رباط علیا، سفری به اعماق تاریخ تربت حیدریه آسیا بچرخ می چرخم، تندر بچرخ می چرخم
تربت حیدریه – ایرنا – اگر در یک روز تعطیل هوس کردید با هزینه ای اندک سری به اعماق تاریخ معاصر تربت حیدریه بزنید که هم فال باشد و هم تماشا، پیشنهاد نگارنده آن است که عمارت عهد قجری ‘کاروانسرای رباط علیا’ را هرگز از دست ندهید.
پیش درآمد:
کاروانسرای تاریخی رباط علیا که در سال ۱۳۸۰ به شماره ۵۶۹۸ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده، شامل اقامتگاه بوم گردی، موزه مازاری (استقرار سه سنگ آسیاب برای آرد کردن گیاه سریش)، سفره خانه، چایخانه، غرفه عرضه محصولات سنتی و بومی شهرستان و خانه مسافر (با گنجایش ۵۰ نفر گردشگر) است.
البته تفاوت رباط با کاروانسرا در آن است که رباط در قدیم به ساختمان های کنار جاده یا بیرون شهر یا آبادی اطلاق می شد که به طور غالب دارای حوض، آب انبار و اتاق های متعدد بود.
اما کاروانسرا به رباط های بزرگ گفته می شد که علاوه بر اتاق و ایوان، دارای باره بند، طویله، انبار بوده و همچنین در ورودی آن بازار کوچکی نیز وجود داشت.
در تربت حیدریه و بر اساس یک علقه یا عادت تاریخی به این عمارت خاص لفظ ‘کاروانسرای تاریخی رباط علیا’ یا ‘رباط بالا’ نام نهاده اند.
۱- آغاز سفر
تمام وسوسه های یک ذهن ماجراجوی علاقه مند به آثار باستانی برای توصیف این عمارت از یک روز عصر تابستان آغاز شد.
ساعاتی قبل از ورود مهمانان (که ما باشیم) به محوطه کاروانسرای رباط علیا، خدمه عمارت با آفتابه روحی کف آجر فرش محوطه را آب پاشی کرده بودند و بوی با طراوت کهنه گی مصالح بکار رفته در معماری، سادگی و بی آلایشی در سبک میزبانی ایرانی به احترام مهمان، هوش از سر هر گردشگری برده و فضای خاصی را خلق و زمینه دست به قلم شدن نگارنده را فراهم آورده بود.
دیوارهای قطور نیم متری با نمای کاه گلی در زمستان مانع نفوذ سرما و در تابستان مانع ورود گرمای طاقت فرسا به داخل مجموعه تاریخی می شود و لذا هنگام تماشای آثار باستانی و لذت بردن از تفرجگاه های داخل کاروانسرا نه سرما آزارت می دهد و نه گرما اعصابت را خورد می کند.
در وسط عمارت حوض آب و هندوانه ای درون آن به ما چشمک می زد که به سبک قدیم میوه را به داخل حوض می ریختند تا خنک شود و خنک کند گلوی هر آدم گرما زده مشتاقی را، البته آن هندوانه جزو منوی پذیرایی نبود و فقط حسرتش را به دل ما گذاشت این آقای محمدرضا کرمانی مدیر و مالک عمارت رباط علیا.
۲- موزه مازاری: در بدو ورود به کاروانسرا اگر کمی به سمت چپ تغییر مسیر بدهی و از ۲ لد در کوچک چوبی اسقاطی عبور کنی، وارد سالنی می شوی که در سمت راستش سه سنگ آسیاب خودنمایی می کنند که بنا به ادعای مدیر عمارت، در قدیم از این سه سنگ برای آرد کردن گیاه سریش استفاده می شد.
سریش در لغت نام گیاهی است که ابتدا به ساکن باید خشک و سپس در زیر این سنگ های آسیا به پودری تبدیل شود که در صنعت رنگ و چسب سازی استفاده می شود.
در اصطلاح فرهنگ عامیانه، سریش به افراد ‘پر رو و پوست کلفت’ گفته می شود که به هر ترفندی بخواهی آن ها را از سر خود باز کنی، باز ناتوان می مانی و
در فرهنگ خراسانی ها و به خصوص ما مشهدی ها خطاب به این افراد می گوییم: ‘یره تو چقدر سریشی’ یا ‘یره تو چقدر زگیلی’ و یا می گوییم: ‘مثل کنه به آدم مچسبه’
هنگام بازدید از این سه سنگ آسیا نخستین خاطره شیرینی که به ذهن هر گردشگری خطور می کند، بیش از آنکه گیاه سریش باشد و البته در کنار عظمت سنگ ها، رفتار آدم های سریش است که در واگویه های گردشگران به خوبی مشهود می باشد.
۳- مطبخ:
از موزه که بیرون بیایی در انتهای عمارت و در کنار آشپزخانه جدید ساخت، مطبخی به چشم می خورد که از آن دوران هنوز پابرجاست منتهی برای گرم کردن تنور و پخت نان به جای هیزم، از گاز شهری استفاده می شود.
۴- خانه مسافر یا سویت vip با معماری مدرن:
این بخش از عمارت برای میزبانی گردشگران تدارک دیده شده که البته هنوز به طور کامل مهیا نیست و گه گاه اگر مهمانان ایرانی یا خارجی که وارد تربت حیدریه بشوند، می توانند شب را در این مکان بیتوته کنند.
بین خودمان بماند خواهش می کنم به کسی نگویید تربت حیدریه ما هنوز فاقد یک هتل خوب و مجهز است و لذا تنها از ذهن یک تربتی با غیرت تراوش می کند که برای حفظ آبرو در تجهیز این سویت ویژه حتی ‘سرخ کن دیجیتالی’ هم در آشپزخانه بگذارد حال من نمی دانم این آقا در کدام هتل پنج ستاره ایران سرخ کن دیده بماند!
۵- از هر چه که بگذریم سخن از شکم شیرین تر است:
اگر به دنبال خانواده فست فود (پیتزا، کنتاکی و ساندویچ) هستید، توصیه می کند وقت خود را به بطالت نگذرانید چون در این عمارت از این قرطی بازی ها خبری نیست.
اگر هم به دنبال خانواده خوردنی های سنتی چلو با کباب و جوجه و ماهیچه و شیشلیک هستید، باز هم توصیه می کند وقت خود را به بطالت نگذرانید چون در این عمارت از این خورد و خوراک های پرخرج خبری نیست.
منوی اصلی کارونسرای رباط علیا عبارت از قورمه (آب پز یا سرخ شده)، کشک بادمجان، اشکنه کشک و در فصل بهار دلمه است.
حال اگر به اینها سبزی، ماست و دوغ محلی، ترشی، چای و بستنی محلی هم اضافه کنید، سر جمعش می شود چند ساعت تفریح و لذت و یک وعده غذای ساده و مقوی.
در ابتدای ورود اشتها نداشتید و احساس سیری می کردید، خرگوشی در لابلای بوته ها به چشم می خورد، می توانید یکی ۲ ساعت دنبالش کنید تا حسابی خسته و گرسنه شوید.
راستی تا فراموش نکردم آدرس رباط علیای تربت حیدریه خیابان بهشتی ۹ است و متاسفانه نه در ابتدای خیابان و نه بر سرد عمارت هیچ تابلویی که گردشگران را راهنمایی کند، به چشم نمی خورد.
مرکز شهرستان ۲۲۵ هزار نفری تربت حیدریه در ۱۵۰ کیلومتری جنوب غربی مشهد قرار دارد