فاضل میبدی در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد: جامعه را بهجای قرآنی، قارونی کردهایم/ اگر مافیای اقتصادی و سیاسی دست به دست هم بدهند اجازه نمیدهند کشور به سامان برسد
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه باید دید چرا جامعهمان را بهجای قرآنی قارونی کردهایم، یادآور شد: این همه اختلاس و این همه دزدی کشف شده و به مال مردم دستاندازی میشود و ما فقط روضه میخوانیم و سخنرانی میکنیم، چراکه سیستم فکری درستی که در جامعه ما بتواند مسائل مالی را در یک جریانی قرار دهد که به سود مردم باشد، وجود ندارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، حجتالاسلام «محمدتقی فاضل میبدی» عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه و استاد دانشکده مفید قم است. همچنین او با مراکز علمی، پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی و دفتر تحقیقات به عنوان محقق همکاری میکند. “تسامح و تساهل، حدیث آزادی و دین چیست؟” ازجمله آثار مکتوب و همچنین رساله “دین شناخت و حدیث عقلانیت” از جمله مقالات مهم این متفکر و پژوهشگر دینی به شمار میآید. وی ازجمله روحانیون نواندیشی است که تلاش میکند چهره روشنتر و مدرنتری از اسلام را به جهان ارائه کند، از آنجا که اندیشههای نوگرای وی در حوزه دین بسیار مطرح است لذا در خصوص موضوعاتی ازجمله عدالت، نئولیبرالیسم و سرنوشت انقلاب و همچنین نسبت بین امر سیاسی و سرمایه با وی به گفتگو نشستیم.
امروز حتی در سطوح بالای نظام شاهد اذعان به ضعف در زمینهی عدالت در جامعه هستیم، به نظر شما چرا عدالت به یکباره از سپهر سیاسی ایران رخت بربست؟
بله؛ متأسفانه عدالت چیزی است که در جامعه ما تا حدودی مفقود است، به ویژه در زمینههای اقتصادی و اطلاعاتی، من شخصا فکر میکنم هر چیزی که مربوط به زندگی اجتماعی بشر باشد و در قالب یک ایدئولوژی خاصی قرار بگیرد آن چیز در جامعه محقق نمیشود حالا میخواهد مسئله حق باشد، عدالت باشد یا مسئله حقوق انسانها باشد، فرقی نمیکند، برای اینکه عدالت اجتماعی مخصوصا چیزی است که در دنیای امروز از راههای علمی و تجربی محقق میشود، این مطلب یعنی چه؟ یعنی اگر در جامعهای احزاب آزاد نباشد، مطبوعات آزاد نباشد، مسائل سیاسی و مسائل مالی شفاف نباشد، طبیعتا در آن جامعه عدالت محقق نمیشود، عدالت آنگاه محقق میشود که انسانها و افرادی در پشت این داستان برای دفاع از عدالت و مبارزه با ظلم خارج از حکومتها مستقر شده باشند، متأسفانه صداوسیمای ما که رسانهای ملی است هیچگاه مستقل نبوده و همیشه در دست صاحبمنصبان و گروههای خاصی بوده، خوب طبیعی است رسانهای که مستقل نباشد نمیتواند جامعه را شفاف به مردم نشان دهد، خوب جامعهای هم که شفاف نباشد در پشت پردهی آن اتفاقاتی میافتد که دور از چشمهاست، بنابراین امروز ما گرفتار بسیاری از مشکلات اقتصادی هستیم که ناشی از فقدان عدالت است.
عدالت در عرصه اقتصادی یک مسئله بسیار علمی و مهمی است، به صرف اینکه یک بودجهای را تنظیم کنیم و به مجلس بدهیم تصویب کند و دولت آن را اجرا کند که نمیشود کار را پیش برد، به هر حال این بودجهای است که متعلق به ملت و بیتالمال است و یکی از راههای تحقق عدالت از راه تقسیم و تخصیص بودجه این است که دسترسی به اطلاعات بودجه از اول تا آخرش برای مطبوعات، صاحبنظران، افکار مستقل و برای افراد ناظر و منظبتان جامعه آزاد و شفاف باشد تا بتوانند به جامعه نشان دهند که آیا این بودجه در مسیر خودش محقق شده با نشده، بنابراین یکی از علتهایی که باعث شده در جامعه ما عدالت محقق نشود شفاف نبودن مسائل مادی و اقتصادی است.
