در آخرین روز هفته گذشته در مجلس اتفاق ناخوشایند و مهمی رخ داد که با دقت و سرعت عمل رئیس محترم مجلس جلوی آن گرفته شد.
قضیه مربوط به انجام اصلاحات لازم از سوی مجلس برای رفع اشکالات شورای نگهبان نسبت به لایحه CFT بود. نمایندگان تندرو و دلواپس خیلی کوشیدند که با فضاسازی جلوی اصلاحات این لایحه گرفته شود و تصویب آن به سر منزل مقصود نرسد.
نکته مهم ماجرا آنجا بود که آقای رئیس جمهوری نیز در سفر استانی خود اعلام کرده بود که رؤسای قوا مهر تأیید بر این لایحه زدهاند. ولی مشکل دلواپسان نه تنها با این خبر حل نشد که آتش تهیهای را علیه آن به اجرا گذاشتند و حتی خیلی صریح و روشن آن را تیر خلاص بر امنیت ملی معرفی کردند. در هر حال آنان تصویب و رد این لایحه را حیثیتی کرده بودند. به همین منظور هنگامی که در زمان پایانی جلسه علنی مجلس متوجه شدند که تیرشان به هدف نخورده است و این لایحه اصلاح خواهد شد، دست به اقدام دیگری زدند و تعدادی از آنان کوشیدند با خروج از صحن علنی، مجلس را از اکثریت بیندازند و امکان رأیگیری را از میان ببرند.
البته با سرعت عمل رئیس مجلس، دستور داده شد که دربهای خروجی صحن مجلس بسته و دستور رأیگیری داده شود و به این طریق اصلاحیه لایحه مذکور با رأی بسیار بالایی تأیید و تصویب شد. همچنین در خبری دیگر آمده است که نمایندگان استان اصفهان در مجلس استعفا دادهاند. آنان در اعتراض به نادیده گرفته شدن بودجه برای تأمین آب استان دست به چنین اقدامی زدند.
جالب اینکه این نمایندگان از فراکسیون خاصی نبودند، بلکه آنان اعضای فراکسیونهای گوناگون بودند و با وجود تنوع نگاه سیاسی دست به چنین اقدامی زدند. هر دو اقدام مورد نقد است. نه به لحاظ محتوای خواست آنان، بلکه بهدلیل شیوه انتخاب شده برای رساندن پیام یا رسیدن به هدفشان. بهنظر میرسد که آبستراکسیون یک شیوه و تاکتیک پذیرفتنی برای رساندن پیام یک اقلیت تحت فشار در مجلس است. ولی استفاده از این شیوه و انداختن مجلس از رسمیت کافی، مستلزم وجود شرایطی است.
اگر قرار باشد که هراقلیتی برای به تصویب نرسیدن لوایح و طرحهای قانونی مخالف میل خودش، مجلس را ترک کند و آن را از اکثریت بیندازد، در این صورت باید پرسید که اساساً برای چه به مجلس آمده است؟ چون در هر مصوبهای، حتماً یک گروه اکثریت هستند و یک گروه اقلیت. قاعده این است که نظر اکثریت اعمال شود و اقلیت حق ندارد در این فرآیند اختلال ایجاد کند.
پس چه زمانی باید آبستراکسیون کرد؟ زمانی که حقوق اقلیت در ابراز مخالفت به رسمیت شناخته نشود یا نظامات قانونی مجلس رعایت نگردد و تعدادی از افراد (ولو اکثریت باشند) بخواهند با جوسازی و نادیده گرفتن مقررات و آییننامه داخلی مجلس هدف خود را پیش ببرند.
در قضیه لایحه اخیر این شرایط مطلقاً وجود ندارد. همه طرفین در جریان موضوعات و نقدها و اصلاحیهها بودند و اقلیت مخالف، حتی بیش از حد و اندازه معمول به جوسازی علیه آن پرداخته است. بنابراین هرگونه اختلالی در فرآیند تصویب آن خلاف منطق است و اگر قرار باشد هرکس و هرگروهی چنین شیوهای را برگزیند، دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. اگرهم آنان معتقدند که این لایحه خلاف منافع و امنیت ملی است و تیرخلاص به آن است، باید بدانند که دردرجه اول اکثریت نمایندگان مخالف این برداشت هستند و عکس آن فکر میکنند. بعلاوه از این نظر نیز کشور صاحب دارد.
هنگامی که رهبری نظام حتی نسبت به اجرای قانون بازنشستگی تا این حد حساسیت دارند که اجازه نمیدهند در فرآیند امور اختلال ایجاد شود، در این صورت و به طریق اولی در مصوبات خلاف امنیت ملی بسیار بیشترازاین اقلیت منتقد، هم حساس هستند و هم آگاهتر و هم مسئولیتپذیرتر و بموقع اقدام خواهند کرد.
درباره استعفای نمایندگان استان اصفهان نیزبیش از این نقد وارد است. اول اینکه ما چیزی بهعنوان نماینده استان نداریم. نمایندگان در اصل نماینده مردم ایران هستند که از طریق مردم منطقه خاصی برگزیده میشوند. بنابراین بیش از آنکه مدافع منافع منطقهای و محلی باشند (که این دفاع ایرادی هم ندارد) باید مدافع منافع و مصالح کل کشور باشند. اگر قرار باشد که هر تعداد نماینده که موضوعی را مخالف اولویتهای خود میدانند، تهدید به استعفا نمایند که در این صورت گفتوگو و بحث بیمعنا میشود.
این بدان معنا نیست که خواسته این نمایندگان درست یا نادرست است، بلکه هدف تذکر دادن این نکته است که برای رسیدن به هدف خود از شیوههایی استفاده نکنیم که اگر دیگران هم از آن استفاده کردند، ناراحت خواهیم شد.