مقدمه ای بر کتاب«سمندرخان سالار»،اثر علی اکبر عباسی فهندری نگاهی به شعر گویشی تربت حیدریه از همشهری شاعرمان اقای بهمن صباغ زاده

 

 


 

 

شعر گویشی از دیرباز و قبل از شعر رسمی، مورد توجه مردم بوده است. با رواج شعر رسمی و قالب‌هایی چون قصیده و قطعه، باز هم شعر گویشی جایگاه خود را بین مردم از دست نداد. می‌شود گفت که در ابتدا شعر رسمی تنها برای خواص بود و جز شاعران، امیران و درباریان، کسی با شعر رسمی سر و کار نداشت؛ اما در عوض شعر گویشی برای مردمِ عادی بود. شعر گویشی مانندِ شعر پیش از اسلام با لحن و موسیقی گره خورده است و همراه با زیر و بمِ صدا و با آواز مخصوص بر زبان می‌آید. نمونه‌اش آوازهایی است که در ذهن و ضمیر ایرانیان مانده است و امروزه به نام «فریاد» یا «چاربیتی» گویشی خوانده می‌شود.
اشعار محلی، قالب خاصی ندارد. رایج‌ترین شکل اشعار محلی بر وزن دوبیتی و یا رباعی ساخته می‌شود. البته نه با دقت نظری که شاعران رسمی در وزن و شکل صوری قالب دارند. به لحاظ قافیه هم آن سخت‌گیری‌هایی که در بین شاعران مرسوم است، در اشعار گویشی مردم دیده نمی‌شود. همین که کلمات به لحاظ موسیقی به هم شبیه باشند یا حروفی هم‌مخرج داشته باشند،کافی است. قالب‌های دیگری هم در بین اشعار گویشی به چشم می‌خورد که هر کدام به شکلی است. گاهی به مسمّط شبیه است، گاهی به ترجیع‌بند، گاهی به ترکیب‌بند و حتی گاه به مستزاد، بحر طویل و نیمایی؛ و هر کدام به نحوی خاص و با آوازی خاص خوانده می‌شود.
استاد جاودان‌یاد محمد قهرمان، بسیاری از این اشعار گویشی را جمع‌آوری و مکتوب کرده است و برخی از آنها را در کتاب «فریادهای تربتی» به چاپ رسانده است. سال ۱۳۲۸ محمد قهرمانِ بیست‌ساله همراه با مهرداد بهار، نزد ملک‌الشعرا می‌رود و غزلی را که به گویش تربتی ساخته است،برای وی می‌خواند. ملک‌الشعرا به قهرمان می‌گوید که با رواج روزافزون رادیو، لهجه‌های محلی از بین خواهد رفت و این‌کاری که تو می‌کنی، خدمتی بزرگ است. استاد کار را جدی می‌گیرد و از آن روز تا سال ۱۳۹۲ که چشم از دنیا بست، به جدّ به کار سرودن شعر گویشی اشتغال داشت.
قهرمان جاده‌ای را هموار کرد که رهروان بسیار یافت و امروزه شاعرانی خوش‌ذوق و حرفه‌ای به سرودن شعر به گویش تربتی اشتغال دارند. این که شاعران حرفه‌ای، سرودن شعر گویشی را نه از سرِ تفنّن، بلکه با هنرمندی تمام پیش گرفته‌اند، باعث شده است تا شعر گویشی تربت حیدریه به جایی برسد که گمان می‌کنم در کمتر شهری از کشور، این‌همه شاعر محلی‌سرا، این‌همه شعر محلی و با این سطح کیفی و دقت‌نظر وجود داشته باشد.
با باز شدن پای شاعران حرفه‌ای به شعر گویشی، همان سخت‌گیری‌هایی که در وزن و قافیه در شعر سنتی مرسوم است، به شعر گویشی آمد و این روند،پای شعر گویشی را به محافل جدی شعر باز کرد. دیگر شاعران برای شعر طنز به سراغ زبان محلی نمی‌روند و اشعاری در گویش تربتی شکل گرفته است که در تاریخ ادبیات بی‌سابقه اند.