دومین عاملی که به نظر من؛ باعث میشود که در جامعه عدالت محقق نشود مسئله فقدان دموکراسی به معنای کامل قضیه است، امروز بعضیها دموکراسی را این چنین معنا میکنند و میگویند دموکراسی یعنی انتخابات آزاد مردم، خوب این نیمی از تعریف دموکراسی است، پس تعریف کامل دموکراسی چیست؟ یعنی علاوه بر انتخابات آزاد مردم، نظارت آزاد مردم بر عملکرد حاکمیت، اما اگر در یک جامعهای انتخابات آزاد توسط مردم صورت بگیرد اما نظارت آزاد مردم بر عملکرد حاکمیت صورت نگیرد آن دموکراسی محقق نشده، لذا دموکراسی کامل یعنی نظارت کامل مردم بر حاکمیت، این دموکراسی خودش پایه عدالت است و شما نمیتوانید دموکراسی را از عدالت جدا کنید. اگر در جامعهای اختناق باشد، در جامعهای افکار آزاد نباشد، نظارت احزاب و مطبوعات بهطور کامل صورت نگیرد به نظر من در آن جامعه عدالت محقق نمیشود. اشکال ما در این است که خیلی اینها را از هم جدا میکنیم. در جامعه شرق در اردوگاه سوسیالیسم چرا عدالتی که وعده آن داده شده بود و شعار آنها بود، محقق نشد و جامعه از هم فروپاشید؟ من در زمان حاکمیت شوروی به برخی از کشورهای شرقی رفته بودم واقعا فقر در آنجا بیداد میکرد و واقعا مردم فقیر و گرسنه بودند، دخترها مجبور بودند برای اینکه شب شکمشان را سیر کنند از روی ناچاری تن به هر کاری بدهند، برای اینکه پشت آن عدالتی که سوسیالیستها شعارش را میدادند آزادی نبود، عدالت نبود، بالاخره انسانهایی هم که سیاستگذاری و قوانین را اجرایی میکنند که معصوم نیستند، انسانهای جایزالخطایی که به دنبال این هستند به هر حال و روش توهمات خودشان را به کرسی بنشانند، یا به هر حال آن چیزهایی که روی آن نظارت دارند در انحصار خودشان قرار دهند تا نزدیکان و به اصطلاح امروزیها آقازادههایشان بتوانند از آن استفاده کنند و از آن طرف هم در جامعه گرسنگانی هستند که دستشان به چیزی نمیرسد. امروز پول این ممکلت و بیتالمال به گونهای تقسیم میشود که هیچ بویی از عدالت در آن نیست، چرا؟ برای اینکه آن آزادی کامل نیست که بتواند مسئله را شفاف کند، نقد کند، برای اینکه راهی نیست که بتوان فهمید چرا آنجا بودجه رفت و چرا آنجا بودجه نرفت، بنابراین اگر دو پایهای که عرض کردم نباشد، عدالت هم محقق نمیشود و در این چهل سال گذشته هم مشکل همین بوده، یکی شفاف نبودن اطلاعات مربوط به مسائل مالی و اقتصادی و دوم عدم دموکراسی کامل در جامعه.
آیا امروز میتوان گفت نئولیبرالیسم در حال تبدیل شدن به گفتمان غالب مدیران نظام است؟
من نمیدانم، به هر حال مسئله لیبرالیسم که یک عده شعار آن را میدهند یا نئولیبرالیسم که یک عده به دنبال آن هستند هیچ کدام مسئله ما را حل نمیکند، ما هر مکتب و هر ایسمی که در این مملکت بخواهیم به دنبالش باشیم آن چیزی باید باشد که سر کوچه و بازار مردم لمس کنند و دستشان به دهنشان برسد، قدرت خرید داشته باشند، مایحتاجشان را تأمین کنند، آن چیزی که ما در حکومت اسلامی وعده آن را دادیم این بوده، اینکه طرف بیاید سر بازار امروز دست بکند در جیبش یک قدرت خرید داشته باشد، فردا دست بکند قدرت خریدش کمتر شده باشد و دیروز قدرت خریدش از امروز بیشتر باشد که نمیشود، اینکه مواجه شویم با یک تورم لجام گسیخته که فرد نتواند زندگیاش را تأمین کند ظلم میدانیم، حالا اینکه این دولتمردان و حاکمان ما دنبال چه هستند و چه ایسمی من نمیدانم، من میخواهم بگویم عدالتی که ما وعده دادیم این است که مردم دستشان به دهنشان برسد، متأسفانه این مجلس شورای فعلی ما گاه به دنبال کارهایی میرود که نمیدانم نتیجه آن چیست درحالیکه باید پرسید چرا مجلس تا به حال در این مدتی که سر کار بوده یک لایحه درست تصویب نکرده که مشکل مردم حل شود؟ اشکال ما این است که سوراخ دعا را گم کردیم، این حرکات انقلابی و تندی هم که صورت میگیرد به نظر من مشکل جامعه ما را از لحاظ عدالت حل نمیکند.
