گفتگوی سعید شریعتی با روز نامه آرمان ملی: ترامپیسم داخلی و خارجی دربرابر این دولت ایستادند مجلس آینده مجلس ترسناکی نیست. یعنی مجلس برآمده از ۱۰ الی ۱۲درصد رأی واجدان شرایط نمیتواند برای دولت ترسناک باشد.
آیا این فرضیه که مطرح میکنند مجلس آینده در روند کار دولت اختلال ایجاد میکند را میپذیرید؟ چه پیشبینی از تعامل احتمالی مجلس و دولت دارید؟
مجلس آینده مجلس ترسناکی نیست. یعنی مجلس برآمده از ۱۰ الی ۱۲درصد رأی واجدان شرایط نمیتواند برای دولت ترسناک باشد. حداکثر رای نمایندگان مجلس یازدهم برای کسب کرسیها ۱۰ الی ۱۲درصد واجدان شرایط رای دادن بوده است و از این رو جایی برای ترس و نگرانی وجود ندارد، دولت با حداکثر مشارکت مردم روی کار آمده اما مجلس یازدهم با حداقل آن. تا چه میزان اصلاحطلبان و عملکرد آنها را در تکصدایی شدن مجلس یازدهم و عدم مشارکت مردم مقصر میدانید؟
تقصیر اصلاحطلبان برای اینکه در انتخابات اخیر پیروز نشدند به این موضوع بازمیگردد که آنها نرفتند برای تائید صلاحیت تلاش کنند، آنها تقصیری در عدم مشارکت مردم ندارند. اگر اصلاحطلبان این قدرت را دارند که ۸۰ جامعه را از رای دادن منصرف کنند، بهطوری که مردم پای صندوقهای رای نیایند، طبیعی است که آنها قدرت بلامنازع کشور هستند و باید جدی گرفته شوند. با این حال این جریان باید در خصوص عملکرد روحانی به مردم پاسخگو باشد و مردم توقع دارند در ازای حمایت اصلاحات از روحانی پاسخی اقناعی از این جریان بشنوند.
مردم از عملکرد دولت ناراضی هستند و این موضوع طبیعی است اما عامل نارضایتی مردم از عملکرد دولت در داخل تیم هیات دولت نیست و خارج از آن است. در حقیقت مردم از وضع حاکم بر کشور ناراضی هستند، دولت به تنهایی نمیتواند عامل وضعیت فعلی باشد و این را مردم هم میدانند. تمام نهادها و بخشها دست به دست دادند و وضع فعلی در کشور پدید آمد. با این تفاسیر همچنان عملکرد روحانی را قابل دفاع میدانید؟
ما در حال حاضر هم از عملکرد روحانی دفاع میکنیم، روحانی بهطور نسبی با توجه به همه محدودیتها، معذوریتها و سنگ اندازیهای داخل و خارج موفق عمل کرد. ترامپ در خارج و تندروها در داخل مانع از تحقق بسیاری از وعدههای روحانی شدند. ترامپیسم، روحانی را زمین زده است، ترامپیسم فقط به یک شخص محدود نمیشود و در داخل کشور نیز برخی، سازی همنوا و همسو مینوازند برهمین اساس هم روحانی نمیتواند در جهت وعدههای خود حرکت کند. پس جریان اصلاحات را مصون از نقدهای موجود ارزیابی میکنید؟
سیاست به معنای فعلیت بخشیدن به پرسشهای مکرر مردم است. ما اصلاحطلبان باید پاسخگو باشیم اما این پاسخگویی به معنای به گردن گرفتن تقصیر دیگران نیست. از دیدگاه من اتفاقا اصلاحطلبان پاسخهای روشنی برای تبیین وضعیت موجود دارند. خودزنی جریان اصلاحات و به گردن گرفتن مسائلی که مقصر آن نیستند به معنای پاسخگویی به مردم نیست. از دیدگاه من اصلاحات یک چارچوب بررسی شده برای کشور دارد تحت عنوان حکمرانی خوب. در واقع تعریف عملیاتی اصلاحات برای بهبود وضعیت کشور ارائه الگوی خوب است. درنهایت هر دولتی با هر طیفی، براساس این الگوی اصلاحطلبانه عمل کرده نتایج قابل دفاعی داشته است. هرکس هم از این اصول تخطی کرده است کشور با مشکل مواجه شده است. جریان مقابل باید الگوی خود را برای اداره کشور مطرح کند. اصلاحطلبی به شفافیت، پاسخگویی، حاکمیت قانون و مشارکت عمومی معتقد است اما جریان مقابل هیچبرنامه واضح و مشخصی ندارد. اما مشکل امروز مردم ما ورای ترامپیسم و مشکلات درونجریانی است. طبقه متوسط هر روز با شیب تندتری به سوی طبقه ضعیف میل میکند و دلایل آن صرفا ترامپیسم نیست. در این خصوص چه دیدگاهی دارید؟
از اول تاریخ تا به امروز مردم بهدنبال بهبود وضعیت اقتصادی هستند اما بسترهای لازم آن چیست؟ وضع اقتصادی امروز اصلا خوب نیست و باید علت آن پیدا شود. بخشی از دلیل این است که برخی از مسئولان کشور استاد هدر دادن فرصتها هستند. اگر مصالحه هستهای کش داده نمیشد و قبل از اوباما به قرارداد و توافق منتهی میشد، وضعیت امروز کشور امروز چنین نبود. اگر در داخل کشور در زمان اوباما گروکشی و لجبازی صورت نمیگرفت و بهانه به دست ترامپ نمیدادیم او هم مجبور به تمکین بود. با تمامی این مسائل فکر میکنید در انتخابات ۱۴۰۰ هم اگر نظارتها به شکل انتخابات مجلس پیش برود و اصلاحطلبان گزینهای نداشته باشند بازهم به ناچار به معرفی فردی اعتدالی خواهند شد؟
برخی مسائل در اختیارات جریان اصلاحات نیست و آنها نمیتوانند شقالقمر کنند. ما کاندیداهای خود را معرفی میکنیم. نمیتوانیم از امروز برای انتخابات ۱۴۰۰ برنامه دقیقی ارائه بدهیم چراکه در وضعیت امروز کشور تصمیمات سیاسی براساس مقتضیات زمان گرفته میشود. نمیتوانیم مسائل را از امروز تعمیم دهیم و براساس حدسیات شرایط کشور را در سال ۱۴۰۰ پیشبینی کنیم. اگر شرایطی به وجود بیاید که بازهم مجبور باشیم از یک اصولگرا یا فردی که به جریان اصلاحات مربوط نیست حمایت کنیم، ناچار به تکرار این روش هستیم. سیاست بدان معناست که براساس الگوهای کلان و استراتژیهای مقتضی بر زمان تصمیم گرفته شود. با این وجود استراتژی جریان اصلاحات مشارکت، حکمرانی خوب، چندصدایی، حضور همه گرایشها در ارکان قدرت است اما اگر شرایط چیزی غیر از این باشد مقصر آن اصلاحطلبان نیستند، چراکه آنها نمیتوانند به زور رویکردهای خود را بر کشور حاکم کنند. تصمیمات عندالاقتضا از مهمترین شرایط امروز ایران است و ما از امروز نمیتوانیم برای یکسال دیگر تصمیمگیری کنیم. با این تفاسیر شما یک اصلاحطلب هستید، چه راهکاری را برای اقبال دوباره مردم به این جریان پیشنهاد میکنید؟
من یک فعال سیاسی متهم به اصلاحطلبی هستم و از برنامههای این جریان خبر ندارم. من در موضع نقد اصلاحات نیستم اما ایمان دارم تا امروز جریان اصلاحطلبی با وجود تمام کم و کاستیها مسئولانه عمل کرده و عملکرد قابل دفاعی هم داشته است. اصلاحطلبان طی تمام این سالها در کنار مردم بودهاند و تا جایی که توانسته رویکردهای خود را با خواست مردم همسو کرده است، با این تفاسیر جریان اصلاحات پاسخ خود را از مردم گرفته است، ما به خاطر مردم از رئیس دولت اصلاحات عبور کردیم به آیتا… هاشمی رسیدیم، از او هم عبور کردیم و به روحانی رسیدیم تا مردم را در مسیر آبادانی کشور تنها نگذاریم و شرایط هم شرایط پیچیده سیاسی بود کما اینکه روحانی در زمان انتخابات وعدههای اصلاحطلبانه داشت. درنهایت دلیلی ندارد بخواهیم اقبال مردم را به زور به دست آوریم یا از رویگردانی آنها جلوگیری کنیم، ما بهعنوان جریانهای سیاسی برنامهها و حرفهایی داریم که اگر بتوانیم صداقت و جسارت خود را در عملی کردن آنها به مردم نشان بدهیم، مردم به ما اقبال دارند. انتظارات اصلاحطلبان از روحانی به پشتوانه حمایت از او برآورده شده است؟
