند شنونده «ربنا» شدند که البته این موضوع را میتوان از نگاه رفتارشناسی هم بررسی کرد، مردم ایران به نوعی متفاوت از مردم جهان هستند.
وقتی در موضوعی، محدودیتی ایجاد شود، بیشتر به سمت آن اتفاق جذب میشوند. اینجاست که مدیران بالادست باید زاویه دید و ابزار مراقبتی از خود را تغییر دهند و ملایمتر با مردم برخورد کنند. به خصوص هنرمندان؛ دولت نیز باید به همین موضوع توجه کند که هنرمندان برخاسته از کف خیابانهای همین کشور هستند و مردمیترین ابزار را برای ارائه اثر خود دارند. شجریان یک شخصیت تماماً مردمی است. مسئولین نباید نگران باشند که با پخش این اثر این هنرمند ممکن است برگ برندهای به دست جریان خاص بدهند، چراکه «ربنا»ی شجریان، در مقدسترین لحظات مردم جای گرفته و به هیچ طیف و حزب خاصی تعلق ندارد.
اگر اینطور ادامه پیدا کند مدیران وقت خود ضرر میکنند و دیگر نمیتوانند از اینکه مردم مخاطب شبکههای خارجی و بیگانه شدهاند، ایرادی بگیرند. آنها بهتر است در جذب حداکثری آرا و افکار مردم تلاش کنند و این برگ برنده را که به مطالبات مردم توجه میکند را از آن خود کنند. به نظر من با پخش ربنا از همین فردا، (اصلا چرا ربنا که در طول سال امکان شنیدنش وجود دارد را مختص به ماه مبارک رمضان بدانیم). مردم معتقدتر و متعهدتر به نظام میشوند. هنرمندان به خصوص که با آثار هنری خود بر این حمایت تاکید میکنند.
بس چه بهتر که این حمایت دوطرفه باشد. نکته دیگر اینکه استاد شجریان، «ربنا» و "آهنگ مثنوی افشاری" خود را برای مردم تحریم نکردند. ایشان به اینکه بدون مجوز آثارشان از رسانههای گروهی پخش میشود، اعتراض کرده بودند، آثاری که انحصار شرکت خودشان است که باید در همین جا از فرصت استفاده کرد که روزی کپیرایت در کشور ما قانونش رعایت شود و نه تنها مردم که رسانه ملی نیز باید به این حق پایبند بماند.
درنهایت باید گفت که مسئولین توجه کنند که این مردم و هنرمندان، همراه تمام سختیهای کشور و تحریمها بودند. اگر اینچنین نباشد بنابراین توجه به مطالبات آنها شاید نوعی قدرشناسی از آنان باشد، مطالباتی که در حد برداشتن تحریم از پخش این اثر به خصوص اثری که همچنان به عنوان بهترینها محسوب میشود و اقشار سیاسی، مذهبی و ملی کشور از آن به عنوان یک یادگار کهن ملی و دینی یاد میکنند.
ملت ایران خواهان این هستند که صدای آرامشبخشی که از نهایت وجود «ربنا» میگوید، را در ملکوتیترین لحظات عبادت خود بشنوند.