

ذالنور

خباز
شرایط کنونی حاکم بر کشور، شرایطی کاملا استثنایی است بهطوریکه در طول ۴۰ سال گذشته مشابه آن را نداشتهایم. از طرفی هم رهبر انقلاب و هم قبل از ایشان، امام امت به دستاندرکاران نظام در همه جناحها توصیه میفرمودند ید واحده باشید که در این صورت میتوانید به موفقیت برسید. چندی پیش مطلبی از آقای مجتبی ذوالنوری مبنی بر اینکه دکتر روحانی باید اعدام شود، توئیت شد درحالیکه در طول ۴۰ سال انقلاب چنین سخنی از زبان هیچکدام از دوستان انقلاب بیان نشده و در هیچ جناحی چه چپ و چه راست، چنین سخنی خطاب به دومین شخصیت نظام گفته نشد. البته از آقای ذوالنوری بیش از این انتظاری نیست و از این دست اظهارات کم نداشتهاند. برخی اول سخن میگویند و بعد فکر میکنند این یعنی ایشان ابتدا جوانب کار را در نظر نمیگیرد که حالت خطرناکی برای یک مسئول است. آیا از اینکه واشنگتن و تلآویو و منافقین با شنیدن این حرف خوشحال شدند، مطلع است؟ سوال این است که اصلا این حرف از جانب یک نماینده مجلس که در مسند قضا نیست، چه معنایی دارد؟ حتی رئیس قوه قضائیه که مسئول قضائی کشور هستند، نسبت به یک فرد عادی حکم اعدام صادر نمیکند و حکم را منوط به محاکمه از سوی قاضی و طی مراحل دادرسی میداند. این درحالی است که وقتی طرف حکم گرفت، امکان اعتراض به حکمش را دارد که به دادگاه تجدیدنظر برود و تقاضای فرجامخواهی نماید. اما آقای ذوالنوری چون اول حرف میزند و بعدا فکر میکند، حکم اعدام را صادر کرد! حکایت ذوالنور به معنای صاحب نور است که در واقع صاحب تاریکی است و استیضاح و اعدام مطالبه همیشگی اوست. اما چه هدفی دارند؟ به نظر میرسد جز بهم ریختن هدف دیگری دنبال نمیکنند و از صبوری مردمی که بهسختی اوضاع را تحمل میکنند و به آینده امیدوارند، گویا ناراحتند. دلیل دیگر، همان کینه انتخابات است که یکی از صفات ناپسند در اسلام است که مذمت شده و همانا کینهتوزی است. ذوالنوری اگر بخواهد روی منبر مردم را از نظر اخلاقی دعوت به مهربانی نسبت به یکدیگر کند که کینه همدیگر را به دل نگیرند و اهل مدارا باشند، چگونه میتواند وقتی دائم دنبال استیضاح و سخن از اعدام میگوید. انتظار میرود که قوهقضائیه از طرف ۲۴میلیون رای رئیسجمهور احقاق حق کرده و دادگاه ویژه روحانیت، اقدام قانونی خود را انجام دهد تا کسانی که در برابر سخنانی که در لباس رافت و مهربانی بیان میکند، پاسخگو باشند یا لااقل توجیه شوند که امروز، روز بیان این مطالب تحریککننده نیست. بگذارید این پلها را پشت سر بگذاریم و از این مسائل عبور کنیم، وقت برای دعوا هنوز وجود دارد ولی متاسفانه بهجای اینکه از بلندگوی مجلس که به دستشان افتاده، برای هدایت و رفع مشکلات کشور استفاده شود، استفادههای غیرمرتبط میکنند. ذوالنوری در جایگاه رئیس کمیسیون امنیت ملی به جای اینکه دنبال امنیت و آرامش باشد، درحالی اعدام رئیسجمهور را مطرح میکند که به جوانب آنچه در پی آن بهوجود میآید، بیتوجه بوده و گویی دنبال دعواست.