آیا سرمایهداری در ایران دست به تضعیف امر سیاسی زده است؟ به نظر شما؛ امروز پس از گذشت ۴۰ سال از انقلابمان بین امر سیاسی و سرمایه چه نسبتی در ایران برقرار است؟
بالاخره در جامعهای که مسائل سیاسی آن حل نشده باشد مسائل اقتصادیاش هم حل نمیشود، در دنیای امروز سیاست از اقتصاد قابل تفکیک نیست. من بر این باورم که اگر مافیای اقتصادی و مافیای سیاسی دست به دست هم بدهد اجازه نخواهد داد که کشوری به سامان برسد، مثلا چرا نگذاشتند که قانون «اف ای تی اف» تصویب شود، خوب چرا؟ مشخص است که وقتی بخواهید با دنیا مبادلات اقتصادی انجام دهید باید تبادل پول شما شفاف باشد، یعنی شفاف نبودن گردش مالی در دنیای امروز سؤال است، این قانون خوبی است چراکه اگر ۱۰۰۰ میلیارد پول بخواهد جابهجا شود باید معلوم شود که این پول از کجا میآید و به کجا میرود، امروز دلیل این پولهای کلانی که در این کشور عده خاصی اختلاس میکنند و ماشاءالله ماشاءالله یکی یکی از این طرف و آن طرف کشف میشود و برخی از آنها را هم اخبار میگوید چیست؟ چرا و چطور یک نفر توانسته با یک تلفن و یا یک معامله کاذب یا با یک ارتباط با وزیر و وکیل این همه پول جا به جا کند، برای اینکه مسائل مالی شفاف نیست، اگر به این «افای تی اف» که این همه در برابر آن قیام میکنند، دقت کنیم متوجه میشویم در دنیای امروز قانون خوبی است چراکه باعث میشود گردش مالی در دنیا شفاف شود، برای اینکه پولشویی صورت نگیرد چون یکی از مسائل خطرناک در دنیای امروز پولشویی است، پولهایی که معلوم نیست از کجا میآید و به کجا میرود.
چرا در کشور ما آنقدر نرخ تورم بالاست برای اینکه گردش مالی شفاف نیست، پولشویی وجود دارد و چند کارشناس هم که میآیند در این خصوص صحبت میکنند به حرفشان گوش نمیدهند، همه آنها را میکنند در قالب یک ایدئولوژی خاص که ما چون ایدئولوژیمان اسلامی است بنابراین هرچه که از دنیای غیر اسلامی به ما تکلیف شود ما زیر بار آن نمیرویم و این یکی از تلخترین حرفهایی است که انسان میشنود. مسئله اقتصاد، مسئله گردش مالی، شفافیت مالی و مسئله پول را نباید ایدئولوژیزه کرد، اینها بالاخره چیزهایی است که باید ببینیم تجربه بشری در خصوص آن چه کار کرده؟ دنیا برای مقابله با سیستم سرمایهداری کثیف چه کار میکند؟ و ما باید چه کار کنیم؟ اسلام به عنوان دین؛ این ارزش را برای بشر قائل است که انسانها نباید در دنیا گرسنه باشند، تفاوت طبقاتی نباید در دنیا وجود داشته باشد، این تأکیدات هم در قرآن کریم است، هم در کلام ائمه (ع) و هم در نهجالبلاغه و کلام حضرت علی(ع)، یعنی فاصله طبقاتی یکی از زشتترین چیزهایی است که اسلام از آن یاد کرده و واقعا چیز زشتی است، شما در قرآن فرعون دارید، قارون دارید در مقابلش هم موسی(ع) دارید یا کسانی که با آنها میجنگند، برای همین از بین بردن فاصله طبقانی بیشترین آیات قرآن در خصوص نفقات، زکات، صدقات، فقرا، مسائل مساکین و دستگیری از آنهاست، آیاتی که در قرآن درباره مسائل فقرا است خیلی زیاد است، تعداد این آیات خیلی بیشتر از آیاتی است که مربوط به نماز و روزه است چرا ما به آنها توجه نمیکنیم، چرا جامعهمان را به جای قرآنی، قارونی کردیم، این همه اختلاس و این همه دزدی کشف میشود و به مال مردم دستاندازی میشود و ما فقط روضه میخوانیم و سخنرانی میکنیم و همه اینها به این دلیل است که سیستم فکری درستی که در جامعه ما بتواند مسائل مالی را در یک جریانی قرار دهد که به سود مردم باشد، وجود ندارد.