«دشمن سازی» نابودی کشور است نه شجاعت

 

عکس:محمد مهیمنی / آرمان ملی- احسان انصاری: چرا دولت روحانی در بودجه سال آینده فروش دو میلیون و ۳۰۰ بشکه نفت در روز را گنجانده است؟آیا دولت حسن روحانی از احیای برجام مطمئن است که چنین موضوعی را در بودجه مشخص کرده است؟ احیای برجام در چه صورتی اتفاق خواهد افتاد و آیا احیای برجام را می‌توان مترادف با مذاکره با آمریکا در نظر گرفت؟چرا جهت‌گیری‌های مجلس و دولت در زمینه سیاست خارجی روز به روز فاصله بیشتری از هم می‌گیرد؟ عوامل آشوب‌ساز چه نقشی در آینده روابط ایران و آمریکا خواهند داشت؟ برای پاسخ به این سوالات «آرمان ملی» با دکتر حشمت‌ا… فلاحت‌پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم و تحلیلگر روابط بین‌المللی گفت‌وگو کرده است. این استاد دانشگاه معتقد است: «اگر قرار است برجام با شرایط جدیدی به ایران تحمیل شود کسی با این رویکرد موافق نخواهد بود. پیش‌بینی بنده این است که اگر عوامل آشوب‌ساز زمینه‌ها و روابط مبتنی بر برجام را دچار بحران نکنند کمیته مشترکی از اعضای برجام شکل خواهد گرفت که یک زمان را مشخص خواهد کرد که به صورت همزمان ایران و کشورهای غربی و به‌خصوص آمریکا به تعهدات برجامی خود باز‌گردند. این اتفاق به سود هر دوطرف خواهد بود؛ در غیر این صورت هدر رفتن زمان به ضرر طرفین خواهد بود». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

ارزیابی شما از آرایش سیاسی انتخابات ریاست‌جمهوری آینده چیست؟

واقعیت این است که در شرایط کنونی وضعیت انتخابات آینده برای مردم در اولویت قرار ندارد و رغبتی برای حضور در انتخابات آینده دیده نمی‌شود. بنده معتقدم هیچ کشوری در جهان به اندازه ایران گرفتار تابوهای سیاسی نیست. تابوها، مجموعه عقاید و تصمیماتی را شکل می‌دهند که پس از مدتی مانند سنگ شده و به بت تبدیل شده‌اند و در نهایت مانع هرگونه تغییر در کشور می‌شوند. به همین دلیل در شرایط کنونی کسانی که داعیه‌دار کاندیداتوری ریاست‌جمهوری هستند افرادی‌اند که فرزندان چنین تابوهایی هستند.این افراد در دل این تابوها رشد کرده‌اند و ذهن آنها آمیخته‌ای از این جزمیت‌های ناشی از تابوهاست. این افراد گرفتار یک دور باطل شده‌اند و نمی‌توانند تحولات اساسی در کشور ایجاد کنند.در نتیجه در شرایط کنونی کشور نیازمند رئیس‌جمهوری است که بتواند در چنین فضایی تابوشکنی کند. چنین فردی باید اقدامات متهورانه و جدی برای تغییر انجام بدهد و به شعارهایی که در دوران انتخابات می‌دهد عمل کند. بسیاری از افرادی که در دوران انتخابات شعارهای مختلفی مطرح می‌کنند به محض اینکه به ریاست‌جمهوری می‌رسند محافظه‌کار می‌شوند و گرفتار ساختارهایی هستند که اسیر جزمیت‌هاست. در شرایط کنونی ما نیازمند سیاستمداران جسوری هستیم که وارد فضای انتخابات شوند. نکته مهم درباره انتخابات آینده این است که نهادهای نظارتی به چه میزان عمل می‌کنند و اجازه می‌دهند افرادی با روحیه نجات‌بخش در انتخابات آینده شرکت کنند. بدون‌تردید اگر چنین افرادی وارد انتخابات نشوند کسانی در انتخابات حضور پیدا خواهند کرد که تنها چند سال دیگر عمر کشور را به هدر خواهند داد. به همین دلیل نیز معتقدم اگر یک ارزیابی دقیق و واقعی از وضعیت کشور انجام بدهیم به خوبی متوجه می‌شویم که از دست دادن زمان به چه معناست. ما در افق۱۴۰۴ چند کشور رقیب از جمله مصر، عربستان، ترکیه و پاکستان داشتیم که رقبای اصلی ما در حوزه‌های کلان بودند. این در حالی است که در حوزه‌هایی مانند ورزش، گردشگری و علم نیز رقبایی مانند قطر و امارات متحده عربی داشتیم. واقعیت این است که ما در بسیار از موارد عرصه را به رقبای خود باخته‌ایم و از افق چشم‌انداز بیست ساله عقب مانده‌ایم. به همین دلیل اگر قرار است یک رئیس‌جمهوری سرکار بیاید که هشت سال دیگر با یک عملکرد متوسط یا پایین‌تر از متوسط عمر کشور را به‌ هدر بدهد ما در آینده نیز راه به جایی نخواهیم برد.

تابوهای شکل گرفته چگونه از بین خواهند رفت؟

این تابوها با چند ژست تبلیغاتی و شعارهای انتخابات از بین نمی‌روند. برخی از سیاستمداران کشور برای شکل‌گیری این تابوها و جزمیت‌ها، زحمت‌ها کشیده‌اند و مشتقت‌های زیادی را متحمل شده‌اند. به همین دلیل حاضر نیستند به راحتی آنها را کنار بگذارند. به همین دلیل در شرایط کنونی ما نیازمند سیاستمدارانی هستیم که در درجه نخست توسعه کشور برای آنها دارای اهمیت باشد. توسعه باید به یک گفتمان غالب در کشور تبدیل شود.در چنین شرایطی نیز هیچ مانعی نباید در مسیر توسعه کشور قرار بگیرد. به عنوان مثال جمهوری خلق چین کشوری بود که تندترین مواضع را نسبت به سرمایه‌داری داشته است با این وجود در زمینه تجارت جهانی و گردش سرمایه هیچ مانعی را ایجاد نکرده است. این کشور تلاش کرده در قامت نظام سرمایه‌داری عمل کند و در نهایت به رقیب دنیای سرمایه‌داری تبدیل شود.بنده به سیاستمداران کشور توصیه می‌کنم کتاب «چین» نوشته هنری کسینجر را مطالعه کنند.کسینجر در این کتاب ۴۰ سفر خود به چین را تشریح و عنوان می‌کند کشوری که توسعه را انتخاب کرد، ایدئولوژی خود را در حوزه‌های مختلف حفظ کرد و اجازه نداد ایدئولوژی مانع توسعه شود. این کشور با رقیب خود همکاری کرد و من بعد از چهلمین سفر خود متوجه شدم چینی‌ها چه کار کرده‌اند. الگوی توسعه مسالمت‌آمیزی که چین در دهه شصت میلادی تعریف کرده این کشور را به جایی رسانده است که امروز داعیه ابرقدرتی و هژمونی بر جهان را دارد. آمریکایی‌ها امروز تازه متوجه شده‌اند که رقیب آنها در سئول این سال‌ها از امکاناتی استفاده کرده که در دنیای سرمایه‌داری وجود داشته و با استفاده از این امکانات امروز به یک رقیب جدی برای این کشورها تبدیل شده است. ایران نیز در چشم‌انداز بیست ساله خود به دنبال این بوده که به قدرت اول منطقه خاورمیانه تبدیل شود. این اتفاق نیز باید با تعامل سازنده با کشورهای منطقه و جهان رخ می‌داد. این در حالی است که بخش‌های مهمی از این رویکرد محقق نشده است.واقعیت این است که مسئولان اجرایی ما تا جایی که می‌توانستند دشمن‌سازی کرده‌اند. امروز که شرایط مناسبی برای تعامل با جهان به وجود آمده باید از دشمن‌سازی پرهیز و دشمنی‌های گذشته را تعدیل کرد.

چگونه می‌توان از فضای مناسب کنونی در عرصه بین‌الملل استفاده کرد؟

شرایط کنونی، فضای مناسبی است که به سود برجام است. با مشخص شدن نتایج انتخابات در آمریکا در عمل جریان طرفدار برجام در جهان تقویت شد. در چنین شرایطی دشمنان ایران مانند اسرائیل و عربستان همه تلاش خود را می‌کنند که برجام احیا نشود. نکته قابل‌تأمل این است که برخی گروه‌های سیاسی در داخل کشور نیز به دنبال این هستند که از احیای برجام جلوگیری کنند.در چنین شرایطی کسانی هستند که عنوان می‌کنند نباید مقابله با تحریم‌ها به سیاست اصلی کشور تبدیل شود. این افراد همان کسانی هستند که هیچ چالشی در مقابل تحریم‌ها متوجه آنها نشده و به بهترین شکل زندگی خود را ادامه داده‌اند. این افراد به دلیل اینکه درد مردم را درک نمی‌کنند در واقع ناخواسته مخالف تنش‌زدایی هستند. این افراد که به صورت ناخودآگاه با مخالفان برجام همراهی می‌کنند و تلاش می‌کنند نوعی این‌همانی بین بایدن و ترامپ ایجاد کنند. این افراد تلاش می‌کنند بایدن و تیم وی را در موضع مقابله با ایران قرار بدهند.گویا منافع عده‌ای در تداوم چالش‌ها و تحریم‌هاست. در چنین شرایطی ما نیازمند رئیس‌جمهوری هستیم که در درجه اول از تصاعد و گسترش بحران جلوگیری کند و از هر فرصتی برای تنش‌زدایی بهره ببرد. تنش‌زدایی به مــعنای تـــرس نیست. نـــمی‌توان درباره کشوری که توانسته پهپاد آمریکا را ساقط کند و در یک اتفاق نادر در واکنش به شهادت سردار سلیمانی پایگاه عین‌الاسد آمریکا را موشک‌باران کند از واژه ترس استفاده کرد. کسانی که از عبارت ترس استفاده می‌کنند به دنبال این هستند که فضا را احساسی کنند و به نام شجاعت کشور را به سمت انتحار ببرند. ما باید بپذیریم در دنیای امروز کشورها اصل را بر تنش‌زدایی می‌گذارند، نه تنش‌آفرینی. کشور ایران با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی‌ای که در آن قرار دارد، نمی‌تواند با جهان در حالت قهر دائم به سر ببرد. به همین دلیل باید فضا را به سمت کاهش تحریم‌ها و تنش‌ها پیش برد.

مهم‌ترین هدف کسانی که به شکل‌های مختلف به دنبال جلوگیری از تنش‌زدایی‌ هستند، چیست؟

در روزهای گذشته منطقه سبز بغداد مورد هدف راکت قرار گرفت. بنده تردید ندارم کسانی که چنین اقداماتی را انجام می‌دهند به دنبال جلوگیری از تنش‌زدایی بین ایران و آمریکا هستند.در حالی که تیم سیاست خارجی ترامپ عنوان می‌کند ایران به دنبال ضربه زدن به منافع آمریکا در منطقه است و چنین اقدامات هدف‌داری را انجام می‌دهد. بنده معتقدم هر کس چنین اقداماتی را طراحی می‌کند از جمله دشمنان جمهوری اسلامی و ملت ایران است. به همین دلیل هرگونه تلاش برای ایجاد تنش بین ایران و آمریکا باید محکوم شود. زمانی که سردار سلیمانی به شهادت رسید ایران به صورت رسمی اعلام کرد واکنش مناسب نشان خواهد داد. این واکنش نیز توسط نیروهای ایران صورت خواهد گرفت؛ نه نیروهای کشور‌های دیگر.در نهایت نیز این اتفاق رخ داد و ایران پایگاه عین‌الاسد را مورد حمله موشکی قرار داد. نباید فرصت تنش‌زدایی را از دست داد. با این وجود در شرایط کنونی فضای مذاکره وجود ندارد. مذاکره با آمریکا متفاوت از احیای برجام است. این در حالی است که فضا برای احیای برجام وجود دارد. البته عوامل آشوب‌ساز وجود دارد اما ما نباید بهانه را به دست این عوامل بدهیم.

مجلس شورای اسلامی با تصویب طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها، الزام به تولید اورانیوم با غنای ۲۰ درصد و توقف اجرای پروتکل الحاقی در مقابل بد‌عهدی طرف مقابل را در دستور کار قرار داده است. این مصوبه چه تأثیری در چشم‌انداز آینده ایران و کشورهای غربی به‌خصوص آمریکا خواهد داشت؟

مجلس شورای اسلامی براساس قانون این حق را دارد که قوانین جدیدی را مصوب کند. مجلس با توجه به دغدغه‌هایی که نسبت به مسأله هسته‌ای ایران دارد چنین مصوبه‌ای را تصویب کرده است. نکته مهم در این زمینه این است که اگر این اقدام مجلس به معنای زمینه‌سازی برای خروج از برجام باشد نه‌تنها به تحریم‌ها پایان نمی‌دهد؛ بلکه زمینه را برای تحریم‌های جدیدی فراهم می‌کند. واقعیت این است که در نهایت شورای عالی امنیت ملی درباره موضوع هسته‌ای ایران تصمیم‌گیری خواهد کرد. موضوع هسته‌ای جزء مباحث کلان کشور است که در شورای عالی امنیت ملی مورد بحث قرار می‌گیرد. در این شورا آقای قالیباف نیز به عنوان رئیس مجلس و نماینده نمایندگان مجلس حضور دارد و می‌تواند دیدگاه‌های خود و سایر نمایندگان را مطرح کند. بدون‌تردید اگر قرار است برجام با شرایط جدیدی به ایران تحمیل شود، کسی با این رویکرد موافق نخواهد بود. پیش‌بینی بنده این است که اگر عوامل آشوب‌ساز، زمینه‌ها و روابط مبتنی بر برجام را دچار بحران نکنند کمیته مشترکی از اعضای برجام شکل خواهد گرفت که یک زمان را مشخص خواهد کرد که به صورت همزمان ایران و کشورهای غربی و به‌خصوص آمریکا به تعهدات برجامی خود باز‌گردند. این اتفاق به سود هر دوطرف خواهد بود، در غیر این صورت هدر رفتن زمان به ضرر طرفین خواهد بود.

چگونه می‌توان این عوامل را مهار کرد؟

واقعیت این است که این عوامل همچنان وجود خواهند داشت. هدف اصلی این عده نیز این است که برجام از حالت کما خارج نشود. به همین دلیل اقدامات هدف‌داری که در عراق صورت می‌گیرد بیش از آنکه با ایران هماهنگ باشد با کشورهایی مانند عربستان و اسرائیل هماهنگ است. این کشورها نیز بیش از هر چیز از دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی ضد‌ایران دستور می‌گیرند. به‌همین دلیل باید نسبت به چنین رفتارهایی حساسیت داشت.

رویکرد مجلس نشان می‌دهد اصولگرایان به دنبال روی کار آمدن دولتی در آینده هستند که با مجلس کنونی در زمینه‌های مختلف و از جمله سیاست‌های خارجی همسو و همراه باشد. وجود یک دولت اصولگرا در آینده چه تغییراتی در سیاست خارجی ایران ایجاد خواهد کرد؟

بنده یک انتقاد متقابل نسبت به مجلس و دولت دارم. در مرحله نخست طراحی بودجه سال آینده کشور توسط دولت مبتنی بر یک برجام احیا شده اشتباه است. در شرایط کنونی ایران روزانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار بشکه نفت می‌فروشد. این رقم با توجه به تخفیفی است که در بهای نفت خود می‌دهد. این در حالی است که در بودجه سال آینده فروش روزانه دو میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه برای کشور در نظر گرفته شده است. این یک درآمد غیرواقعی است که می‌تواند طرفین غربی ما را بیش از اندازه گستاخ کند مبنی ‌بر اینکه ایران برای احیای برجام بیش از همه عجله دارد. به همین دلیل بودجه نیاز به واقعی‌سازی براساس شرایط کنونی دارد. از سوی دیگر انتقادی که نسبت به مجلس وارد است این است که سیاستگذاری در زمینه سیاست خارجی بدون مشورت با دولت در نهایت به ضرر کشور تمام خواهد شد. بدون‌تردید رمز موفقیت سیاست خارجی ایران وحدت رویه در سیاست خارجی است.این در حالی است که ربط دادن برجام به انتخابات ریاست‌جمهوری آینده به ضرر کشور خواهد بود. برخی از سیاستمداران ایران موضع‌گیری‌های آشکارشان با موضع‌گیری‌های پنهان‌شان متفاوت است که این یک آفت برای فضای سیاسی ایران است.تنها چیزی که باید برای این عده دارای اهمیت باشد سرنوشت کشور است. این در حالی است که سرنوشت کشور را باید براساس واقعیت‌ها شکل داد

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *