چگونه میتوان باور کرد هجرت ناباورانه و ناگهانی مردی سترگ را، مردی از تبار مردان خدا، که همه وجودش را برای ایمان و اعتقاد راسخ و خللناپذیر خویش گذارد و چون شمع سوخت تا روشنابخش اهل فضل و فرهنگ و معرفت و هنر و دین باشد.
مردی بزرگ، مهربان، صمیمی، مردمدار، یار مظلومان و کس بیکسان، پناهگاه اهل فضل و فرهنگ و هنر و حجت دینداری جوانان…
۱۵ خرداد، روزی که برای همیشه عزای عمومی لقب گرفت. قیام و نهضتی که در این روز جوانه زد و پس از ۱۵ سال شکفت و ثمر داد. یوماللهی که نطفه نهضت خمینی در آن شکل گرفت و دعایی چه پیوندی داشت با این نهضت و این قیام و چه انسی داشت با رهبر نستوه آن. و چه بازی غریبی دارد روزگار که مریدش در همان روز به مرادش میپیوندد. داستان این پیوند عاطفی و اخلاقی و انسانی و البته خدایی و انقلابی، البته که دفتری خواهد به قدر و وسع نگارش یک عمر و نه حدیثی است که به چنین اجمال و محدوده ضیقی بتوان گفت و نگاشت.
سید محمود دعایی در عرصههای مختلف حضور در سیاست و فرهنگ و رسانه و درکنشگریهای متنوع و گوناگونی که داشت به اخلاق و ادب وفادار ماند و این خصیصه البته که خود کیمیایی بوده و هست هر که را برای ملک و ملّت سرمایه و ذخیرهای میفهمید به عشق انقلاب و کشور به نحو کم نظیری اکرام میکرد تا مبادا دلسرد شود و برنجد و تلخ کامیهای پیش آمده، او را برهاند. حتی به بهای هزینه از خویش و با تواضعی که برخی که در شان و منزلتش نمیدانستند و گاه حمل بر مبالغه نیز میکردند.
در طول چهاردهه خدمت در موسسه و مؤانست با آن عزیز بارها شاهد بودهایم که در برخورد با چهرههای فرهیخته و دلسوزان این آب و خاک در همه عرصههای علمی و فرهنگی و سیاسی و هنری و ادبی با چه سلم و حلمی، و با چه مهر و مدارا و تواضعی رفتار میکرد و ادب به خرج میداد تا حلقه مهر و مودت نگسلد و عزیزی از قطار انقلاب و نظام و خدمت به مردم و کشور پیاده نشود.
در این مجال، تنها به چند نکته کوچک از ویژگیهای اخلاقی و منش شخصیتی این سید عزیز سفر کرده اکتفا میکنیم:
*۶دوره نماینده مجلس شورای اسلامی بود و هیچگاه حقوق از مجلس نگرفت.
* هرگز درب اتاقش را نبست. درب اتاقش همیشه باز بود و دیدار او برای همه به آسانی در دسترس بود. همچنان که خود تلفنهای مردم و پرسشگران را شخصا پاسخ می گفت.
* همیشه وسیله نقلیهاش یک اتومبیل پیکان اداره بود و با وسیله دیگری رفت و آمد نکرد.
* تنها از دفتر امام و بعد از آن بزرگوار از دفتر رهبری شهریه میگرفت و با همان معونه میساخت.
* هرگز اجازه نداد که حرمت نمایندگی که از ولی فقیه داشت چه در دوران امام و چه در دوران خلف او خدشهای ببیند.
* در تواضع و فروتنی و ادب به ویژه در برابر نخبگان و ادیبان و چهرههای فاخر ادبی، سیاسی و به ویژه فرهنگی و هنری این سرزمین شاهد مثال و زبانزد خاص و عام بود.
* اجازه نداد در اطلاعات آبرویی بریزد و قلم ناروا و خلاف ادب و اخلاق مجال بیابد.
*همیشه نگران بود تا مبادا دل دردمند و عاشق این ملک و ملّت به خاطر مطلبی و مقالهای برنجد.
* به میثاقی که با مراد و امامش بست همواره وفادار بود و ماند.
* هرگز خوی اشرافیگری نگرفت و به زیّ طلبگی باور داشت و مردمداری و رفق با محرومان را فراموش نکرد و…
در پایان وظیفه خود میدانیم مصیبت وارده را پس از خویش به همسر گرامی و خاندان معزز دعایی صمیمانه تسلیت بگوئیم.
یادش گرامی و روحش در ملکوت اعلی غرق آرامش و رحمت الهی باد. خداوند او را با اجداد طاهرینش محشور فرماید. آمین.