زیستن در پرتو فرهنگ و ادب مطالبی به خاطره زنده‌یاد حسن انوشه و گفتگویی با استاد بها‌ءالدین خرمشاهی

سید مسعود رضوی
درگذشت پژوهنده برجسته، مترجم و نویسنده ارجمند معاصر، استاد حسن انوشه، برای کسانی که او را می‌شناسند و بر ارزش و ژرفای کار او، و اهمیتی که در پژوهش‌های ایران فرهنگی، در حوزه‌های فراتر از مرزهای ایران داشته و دارد، موجی از اندوه و حسرت برجای نهاد، اما کیست که تا ابد بماند و دیرتر از چند دهه‌ و ای بسا یک سده بپاید؟ خداوند سبحان فرموده است: قل ان الموت الذی تفرّون منه‌فانّه فهو ملاقیکم. مرگ، عنصری اساسی و حقیقتی در زندگی است. قید حیات و شرط آن است. اما آنچه سزاوار گفتن است و ما را غمگین می‌کند، غیبت افراد و انسان‌هایی است که اثر و تأثیری فراتر از روابط فردی و مناسبات شخصی برجای می‌نهند. همین‌ها مخاطب استاد رودکی بوده‌اند که سرود:
مرگ چنین خواجه نه کاری است خُرد،
و نیز:
از شمار دوچشم یک تن کم
از شمار خرد هزاران بیش…
باری، در اینجا مجملی درباره انوشه و آثار وکار و زندگی وی ذکر می‌کنیم و دنباله سخن را به دوست دیرین و پنجاه ساله وی، استاد بهاءالدین خرمشاهی می‌سپاریم که در گفتگویی دوستانه و شیوا، مطالب و نکته‌هایی را درباره حسن انوشه بیان کرد و بابی برای آشنایی بیشتر و گرامی داشتن یاد و نام و آثار آن فقید باز گشود. ضمن سپاس از استاد خرمشاهی عزیز و آرزوی سلامت و بهروزی و تداوم خدمات فرهنگی ایشان، توجه خوانندگان عالی مقام را به این گفتگو جلب می‌کنم. با این توضیح که اجمالی درباره زندگی انوشه در ابتدای این مقاله، براساس منابع و شناخت نامه‌های موجود فراهم شده و در متن گفتگو، پرسش‌ها را حذف کرده و روایت شیوای بهاء‌الدین خرمشاهی را جایگزین کرده‌ایم
***
حسن انوشه، زاده ۱۹ اسفند ۱۳۲۳ خورشیدی در شهر بابل و درگذشته ۲۳ فروردین ۱۳۹۹ در تهران بود. او پس از تحصیلات دبیرستانی در زادگاهش راهی تهران شد و در دانشگاه تهران تا اخذ درجه لیسانس ادبیات عرب درس خواند.
وی علاوه بر پژوهش و نویسندگی و ترجمه در حوزه‌های تاریخ و زبان و ادب پارسی، سرپرست دانشنامه ادب فارسی و عضو هیئت امناء بنیاد فردوسی بود. تمام عمر انوشه به نوشتن و تحقیق و ترجمه و کارهای فرهنگی گذشت و به رغم منزلت و جایگاهی که داشت، هیچ حاشیه و مسئله‌ای او را درگیر نمی‌کرد.
یادش گرامی باد
فهرست کتاب‌های مرحوم انوشه، بدین قرار است. اما اگر سرجمع مقالات و گفتگوهای وی را در جراید و دانشنامه‌ها نیز به حساب آوریم حدود چند هزار خواهد شد.
آثار حسن انوشه
تاریخ ایران کیمبریج: از ظهور اسلام تا آمدن دولت سلجوقیان (از فروپاشی دولت ساسانیان تا آمدن سلجوقیان)، گروه مؤلفان و مترجمان، ناشر: امیرکبیر
تاریخ ایران کیمبریج: از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان: بخش اول، گروه مؤلفان و مترجمان، ناشر: امیرکبیر
تاریخ ایران کیمبریج: از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان، کلیفوردادموند بازورث، حسن انوشه (مترجم)، جان اندرو بویل (گردآورنده)، ناشر: امیرکبیر
تاریخ ایران کیمبریج: از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان: بخش اول، گروه مؤلفان و مترجمان، ناشر: امیرکبیر
تاریخ سیستان: از آمدن تازیان تا برآمدن دولت صفاریان، کلیفوردادموند بازورث، حسن انوشه (مترجم)، ناشر: امیرکبیر
ایران و تمدن ایرانی، کلمان هوار، حسن انوشه (مترجم)، ناشر: امیرکبیر
تاریخ غزنویان (جلد اول و دوم)، کلیفوردادموند بازورث، حسن انوشه (مترجم)، ناشر: امیرکبیر
تاریخ تمدن: عصر ولتر، ویلیام جیمز دورانت، آریل دورانت، سهیل آذری (مترجم)، حسن انوشه (ویراستار)، ناشر: علمی و فرهنگی
ایران در سپیده دم تاریخ، جورج گلن کمرون، حسن انوشه (مترجم)، ناشر: علمی و فرهنگی، ۱۳۸۱
گزیده نوروزنامه حکیم عمرخیام نیشابوری: همراه با شرح دشواری‌ها و گفتاری درباره نوروز، محمدشریف ملک‌زاده، جعفر جوان بخت، حسن انوشه (مقدمه)، ناشر: ایرانیکا
دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آناتولی و بالکان، گروه مؤلفان، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات
دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در شبه قاره، گروه مؤلفان، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات
دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در افغانستان، گروه مؤلفان، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات
دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه، گروه مؤلفان، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات
دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در جهان عرب، گروه مؤلفان، ناشر: مؤسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم
دانشنامه ناشنوایان (دانا): جامعه‌شناسی – قوانین ناشنوایان در آمریکا، گروه مؤلفان، ناشر: مؤسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم
دانشنامه ناشنوایان (دانا): کاتلین – یهود، گروه مؤلفان، ناشر: مؤسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم
افغانستان در غربت، زندگینامه و نمونه سروده‌های شاعران تبعیدی افغانستان، حسن انوشه، حفیظ‌الله شریعتی، ناشر: نسیم بخارا، ۱۳۸۳

متن گفتگو با استاد بهاء‌الدین خرمشاهی
مرحوم استاد حسن انوشه، بی‌شک از نوادر نویسندگان و از زبده‌ترین مترجمان و پژوهندگان ایران بود و بنده و کامران فانی، دوستی پنجاه ساله‌ای با این انسان وارسته و دانشور داشتیم که در حقیقت از وجود وی و قدرت او در نوشتن و تحقیق و ترجمه بهره می‌بردیم. حسن انوشه، متأسفانه به دلیل سرطان پروستات و متاستاز سرطان، جان به جان آفرین تسلیم کرد. من هم همین بیماری را داشتم، اما زود متوجه شدم و معالجه نتیجه داد. اما انوشه گویا دیر متوجه شده یا اقدام کرده بود و لذا این ضایعه رخ داد و ایشان از میان ما رفت.
من خاطرات بسیار زیادی از مرحوم انوشه دارم و همه آنها خوب و دال بر ارزش و خدمات این مرد و اخلاق و نجابت اوست. انوشه همیشه یک پای دانشنامه‌نویسی ایران بود و اگر مجموع مقالات وی را جمع کنیم حدود سه چهار هزار خواهد شد. مثلاً در دایره‌المعارف تشیع و دانشنامه حافظ، ایشان کارت سفید داشت که هر مدخلی را که خودش می‌خواهد برگزیند و هر چقدر که صلاح دانست بنویسد. شاید بیش از یک سوم مدخل‌ها در برخی دانشنامه‌های مهم و پرکاربرد معاصر، به قلم او بود.
دانشنامه ادب فارسی که آن را می‌شناسید، یک کار بزرگ بود که بدون حضور و همت حسن انوشه اصلاً امکان نداشت متحقق و منتشر شود. این اثر مهم درباره ادبیات فارسی در قفقاز، افغانستان، آناتولی، صربستان، آسیای صغیر یا همان ترکیه، در کشورهای عربی، پاکستان و هند و آسیای میانه و همه جای جهان را در بر می‌گیرد. او برای انجام این کار، راه دشواری را طی کرد و منابع پرشماری را فراهم آورد.
کتابخانه عظیم چهل هزار جلدی که او فراهم کرد، از سراسر جهان، کشورهایی مثل ازبکستان، هند، مالزی، بوسنی، ترکیه، تاجیکستان و خلاصه هر جایی متنی درباره ادبیات ایران بود، یا برایش ارسال می‌کردند یا خودش فراهم می‌کرد. به این دلیل، چندان نیازی هم به این طرف و آن طرف رفتن برای پیدا کردن و تحقیق مطالب نداشت.
او منابع متقن و مآخذ مطمئن را گرد آورد و بعد این کار دانشنامه را که کاری سترگ بود به سامان رساند. قرار بود جلدی هم درباره ادبیات فارسی در کشورهای حوزه خلیج‌فارس، بنویسد و در کشورهای عربی، تا این اثر تکمیل شود و خوب می‌بینید که همین الآن هم اثر منحصربفرد و جامعی است…
زمانی که می‌خواست آن را چاپ کند، گاهی این طرف و آن‌طرف می‌رفت و منابع مالی؛ از حقوق کارکنان و نویسندگان تا خرید کاغذ و انتشار و چاپ و صحافی و مسائل دیگر، همه بر دوش انوشه بود. او خم به ابرو نمی‌آورد. زمانی آقای مسجد‌جامعی که وزیر ارشاد بودند و قبلاً معاون فرهنگی، کمک‌های شایان و ارزشمندی داشتند و کار چاپ و انتشار دانشنامه را پیش انداختند. ایشان از دوستان و یاری‌دهندگان همیشگی انوشه بود و بسیار به اهل فرهنگ خدمت کرده است.
یک خاطره یادم هست، یک جلد از دانشنامه ادب فارسی درباره افغانستان بود و وقتی در آن کشور رونمایی شد، انتقاداتی کردند و کمبودها و حرف و حدیث‌هایی که چرا این مدخل نیست، اسم آن فرد یا آن کتاب نیست و این مسائل؛ حسن انوشه در بازگشت، ویرایش مجددی از این جلد دانشنامه انجام داد که آن را به کلی زیر رو کرد. همت عجیبی داشت و یک تنه تمام نارسایی‌ها و نقص‌ها و غلط‌ها را اصلاح کرد و در حقیقت اثر جدید و کاملی ارائه کرد که موجب تعجب شد و بسیار تحسین و استقبال شد.
نقش او فقط در دانشنامه‌ها نبود. من بعد‌ها به انتشارات علمی و فرهنگی پیشنهاد کردم و به رئیس محترم آن مؤسسه گفتم شما که کارهای خوب و درجه اول، کارهای اساسی و پایه فرهنگ را عهده‌دار شده‌اید، بد نیست و بلکه لازم و مفید است که دانشنامه‌ ادب فارسی را نیز منتشر کنید و این اثر موجب اعتبار شما خواهد بود.
حسن انوشه انسانی بسیار فاضل بود. گاهی که به او دکتر انوشه خطاب می‌کردند، خرده می‌گرفت که من دکتر نیستم. راست می‌گفت. او لیسانس ادبیات عرب از دانشگاه تهران داشت و همین احاطه به زبانها به دامنه اطلاعاتش بسیار می‌افزود. او انگلیسی را عمیق و دقیق، با همت خودش آموخت و از تمام منابع عربی و فارسی و فرنگی استفاده می‌کرد. به هر حال مقام فضل و استادی او در تحقیقات ادبی و تاریخی نیاز به لقب و مدرک نداشت، یک بار البته در مراسم مجلل و مهمی در باکو، دانشگاه باکو در آذربایجان‌ شوروی، به انوشه دکترای افتخاری ادبیات اعطا شده بود، هر چند که او اشاره و ارجاع و نیازی به این حرف‌ها نداشت.
یکی از کارهای مهم انوشه، تربیت شاگردان و پژوهشگران ارزشمند و فاضل و کاردان در حین کار و تحقیق بود. مثلاً آقای هومن عباسپور یکی از آنهاست، که الآن نایب رئیس انجمن ویراستاران است و دیگر نام نمی‌برم، فقط او شاگرد‌پرور و بسیار مؤثر در تربیت محققان جوان و همکاران بود.
در زمینه تاریخ و آثار تاریخی، بیشترین قسمت تاریخ ایران کمبریج را او بر عهده گرفت. می‌دانید که هر جلد یکی دو هزار صفحه است و اثری بسیار فنی و پر مأخذ و دقیق است. یک منبع معتبر و در سطح جهان با اهمیت است. خلاصه انوشه یک تنه این بار سنگین را به دوش گرفته بود و سرانجام به ناچار بخش‌هایی را هم به مترجمان خوب دیگری دادند.
این اثر هنوز هم جزو دو سه مأخذ مهم و معتبر و کامل در باب دوره‌های گوناگون تاریخ ایران محسوب می‌شود. کارهای دیگرش مثل کتاب‌های استاد ادموند باتورث یا بازورث و کلمان هوار هم دست کمی از این کتاب ندارد. او کمک شایانی به رشته تاریخنگاری و تحقیقات تاریخی در این مملکت کرده است.
انوشه متواضع بود. خوب می‌نوشت. دقیق بود و اگر مأخذ و منبع مفید و جدیدی می‌یافت حتماً آن را هم مرور و برای کارش مورد ارجاع و رجوع قرار می‌داد. اخلاق فروتنانه و رفتار جوانمردانه با همکاران سبب می‌شد کارهایش پیش برود و به سرانجام برسد. او خوشوقت و سعادتمند بود که بسیاری از کارهایی را که شروع کرد توانست به پایان برساند و در مجموع خدمات پرشماری به فرهنگ ایران، تاریخ مملکت، و ادبیات و زبان فارسی کرد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *