رضا رفیع در ضمیمه ادب و هنر :کشف کشکی چای دبش
اولین آورنده چای به ایران، کاشفالسلطنه بوده است که خیلی دبش، برگ چای را یواشکی ـ و شایع است که داخل عصایش! ـ از هند به ایران میآورد و کشور ما کشکی کشکی صاحب چای میشود؛ و بعدش چایخانهها بود که در اقصی نقاط مملکت راه افتاد.
آسایش دو گیتی، تفسیر این دو حرف است:
سیگارِ بعد چایی، چایی بعدِ سیگار!
من از ساحت بلند جناب حافظ عذر میخواهم. یعنی همچین زده شعر ایشان را از آن بلندای عرفانی و انسانی و جهانیاش انداخته و زمینگیر و آلوده به دود و دوده کرده که از این بهتر نمیشد داخل شعری خرابکاری کرد! بابا صد رحمت به مرحوم «بسحق اطعمه» که با اشعار حافظ، نقیضههای غذایی میساخت، نه فضایی! یک نمونه کشکی:
کاچی به کشک دیگر، امروزش آزمودم
«من جرّب المجرّب، حلّت به النّدامه»
در هر صنف و سنخی معمولاً هستند کسانی که حرفهای کشکی میزنند. مال الآن هم نیست. عرض شد که از همان ابتدای آفرینش بوده است. سابقهدار است. فیالمثل، دیکتاتورها همهشان در طول تاریخ اگر دقت کنید، نصف بیشتر حرفهایی که زدند، کشکی بوده است. شما همین «آدولف هیتلر»، رهبر نازیهای خشن آلمان را نگاه کنید. میگوید: «انسانگرایی، مروج حماقت و بزدلی است»! کشکیتر از این حرف مگر داریم؟ خب همین میشود که طی دو جنگ بزرگ جهانی، میلیونها انسان بیگناه را به کشتن داد.
خود نازیستش هم که آخر کار در کنار معشوقه نازش، دست به خودکشی زد. کار عاقلانهای کهای کاش قبل از جنگ جهانی اول، مرتکب میشد و جهانی از شرّ افکار مالیخولیائی و توهّمات قدرتطلبانهاش راحت میشد. همو که در یک نگاه کشکی دیگر، نژاد آلمانی خودش را برترین نژاد جهان میدانست. گفتهاند که این جمله هم از هیتلر است: «خوشا به حال حکومتی که مردمش فکر نمیکنند.» … زرشک!
اگر نمیترسید، در تونل زمان، برویم عقبتر، برسیم به چنگیزخان مغول (۱۱۶۷ تا ۱۲۲۷ میلادی) یا همان «تموچین» خودمان! خان گردنکلفت و دانهدرشت مغول که با نگاه کشکی فتح دنیا توانست به بهای کشتارهای بسیار، قبایل مغول را متحد سازد و با تسخیر قسمتهای زیادی از آسیا، شامل چین و روسیه و ایران و خاورمیانه و همچنین اروپای شرقی، امپراتوری مغول را پایهگذاری کند.
«آقا محمدخان قاجار قوانلو قاجار» ملقب به «کاشفالسلطنه» و مشهور به «چایکار»، متولد ۱۲۴۴ در تربتحیدریه است که در تهران و لاهیجان زیسته است و سرانجام نیز به سال ۱۳۰۷ بر اثر تصادف از دنیا میرود و در شهر زیبای لاهیجان مدفون است و من بر آرامگاهش حاضر شدهام و فاتحهای خواندهام. دیپلمات، اصلاحگرا، نویسنده و مشروطهخواه دوره قاجار و اوایل پهلوی اول بوده است. نخستین کسی است که کشت چای را در ایران رواج داد و به «پدر چای ایران» شهرت یافت.