من فکر میکنم روحانی حتی در حال حاضر هم بر تفکرات اصلاحطلبانه خود پایبند مانده است و از آنها دور نشده است. اقتضائات امروز کشور مانع از بسیاری اقدامات روحانی میشود و بسیاری از رویکردهای امروز او برای تصمیمات کلان در اختیار خودش نیست. کشور امروز منابع ندارد، در حصر جهانی قرار دارد و مقصر هم بخشی خود ما به معنای مجموعه مسئولان هستیم. دولت امروز در تنگنا قرار گرفته است و اتفاقا بخشی از این تنگناها هم هدفمند بوده است برای اینکه به مردم نشان داده شود رای آنها تاثیری ندارد. با تمام این اتفاقات مردم از صندوقهای رای رویگردان شدند اما بازهم اصلاحطلبان تا جایی که توانستند برای بهبود وضعیت مشارکت کردند جایی هم که در توان آنها نبود، کنار مردم ایستادند. اصلاحطلبان بر این اساس از روحانی حمایت کردند که او قرار بود شرایط را از یک شرایط پیچیده امنیتی به یک شرایط نسبتا نرمال سیاسی بازگرداند. اصلا قرار نبود روحانی بخواهد شقالقمر کند. توفانی که در هشت سال مدیریت احمدینژاد بر کشور حاکم بود به این سادگیها جبران نمیشود و کشور تا زمانهای طولانی تقاص احمدینژاد را میدهد. سخنرانیهای احمدینژاد در مراسم رسمی چندان نشانی از شأن یک رئیس جمهور نداشت. درنهایت اگر سالهای بین ۸۸ تا ۹۲ را بررسی کنیم به جواب این سوال میرسیم. وعده روحانی این بود که به یک تعامل حداقلی با دنیا میرسیم و امروز بهطور نسبی به این تعامل رسیدهایم. البته که ایالات متحده از این ورطه خارج است اما مقصر این امر شخص روحانی نیست او تلاش خود را در این زمینه کرده است و مجموع عوامل داخلی و خارجی که ترامپیسم مینامند مانع او شده است. جنس تعاملات بینالمللی کشور امروز با زمان احمدینژاد بسیار متفاوت است و منصفانه نیست اگر بگوییم این تفاوت وجود ندارد. کشورها زمان احمدینژاد سیاستهای خارجه ایران را تمسخر میکردند و سر تیم مذاکرهکننده کشور کلاه میگذاشتند. نهایتا شواهد نشان میدهد، مردم نسبت به همه جریانهای سیاسی داخل کشور بیاعتماد شدهاند.
اصلاحات و تغییرطلبی و نارضایتی از وضعیت امروز کشور موضوعی است که همه ارکان حکومت در حال حاضر بر آن صحه میگذارند. من نمیپذیرم که برخی میگویند مردم اصلاحات را کنار گذاشتهاند. چه کسی میگوید امروز مردم از اصلاحات عبور کردهاند و به انحصارطلبی و تکصدایی بلی میگویند؟ مگر کشور ما کره شمالی است که مردم بخواهند این چنین از جریان اصلاحات عبور کنند؟ مردم اگر هم نقدی به جریان اصلاحات دارند میگویند که چرا این جریان نتوانسته به وعدههای خود عمل کند. من معتقدم کسی امروز از آرمانهای انقلاب هم عدول نکرده است. آیا فردی وجود دارد که بگوید استقلال و آزادی نمیخواهد؟ حاکمیت ملی نمیخواهد؟ ما در سال ۸۵ فریاد زدیم نامه به مقام رهبری و مردم نوشتیم که پرونده هستهای ایران اگر به شورای امنیت برود دیگر درنخواهد آمد و کشور به سوی مشکلات و تنگناهای متعدد میرود. ما هزاران بار درخواست کردیم جلوی این اقدام را بگیرند اما نگرفتند. امروز جامعه شاهد است که تا چه میزان حرف ۱۵ سال پیش اصلاحطلبان درست بوده است. امروز میگویند اصلاحطلبان اشتباه کردهاند اما این اشتباه چیست؟ اصلاحطلبان جز حقگویی و آیندهبینی چه اقدام دیگری انجام دادند؟ اصلاحطلبان راه اصولی تعامل با دنیا را نشان دادند اما مقصر اجرائی نشدن آن نیستند. جریان اصلاحات به حاکمیت رای مردم تمسک دارد. خبط و خطای شخصی افراد را به گردن جریان اصلاحات نیندازیم. این خطاها در سحابی پیامبر هم بوده است، اصلاحطلبی که قطعا خطاهایی دارد. در پایان و باتوجه به شرایط امروز کشور برای انتخابات ۱۴۰۰ فضای سیاسی کشور را چطور پیشبینی میکنید؟
پیشگویی در سیاست اشتباه است و فقط به اقتضای زمان میتوان تصمیمگیری کرد. ما تلاش داریم صحنه سیاست را ترک نکنیم، با صندوقهای رای قهر نکنیم و کارهای تشکیلاتی و چهرهسازی را ادامه بدهیم. اصلاحات چهره در سطح ریاست جمهور کم ندارد و طی یکسال آینده معرفی خواهند شد اما نظارتهای استصوابی دست ما نیست. وظیفه اصلاحات معرفی چهره، معرفی برنامه و دعوت مردم به مشارکت است و این وظیفه را انجام میدهد اما اگر روزی متوجه شویم خواب دیگری برای مردم و کشور دیده شده در آن رویا شرکت نخواهیم کرد.