عادیسازی روابط مراکش با اسراییل( نوشته آقای محمود فاضلی در روزنامه اعتماد ۲۹ آذر ماه ۹۹ ص ۶)
توسط کاظم خطیبی · آذر 30, 1399
اگرچه از توافقهای اخیر کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و به رسمیت شناختنهای اسراییل به عنوان توافقات تاریخی یاد میشوند ولی این کشورها هیچ کدام، نه از منظر جغرافیایی و نه از منظر تاریخی در جایگاه نزدیکی به جنگ اسراییل و فلسطین نداشتهاند و آنها به رسمیت شناختن اسراییل از سوی خودشان را وسیلهای برای معامله و دریافت امتیازات اقتصادی و نظامیکه آمریکا به آنها داده است، انجام داده و برخی دیگر هم به رسمیت شناخته شدن متقابل سرزمینهایی که در باره آنها اختلاف وجود داشته است را دریافت کردهاند.
آخرین کشوری که اقدام به عادیسازی روابط با اسرائیل کرده است، مراکش است. این کشور در کنار مصر و اردن، امارات، بحرین و سودان، ششمین کشور جهان عرب است که اسرائیل روابط دیپلماتیک با آن برقرار میکند. مراکش در ازای این عادیسازی روابط، به رسمیت شناختن تعلق صحرایغربی به خود را دریافت کرد. مراکش این اراضی را بعد از خروج اسپانیا از صحرایغربی در سال ۱۹۷۵، و در جریان درگیریهای میان جبهه پولیساریو با مراکش و موریتانی تصاحب کرد. آمریکا اولین کشوری است که رسما با خواستههای مراکش برای تعلق صحرایعربی به مراکش موافقت کرده است.
ترامپ در توییتر خود، این توافق را«یک گام بزرگ دیگر در مسیر صلح خاورمیانه!» میخواند. از نگاه او، این تصمیم طرحی جدی، معتبر و واقعگرایانه برای حل مساله صحرایغربی است. محمد ششم، پادشاه مراکش در گفتگو با ترامپ توافق کرد که «روابط اقتصادی و فرهنگی خود با اسرائیل را گسترش دهد تا به گسترش ثبات در منطقه بیانجامد». نخست وزیر اسرائیل هم این توافق را «تاریخی» خوانده است.
«ناصر بوریطه» وزیر خارجه مراکش معتقد است از عادیسازی با اسرائیل حرف نمیزنیم، زیرا روابط ما اساسا عادی بود ما در مورد ازسرگیری روابط میان دو طرف همچون گذشته صحبت میکنیم، زیرا این رابطه همیشه وجود داشته و هرگز متوقف نشده است. مراکش همواره معتقد است که توسعه روابط با اسرائیل به ضرر قضیه فلسطین یا روند صلح نخواهد بود بلکه این امر به صلح و ثبات در خاورمیانه کمک میکند. امیدواریم این اقدام به نفع راهحل دودولتی و ثبات نهایی در منطقه باشد. کشورش موافق راهحل دو دولتی است و این به معنای به رسمیت شناختن «دولت اسرائیل» از همان آغاز است و این امر در سالهای دهه ۹۰ روی داد.« چهار نکته مطرح شده در بیانیه رسمی طرفین شامل «افتتاح خط مستقیم پرواز، بازگشایی دفاتر ارتباطی، بازگشت به روابط دیپلماتیک و روابط در تمامی سطوح و همکاری در زمینههای مختلف» است.
اگرچه حاکمان مراکش بارها روند عادیسازی روابط با اسرائیل را رد میکردند اما شواهد نشان میداد این کشور در سال ۱۹۹۴ روابط دیپلماتیک محدودی با دولت اسرائیل برقرار کرده و نقش واسط برای نزدیک کردن اسرائیل به کشورهای عربی را ایفا کرد. مطبوعات اسرائیل مدعیاند طی بیست سال گذشته چندین دیدار مخفی بین مقامات مراکشی و اسرائیلی انجام شده است. موضوع از سرگیری روابط بین رباط و اسرائیل که از زمان سفر مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در سال ۲۰۱۸ دوباره احیا شد در ماههای اخیر شدت گرفت. در ماه مه ۲۰۱۹، داماد ترامپ، جارد کوشنر، با محمد ششم پادشاه مراکش درباره طرح صلح اسرائیل و فلسطین گفتگو کرد.
تشکیلات فلسطینی برقراری و عادیسازی روابط میان کشورهای عرب و اسرائیل را شدید مورد انتقاد قرار داده و بر این باورند این خلاف وعده جهان عرب است که گفته بود تا هنگام تشکیل کشور مستقل فلسطینی، اسرائیل را به رسمیت نخواهد شناخت. پادشاه مراکش نیز برای توجیه اقدام خود در تماس تلفنی با رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین حمایت کشورش از راهحل مبتنی بر تشکیل دو کشور را برای مسئله فلسطین ابراز داشت.
نبیل شعث نماینده ویژه محمودعباس در تشکیلات خودگردان معتقد است عادیسازی روابط مراکش با رژیم صهیونیستی به زیان مسئله فلسطین است. تشکیلات خودگردان عادیسازی رایگان روابط با رژیم صهیونیستی را به منزله وارد کردن خسارات مستقیم به مسئله فلسطین و کودتا علیه ابتکار سازش عربی میداند. آمریکا بهایی به این کشورها میپردازد تا به ضرر ما (فلسطینیها)، اسرائیل را به رسمیت بشناسند. جمیل علیان یکی از رهبران جنبش جهاد اسلامی فلسطین نیز سازش مراکش با اسرائیل را خیانت به آرمان فلسطین میداند.
«عبدالمجید تبون» رئیسجمهور الجزائر با اشاره غیرمستقیم به قضیه به رسمیت شناختهشدن حاکمیت مراکش بر صحرایغربی از سوی دولت آمریکا و سازش مراکش با اسرائیل معتقد است روند تحولات در منطقه قابل پیشبینی بود. به گفته «عبدالعزیز جراد» نخستوزیر الجزایر خطر ناشی از وجود یک اراده واقعی اجنبی برای رسیدن رژیم صهیونیستی به مرزهای ما، الجزایر را تهدید میکند. به اعتقاد الجزائر تصمیم دولت آمریکا در به رسمیت شناختن حاکمیت مراکش بر صحرایغربی با قطعنامههای سازمان ملل مغایرت دارد.
پادشاهی مراکش تمام منطقه شمالی صحرایغربی را که «الساقیه الحمراء» نامیده میشود و نزدیک به ۸۰ درصد از اراضی صحرایغربی را تشکیل میدهد، ضمیمه خاک خود کرد. از آن پس جبهه پولیساریو بر روی مقاومت علیه مراکش متمرکز شد. مراکش مدعی است که این اراضی همواره به این کشور تعلق داشته است اما اتحادیه کشورهای آفریقا، با به رسمیت شناختن استقلال صحرایغربی، جبهه پولیساریو را به عضویت خود پذیرفت. در ۱۹۹۱ مراکش و جبهه پولیساریو آتشبس اعلام کرده و مقرر شد که درباره استقلال صحرایغربی همهپرسی برگزار شود، وعدهای که هنوز عملی نشده است. در حالیکه مراکش خواهان حکومت خودگردان در صحرایغربی و وجود دولت و پارلمان محلی تحت حاکمیت مراکش در این منطقه است اما جبهه پولیساریو مخالف این طرح بوده و خواهان برگزاری همهپرسی تعیین سرنوشت برای صحرایغربی است.
بیتردید توافق مراکش یک کودتای دیپلماتیک بزرگ برای رباط است و در نوع خود میتواند درگیریها بین دولت مراکش و شورشیان جبهه پولیساریو که برای تعیین تکلیف مناطق صحرایغربی میجنگند را افزایش دهد. رهبران پولیساریو گفتهاند که مبارزه آنها ادامه خواهد داشت.