آیتالله دکتر محقق داماد: شایگان مظهر اخلاق، تواضع و مهربانی بود
آیت الله دکتر محقق داماد در مراسم تشییع پیکر دکتر داریوش شایگان نویسنده، مترجم و اندیشمند ایرانی که دوم فروردین امسال پس از تحمل یک دوره بیماری در هشتاد و سه سالگی درگذشت ، گفت : او مظهر اخلاق بود. او تجسم تواضع بود. مهربان بود. مهربانی را اگر مجسمه میکردند شایگان درمیآمد.
در مراسم تشییع پیکر زندهیاد داریوش شایگان که درساختمان مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی برگزار شد ، موسوی بجنوردی ، رئیس این مرکز ضمن تسلیت به خانواده شایگان و کسانی که در مراسم حضور داشتند، گفت: از دست دادن آقای دکتر شایگان مسلماً ضایعه بزرگی است و من این ضایعه را به همه، خانواده معظم شایگان، اهالی فرهنگ و علم تسلیت میگویم. مسلماً نقشی که آقای شایگان در بالا بردن سطح روشنفکری ایران داشت بسیار برجسته بود. او فیلسوف و فرهنگشناس بود. او اسطورهشناس بود و با اسطوره و عرفان به صورت علمی برخورد میکرد. در لابهلای تحقیق درباره اسطورهها فرهنگ را میشناخت. او با فرهنگ غرب و شرق به صورت محتوایی آشنا بود.
او در ادامه خاطرنشان کرد: آسمان شایگان بسیار صاف و شفاف بود. او برای همه ما نعمتی بود. الهامبخش بود و امیدوارم در پیشگاه الهی علو درجات داشته را داشته باشد و مورد رحمت الهی قرار گیرد.
موسوی بجنوردی سپس اظهار کرد: چهره شاخص انسانی آقای شایگان و چهره اخلاقی او برای همه ما آموزنده بود. من به یاد بزرگانی افتادم که در اینجا بودند و قبل از شایگان از میان ما رفتند؛ ایرج افشار، شرفالدین خراسانی، زریاب خویی، زرینکوب، گنجی، تفضلی و بزرگان دیگری که از میان ما رفتند اما اندیشه آنها و آثارشان باقی ماند. آنها میراثی به جا گذاشتند که میتوانیم با آن میراث، غنای بیشتری به فرهنگمان ببخشیم.
رئیس دایرهالمعارف بزرگ اسلامی ضمن تشکر از کسانی که در این مراسم شرکت کرده بودند، گفت: امیدوارم شایگان و روح بزرگ او در جوار ائمه اطهار سربلند باشد زیرا او ۶۰ سال پژوهش کرد و زحمت کشید. مهمترین مساله این بود که او انسان برجستهای بود. امیدوارم بتوانیم به سهم خود اندیشه او را حفظ کنیم و آن را به ثمر برسانیم.
در ادامه مراسم آیتالله دکتر سیدمصطفی محقق داماد اظهار کرد: قبل از اینکه به خاندان محترم و بازماندگان سوگوار شایگان تسلیت بگویم به ملت ایران و به جامعه دانشوران و دانشمندان تسلیت میگویم. من مخاطب خود را ملت جمهوری اسلامی قرار میدهم و به آنها تسلیت میگویم زیرا سرمایه بزرگ و دانشمند عزیزی از دستشان رفت. من چه بگویم؟ شایگان عالم، فیلسوف، نویسنده، متفکر و شاعر، ایرانشناس و ایراندوست بود اما آنچه که بر آن تاکید میکنم این است که او مظهر اخلاق بود. او تجسم تواضع بود. مهربان بود. مهربانی را اگر مجسمه میکردند شایگان درمیآمد.
او افزود: زبان و قلم شایگان گزنده نبود. او کسی را نمیآزرد. این شخصیت برجسته و تجسم اخلاق از ریشههای خانوادگی و تربیت اوست و فقط به خاطر تحصیلات نبود زیرا فیلسوف و فقیه زیاد دیدهام اما اینطور نبودند که تجسم اخلاق باشند. فکر میکنم بهرهاخلاقی و حتی دانش خود را از الگوی تربیتی خود علامه طباطبائی فرا گرفته بود.
محقق داماد سپس با بیان خاطرهای از داریوش شایگان گفت: یک شب در منزلی در شمیران که برق هم نداشت از او از آخرت و مرگ پرسیدم. او دست مرا گرفت و به عالم دیگری برد. شایگان گویی مرگ را تجربه و آن را احساس کرده بود. آنچه که ما درباره مرگ خوانده و نوشتهایم او چشیده بود. جای او خالی است. او عاشق ایران بود و برای ایران تلاش میکرد اما فارغ از آزار نبود. تو را آزار دادهاند!
او سپس شعری از شفیعی کدکنی خواند.
در ادامه این مراسم “سوراب کومار” سفیر هندوستان در تهران نیز گفت: زمانی که سفارت هند در تهران خبر مرگ دکتر شایگان را شنید از این مساله ناراحت شد. ما به خانواده محترم شایگان تسلیت میگوییم. شایگان محقق، عالم، نویسنده، فیلسوف و نظریهپرداز بود. او از زمره دوستان هند به شمار میآید. او نقش بسیار بزرگی در شناساندن فرهنگ هندوستان داشت و از این جهت از او قدردانی میکنیم. ما به میراث او احترام میگذاریم و در کنار مردم ایران به سوگ مینشینیم و برای آرامش ابدی او دعا میکنیم.
سپس علی دهباشی با بیان اینکه آذربایجان برای ایران مردان بزرگی به وجود آورده است گفت: یکی از آنها شایگان بود.دهباشی با اشاره به دوستی محمدعلی موحد و شایگان پیامی را از طرف محمدعلی موحد خواند که در بخشی از این پیام آمده است: یک چشم من گریان است و چشم دیگری خندان. چشم گریان من برای غم داریوش شایگان است. این سوال برای من به وجود آمده است که کجا شد آن همه فراست و دانش؟ کجا شد آن همه هوش و ذکاوت؟ داریوش شایگان از مفاخر عصر ما بود. آثارش به چند زبان ترجمه شد. سزاوار است که در یاد او سخن بگویم. یاد او مایه امیدواری، سربلندی و دلگرمی است که هنوز ایران چنین فرزندانی را میپروراند.
در ادامه مراسم، کامران فانی نیز اظهار کرد: شایگان دیگر در میان ما نیست و حضورش را دیگر حس نخواهیم کرد. ناباورانه در حرمان نبود او سوگواریم. انسانهایی هستند که قدر و ارزش واقعی آنها کمتر شناخته میشود که شایگان نمونهای از این افراد است.. مهمترین و برجستهترین ویژگی شایگان منش و انسان دوستیاش بود. شایگان همدرد و همدل انسانهای واماندهای بود که در قرن ما گرفتار دوگانگی شدهاند، او از وظایف خود میدانست که کنار کسانی که بین سنت و مدرنیته، غرب و شرق، معنویت و مادیت ماندهاند بایستد. مانند آهن ربای جذابی بود که همه افراد را از دور و نزدیک به خود جذب میکرد. او محضر گرمی داشت و در دوستی پایدار بود. ما قدرش را ندانستیم. شایگان از دنیای واقعیت گریخت و به آسمان حقیقت پیوست.
آیدین آغداشلو نیز در این مراسم با اشاره به دوستی شصت ساله خود با داریوش شایگان اظهار کرد: توصیف مقام علمی و فرهنگی استادم در این مجال و نه در مجالهای دیگر آسان نیست. کسانی که از جاهای دور و نزدیک به اینجا آمدهاند، نشانه سپاسگزاری فرهیختگان است که به نمایندگی از ملتی بزرگ آمدهاند تا فرهنگ را از گزند حوادث دور
نگه دارند.
او سپس یک رباعی از خیام خواند و گفت: شایگان فسانهاش را خواند و خوابید، واقعاً به خواب رفت. او در دل اصحاب کمال جا دارد و خواهد داشت و افسانهای که او از خود به جا گذاشت در طول زمان حرکت خواهد کرد. او نمیمیرد و در ذهن و دلهای پویا عمر خود را طی میکند. همه کسانی که اینجا هستند آمدهاند تا ظلمهایی که در حق حکیم عمر خیام روا شد در حق شایگان روا نشود. او حکیمی جامعالاطراف بود و در همهچیز تراز اول بود.
بهمن فرمانآرا نیز که در این مراسم حضور داشت در مدح داریوش شایگان گفت: شایگان الگوی من برای زندگی بود نه از نظر سواد که من اگر ۵۰ سال دیگر هم زندگی کنم به اندازه او نخواهم دانست. من و شایگان احساس میکردیم خوشبختیم و کاری که دوست داشتیم انجام دادیم. ما هر دو با مرگ مشکلی نداشتیم زیرا فکر میکردیم کاری که توانستهایم انجام دادهایم. ما از جهان طلبکار نبودیم.داریوش عاشق زندگی بود. او همه ویژگیهای یک روشنفکر را داشت. داریوش بینظیر بود. من بسیار خوشحالم که ساعتهای خوبی را کنار او گذراندهام. جای او همیشه خالی است.
او خاطرنشان کرد: بزرگان ما میروند. داریوش از کسانی بود که جایگزینی نداشت، ندارد و نخواهد داشت زیرا به معنای واقعی استثنایی بود. به ملت ایران تسلیت میگویم زیرا آنها جواهری را از دست دادند که مسئولان ارزشش را ندانستند.
علی دهباشی در پایان مراسم با اشاره به حضور اعضای شورای شهر تهران در مراسم تشییع شایگان اظهار کرد: خوشحالم که یک شورای فرهنگی، شهر تهران را اداره میکند و در این مراسم حضور پیدا میکند. زمانی را به یاد میآورم که شورای شهر اهمیتی به این مراسم نمیداد.
در پایان سیدمصطفی محقق داماد نماز میت را بر پیکر مرحوم شایگان اقامه کردو حاضران شایگان را به خانه ابدی اش در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) بدرقه کردند.
در این مراسم علی یونسی دستیار ویژه رییسجمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی، بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه، اشرف بروجردی رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، محمدرضا نعمتزاده -وزیر سابق صنعت و معدن و تجارت، عباس آخوندی وزیر راه و مسکن، جواد مجابی، مرتضی الویری و الهام فخاری اعضاء شورای شهر و همچنین غلامحسین کرباسچی و جمعی از علاقهمندان به این نویسنده حضور داشتند.
داریوش شایگان متولد سال ????در تهران بود. او در تهران به مدرسه کاتولیک «سنلویی» که درسهایش به زبان فرانسه تدریس میشد رفت. بعد از آن برای تحصیل به خارج از کشور رفت و با اخذ درجه دکتری در رشته هندشناسی در سال ????به ایران بازگشت و به تحقیقات خود درباره ادیان بهویژه ادیان هندی ادامه داد که حاصل آن کتابی دوجلدی بود به نام «ادیان و مکتبهای فلسفی هند» که از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر شد.
شایگان پیش از آن دیدگاههای نظریاش را در کتاب «آسیا در برابر غرب» منتشر کرده بود که همچنان از کتابهای مهم در حوزه اندیشه معاصر ایرانی است. او همچنین چند سال بعد کتاب «بتهای ذهنی و خاطرههای ازلی» را منتشر کرد.
«تصوف و هندوئیسم» (آیین هندو و عرفان اسلامی بر مبنای کتاب مجمع البحرین نوشته داراشکوه ترجمه به فارسی توسط جمشید ارجمند)، «افسونزدگی جدید، هویت چهلتکه و تفکر سیار» ترجمه فاطمه ولیانی، «بینش اساطیری» (نشر اساطیر)، «پنج اقلیم حضور» (نشر فرهنگ معاصر)، «در جستجوی فضاهای گمشده» (نشر فرزان روز) و «نگاه شکسته» ترجمه علیرضا منافزاده (نشر فرزان روز) از دیگر آثار او به شمار میرود.
علاوه بر آثاری که شایگان نوشته دو کتاب نیز به زندگی و آثارش پرداختهاند که اولی «زیر آسمانهای جهان» است که گفتوگویی بلند است از سوی رامین جهانبگلو که با شایگان انجام شده و انتشارات فرزان روز منتشر کرده است. «آمیزش افقها» کتاب دیگری است که گلچین و منتخبی از آثار گذشته شایگان است که به کوشش محمدمنصور هاشمی به همراه مقدمهای طولانی از سوی نشر فرزان روز منتشر شده است.
پیام تسلیت وزیر ارشاد
سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پی درگذشت داریوش شایگان پیام تسلیتی را در توئیتر خود منتشر کرد:
«هویت ایرانی _ شرقی در زیست بوم جهان مدرن، دغدغه جدی داریوش شایگان بود. او به خاطره ازلی پیوست، اما دل نگرانیهای او با ماست. یادش گرامی».
پیام تسلیت معاون فرهنگی ارشاد
معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با صدور پیامی درگذشت دکتر داریوش شایگان را تسلیت گفت.
به گزارش روابط عمومی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، متن پیام دکتر محسن جوادی به این شرح است:
«خبر درگذشت استاد داریوش شایگان در روزهای آغاز سال جدید موجب تلخکامی و تاسف فعالان عرصه فرهنگ شد. ایشان در زُمره اندیشمندان معاصر بودند که ضمن مطالعه و پژوهش در حوزه شرقشناسی بر فهم بنیادهای مدرنیته تاکید داشتند تا در مواجهه با تمدن غربی گرفتار توهم و خودباختگی نشویم.
ضایعه درگذشت دکتر داریوش شایگان را به همه اهالی فرهنگ و اندیشه و نیز خانواده محترم ایشان تسلیت گفته و از درگاه خداوند متعال برای آن مرحوم مغفرت و برای بازماندگان صبر مسئلت میکنم.»
یادداشت دکتر رضا داوری اردکانی در سوگ داریوش شایگان
دکتر رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم در پی درگذشت داریوش شایگان نویسنده، پژوهشگر و مترجم، یادداشتی منتشر کرد که در ادامه می خوانید :
هوالباقی؛ داریوش شایگان درگذشت. خبر کوتاه و ساده بود. گویی همه انتظار شنیدن آن را داشتند زیرا از هفتهها پیش او در بیهوشی تمام به سر میبرد و کمتر به بهبودش امید داشتند. اما خبر در حقیقت، خبرِ ضایعه و مصیبتی بزرگ بود. برای کسی که از پنجاه سال پیش او را میشناخته و سالها با او انس و الفت و دوستی و همدمی و همزبانی داشته است، تحمل شنیدن این خبر دردناک بود.
در این دو سه دهه اخیر ما کمتر یکدیگر را میدیدیم ولی هرگز عهد دوستی را نگسستیم. اختلاف سلیقههای سیاسی داشتیم. او در سیاست کانتی بود و با اینکه جهان کنونی و سیاست آن را میشناخت به صلح دائم کانت میاندیشید و سیاستی را دوست میداشت که اخلاقی باشد. به سیاست کاری نداشته باشیم زیرا دوستی ما ورای این حرفها بود. سیاست ما را به هم نزدیک نکرده بود که از هم جدا و دورمان کند.
شایگان که بود و چه کرد؟ او مردی نجیب، محجوب، منیع الطبع، کم حرف، و اهل دوستی و وفا و دور از تظاهر و تکلف بود. زندگی و مرگ را آسان میگرفت و کمتر غم دنیا میخورد. شایگان از بسیاری از ما بیشتر کتاب میخواند و بهتر میفهمید و به همه چیز و همه جا و حتی به فلسفه شاعرانه نگاه میکرد. او شاعری بود که نمیدانیم چرا بعد از انتشار اولین دفتر شعرش دیگر شعر نسرود و به سراغ فلسفه و تصوف و ادیان شرقی رفت و دوره کوتاهی از زندگیاش را بیشتر صرف فلسفه کرد. حاصل این دوران، کتابهای “آسیا در برابر غرب”، “بتهای ذهنی و خاطره ازلی” و “انقلاب دینی چیست” بود. این دوران، دوران غلبه فلسفه به شعر در اندیشه شایگان بود که در حدود
ده سال طول کشید.
سپس شایگان به عهد جوانی خود بازگشت. هر چند که فلسفه هنوز او را رها نکرده بود. او باز هم فلسفه مینوشت اما زبانش، زبان شعر بود. گویی شعر و فلسفه در آثاری مثل “افسون زدگی جدید” به صلح و سازش رسیده بودند. مختصر بگویم شایگان هرگز اهل بحث و جدل نبود. حتی کتابهای فلسفیاش را هم به زبان بحثی ننوشت. شاعری که به فلسفه رو میکند طبیعی است که اصراری در نوشتن و گفتن به زبان فلسفه نداشته باشد.
بالاخره شایگان در دو دهه آخر عمر به شعر و ادب بازگشت و سه اثر گرانبها در باب پنج شاعر بزرگ ایران و دو شاعر و نویسنده نامدار فرانسه بودلر و مارسل پروست نوشت. این هر سه اثر در ادب و نقد ادبی ایران ماندگار خواهند بود. آنها از جنس و سنخ تتبعات ادبی مرسوم نیستند، بلکه گزارش درآمیختگی شعر و رمان با جان نویسندهاند.
در پایان عمر هم میخواست بازگشتی به فلسفه داشته باشد و درباره جهان کنونی که جهان ریاضی و هندسی است، کتابی بنویسد. کاش بود و این کتاب و بسی آثار خوب دیگر مینوشت.
دریغا که دیگر نیست. من و شایگان بسیار به هم نزدیک بودیم ولی او وسعت نظر و بینش و ذوقی داشت که من از آن بیبهرهام و نظیرش را کمتر میتوان سراغ گرفت. مهمتر اینکه او میتوانست زیر آسمانهای جهان به سر برد و به همه فرهنگها احترام بگذارد و ایران را نیز عاشقانه دوست بدارد.
روانش شاد باد.
روزنامه اطلاعات درگذشت این نویسنده و مترجم اندیشمند را به خانواده گرانقدرش و اهالی فرهنگ تسلیت می گوید.