ناکجا آباد دانش به بهانه درگذشت بدرالزمان قریب/ بدرالزمان قریب یکی از بانوان خودساخته و چهره ای بی حاشیه در دانشگاه بود. همه او را با تخصصش در زبان‌های نامرسوم و باستانی، به ویژه سُغدی و فرهنگی که منتشر کرده بود می شناختند. اصلا آشنایی با این زبان و فرهنگ و ادب سغدی و ربط آن با میراث باستانی ما، دستاورد او بود (مرضیه سلیمانی )

هیچ یک از نسل‌های انسانی تا ابد پای بر زمین و ماندگار نخواهد بود. هر فرد از میان انسان‌ها، به ناگزیر رخت زندگی را که عاریت شمارده می شود از تن به درخواهد آورد و بی هیچ دارایی و تکلفی به سوی سرزمین پس از مرگ روانه خواهد شد. خواه درویش یا دولتمند، جاهل یا دانشمند، هرکسی سرانجام با مرگ روبه رو خواهد شد؛ کل نفس ذائقه الموت…
بنابر این می توان به قول آندره مالرو، نویسنده و حکیم فرانسوی، مسئله مرگ را قطعی و پذیرفته قلمداد کرد. اگرچه دانشی درباره آن نداریم و هنوز چراغی فراراه کسی روشن نیست تا بداند پس از مرگ راه کدام و چاه کدام است. اما می دانیم که به دنیا آمده ایم تا روزی درگذریم و بمیریم. مسئله مرگ نیست، بلکه انتخاب است و عمل! و اینهاست که از یک جاندار معمولی و متکی به غریزه، خردمندی صاحب اراده و دانای مسیر پدید می آورد. انسان را عمل می سازد و سرنوشت را انتخاب رقم می زند. زندگی و سرنوشت ما به این دو وابسته است.
اندیشیدن به این مسایل برای ما نیز مانند تمامی مردم جهان، امری فلسفی است که ظاهرا از فوریت و ضرورت بهره ندارد. تا فکر نان و آب و بحث سیاست و داد و بیدادهای روزمره هست، مجالی برای ژرف اندیشی و حکمت باقی نمی ماند. اما وقتی بزرگ و شایسته ای درمی گذرد، ناگزیر می اندیشیم چرا باید چنین گوهر و وجود گرانبهایی را از کف بدهیم و به قول استاد رودکی: مرگ چنین خواجه نه کاری ست خُرد! چرا باید درختی تناور و سایه گستر در اوج شکوه و شکوفایی برخاک افتد و هیزم و خاکستری از آن بماند، یا نماند و به باد رود؟ برای ما که با تراژدی و مرگ خو کرده ایم شاید نخستین بخش و بهره ای که در پرسش مرگ اهمیت می یابد همین است و بس!
بدرالزمان قریب یکی از بانوان خودساخته و چهره ای بی حاشیه در دانشگاه بود. همه او را با تخصصش در زبان‌های نامرسوم و باستانی، به ویژه سُغدی و فرهنگی که منتشر کرده بود می شناختند. اصلا آشنایی با این زبان و فرهنگ و ادب سغدی و ربط آن با میراث باستانی ما، دستاورد او بود. توشه او از زندگی دانشگاهی نیز پژوهش و مطالعه در کنار تدریس بود. کاری که دانشگاهیان باید انجام دهند و شغل و تعهد آنها اساساً همین است و بس٫ اما دیگر به ندرت می توان نظیره‌ای برای امثال خانم دکتر قریب پیدا کرد. این نسل که باید جانشینان شایسته برای خود تربیت کند تا کارهای بر زمین مانده را پیش ببرند، با ممانعت و موانع و مشکلاتی روبه رو شده که هراسی هولناک ایجاد می کند.
منظورم را واضح بگویم؛ ترس از مرگ بزرگان و نخبگان فرهنگ ایران و دانشگاه‌های میهن نیست، هر نسلی پیر می شود و بار سنگین تن را فرو می نهد تا فرزندان و شاگردان بکوشند و جایگیر شوند و بر میراث اوستادان و نیاکان بیفزایند. اگر روزی قزوینی و بهار و دهخدا و فروغی رفتند سعید نفیسی و عباس اقبال و فروزانفر و عصار بودند. نام نمی برم زیرا سلسله را در فرهنگ ایران و علوم انسانی معاصر همه می شناسند. سهم زنان کمتر بوده اما کم نبودند و به تدریج چهره‌های شاخصی در دانشگاه‌های ایران و جهان از دانشوران زن ایرانی شناخته شدند. ژاله آموزگار و مریم
میرزا‌خانی از مشاهیر زنان ایران در عرصه علم و فرهنگ اند. اما باید بپرسم که جانشین امثال بدرالزمان قریب و برتر از آنها کیستند و آیا در دانشگاه‌های ایران پرورش یافته‌اند
‌یا نه؟ دانشگاه اگر نتواند سطحی از دانشجو و استاد را در ترازی مانند گذشته حفظ کند و به وجود آورد، به چه کار می آید؟ پیشرفت و انقلاب علمی پیشکش! آیا هر آنچه هست را خواهیم داشت و خواهیم دید؟ تردید ندارم که کوشندگان فرهنگ ایران کم نیستند اما وضع دانشگاه امیدی باقی نمی گذارد که کیفیت آموزش و حیثیت علمی را در آن ببینیم.
آخرین سخن یادکرد از شادروان بدرالزمان قریب است. زندگی علمی و آثارش به قلم بزرگان و همکاران و شاگردان نوشته و چاپ شده است. من هم خاطراتی از او دارم و برای بزرگداشت او می نویسم. در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و دانشکده ادبیات عبور و مرور ساده او را با کیف و مشتی کتاب دیده بودم.
سپتامبر سال ۱۹۹۹سمینار بزرگ ایرانشناسی در پاریس برگزار شد و من هم حضور داشتم. به عنوان خبرنگار و دانشجوی عرفان و ادیان مشتاق آموختن و بهره بردن از سخنرانی‌ها و جلسات بودم. با او نزدیک و از جهتی دوست شدم. قدم زدیم و قهوه خوردیم و در گوشه و کنار نشستیم و سخنرانی‌ها را گوش دادیم. انسانی صاحب دانش، عزت نفس و خوددار و مهربان بود. و تنها چیزی که در او غایب بود خودنمایی بود و بس

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *