امروز تهمینهی رنگین، سیاهپوش بود! تهمینهی قشنگ ما میزبان دوستداران و داغداران استاد آخوندزادی عزیز بود.
تا پایم را توی حیاط تهمینه گذاشتم، اولین چیزی که نظرم را جلب کرد رنگ مشکی بود که غالب شده بود به تمام رنگهای دیگر، از میزی که در وسط حیاط قرار گرفته بود و رویش با شال مشکی پوشانده شده بود، شمعهای بزرگ سیاهی که در دو طرف عکس استاد عزیزمان قرار گرفته بودند، روبانهای مشکی روی دیسهای حلوا و خرما… تا لباسهای مشکی خانوادهی مرحوم و عزیزان حاضر در جمع.
امروز به یاد ادیب و شارح ابیات مثنوی مرحوم محمود آخوندزادهی عزیز جلسهای مشترک با انجمن مثنویخوانی داشتیم. بهمن صباغ زاده سکان اجرا را به دست گرفت. استاد نجف زادهی جان برایمان غزل خواندند. دکتر نجاتیان با بیانی خوش در باب زیست عارفانه سخن گفتند. آقای عباسی با شعر طنزشان حال و هوایی متفاوت به جلسه دادند.
احسان انوریان سنتوری دلنشین نواخت و دیگر دوستان چند خطی شعر خواندند. نه نقد داشتیم و نه مثل همیشه شعرخوانی. محوریت جلسه یادبود بزرگمردی بود که سینهاش گنجینهی ابیات مثنوی بود و به گفتهی بزرگترهای انجمن، زحمات زیادی برای ادبیات شهرمان کشیده بود. راهش پر رهرو و نامش جاویدان🖤