شاعر این منظومه(سمندرخان سالار)، علی اکبر عباسی نیز اشعار قابل توجهی در زمینه شعر گویشی و در قالب‌های مختلف شعری سروده است؛ از جمله چند منظومه‌ دیگر در قالب مثنوی و غزل‌هایی بسیار زیبا که برخی در این دفتر آمده و امیدوارم به زودی به طور مستقل در دفتر شعر جداگانه ای چاپ شود. سرودن این منظومه به دهه‌ شصت برمی‌گردد و منظومه‌ای که پیش روی شماست، حاصل زحمات حدود سه ‌دهه‌ یکی از خوش‌استعدادترین شاعران همشهری در زمینه‌ شعر گویشی تربت حیدریه است.
ماجرای سرودن منظومه‌ «سمندرخان سالار» از حدود سال ۶۶ یا ۶۷ شروع می‌شود. زمانی که شاعران تربت حیدریه جلسه‌ای هفتگی داشتند به نام «انجمن قطب» که دوشنبه‌شب‌ها تشکیل می‌شد. یکی از شاعران همشهری به نام آقای محمدابراهیم اکبرزاده که «چوپان» تخلص می‌کند؛در عصر دوشنبه‌ای مثنوی‌ ای بیست بیتی با محوریت سمندرخان برای دوستان می‌خواند و در خصوص این شخصیت توضیحاتی می‌دهد. شاعرانی که در جلسه بوده‌اند، استقبال می‌کنند و قرار می‌گذارند هر کدام که مایل بودند، ابیاتی در خصوص این شخصیت بسرایند.
در همان زمان، اسفندیار جهانشیری و علی اکبر عباسی، هر کدام مثنوی‌هایی چند ‌ده بیتی می‌سرایند و در جلسه برای دوستان شاعر خود می‌خوانند. آقای عباسی که قالب مثنوی را مناسب برای داستان‌گویی می‌یابد،کار را رها نمی‌کند و سعی می‌کند تا ضرب‌المثل‌های تربتی‌ای را که جمع‌آوری کرده است،در داستانی پیرامون این شخصیت بگنجاند و همچنین در خلال داستان به آداب و رسوم مردم تربت اشاره کند. حاصل کار می‌شود مثنوی‌ ای با حدود ۳۰۰ بیت که اساس مثنوی حاضر است.
منظومه‌ سمندرخان، سروده‌ آقای عباسی، کم و بیش، بین شاعران شناخته شده بود و وی نیز دائماً ابیات را ویرایش می‌کرد. مثلاً ضرب‌المثلی یا اصطلاحی تربتی می‌شنید و سعی می‌کرد آن‌را در جایی از داستان جا بدهد. دهه‌ هشتاد بود که یکی از همشهریان، ابیاتی کوتاه از این شعر را در محفلی می‌خوانَد و کسی با تلفن همراه ضبط می‌کند و به این طریق، این شعر بین مردم منتشر می‌شود. استقبال تربتی‌ها و حتی خراسانی‌ها از این شعر کم‌سابقه بود و این باعث شد علی‌اکبر عباسی با عزم بیشتری به ویرایش این شعر بپردازد و ویرایش‌های مختلفی از این شعر به صورت صوتی منتشر شد.
در همان دهه‌ هشتاد و با انتشار شعر، علاقه‌مندان به شعر تربتی به شاعر پیشنهاد می‌کنند که منظومه‌ سمندرخان را به صورت کتاب منتشر کند، اما او خود علاقه‌ای به چاپ کتاب نداشت و عقیده داشت که چاپ و خوانش شعر محلی دشوار است و از آن گذشته، شعر گویشی برای آن‌که به دل مردم بنشیند، باید مطابق سلیقه‌ مردم باشد. پس نتیجه این شد که منظومه را به صورت صوتی منتشر کرده و توجه خود را به انتقادها و پیشنهادهایی که از جانب مردم می‌شد، معطوف کرد. بر اساس همین نظرات و پیشنهاد‌ها منظومه را بارها و بارها بازنگری کرد و هر بار ویرایش جدیدی از این منظومه‌ شعر گویشی را به مخاطبان خود عرضه کرد.
کتابی که هم اکنون پیش روی شماست، اثری ارزشمند در زمینه‌ شعر گویشی تربت حیدریه محسوب می‌شود و با در نظر گرفتن گستردگیِ آن، می‌شود در آینده به عنوان منبعی برای فرهنگ شفاهی تربت حیدریه مورد استفاده قرار بگیرد. بسیاری از ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات تربتی در خلال داستان آمده است. پرداختن به آداب و رسوم و نحوه‌ برگزاری مراسم مختلف، از جمله عزا و عروسی در تربت حیدریه و روستاهای اطراف آن، از نقاط قوت این منظومه است.
شاعر این منظومه با تصویرهایی بسیار زیبا از طبیعت، مخاطب خود را شگفت‌زده می‌کند. وی همچنین در پرداخت شخصیت‌ها مانند یک داستان‌نویس حرفه‌ای عمل کرده و شخصیت‌های این داستان را به خوبی ساخته و پرداخته است. نکته‌ جالب توجه این‌که این شخصیت‌ها را در کوچه و بازار و در میان نزدیکان و خویشاوندان می‌شود یافت و همه‌ شخصیت‌های اصلی و فرعی این داستان، تیپ‌های شخصیتی واضحی دارند که تقابل این شخصیت‌ها با یکدیگر، بسیار استادانه طراحی شده است. شاعر در خلال این تقابل‌ها و صحبت‌هایی که ردّ و بدل می‌شود، نقّادانه جامعه‌ خود را زیر ذرّه‌بین گذاشته و زیبایی‌ها و زشتی‌هایش را نمودار می‌کند.
شاعر این منظومه، سبک و زبان خاص خودش را دارد؛ زبانی روان و دور از تقلید. در حالی‌که در عرصه‌ شعر محلی، دور ماندن از تقلید دشوار است و روشن است که هرگاه شاعر به عارضه‌ تقلید دچار شود، از ارزش شعر و هنرش بسیار کاسته خواهد شد. عباسی، وسواسی عجیب درباره‌ کلمات، اصطلاحات و موسیقی و بافت شعر خود دارد و می‌توانم به جرأت بگویم که برای کلمه کلمه این منظومه، اندیشه کرده یا به تعبیر دیگر، در پرداخت این منظومه ـ هم در فُرم و هم در محتوا ـ
سنگ تمام گذاشته است.
برای این‌که مخاطب غیرتربتی نیز بتواند زیبایی‌های این منظومه را دریابد و با این گویش آشنا شود، بیت به بیت منظومه به زبان معیار برگردانده شده است. در نوشتنِ برگردان‌های ابیات به زبان معیار، سعی شده است تا به ریزترین نکات فرهنگ شفاهی و زبان‌شناسی اشاره شود. البته منتظر نکاتی که به ذهن شما خواننده‌ محترم خواهد رسید نیز می‌مانیم.
***
چاپ اول کتاب«سمندرخان سالار»،سروده علی اکبر عباسی فهندری، که علاوه بر این منظومه، به اشعار گویشی دیگر شاعر نیز منضم شده است؛ از سوی انتشارات دانشوران رشید و با ویراستاری استاد ادبیات جناب آقای عباس سبزواری، روانه بازار شده است و برای تهیه آن، با این شماره ها می توان تماس گرفت: ۰۵۱ـ۵۲۲۲۹۹۷۷ و ۰۹۱۵۳۳۱۸۶۱۴
شایان ذکر است که جلسه نقد و نظر در خصوص این کتاب با حضور شاعر منظومه و دیگر منتقدان و دوستداران شعر گویشی، ساعت ۱۸روز یکشنبه ۱۲ آذر ماه جاری در سالن اجتماعات دانشکده علوم پزشکی شهرستان تربت حیدریه، برگزار می شود. علاقه مندان به شعر و ادب، خصوصاً دوستداران فرهنگ و ادبیات محلی و بومی خراسان، می توانند در این محفل علمی حضور یابند و از نزدیک با شاعر و دیگر عوامل تهیه و تألیف کتاب سمندرخان سالار، به گفتگو بپردازند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *