گزارش جلسه هشتم آذرماه ۹۸ در محل تالار اجتماعات جامعه تربتیهای مقیم تهران

گزارش جلسه هشتم آذرماه ۹۸ در محل تالار اجتماعات جامعه تربتیهای مقیم تهران

جلسه جامعه تربتیهای  مقیم تهران در ساعت ۴۰/۷ شبانگاه جمعه هشتم ابانماه ۹۸ با قرائت قران اغاز و با نواختن سرود جمهوری اسلامی ایران رسمیت یافت . در ابتدا اقای دکتر سید علی سیاسی ضمن خوش امد گویی به حاضرین گفت، جای شکرش باقیست که در هرماه در اینجا گرد هم می ائیم واز حال و احوال همدیگر باخبر میشویم امیدوارم این اتحاد همدلی فزونی یابد وی همچنین از اینکه همشهریان و دوستان در مراسم ترحیم مادرشان شرکت نموده و از طریق پیامک و تلفن و فضای مجازی ابراز همدردی کرده اند سپاسگزاری نمود و ابراز  امیدواری کرد که  در شادیهای شما جبران نماید .انگاه گفت امشب سخنران اصلی ما  تیمسار امیر  سیف  در ارتش جمهوری اسلامی میباشند . در همینجا از ایشان تشکر میکنم که دعوت ما را پذیرا شده و در جمع ما حضور دارند ایشان  از همشهریان سیوکی ما  هستند که همانطوریکه اقای مهندس محسن زاده میدانند من ارادت زیادی به مردمان سیوکی دارم و انهم بخاطر ارتباطاتی که پدرم با ان محل داشتند . خوب باید یک یاداوری بکنم از در گذشت  دانشمند بزرگ کشور عزیزیمان پروفسور رضا در امریکا که در سن ۱۰۵ سالگی درگذشتند. ایشان انسانی بسیار فرهیخته و محترمی بودند که سالهای گذشته ریاست دانشگاه تهران را عهده دار بودند اغلب مسئولان از جمله ریاست جمهور و اقای ظریف پیام تسلیت دادند و در رسانه هم ازخدمات  ایشان یاد کردند .در این قسمت  از اقای استاد میلانی دعوت میکنم  که قطعه شعری برای همشهریان قرائت نمایند .

در این موقع استاد میلانی پشت تریبون رفت و چنین گفت :

باورم نیست  که رفتی و خاموش شدی                   

ترک ما کردی و با خاک هم آغوش شدی

شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت

روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت

گویی از صحبت ما نیک به تنگ آمده بود

بار بربست و به گردش نرسیدیم و برفت

فلک اخر ربودی سرور فرزانه ما را

  به خاموشی سپردی محفل وکاشانه ما را

ندانم ازچه روکردی شعار خویش گل چیدن

گل ما چیدی وبرهم زدی گلخانه مارا

ایشان همچنین ضمن  عرض تسلیت به جناب سیاسی بخاطر درگذشت مادرفداکارشان وبا

  کسب اجازه از حاج اقای رضایی و همشهریان  گفت من قطعه شعر بذر محبت را تقدیم حضورتان مینمایم .

چه گرم بود نگاهت چه مهربان خویت   امید بخش و توانا کلام دلجویت

طراوت از تو گرفتند بوته های گل سرخ      شمیم صبح بهاران نسیم گیسویت

چه بذر های محبت که برسینه ها کشتی    هزار جان گرامی    فدای هر مویت

کجاست دست عزیزت که دستگیرم بود         چه شد صدای قشنگت  لب سخنگویت

هنوز میشنوم از نسیم و باغ و چمن             ترانه های سحر ناله خدا جویت

تو همچو باد صبا دامن از چمن چیدی            منم چو بید پریشان پریش بی رویت

به لاله زار دل من که داغ بسیار است           نشست داغ جمالت  جمال گلبویت

پس از قرائت شعر بذر محبت توسط استاد میلانی اقای سیاسی ضمن تشکر از ایشان گفت امشب از اقای مهندس یوسفی عضو فعال کمیته روابط عمومی دعوت میکنم مطالبشان را برای همشهریان بیان کنند لازم به یاد اوریست ایشان در خصوص برنامه دورهمی افطاری  خیلی زحمت کشیدند و همچنین در جلسه قبل هم مواد غذایی و نان محلی تربت را ایشان برنامه ریزی کرد ه بودند که در همینجا از ایشان تشکر و قدر دانی مینمایم  . انگاه مهندس یوسفی پشت تریبون قرار گرفت و سخنان خود را چنین اغاز نمود در ابتدا بمناسبت در گذشت مادر اقای سیاسی به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت گفته واز خداوند متعال برای ایشان صبر و بردباری ارزو مینمایم  .مهندس یوسفی گفت در جلسات قبلی  هیئت مدیره مصوب شد که ما برنامه های دورهمی متفاوتی داشته باشیم که اصلی ترین که هشتم هرماه است دوم جلسات خانوادگی بمناسبت های گوناگون از جمله ماه رمضان که قبلا برگزار گردید  و همچنین  شب یلدا  سوم جلسه مخصوص بانوان ودر نهایت گردهمایی دانشجویان  که  متاسفانه بلحاظ عدم امادگی سیستم گرمایش سالن  محل جدید جامعه امکان برگزاری دورهمی جمعه ۲۴ ابانماه ۹۸ علی رغم برنامه ریزی قبلی میسر نگردید . امیدواریم بتوانیم  در برنامه ها اینده در خدمت همشهریان باشیم واما امشب بدلیل الودگی هوا  و تعطیلی دانشگاه  تعداد کمی از دانشجویان امده اندامیدواریم در جلسات اتی ضمن اطلاع رسانی میزبان دانشجویان بیشتری باشیم .و اما در جلسه گذشته اقای درخشنده مطلبی در خصوص سهمیه  بلیط قطار تهران تربت مطرح کردند و البته ما  قبلا در همینجا در خدمت فرماندار و شهردار بودیم و امیدواریم موضوع با همفکری و هماهنگی درست شود ولی من معتقدم با توجه به پیشینه تاریخی تربت حیدریه  و اینکه تمام شاخص هایی که برای انتخاب استان شدن قبل از استانی شدن بیرجند و بجنورد  مورد نظر وزارت کشور بود تربت حیدریه انها را دارا بود ولی ماباید در این خصوص فعالیت کنیم تا بتوانیم مشکلات تربت حیدریه را بصورت بنیادی حل نمائیم  مطالب ایشان در همینجا به پایان رسید.

در این موقع اقای دکتر سیاسی ضمن تشکر از اقای یوسفی گفت اقای خطیبی هم مطلبی دارند که از ایشان تقاضا میکنم تشریف بیاورند  در این موقع ایشان  به جایگاه امده ضمن خوش امد گویی به حاضرین و جناب امیر سیفی ، سردار یعقوبی و دکتر ابراهیم بای سلامی و سایر همشهریان  گفت  من همچنین تسلیت میگویم به جناب دکتر سیاسی و خانواده محترمشان  بمناسبت درگذشت مادر مهربانشان جناب سیاسی  هم امشب هم  میزبان جلسه ما هستند  من بارها با خود می میگفتم چگونه بود که برادران سیاسی درتربت حیدریه اقدام به ایجاد کلاسهای اموزشی نموده بودند حتی از قول اقای دکتر محمد حسین ساکت در همین جامعه اعلام کردند که اقایان  سیاسی بهمراه روانشاد  برادرم محمد تقی ساکت  در محل گاراژ مقیمی کلاسهایی برای تقویت دانش اموزان تربت حیدریه تشکیل داده بودند که  ان موقع خیلی هم مفید بوده  تا اینکه متوجه شدم پدر بزرگوارشان اصالتا بیرجندی بوده وزمانیکه به تربت حیدریه امده اند با مادر اقای سیاسی که از خانواده هاشم زاده بایگی بودند ازدواج کرده  و سالها هم ایشان در اداره غله تربت حیدریه مشغول خدمت بودند .   همه ما میدانیم در گذشته بزرگان و شهروندان  بیرجند بر اساس یک سنت قدیمی تلاش میکردند اغلب مردم  را اموزش داده ودر جهت ریشه کنی بیسوادی زحمات زیادی را تحمل نمایند و این روحیه در اندیشه مردمان  این دیار  نهادینه شده  شما توجه فرمایید همشهریان بایگی ما هم بسیار متحد و با هوش بوده ودر این جهت ادمهای موفقی هستند من در اینجا( به لحاظ نسبت سببی که با خانواده سیاسی  انهم از طریق همسر زنده یاد حاج حسین اقای سیاسی برادر ناتنی اقای دکتر دارم چون مادر  داماد ما اقای اهسته و همسر ایشان هردو نوه حاج محمود امینی بوده )لازم است از خصوصیات اخلاقی مرحومه سیده زهرا سیاسی مادر جناب دکتر بگویم که ایشان در طول زندگی مشترکشان دارای پنج  فرزند که شامل  سه پسر و دو دختر بوده و در طول زندگی روابط محبت امیزی با هوو و سایر اعضای خانواده داشتند در واقع پس از درگذشت همسرشان با توجه به کوچک بودن فرزندانشان  همه مسئولیتها مادری و پدری را عهده دار بودند و بدلیل تربیت  چنین فرزندان لایقی که همیشه ذکر خیرشان در محافل هست میبایست  به جناب  اقای دکتر سیاسی تبریک گفت ارزوداریم همیشه روانشان شادو فرزندانشان تندرست و موفق باشند . اما در مورد سخنان همشهری عزیزمان جناب مهندس یوسفی موردی بود که خواستم در اینجا به ان به پردازم ما در تربت حیدریه خیلی پتانسیلهای بالقوه  زیادی داریم که اغلب انها  به فعل تبدیل نمیشود که مهمترین  عامل اصلی ان وحدت و عدم هماهنگی می  باشد شما توجه کنید همشهریان ما در کارهای اجتماعی سهیم  نمیشوند و مسئولیتی در قبال هم نداریم واین همان مشکل اساسی میباشد شما توجه کنید درهمین جامعه خودمان  ما میبینیم همه کارها و تلاشها از جانب حاج اقای رضایی  و حاج حسن اقای ضیایی انجام میشود خوب پس ما چی  مثلا  سالها قبل جناب اقای دکتر ا حمد ابریشمی یک شب اینجا تشریف اوردند و نسبت به تهیه همین صندلیها اقدام کردند در سال ۱۳۷۰ من همین تریبون را از حسن ابادخریدم  خوب اگر در همین محل جدید جامعه که واقعا زحمات زیادی را حاج اقای رضایی برای بهره برداری ازان متحمل شدند شما  میتوانید بروید از نزدیک ملاحظه فرمایید. خوب ما در حال حاضر هرکدام میتوانیم با پرداخت هزینه خرید  یک صندلی که حدود مبلغ پنجاه هزار تومان است کمک کنیم تازه این هزینه دو و یا سه تا  وعده شام که بیشتر نیست که در اینجا صرف میکنیم  بهر حال  امیدوارم با همدلی و همکاری در جهت پیشترفت جامعه وتوسعه دیارمان تربت حیدریه همگی متحد و یکپارچه تلاش نمائیم  سخنان جناب خطیبی در همینجا به پایان رسید .

دراین هنگام اقای دکتر سیاسی گفت اقای خطیبی به کلاسهای تقویتی در تربت حیدریه اشاره نمود که باید بگویم در ان دوران دبیری به ان صورت نبود من در حالیکه کلاس چهارم دبیرستان بودم خودم درس میدادم و بخاطر کمک به همشهریانمان من و برادرم مهدی اقا در گاراژمقیمی که در منطقه باغسلطانی بودبرای دانش اموران کلاس تقویتی بر گزار میکردیم و معمولا در شهریور که میشد ما باید انها را کمک میکردیم حتی انهایی که شاگرد ما هم نبودند ما میبایستی ار معلمین دیگر برایشان توصیه میکردیم خیلی از مواقع هم مادرم از ما خواهش میکرد که مثلا فلانی مشکل دارد ما هم به نوعی سعی میکردیم کمک کنیم .این روحیه را اکنون هم دارم البته من باید امشب از جناب سرهنگ مکرم که خیلی وقتها مزاحمشان میشوم تشکر کنم اقایان خدا شاهد هست با اینکه اغلب کارها هم مربوط به همشهریان است ولی ایشان همیشه با روی باز کمک میگنند و مانند حاج حسن اقای ضیایی خودمان کلمه نه در قاموسشان نیست خوب در این مو قع جناب سیاسی در مدح مادر شعری از ایرج میزا را برای حضار قرائت نمود که مورد استقبال همشهریان قرار گرفت

داد معشوقه‌ به‌ عاشق‌ پیغام‌
که‌ کُند مادرِ تو با من‌ جنگ

هر کُجا بیندم‌ از دور کُند
چهره‌ پر چین‌ و جبین‌ پُر آژنگ

با نگاهِ غضب‌ آلود زند
بر دلِ نازکِ‌ من‌ تیرِ‌ خدنگ

مادرِ سنگ‌دلت‌ تا زنده‌ست‌
شهد در کامِ من‌ و توست‌ شَرنگ

نشوم‌ یکدل‌ و یکرنگ‌ تو را
تا نسازی‌ دلِ او از خون‌ رنگ

گر تو خواهی‌ به‌ وصالم‌ برسی‌
باید این‌ ساعت‌ بی‌خوف و درنگ

روی‌ و سینۀ تنگش‌ بدری‌
دل‌ برون‌ آری‌ از آن‌ سینۀ‌ تنگ

گرم‌ و خونین‌ به‌ منش‌ باز آری‌
تا بَرد ز آینۀ‌ قلبم‌ زنگ

عاشقِ بی‌خرد ناهنجار
نه،‌ بل‌ آن‌ فاسقِ بی‌عصمت‌ و ننگ

حُرمتِ مادری‌ از یاد ببُرد
خیره‌ از باده‌ و دیوانه‌ ز بنگ

رفت‌ و مادر را افکند به‌ خاک‌
سینه‌ بدرید و دل‌ آورد به‌ چنگ

قصدِ سرمنزلِ‌ معشوق‌ نمود
دلِ مادر به‌ کفش‌ چون‌ نارنگ

از قضا خورد دمِ در به‌ زمین‌
و اندکی‌ سُوده‌ شد او را آرنگ

وان‌ دل‌ گرم‌ که‌ جان‌ داشت‌ هنوز
اوفتاد از کف‌ آن‌ بی‌فرهنگ

از زمین‌ باز چو برخاست‌ نمود
پی‌ برداشتن‌ آن‌ آهنگ

دید کز آن‌ دل‌ آغشته‌ به‌ خون‌
آید آهسته‌ برون‌ این‌ آهنگ:

«آه‌ دست‌ پسرم‌ یافت‌ خراش‌
آه‌ پای‌ پسرم‌ خورد به‌ سنگ»

 

 

                                                                                                                                     دکتر سیاسی دراین هنگام ار اقای جواهری خواست تا پشت تریون امده و اشعاری در مدح امیر المومنین قرائت نمایند و ایشانهم به جایگاه امده و در مح حضرت علی اشعاری را به سمع همشهریان رساند که مورد توجه حاضرین قرار گرفت

ما امشب در خدمت جناب امیر سر تیپ سیفی همشهری خوبمان هستیم از ایشان دعوت میکنم تشریف بیاورند ودر حد نیم ساعت در خدمتشان خواهیم بود .انگاه اقای سیفی پشت تریبون قرار گرفت و ضمن تشکر از دعوت جامعه گفت من در گذشت مادر اقای دکتر سیاسی را تسلیت میگویم و امیدوارم ایشان قرین رحمت الهی باشند وی همچنین از دوران کودکی که در روستای سیوکی بمدرسه میرفته واز معلم خود اقای  دلداری   که او برای اینکه کلاس را به یک سطح تشکیل برساند بدرخانه های انها  می رفته  تا کلاسها تشکیل گردد سپاسگزاری نمود . وی گفت   اقای دلداری همیشه   قبل از ساعت ۷ صبح به بچه های کلاس خود درس قران میداد  و زمانیکه ما جمع میشدیم میگفت شما به قران و پدرانتان توچه کنید و خوب فراگیری نمایید چون ما در اینده به شما احتیاج داریم و همه مسئولان از همین شما ها خواهند بود .وی همچنین  گفت بعداز پایان دوره ابتدایی برای دوره متوسطه در دبیرستان قطب ادامه تحصیل دادم در کنکور شرکت کردم ، پزشکی شیراز قبول شدم ، شاکردان ممتاز بودم و بعد ها با توجه به انحلال اریش من در سال ۶۰ به توصیه حضرت اقا به دانشکده افسری رفتم و چون  انگشت دستم قطع شده ،مشکلاتی هم در پا داشتم وهمچنین مجروح شیمیایی بودم دانشکده پزشکی را رها کردم . سپس  فوق لیسانس معارف اسلامی ،فوق لیسانس علوم نظامی ،دکترای مدیریت از دانشگاه استراتژیک ودر نهایت دکترای اخلاق و معارف اسلامی از دانشگاه تهران  را گرفتم. افتخار ان را دارم که حدود ۳۰ سال در دانشگاه بتدریس مشغولم

تیمسار سیفی گفت من از اینکه تا حال به جامعه نیامدم عذر خواهم ولی من با حاج اقای رضایی از سال ۱۳۵۳ دوست هستیم ووقتی ایشان به دفترمن تشریف اوردند و در خواست نمودند که در جلسه شرکت کنم من هم اطاعت امر کردم  خوبست درابتدا من برای همشهریان تربتی یک شعری بخوانم علیرغم اینکه اغلب برای همشهریان ما شعرهای خوبی نگفته اند ولی من خودم هم شعر میگویم وان در مدح همشهریان تربتی است

در رفاقت رسم  ما جان دادن است       هر قدم را صد قدم پس دادن است

هرکه برما تب کند  جان میدهیم            ناز اورا با دل و جان میخریم

سیف ارتش اهل تربت با وفا               رسم ما مردانگی هست وصفا

دوستدار اهل صدق و همتیم               عاشق مرد وزن باغیرتیم

ما مطیع سید علی در طول عمر             گرچه با همیم اهل فطرتیم

تربتی هستیم ما اهل وفا                       با وفائیم با صفائیم با مرام

دوستان و همشهریان با توجه به گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی لازم است  به شرایط حساس این دوماه اخیر  هرکدام ما باید چهار سئوال از خودمان بکنیم و این موضوع خیلی مهم است بطوریکه اگر کسی بان  دقت کند  میتواند خودش را عاقبت به خیر کند ودر غیر انصورت  تمام گذشته خوب خود را به باد دهد سئوال اول چه کردیم سئوال دوم ما باید چه میکردیم سئوال سوم چه میکنیم و سئوال چهارم جه باید بکنیم. لازم به یاداوریست که این دوماه برای کشور فوق العاده حساس است ودر این دوران خطر ناک توطئه ها در کشور به وقوع خواهد پیوست من در این موضوع خیلی اشراف دارم چون دوره های زیادی در خاوردورو امریکا  بودم من دوره اسرائیل شناسی را دیدم. توطئه اصلی امریکا  هسته اصلی ان در عراق است که از فردا   کلید خواهد خورد هدف امریکا اینست که در عراق یک کودتا را ترتیب دهد و حالا در ایران چی سئولاتی که من طرح کردم برای همین است که ما چهار محله ان را گذراندیم بعثت غدیر  عاشورا و دفاع مقدس مادر این دورها هم نقاط قوت داشتیم وهم نقاط ضعف هم فرصت داشتیم و هم تهدیدات و ۱۶۰ موسسه بزرگ اطلاعاتی دارند در این خصوص مطالعه مینمایند انها نسبت به چهار موضوع تحقیق و تفحص مینمایند ۱-انقلاب ۲-نظام اسلامی -۳ ملت -۴ رهبری  که در این خصوص باید مشخص شود میل هرفرد به این جهار مورد چیست و همجنین گرایش ما به انها چیست وانگاه چگونه  باید انها را در جهت اهداف خودشان تغیر دهند و برای این مورد باید نقاط ضعف و قوت را تعین کرده و بران  اساس هداف خود را عملی سازند انها سعی کردند که چگونه اقدام کنند که از نقاط قوت نتوانیم  استفاده کنیم  اخیرامقام  رهبری نظام فرموده اند انها از ما میخواهند که محتوای شعارهایمان را عوض کنیم .

به زبان ساده در خواست انها اینست که شما هم یک کشوری باشید مانند دیگر کشورهای جهان و هرچه ما میگوئیم باید بپذیرید در حالیکه رهبری انقلاب میگویند ما باید پابند به شعار انقلابی بوده و سعی کنیم از خواسته و باورمان کوتاه  نیائیم باید مواظب باشیم که باوربچه های انقلابی ما را عوض نکنند .ببینید ما تا کنون  تعد۲۱۳ هزار  نفر شهید داده ایم در حالی که از از سال ۳۲ تا انقلاب ۵۷  فقط ۳۱۰۰ شهید داده بودیم که از ان تعداد حدود ۱۷ هزار نفراز طریق نفاق شهید شده اند به دیگر سخن ازهر ۱۰ نفر شهید  توسط یک فرد خودی شهید شده است  در دوماه اینده برنامه های وسیعی برای ما در نظر گرفته اند از جمله مشروعیت زدایی از نظام اسلامی انهم از طریق  تغیر دادن باورهای افراد که گاهی حواسمان نیست که در دام قرار میگیریم مثلا شما توجه کنید نمونه ساده این مانند همین صحبت های نادرست و باورهای غلطی که هرروز در ذهن ما میگذارند که مثلا تربتی ها خوب نیستند در حالیکه باید بگویم ما بهترین نیرویی که در خصوص استخراج نفت داریم اقای دکتر قویدل است یا مثلا امیرسرتیپ خلبان علیرضا برخور جانشین فرمانده نیروی هوایی ارتش ایا کسی از همشهریان امد به ایشان تبریک بگوید یا  امیر علیرضا الهامی جانشین فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا(ص) تربتی است  یا  امیر اسماعیل زاده نیروی انسانی ارتش ایا کسی ایشان را میشناسد دوستان ما از هم بی خبرهستیم همدیگر را نمی شناسیم ما قدر همشهریان خودرا نمی دانیم اگر هرکدام از این شهرها یک حاج اقای رضایی میداشتند یک اقای یعقوبی میداشتند ان وقت میدید چکار میکردند ما باید مجسمه مهدی اقای سیاسی را باید در هر میدان در شهر نصب کنیم . در مرحله بعد میگویند این نظام کارایی ندارد  من امسال رفتم کربلا اگر بدانید چقدر در شرایط نامطلوبی به سر میبرند از نظر درمانی  اجتماعی واقعا ادم ناراحت میشود ان موقع ما میگوئیم نظام کارایی ندارد  جالب است بدانید ما حدود ۲۰ هزار عراقی را درداخل کشور عمل جراحی انجام دادیم   ما ۱۸ هزار دندان مصنوعی برای اسرای  عراقیها  درست کردیم میگن کار نشده در تربت حیدریه قبل از انقلاب مگه همه پزشکان هندی نبودند حالا که همگی ایرانی هستند کار نشده   خیلی هم کار شده و یا مردم از دین گریزان شدن خیر مگر شهید رجب زاده تربتی که پدرش در تربت حیدریه تعمیرات کفاشی داشت میشناسند مگر شهیدمروج که پدرش فقیه عالیقدری بود میشناسند  خلاصه باید عرض کنم دشمن با تمام قوا در این دوماه منتظر فتنه و فتنه گری است باید حواسمان جمع باشد بدام انها نیفتیم فرزندامان در این دوره فریب نخورند بقول یک محقق انگلیسی که میگوید ایرانیها خیلی راحت بعضی چیزها را باور میکنند حتی بد ترین تهمتها را به بهترین اشخاص بزنند انها باور میکنند وما در خیلی از مواقع متاسفانه این گونه موارد را تجربه کردیم سخنان تیمسار امیر سیفی به پایان رسید .

انگاه اقای دکتر سیاسی ضمن تشکر از جناب تیمسار امیر سیفی گفت من در این جالازم است اشاره کنم  به حضور جنناب مهندس منتظری عزیزمان با توجه به مشئولیتی بزرگی  که در شرکت ملی گاز ایران دارند بما افتخارداده اند از حضورشان تشکر مینمایم  انگاه  از حاج اقای رضایی تقاضا نمود تشریف بیاورند و برای همشهریان مطالبی بیان نمایند .در این موقع حجت الاسلام حاج محمد علی رضایی به جایگاه امده و ضمن تشکر از حضور همشهریان و خصوصا جناب تیمسار امیرسیفی که افتخار شهرمان هستند همچنین تالیفات زیادی هم  دارند و از ذخایر نظام میباشند من کتابهایشان را مطالعه کردم و خیلی انسان پر تلاشی هستند واز خداوند ایشان را برای ما نگه دارد همچنین جناب سردار دکتر یعقوبی که مدتها در این نظام خدمات شایانی داشته و همیشه با هم همکاری داشتیم و از نیروهای ارزشی این نظام میباشند همچنین سایر همشهریان از جمله اقای دکتر ابراهیم بای که در جلسه حضور دارند واقعیت اینست که من بنا نداشتم در جلسه سخنرانی کنم ولی به لحاظ فوت مادر جناب دکتر سیاسی خواستم چند کلمه ای بگویم متاسفانه امکان حضورم در تربت حیدریه میسر نبود ولی علیرغم شرکت در مراسم تهرانشان باز هم در همینجا از ایشان عذر خواهم . البته همانطور که میدانید مقام مادر خیلی والا است بطوریکه میگویند بهشت زیر پای مادران میباشد و باید به جناب سیاسی تبریک گفت به خاطر وجود مادری مهربان و وفادار که اینچنین فرزندانی تحویل جامعه داده امیدوارم اقای دکتر سیاسی دیگر غم نبیند و خداوند مادرشان را رحمت کند واز خداوند متعال علودرجات برایشان  ارزومندم . واما در باره وقایع اخیر بنظرمن جناب امیر سیفی  بخوبی همه چیز را به خوبی توضیح دادند و نیازی نیست که من در این خصوص چیزی اضافه کنم  ولی عزیزان من باید بگویم خلاصه دشمن در حال تلاش و فتنه گری میباشد و اولین بار هم  نیست و هنوزهم ادامه دارد و ما باید خیلی مراقب باشیم که دچار مشکل نشویم در همین شرایط کنونی با تمام گرفتاریهایی که ما داریم باز اگه با کشورهای اطراف خودمان مقایسه کنیم ما از امنیت خوبی برخورداریم ایشان در پایان با نیایش از درگاه خداوند متعال ارزوی ارامش و امنیت برای کشور و همچنین سلامتی رهبری نظام را خواستار شدند   در همینجا مطالب ایشان به پایان رسید.جلسه   پس از پذیرایی شام از حاضرین در ساعت ۳۰/۱۰ شب به پایان یافت

 

 

 

 

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *