تاریک و روشن پاسخهای رئیسجمهوری آنچه نگفت و باید میگفت
شرق: روحانی چه چیزهایی را گفت و چه چیزهایی را نگفت؟ سخنانش در گفتوگوی خبری سیما تا چه اندازه اقناعکننده بود؟ آیا توانست انتظارات مردم را برآورده کند؟ آیا درباره همه آن چیزهایی که باید، سخن گفت؟ فعالان سیاسی به این پرسشها پاسخ دادهاند.
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، در همین پیوند به «شرق» گفت: «اینکه رئیسجمهوری با مردم بهصورت مستقیم صحبت میکند، کار خیلی خوبی است. در واقع بخشی از وظیفه مسئولان کشور این است که گزارشی از عملکرد خود را به اطلاع مردم برسانند. هرچقدر متن گفتوگوها در این برنامهها واقعیتر باشد، نتایج آن بهتر خواهد بود. آقای روحانی سخنور خوبی هستند. صحبتهای رسمی و چارچوبدار اگرچه برای برخی از مردم خوشایند است و آنها با این نوع گفتار ارتباط خوبی برقرار میکنند، اما به نسبت ایام انتخابات و گفتوگوهای هیجانی آن زمان افراد کمتری تحت تأثیر قرار میگیرند. وقتی صحبتها عادی و صحبت از اعداد و ارقام است، طبیعی است که نقدها به این گفتار بیشتر میشود و جاذبه کمتری برای خیلی از مردم دارد. البته مجری برنامه و طرف صحبت هم میتواند در روند گفتوگو تأثیرگذار باشد اما آنچه مورد مطالبه مردم است، این است که مسائل با شفافیت بیشتر بیان شود. در گفتوگوی تلویزیونی اخیر رئیسجمهور بهتر بود که مسائل شفافتر بیان میشد. از طرف دیگر گفتوگو در اتاق رئیسجمهور یا استودیوی صداوسیما و با بیان القاب رسمی نمیتواند آن تأثیر مورد انتظار را بر عامه مردم داشته باشد. رئیسجمهور باید در صحنههای واقعی زندگی مردم حضور داشته باشد و درباره این مسائل واقعی با مردم حرف بزند. مثلا در حادثه کارگری اراک من نوشته بودم آقای رئیسجمهور باید به اراک سفر کرده و در آنجا به صورت واقعی با مردم صحبت کند. این رفتار بسیار تأثیرگذارتر است و میتواند تا مدتها در خاطره مردم به جای بماند. من فکر میکنم در حوادث اخیر رئیسجمهور باید به زندان میرفت و با زندانیهای حوادث اخیر که معترض مسائل معیشتی، فرهنگی یا سیاسی بودند، صحبت میکرد. در شرایطی که تبلیغات جهانی حول محور مسائل حقوقبشری علیه ایران انجام میشود، این رفتار بسیار ماندگارتر میشد. مثلا در تاریخ خیلی از مردم شاهعباس را با حضور ناگهانی او در میان مردم به خاطر دارند یا امروزه فضای رسانهای و مجازی بهگونهای است که نشان میدهد سلایق مردم عوض شده است. مردم به اخبار کپسولی که با زندگی واقعی آنها سروکار دارد، بیشتر رغبت نشان میدهند تا گوشدادن یک برنامه یکساعته رسمی تلویزیونی. رئیسجمهور و مسئولان باید بتوانند با استفاده فضاهای مجازی مثل توییتر یا دیگر شبکههای مجازی به سؤالات روزمره مردم شفاف پاسخ بدهند. مثلا در این برنامه رئیسجمهور گفت ۹۸ درصد طلب سپردهگذاران مؤسسات مالی غیرمجاز به آنها پرداخت شده است. چقدر خوب بود که وزیر اقتصاد یا رئیس بانک مرکزی یک بار در میان تظاهراتکنندگان حاضر میشدند و از این جمعیت میپرسیدند که شما چقدر در این مؤسسه سپرده دارید یا دولت چقدر از طلبهای شما را پرداخت کرده است. به غیر از رئیسجمهور همه وزرا و مدیران ردهبالا باید در کنار مردم حضور داشته باشند و با آنها گفتوگو کنند. خاطرم است زمانی که من در شهرداری تهران بودم بارها چنین کاری را انجام میدادم. حتی برخی از مردم میگفتند فلانی با دوچرخه به کارگاه یا فلان خیابان سرکشی کرده است؛ اگر چه من همیشه با ماشین رفتوآمد میکردم ولی حضور در میان و کنار مردم در لحظات واقعی، سرمایه اجتماعی ارزشمندی برای مدیران است که با تبلیغات رسمی نمیتوانند به آن دست یابند».
نیازی به مجری نیست
عباس عبدی هم با اشاره به اینکه من تلویزیون نگاه نمیکنم و متن صحبتها را در رسانهها میخوانم، به «شرق» گفت: «در این گفتوگو هم مطابق انتظار نکات مثبت قطعا وجود داشت. همچنین ایشان سعی کردند به جامعه آرامش بدهند و این موارد در جای خودش مثبت بود. در مورد شکل گفتوگو باید بگویم بهطور کلی معتقدم هر مسئولی یا باید جلو یک یا چند روزنامهنگار مستقل و قابلاعتماد و توانا حرف بزند ولی اگر این شیوه را نمیخواهد، بهتر است به تلویزیون برود و یکطرفه حرف بزند. بنده این نوع اخیر را نسبت به گفتوگوی دونفره صوری ترجیح میدهم. خودشان میتوانند مسائل را ریز کنند و بگویند این مسائل وجود دارد، این نکات هم مطرح است و این هم پاسخهای و برنامه من است. اصلا نیاز نیست کسی از او سؤال کند؛ چراکه همه میدانند این سؤالات چندان جدی نیست و بنابراین این مصاحبهها بیشتر مصنوعی میشود. بنابراین ترجیح من این است که رئیسجمهور یا هر مسئول دیگری بهطور مستقیم در تلویزیون در مقابل مردم قرار گیرد و یکطرفه با مردم حرف بزند. هیچ نیازی هم به پرسش و پاسخ نیست چراکه سؤالات مردم معلوم است و اگر او به سؤالات بیربط دیگری پاسخ دهد، مردم از گفتوگوی مزبور رضایت نخواهند داشت و اگر هم به سؤالات درست جواب دهد، مردم هم متوجه میشوند که او سؤالات مردم را فهمیده است و میداند که نکته ابهام کجاست. حالا یا او میتواند رفع ابهام کند یا نمیتواند. بنابراین فکر میکنم باید از این فضای گفتوگوی دونفره خارج شد. اما در کل گمان نمیکنم آقای روحانی قادر باشد بخش اعظم سؤالات مقدر جامعه و مردم را پاسخ دهد. بخشی از این ناتوانی ناشی از ضعف دولت است و بخشی از آن هم ناشی از وضعیت عمومی مملکت است؛ چراکه اساسا او در مقامی نیست که به بعضی از سؤالات جواب دهد. بنابراین این نوع سؤال و جوابها کمکی بنیادی در رفع ابهامها نمیکند بلکه در بهترین حالت این گفتوگوها ابهام جدیدی بهوجود نمیآورد».
حسین انصاریراد، فعال سیاسی اصلاحطلب، نیز به «شرق» گفت: «گفتوگوی مسئولانی که با رأی مردم مسئولیت دریافت میکنند، باید صمیمی، صریح، شفاف و بیپرده باشد و آنچه تحویل میگیرند و آنچه انجام میدهند، بیپرده و مرتب به مردم بگویند و درباره وعدههایی که میدهند و مشکلاتی که وجود دارد و انجام دادهاند یا نتوانستهاند، ابهامی باقی نگذارند و مردم را با توضیحات کافی روشن کنند؛ اما حقیقت این است که آنچه دولت یازدهم و دوازدهم تحویل گرفته، محصول مشکلات و سوءمدیریتهای گذشته و بهویژه هشت سال مدیریت آقای احمدینژاد است که درباره طرح تحول اقتصادی برخلاف نظر کارشناسان میگفت کاری خواهم کرد که بعد از من هیچکس نتواند آن را تغییر دهد. درعینحال، آقای روحانی میتوانست با استفاده از گروهی از دانشمندان علوم اقتصادی و اجتماعی، وضعیت کشور را با شفافیت کامل برای مردم بازگو کند و هیچ نقطه ابهامی نگذارد. کشور مشکلاتی ریشهدار دارد؛ تبعیضهای کمرشکنی وجود دارد و مجلس و دولت در چارچوب این تبعیضها تشکیل میشوند.
نتوانست به دغدغههای مردم پاسخ دهد
عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب، هم دیروز به «شرق» گفت: «رئیسجمهور در گفتوگوی زنده خود نتوانست به دغدغههای جدی مردم پاسخ دهد. این اولین حضور او بعد از ناآرامیهای اخیر در تلویزیون بود؛ شاید من اگر جای او بودم، سعی میکردم ریشهیابی اعتراضات اخیر را که به نوعی از سوی همه به رسمیت شناخته شد، مدخل بحث خود قرار دهم. اگرچه این پذیرش نارساییهایی هم داشت؛ اما بهترین مدخل برای ورود به بحث بود. بسیاری از مسائلی که مردم دنبال میکردند، میشد به این صورت مطرح کرد. یا موضع اخیر وزیر دفاع را که در آن گفته شد نیروهای مسلح باید از فعالیت اقتصادی کنار بکشند؛ این خبر بسیار خوبی برای جامعه است. حتما باید آقای روحانی از این موارد حرف میزد. اگر این خبر جدی باشد، بازگوکردن ابعاد آن از سوی رئیسجمهور که وزیر کابینه خودش آن را خبری کرده بود، بسیار تأثیرگذار میبود. از طرفی دیگر، باید ابعاد اعتراضات اخیر گفته میشد. این اعتراضات بهجز اینکه به مسائل معیشتی برمیگشت، مطالبهگری در حوزه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هم بود؛ اما در گفتوگوی دیشب مغفول واقع شد. مثلا گروههای هنری در برخی از استانها بلاتکلیف هستند. از زمان جنگ تا امروز این وزارت ارشاد بود که آییننامهها و مجوزها را صادر میکرد؛ اما در شرایط حاضر، امامجمعه فلان استان به قانون بیتوجهی کرده و مانع تحقق خواست مردم میشود. اینها مواردی بود که باید روحانی در گفتوگوی خودمانی با مردم مطرح میکرد. اگرچه پرسشگر نیز در جهتدادن به مصاحبه خیلی مهم است؛ اما رئیسجمهور میتوانست با هوشمندی خود، مسیر بحث را به نفع خود تغییر دهد. بهتازگی وزیر کشور که در اوایل انتخاب او انتقادهای زیادی به عملکردش وارد بود و گفته میشد بین امر توسعه سیاسی، شعار انتخاباتی رئیسجمهور و انتخاب وزیر اصولگرای غیرمعتقد به توسعه سیاسی، همخوانی وجود ندارد؛ اما شورای گفتوگوی احزاب مطرح شده است. امید میرفت در این برنامه صداوسیما، بیشتر درباره ابعاد این طرح با مردم و معتقدان به امر توسعه سیاسی گفتوگو میشد. تأثیر گفتوگوهای کلی، فرمایشی و خطابهای روی مردم خوب نیست. اگرچه نوع گفتوگوها نسبت به قبل بهتر شده بود. شاید اگر بهجای یک مجری رسمی، فعال یا کنشگر سیاسی بیرودربایستی با رئیسجهمور گفتوگو میکرد، این بحثها اثرگذارتر میبود».
هنوز نفهمیدهایم سرنوشت برجام چه شد
احمد کریمیاصفهانی، دبیرکل جامعه اسلامی اصناف، نیز به «شرق» گفت: «مردم در عمل احساس نمیکنند که مسائل گفتهشده با عمل مسئولان مطابقت دارد. مثلا برجام یکی از همین موارد است؛ ما هنوز نفهمیدهایم که سرنوشت برجام با بدعهدی آمریکا به کجا رسیده است. باید مسئولان این موارد را با مردم در میان بگذارند. بدون تکیه بر مردم، این مسائل حل نمیشود. در روزهای اخیر بار دیگر شاهد هستیم اروپا در کنار شریک همیشگی خود یعنی آمریکا قرار گرفته است و معلوم نیست باید تا چه زمانی منتظر نتایج برجام بمانیم. اشتغال برای امروز جامعه بسیار پراهمیت است. بخشی از این اغتشاشات ریشه در همین مسئله داشت. ما اگر به حل مشکلات مردم و اصلاح امور اعتقاد داشته باشیم، باید گفته و عمل ما مطابق هم باشد. دولت باید زمینه را برای واگذاری بنگاههای خود به بخش خصوصی واقعی –نه خصولتیها و شبهدولتیها– فراهم کند. یا اینکه دولت بارها درباره اصلاح نظام بانکی و ارزی (تکنرخیشدن ارز) گفته است؛ اما هنوز خروجی چندانی نداشته است. در گفتوگوی دیشب رئیسجمهور هم به این ابهامات پاسخی داده نشد. زمانی این گفتوگوها میتوانند اثرگذار باشند که حرف و عمل مطابق هم باشد.
واکنشها در فضای مجازی
برای حل مشکل ریزگردها، کلانتری را عزل کنید
آیتالله عباس کعبی، نماینده خوزستان در مجلس خبرگان رهبری، نیز در رشته توییتی نوشت: آقای رئیسجمهور اگر میخواهد مشکل ریزگردهای خوزستان را حل کند، در اقدام اول بهتر است آقای کلانتری را عزل کند. فردی که ایشان برای حل مشکل ریزگردها به استان خوزستان فرستادهاند، خود یکی از عوامل مشکل است. ایشان به نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی گفته بود شما آب زیاد دارید. جالب است که همین آقای کلانتری به استان خوزستان آمده و در اولین موضعگیری، عامل خارجی را عمده عامل بحران ریزگردها دانسته و سیاستهای غلط انتقال آب رودخانههای استان خوزستان و اقدامات غلط و بیتدبیریها را نادیده گرفته است. این در حالی است که خود ایشان پیش از این گفته بود «منشأ ریزگردهای پاییزه و زمستانهای که در کشور داریم، عمدتا داخلی است». فردی که تا این حد دچار تناقضگویی است و نظر غیرکارشناسی میدهد، صلاحیت مدیریت سازمان مهم محیط زیست را ندارد».
علیرضا رحیمی، نماینده مردم تهران و عضو فراکسیون امید در واکنش به برنامه تلویزیونی رئیسجمهور در کانال تلگرامی خود نوشت: مصاحبه رئیسجمهور گرچه تاحدی در فرم و فریم متفاوت بود اما در محتوای مطالب حرف جدیدش هوشمندی دکتر روحانی بود. زمانی چنین گفتوگوهایی را میشود پربار ارزیابی کرد که اقلا بر دو میلیون بیننده و ۵٠ نماینده مجلس تأثیر مستقیم داشته باشد. گویا قرار بر این بوده است که گفتوگو اصلا وارد مقوله سیاسی اعم از داخلی و خارجی نشود و زاویه توییتر و فیلتر هم تعریضی کنایی بود و نه سؤالی اصلی. پرداختن به وضعیت نرخ ارز و هوای خوزستان و تاحدی حادثه سانچی موضوعات روز بودند که در سؤالها به چشم میآمد. امیدواریم تیم رسانهای دولت و نیز سیمای ملی هر دو در عمل، درستی رویکرد و واقعنگری بیشتری نسبت به ظرفیت و تأثیر چنین گفتوگوهایی از خود نشان دهند».
باید میگفت مؤسسات مالی چگونه شکل گرفتند
حسامالدین آشنا رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری نیز در دو توییتی بلافاصله پس از پایان گفتوگو نوشت: «سلام؛ اگرچه در اثر کوتاهشدن زمان گفتوگو بسیاری از سؤالات مجال طرح نیافت ولی بر خود لازم میدانم ضمن تشکر از کسانی که این مسیر را برای انتقال پیام خود به ریاستجمهوری انتخاب کردند عرض کنم کلیات سؤالات به اطلاع ایشان رسیده است و جدول تفصیلی هم به اطلاع ایشان و همگان خواهد رسید. تلاش میشود که ریاستجمهور – نه فقط روحانی – وارد سطح جدیدی از قرارگرفتن در قاب تلویزیون شود. مصاحبه خبرنگار میخواهد نه فقط مجری! اگر برنامه زنده است باید تعاملیتر باشد. نزدیکشدن به استانداردهای گفتوگویی و استفاده از فناوریهای تعاملی در برنامههای آتی دنبال خواهد شد». گفتی است که آشنا کمی بعد از مصاحبه حسن روحانی یک نظرسنجی توییتری نیز برای بررسی عملکرد رئیسجمهور انجام داد که تا ساعت پایانی آن حدود هفتهزار و ۵٠٠ نفر عضو توییتر در آن شرکت کردند. در این نظرسنجی بیش از ۸۰ درصد «پاسخهای» رئیسجمهور را «ضعیف» ارزیابی کردند. آذر منصوری، قائم مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت هم به ایسنا گفت: «مهمترین نقد در ارتباط با آخرین گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهور به این است که فضایی ایجاد شد که انگار قرار است در این گفتوگوی یکساعته آقای روحانی به همه مشکلات اشاره کنند و راهحل همه ضعفها را بیان کنند. مسائل سیاسی و اقتصادی مهمی در سخنرانی دیشب رئیسجمهور مطرح شد، از جمله آنکه به موضوع مؤسسات مالی و اعتباری اشاره شد. ایشان باید در این سخنرانی برای مردم تشریح میکردند که چگونه این مؤسسات شکل گرفتند؟ چگونه بدهکار شدند؟ و چگونه هزینههای گزافی را برای دولت فعلی به جای گذاشتند. این در حالی است که پرداخت بدهی مؤسسات اصلا بر عهده دولت نبوده است و تنها در راستای تأمین منافع مؤسسات شکل گرفته است».
