یک نوازنده مطرح کرد: موسیقی «مقامی» در پایتخت میتواند یک شگفتانه محسوب شود
رضا علیآبادی میگوید: تشکیل یک گروه تنبورنوازی و رقم زدن اتفاقاتی با هدف تاثیرگذاری در تهران پیچیدگیها و روابط و بورکراسی خاص خودش را دارد؛ از مدل تمرین کردن گرفته تا انتخاب رپرتوار و مسائل دیگر. در نهایت اینکه چنین کاری، مدیریتی بسیار خوب را میطلبد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از موضوعات مهم در زمینه موسیقی دستگاهی که مانایی، رشد و ارتقای آن را در پی دارد، تشکیل گروه است و آنچه گروههای موسیقی را موثر و با اهمیت میدارد، محوریت و اهداف مشخص در نوع مضمون و محتوای تولیدات و اجراهاست. البته امروز تشکیل گروههای موسیقی بدون حمایتهای مالی کاری دشوار است با اینحال هستند افرادی که با بودجه شخصی؛ ولو اندک به تشکیل گروه میپردازند. در مقابل گروههای متعددی در طول سال تشکیل میشوند اما به دلایل متعدد منحل میشوند یا فعالیتهای آنها محدود به حضور در جشنوارهها میشود.
در میان گروههای تشکیل شده از دهه هشتاد تاکنون «جامی» به سرپرستی رضا علیآبادی با وجود برنامهریزیها و اهداف مشخص پس از مدتی فعالیتهای جدی، چند سال تعطیل شد. علیآبادی سال گذشته نگرانیاش را بابت انحلال گروه خود اعلام و گفته بود این گروه را یک نفره با وام نگه داشتهام.
به گفته علیآبادی اعضای گروه «جامی» از شاگردان او هستند. گرچه این گروه نیز مانند دیگر گروههای تشکیل شده در سالها و دهههای اخیر در مقاطعی غیر فعال بوده اما به نظر میرسد اهداف و محوریت خود را حفظ کرده است. گروه مذکور آبانماه سال گذشته با ۹۰ نوازنده در تالار «وحدت» به ضبط چهار قطعه موسیقایی پرداخت. برگزاری چند کنسرت بداههنوازی با همکاری اهالی موسیقی دستگاهی و مقامی در تالار «وحدت»، «تالار رودکی»، «فرهنگسرای نیاوران» و «کاخ سعدآباد» برخی از فعالیتهای اجرایی رضا علیآبادی است. او که مدرس موسیقی هم هست، انتشار کتابهای «مقامهای باستانی تنبور»، «چهل تمرین انگشتگذاری برای تنبور» و «از نظم تا مقام» را در کارنامه دارد.
علیآبادی همچنین آلبومهای «مجموعه نظمهای تنبور»، «فرمهای بیپابان» و «تنیده در صدا» را در کارنامه دارد. او در گفتگوی پیشرو درباره فعالیتهای مجدد گروه «جامی» سخن گفت.
اینکه گروههای فعال موسیقی از مقطعی به بعد منحل شوند یا فعالیت کمی داشته باشند یکی از اتفاقات مرسوم در چند سال اخیر است که گروه «جامی» هم از آن در امان نبوده. اما دلیل این اتفاق چیست و چرا گروهتان به یکباره چندین سال از فعالیت دست کشید؟
گروه تنبورنوازان «جامی» در سال ۱۳۸۸ تشکیل شد و پس از انجام یک سری فعالیتهای ضبطی و برگزاری کنسرتهای بسیار محدود، من به عنوان سرپرست گروه تصمیم گرفتم دیگر کاری با گروهم انجام ندهم.
فعالیتهای فردی خودتان هم تحت تاثیر همین تصمیم بوده؟
خیر. من در این ۱۲ سال به کنسرتهای بداههنوازی به صورت تکنوازی یا دونوازی و چندنوازی روی آوردم و برنامههای مختلفی را در تهران و سراسر ایران برگزار کردم.
به چه دلایلی تصمیم گرفتید گروه «جامی» را احیا کنید و فعالیتهای گروهیتان را از سر گیرد؟
من از سال گذشته تصمیم گرفتم با ۶۰ نوازنده تنبور که همگی آنها گزیدهای از شاگردان من در طول ۲۱ سال دوره تدریسام هستند، کار کنم. ما در یک مقطعی شروع به ضبط ویدئوکلیپ کردیم که بیشتر آنها در دسترس عموم قرار گرفتهاند. برخی از قطعاتی که ویدئوکلیپ آنها را آماده کردیم، «مقام» یا کاور آثار اساتید موسیقی بودهاند. در این میان آهنگسازی برخی قطعات هم توسط خودم انجام شده است.
تشکیل گروههای تنبورنوازی در مناطق غرب کشور اتفاقی معمول است. گروه «جامی» میخواهد چه اتفاقی در رابطه با ساز تنبور در تهران رقم بزند؟
به نظرم موسیقی «مقامی» در پایتخت میتواند یک شگفتانه محسوب شود و با این ابهت و عظمت، میتواند یک رویکرد بسیار نو و مرتبی داشته باشد. شاید اگر چنین کاری در غرب کشور که مهد این ساز است، انجام شود، مقولهای راحتتر باشد، ولی تشکیل یک گروه تنبورنوازی و رقم زدن اتفاقاتی با هدف تاثیرگذاری در تهران پیچیدگیها و روابط و بورکراسی خاص خودش را دارد؛ از مدل تمرین کردن گرفته تا انتخاب رپرتوار و مسائل دیگر. در نهایت اینکه چنین کاری، مدیریتی بسیار خوب را میطلبد.
قرار است در آینده نزدیک شاهد چه فعالیتهایی از شما باشیم؟
اواخر تیرماه امسال در تالار وحدت کنسرتی خواهم داشت که «سکوتم را تماشا کن» نام دارد. این اجرا به همنوازی تنبور و سازهای کوبهای اختصاص دارد. سرپرستی، آهنگسازی و نوازندگی تنبور به عهده خودم است و میلاد عباسی نوازندگی سازهای کوبهای را به عهده دارد. تهیهکنندگی کنسرت نیز به عهده مجموعه هفدانگ و برادران برزی است.
اجراهای سنتی و مقامی در تهران از استقبال کمتری نسبت به پاپها برخوردار هستند. از عدم استقبال مخاطبان نگرانی ندارید؟
خیر نگران عدم استقبال مخاطبان نیستم و حتی باید بگویم به دلیل استقبال زیاد مخاطبان، روزها قبل از برگزاری، آن را تمدید کردهایم. بلیتهای سانس اول کنسرت که بیست و پنجم تیرماه برگزار میشود، در همان یک ساعت اول فروش رفت و به همین دلیل تصمیم گرفتیم روز اول مردادماه هم کنسرت دیگری برگزار کنیم که بلیتهای این سانس هم به طور کامل فروخته شد. این موارد گویای این است که موسیقی مقامی و سنتی مخاطبان خودش را دارد.
معمولا در اجراهایتان به بداههنوازی نگاهی ویژه دارید؟ آیا در کنسرت «سکوتم را تماشا کن» این اتفاق رخ نمیدهد؟
من هیچوقت نخواستهام از بداههنوازی به صورت کامل منفک شوم و در این کنسرت نیز بداههنوازی خواهم کرد. بداههنوازی در واقع اتفاقی است که بذرش را طی دوازده سال گذشته کاشتهام. در رابطه با برنامه اخیر هم، در قسمت دوم کنسرت به صورت تکنوازی به بداههنوازی خواهم پرداخت.
دلیل انتخاب عنوان «سکوتم را تماشا کن» برای کنسرتتان چیست؟
در سالهای اخیر که من کتابهای مختلفی نوشتم و سیدیهایی را منتشر کردم، هجمههای بسیار زیادی از سوی همکاران به من وارد شد ولی من به آنها پاسخ ندادم. شاید کنسرت «سکوتم را تماشا کن» یک سکوتی باشد در برابر تمام هجمههایی که در این مدت به من وارد شده است.