خیزید و خز آرید که هنگام خزان است/ باد خنک از جانب خوارزم وزان است
اندک اندک عاشقان شعر و ادب پا به انجمن مهر گذاشتند و اینبار همهی ما مهمان صدا و اجرای گرم خانم ناصری بودیم. با دعوت زینب جان، استاد نجف زاده جهت خواندن غزل ۳۳۱ از حافظ به جایگاه آمدند: «به تیرم گر کشد، دستش نگیرم/ وگر تیرم زند منت پذیرم»
قرار بر این شد اول به سراغ شعر خوانی برویم: مهمان شعری با موضوعی اجتماعی از دکتر حسین پور شدیم که به خواست و اشتیاق خودشان توسط دوستان نقد شد. سپس شاعر جوان خانم یوسف زاده در جایگاه حضور پیدا کردند و شعری از خودشان را خواندند که توسط اساتید نقد شد. ناگفته نماند که مجری جلسه در بین دعوت از دوستان، بر روی تشویق و کمکاری در مورد دست زدن تاکید بسیاری داشتند
نرگس رنجبری هم بدون آمادگی قبلی شعری از محمد سلمانی، خواند. سپس آقای اعتقادی،شعری در رابطه با شهدا و هفته دفاع مقدس تقدیم دوستان کردند.«شهیدان عشق را آغاز کردند/ شهیدان چشممان را باز کردند»
خانم نرگس پاکروان شعری از علی سلیمانی را خواندند: «تو را آنگونه میخواهم که باغی باغبانش را…» آقای کارگر شعری از اشعارشان را خواندند، که زیاد نقد نشد. آقای جلالی هم اثر جدیدشان را تقدیم دوستان کردند. آقای محمد یعقوبی هم یکی از سرودههای خودشان را در قالب آواز ارائه کردند.
خانم یعقوبی ما را مهمان دو بیت از یکی از شعر های قدیمیشان کردند (به علت دلتنگی برای اقامتگاه تهمینه حافظه یاری نکرد، تا بقیه شعر رو بشنویم دوست عزیزم زهرا کرمانی، با توجه به موضوع جلسه «نگاهی به شعر و زندگی حسین منزوی» شعری از ایشان با لحنی مناسب و زیبا خواندند: «نام من عشق است، آیا میشناسیدم؟…»
با دعوت گرم خانم ناصری، جناب صباغ زاده، شعری از منزوی و همچنین به درخواست دوستان، شعر برگزیدهی خود را در جشنواره ادبی یزد،خواندند: «شب است و باز مثل ماه بالای سرم هستی/ میان خواب و بیداری کنار بسترم هستی» (تبریک ویژه، با آرزوی موفقیت بیشتر برای ایشان🌷) سپس استاد بهشتی با تجربه، نگاهی بر شعر «گَوَن و نسیم» از شفیعی کدکنی داشتند و به خوشذوق بودن این شاعر در گفتن شعر اشاره کردند.
قرار بود جناب خاکشور، در رابطه با زندگی و شعر منزوی و استاد موسوی در رابطه با مبحث خسرو و شیرین سخنرانی داشته باشند، که بنا به دلایلی این دو عزیز در جلسه حضور پیدا نکردند. (امیدوارم مشکل خاصی برایشان پیش نیامده باشد، و حالشان خوب باشد🌱) به همین دلیل به نقد بهتر و دقیق تر اشعار پرداختیم.
استاد صباغ زاده عزیز، شعر جدید خود را که با نوشتهای قبلی خود تفاوت قابل توجهی داشت تقدیم کردند و خواهان نقد بودند. جناب آقای اخلاقی، کارشناس ارشد ادبیات، و استاد بهشتی به نقد آن پرداختند. جناب بهشتی، به شعری از ایمان فرستاده اشاره کردند: «دلم گنجشکهای خانه را جدی نمییرد/ پریشانحالیِ پروانه را جدی نمیگیرد»
بار دیگر ، دکتر حسین پور، یکی از اشعارشان را خواندند که توسط،استاد نجف زاده و جناب صباغ زاده نقد شد. جناب صباغ زاده نکاتی را بیان کردند که به نظرم گفتن آن به اطلاعات شما میافزاید، به همین دلیل اشارهای کوتاه میکنم«برای خلق یک شعر خوب، نیاز به ذات یا همان طبع شعر، آموزش و تمرین داریم. وجود این سه در کنار هم لازم است. و اینکه شعری میتواند جذاب باشد که همراه با زمان تغییر کند و انعطافپذیر باشد» سپس جناب اعتقادی بار دیگر از شاعر طنز گونه ی خود را خواندند و از نقد نشدن اشعار خود گلایه کردند.
وقت را غنیمت شمردیم و جناب صباغ زاده به تحلیل غزل ۳۳۱ حافظ پرداخت. و اولین جلسه با حال و هوای پاییز با صدای گرم زینب ناصری به پایان رسید. پاییزتان پر از برگ های رنگارنگ