چرا درباره ناآرامیها چیزی نگفت؟
غلامرضا ظریفیان گفته است: «معقدم گفتوگوی دیشب بد نبود اما کمتر از انتظار مردم و افکار عمومی بود. باز هم تأکید میکنم رئیسجمهور باید فاصله را با مردم کم کند و در هر گفتوگو به مسائل به صورت جداگانه بپردازد و در کنار پرداختن به مسائل صراحت را نیز در نظر داشته باشد. او ادامه داد: نرخ ارز، مشکلات مناطق زلزلهزده، مسائل اقتصادی از مشکلات مردم بود که باید در آنان بسیاری از مسائل دیگر نیز بیان میشد اما آن چیزی که در این میان مهم است این بود که رئیسجمهور باید مقداری صریحتر و روشنتر با مردم صحبت کند. از طرفی هم باید ابعاد پرسشهایی که مطرح شد، گستردگی بیشتری پیدا میکرد و رئیسجمهور هم باید با زمان بیشتری به این سؤالات پاسخ میداد. حادثهای در کشور رخ داده و بخشی از جامعه اعتراضاتی داشتند که اگر بخش رادیکال نامناسب و هنجارشکن آن را در نظر نگیریم، پاسخ به این امر بخشی از نیاز جامعه و افکار عمومی است. نکته دیگر ارائه راهکارهایی برای حل مسئله اشتغال بود. مردم انتظار دارند که در رابطه با این موضوع پاسخ درست بشنوند. مثلا در بحث بودجه که مردم هم بسیار حساس شدهاند، رئیسجمهور باید به دور از نگاه پوپولیستی و بهصورت واقعبینانه و بهطور صریح درباره این موضوع توضیح میدادند. جامعه مایل است بهصورت شفاف مسئلههای خودش را از زبان مسئولان بشنود و پاسخ بگیرد». حجتالاسلام محسن غرویان هم گفت: «مردم توقع بیشتری از سخنان رئیسجمهور داشتند، آنان منتظر بودند به برخی از مسائل عینی جامعه و به پرسشهایی که در ذهنشان بود، پاسخ داده شود. حتی طرفداران ایشان هم اینگونه اظهار میکردند که ضمن حمایت از اندیشههای آقای روحانی، سطح مصاحبه و سخنرانی بسیار پایین بود. باید در سخنرانی شب گذشته مشخص میشد ناآرامیهای اخیر منشأ داخلی یا خارجی داشت و آیا کشورهای منطقه در این امر دخالت داشتند یا خیر؟ این ناآرامیها ابتدا توسط چه کسانی و از کدام شهر آغاز شد و بعد در دست جریانهای دیگر افتاد؟ ما و مردم توقع داریم که آقای روحانی توضیح و تشریح کنند». رضا اکرمی، عضو جامعه روحانیت مبارز هم گفته است: «سخنرانی روحانی خوب بود اما مشکل امروز جامعه و کاهش واردات و قاچاق مورد توجه قرار نگرفت. روحانی باید با سران قوای دیگر بنشیند و برای ایجاد رونق اقتصادی و اشتغال تصمیم بگیرند و بعد مردم را به کمک بطلبند».
سؤالات پیشپاافتاده
محمد هاشمی اما انتقادش بیشتر به نحوه سؤالات بود تا پاسخها. او به انتخاب گفته است: «بیشتر این سؤالات سطحی و پیشپاافتاده و بعضا غیرمعقول بود که هیچ ارتباطی هم به رئیسجمهور و وظایف او نداشت. بهطور مثال اینکه چرا شما با ماشین ضدگلوله از مناطق زلزلهزده بازدید کردید؟ مگر رئیسجمهور مسئول حفاظت از خودش است؟
رئیسجمهور تیم حفاظت دارد که با دستورالعمل مشخصی عمل میکنند و ترکیب محافظان نیز معلوم است. اشکال اساسی در سؤالاتی بود که در اختیار مجری گذاشته شده بود. این سؤالات مربوط به صداوسیما و منتقدان رئیسجمهور بود و تنها میخواستند از رئیسجمهور قول بگیرند و او را اذیت کنند. طرح مسائل سطحی و جزئی در این برنامه باعث شد تا به طور مثال نه گزارش چهارماهه رئیسجمهور به ملت را شاهد باشیم و نه سخنرانیای بود که رئیسجمهور در آن حق انتخاب داشته باشد. طراحان سؤالهای گفتوگوی رئیسجمهور بسیار ناشیانه عمل کردند و با این کار خود هم وقت ملت را گرفتند، هم وقت رئیسجمهور را. البته در نهایت این موضوع به ضرر خود جریانی است که صحنه را اینگونه صحنهآرایی و اجرا کرد». اما عزتالله ضرغامی برخلاف محمد هاشمی در کانال تلگرامیاش نوشته است: «سخنان «تکراری»! کلیشهای و غیرمتفاوت رئیسجمهور باعث شد تا همه قضاوتها به سمت مجری برود و این خوب نیست! پیشنهاد میکنم آقای روحانی به خاطر استفاده از کلمه «قوطی» برای سرپناه میلیونها نفر از مردم عزیزمان از آنان عذرخواهی کند. درست است که خانه آنان در مقابل خانههای دولتمردان، حکم قوطی را دارد؛ ولی روضه مکشوف هم خوب نیست!».
شبکههای سرنگونیطلب را در خماری گذاشت
حمیدرضا جلاییپور هم در کانال تلگرامیاش نوشته است: «به نظر من در مجموع روحانی در شبکه یک صداوسیما در ساعت ۹ شب دوم بهمن ٩۶ خوب صحبت کرد. مثل رئیسجمهور یک کشور باثبات. دنبال تحریک مخاطب نبود؛ همچنین دنبال تحریک منتقدان درونحاکمیتیاش نبود. ثبات کشور برای او ارزش پایهای است. حق اعتراض مردم را پذیرفت. راجع به ارز به مردم نشانه خوبی داد. گفت درآمد ارزی ما از مخارج ما بیشتر است. حرفهای او درباره زلزله، بافت فرسوده و ماشینهای فرسوده و مؤسسههای ورشکسته اعتباری واقعی و غیرتبلیغاتی بود. امشب صحبتهای او شبکههای سرنگونیطلب را در خماری گذاشت». غلامعلی دهقان، عضو حزب اعتدال و توسعه، هم به ایلنا گفت: با توجه به تجربه پنج دهه روحانی از پیش از انقلاب تا به امروز، روحانی توانست با آرامش به دغدغههای مردم بهویژه پس از روزهای شورش دیماه پاسخ دهد. خونسردی و اعتمادبهنفس، همچنین ادبیات شمرده آقای روحانی حکایت از نوعی آرامش فکری داشت که براساس عملکرد کارهایش ایجاد شده است. با توجه به اینکه روحانی بیش از پنج دهه در صحنه سیاست حضور داشته، میتواند با ادبیات پذیرفتنی و وزین شرایط را برای مردم شرح دهد. روحانی با آرامش درباره مسائل روز کشور صحبت کرد و با همین آرامش به مسئله ارز؛ موضوعی که این روزها ذهن مردم را به خود مشغول کرده، پرداخت. روحانی اشاره کرد که به دلیل اجرائینشدن دقیق برجام از سوی برخی قدرتها مشکلاتی در اقتصاد ایجاد شد؛ اما در مجموع شرایط اقتصادی در ماههای آینده رو به بهبود میروند.