یک باستانشناس درباره پیامد انقباض و تغییر حریم میراث جهانی پاسارگاد، به وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی پیشنهاد کرد برای پیشگیری از عواقب هرگونه تصمیم غیرکارشناسی، به عاقبت چنین تصمیماتی که در تخت جمشید و شوش اتفاق افتاده است توجه کند و اگر مطلوب بود برای پاسارگاد هم چنین تصمیمی بگیرد.
به گزارش ایسنا، عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی پس از اظهارنظر درباره حریم پاسارگاد که مانع کشاورزی و ساخت و ساز شده است، تصریح کرد که «وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی بهدنبال حفر چاه در کنار مقبره کوروش نیست. حل مشکلات مردم وظیفه ماست. مردم پاسارگاد ۲۵۰۰ سال است که از پاسارگاد و از مقبره کوروش حفاظت کردهاند. این مردم باارزشاند. مسأله اصلی ما مردم است. اگر ما به پاسارگاد بهخاطر مدنیتی که شکل گرفته و جزو هویت ایرانیان محسوب میشود، بیاعتنا باشیم کار درستی انجام ندادهایم.»
او در توئیتر این مطلب را اضافه کرد که «مدیرکل ثبت و حرایم میراث، مدیرکل بازرسی وزارتخانه و مدیرکل میراث استان فارس برای بررسی و حل مشکلات مردم پاسارگاد عازم خواهند شد. دستور کار آنان رعایت دقیق حریم میراث فرهنگی و جلوگیری از رفتارهای فراقانونی در جهت ناراضیسازی مردم است».
اما محمدتقی عطایی ـ پژوهشگر و باستانشناس ایرانی که در دهه ۸۰ عضو بنیاد پژوهشی پارسه و پاسارگاد بوده است ـ این رویکرد و حواشی آن را در نتیجه خلاء نظرات کارشناسی دانست و در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: در این کشور از سال ۱۳۲۰ در رشته باستانشناسی فارغ التحصیل داریم، این همه هزینه میشود تا در دانشگاهها افراد متخصص و آگاه تربیت شوند که برخی از آنها در دانشگاهها، سازمان سابق میراث فرهنگی و اداره کل میراث استانها جذب شدهاند. این همه هزینه میشود تا در زمان مناسب از توان و تخصص این افراد استفاده شود.
او با اشاره به اظهارنظرهایی که درباره حریم محوطه تاریخی پاسارگاد شده است، گفت: پاسارگاد و تخت جمشید، دو پایگاه میراث جهانی هستند و از چندین دهه پیش پایگاه میراث فرهنگی در آنها دایر است و نیروی متخصص دارند، بنابراین برای هر نوع اقدام و تصمیمی در این محوطهها و هر محوطه دیگر، بهتر است نخست نظر رییس پایگاه میراث فرهنگی آن مناطق کسب شود، کارشناسان مقیم از مشکلات آن محوطهها ریشهای و عمیق اطلاع دارند. اگر وزیر برای یک ساعت از این آثار دیدن میکند، کارشناسان مقیم هر محوطه با مسائل آنجا به طور مداوم درگیرند.
عطایی تاکید کرد: انتظار میرود وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مدافع میراث فرهنگی، معنوی و باستان ایرانی در هیأت دولت باشد. مشکلات کشاورزان هم به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ارتباطی پیدا نمیکند. از طرفی، میدانیم استان فارس نه تنها در ایران، بلکه در جهان با بالاترین میزان فرونشست زمین مواجه است، فقط به خاطر اینکه نظارت اصولی در استفاده از منابع طبیعی وجود نداشته و بیحساب و کتاب، بدون موازین علمی، آب برداشت شده است. تمام نهادهای مرتبط از وظیفه خود قصور کردهاند و نتیجه آنکه صدها حلقه چاه در استان فارس حفر شده است.
این باستانشناس با اشاره به حریم مصوب محوطه تاریخی پاسارگاد، اظهار کرد: باید توجه شود پاسارگاد عرصه مصوب دارد که در اطراف آن فنس کشیده شده و این محدوده در مالکیت دولت است. یکسری حرایم هم وجود دارد. مشکلات و مسائلِ حرایم، مستقیم به پایگاه میراث جهانی پاسارگاد مربوط میشود و بعد، شخصی که عرصه و حریم پارسارگاد را تعیین کرده آقای افشین یزدانی است. باید از این افراد مسائل و مشکلات منطقه را جویا شد.
عطایی افزود: باستانشناسان وقتی برای یک اثر و یا محوطه عرصه و حریم تعیین میکنند از پیش و به تجربه با معضلاتی که قبلا برای دیگر محوطههای باستانی اتفاق افتاده، آشنا هستند و اصولا تعیین عرصه و پیشنهاد حریم برای جلوگیری از تکرار آن حوادث و اتفاقات است. حتما نیازهایی وجود دارد که این کار انجام میشود.
او به دشت ارجان/ارگان در بهبهان خوزستان به عنوان نمونهای که در تعیین عرصه و حریم آن نقش داشته، اما در ادامه با تعرض و تخریب مواجه شده است، اشاره کرد و گفت: ارجان مجموعهای کلان پیش از تاریخ، عیلامی، هخامنشی و ساسانی و شهر معتبر و مهم دوره اسلامی است. از پیش از انقلاب در نزدیکی آن کارخانه سیمان احداث کردند که امروز این محوطه با آلودگی بصری و زیستمحیطی دست به گریبان است. کوههای اطراف آن به خاطر برداشت بیرویه نابود شده است، پسماند و فاضلابش در دشت و رود مارون تخلیه میشود و منظر و محیط زیست آن منطقه بکر تخریب شده است. در زمان تعیین عرصه و پیشنهاد حریم برای این محوطه ما به مسائل مشابهی که ممکن بود در آینده در این منطقه رخ بدهد توجه کردیم. عرصه و حریم پاسارگاد یا هر محوطه دیگری هم بر اساس موازین مشابهی تعیین میشوند.
این باستانشناس اضافه کرد: از اوایل دهه ۶۰ سد تنظیمی را در کنار ارجان احداث کردند که محوطه عیلامی را به کل نابود کرد. نظیر این اتفاق در جوبَجی در رامهرز نیز افتاد، آنجا هم به دلیل تصمیم و عمل نسنجیده در دولت آقای احمدینژاد، لودرها را به جان محوطه تاریخی انداختند که منجر به نابودی محوطه تاریخی شد.
عطایی گفت: باستانشناس هنگام تعیین عرصه و حریم، اتفاقات احتمالی و پیش روی محوطه تاریخی را پیشبینی میکند. شاید امروز آن محوطه در بیابان باشد، اما باید کوه اطراف آن را درنظر گرفت شاید در آینده برداشت شود، یا کارخانه سیمان در محدوده آن ساخته شود، یا اگر محوطه در سرزمینی نفتخیز باشد احتمال کشف نفت و متعاقب آن ساخت پالایشگاه به وسعت چند ده هکتار وجود دارد. یا رودخانههای پرآب در مسیر را که ممکن است بعدها به منطقه کشت و صنعت تبدیل شود، درنظر میگیرند. نمونه این اتفاق بندر سیراف در حاشیه خلیج فارس است که بخش زیادی از آن محوطه به خاطر فعالیتهای مرتبط با توسعه میادین نفتی تخریب شده است.
او یادآور شد: خطرات در محوطههای تاریخی آن چیزی نیست که در لحظه مشاهده شود و قابل تشخیص باشد. ضمن اینکه، وقتی محدوده و ضوابط محوطه تاریخی پیشنهاد میشود از باستانشناس دعوت میشود تا از محدوده عرصه و حریم و ضوابط پیشنهادی آنها دفاع کند و اگر توانست هیأت نظارت را اقناع کند، طرح تصویب میشود و به عنوان قانون به استانداری ابلاغ میشود. در واقع این عرصه و حریم باعث میشود تاثیر عوامل مخرب را در آینده به حداقل برساند. به عنوان مثال اگر معدنی در کوههای اطراف پاسارگاد پیدا شود از قبل ضوابط عرصه و حریم باید برای این وضعیت پیشبینیهای لازم را کرده باشد. پاسارگاد یک میراث جهانی و منطقهای گردشگرپذیر است، همان موضوعی که وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بیشترین تاکید را روی آن دارد و اگر این حریم، دستکاری شود اتفاقا بیشترین آسیب به گردشگری وارد میشود؛ زیرا منظر فرهنگی و طبیعت آنجا آسیب میبیند. هیچ گردشگری حاضر به حضور در جایی کثیف و نامطبوع نیست.
وی با اشاره به اظهارنظرهایی درباره نصب دکل و محدودیت مردم در ساخت و ساز به خاطر حریم پاسارگاد، به ضرغامی به عنوان وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی پیشنهاد کرد به تخت جمشید برود و بین تخت جمشید و نقش رستم بایستد و ببیند؛ دو محوطهای که در واقع یک مجموعه است.
او ادامه داد: امروز در وسط این دو محوطه، دو جاده، خط راه آهن، انبوهی از کانال و دکل برق و مخابرات دیده میشود. آلودگی بصری چشمآزاری در این محوطه وجود دارد، درحالی که اگر دستکم سیمهای انتقال برق را در این محوطه به نحوی که کمترین آلودگی بصری را داشته باشند، از روی زمین عبور میدادند این وضعیت وجود نداشت. در واقع، همه محوطههای تاریخی با این قبیل مسائل دست به گریباناند، اما اگر میخواهند عاقبت تصمیم خود را درباره حریم پاسارگاد ببینند وضعیت عرصه و حریم تخت جمشید و نقش رستم را ببینند، اگر آن مطلوب است، در پاسارگاد هم همین کار را انجام دهند.
عطایی گفت: در پاسارگاد پشت فنس عرصه محوطه، کشاورزان مشغولند و چاه عمیق هم حفر کردهاند. اگر به صورت غیرقانونی، کشاورزان این کار را انجام میدهند رفع آن، منوط به این نیست که چاه عمیقتر حفر شود. اگر اجازه حفر چاه بیشتر بدهند، مسؤولیت فرونشست در دشت پاسارگاد را به عهده میگیرند؟ بدتر از آن، فرونشست در روستاهای نزدیک پاسارگاد است، اگر فروچاله ایجاد شود و خسارت عظیم انسانی رخ دهد، آیا مسؤولیت میپذیرند؟
او یادآور شد: عرصه پاسارگاد متعلق به دولت است، وقتی چاه عمیق حفر شود پاسارگاد را در معرض خطر قرار میدهد. آیا تضمین میکنند با حفر چاه، مجموعه تاریخی پاسارگاد دچار فرونشست نشود؟
وی اظهار کرد: تغییر رویکرد درباره حریم میراث جهانی، عواقب بدی برای دیگر محوطههای تاریخی دارد؛ چرا که به محض تغییر در عرصه و حریم یک اثر تاریخی، آثار دیگر هم چنین سرنوشتی پیدا میکنند و این بدعت نامبارک منحصر و محدود به پاسارگاد نمیماند.
عطایی گفت: چاره کار، انقباض حریم پاسارگاد نیست، بلکه انبساط دیدگاه در پذیرش رویکردهای علمی است. ما امیدواریم این رویهها تغییر کند و شاهد آثار مخرب تصمیمها نباشیم، همانند آنچه در محوطه شوش به خاطر تصمیمات گذشته اتفاق افتاد و صدمات جبرانناپذیری وارد کرد.