تبیین جامعه شناسانه ناآرامیهای اخیر؛ (۱) تحلیل اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ از زبان عماد افروغ
تهران- ایرنا- دکتر «عماد افروغ» جامعهشناس، ضمن تحلیل ریشههای ناآرامیهای اخیر در کشور، مسئولان کشور را به تجدید نظر در برخی روشها و قوانین توصیه و تاکید کرد: به هیچ وجه تجدید نظر در برخی روشها باعث خدشه به نظام نمیشود و اتفاقا این رشد یک نظام را نشان میدهد.
جرقهای بر خشمهای فروخفته
این جامعهشناس در تبیین علت بروز ناآرامیها در پی جان باختن مهسا امینی گفت: جامعه ما آبستن انواع ناآرامی، به دلیل انواع مشکلات از تورم و بیکاری تا عدم توزیع عادلانه و برابر مواهب سیاسی اقتصادی و فرهنگی است. بنابراین فوت خانم مهسا امینی تنها یک جرقه بود برای این که خشمهای فروخفته یک بار دیگر خود را نشان دهد.
مساله صرفا حجاب نیست. مگر میشود در جامعهای که یک عقبه تاریخی و ریشه دار حتی قبل از اسلام درباره حجاب دارد، به این شیوه روسری را در آتش بیندازند؟! این یک حرکت واکنشی است. آن جوان دنبال فرصتی بوده تا اعتراض کند و حالا با فوت مهسا امینی فرصت یافته استوی افزود: ما در سالهای گذشته نظیر ۹۶ و ۹۸ موارد زیادی داشتهایم که این خشمهای فروخفته، خود را نشان دادند. در این مورد هم تاسف اینجاست که تذکرات داده شد و نقدهای زیادی به شیوه برخورد گشت ارشاد مطرح شد و بسیاری از جمله خود من چندین بار در این باره هشدار دادیم، اما متاسفانه گوش شنوایی نبود.
رئیس اسبق کمیسیون فرهنگی مجلس اظهار داشت: طبق پیگیریهایی که من کردم، گشت ارشاد با وضع کنونی آن، هیچ توجیه قانونی ندارد. مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی هیچ اشارهای به این نوع گشت ارشاد نکرده و حتی مصوبه ۴۲۷ شورای فرهنگ عمومی که در این زمینه مورد اشاره قرار میگیرد، مورد تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار نگرفته است. این نحوه برخورد هیچ سنخیتی با امر به معروف و نهی از منکر ندارد، مواجهه باید خیلی مودبانه و دور از توهین باشد.
به گفته او، اگر کسی با منطق جامعه شناسی و منطق شورشها و خشمهای شهری آشنا باشد، میداند در تمام دنیا وقتی چنین اتفاقی میافتد، جامعه دچار فوران خشم اجتماعی میشود. در کشورهای دیگر نظیر آمریکا هم چنین اتفاقاتی سبب شورش اجتماعی میشود و تلفات میدهد.
افروغ با بیان این که سالهاست بسیاری هشدار میدهند انعطاف و توجه به فعل و انفعالات واقعی جامعه وجود ندارد، افزود: گاه به نظر میرسد قوهای که متوجه شرایط زمان و مکان باشد و با فهم ارزشها بتواند روشها را تغییر دهد و متوجه شرایط جامعه شود، نیست. من سالهاست این موارد را گفته ام، اما متاسفانه هیچ اتفاقی نمی افتد.
این استاد دانشگاه در خصوص مطالبه مردم در این ناآرامیها اظهار کرد: شاید خواسته آشکار معترضان در این مقطع، مساله حجاب و انعطاف بیشتر نظام در این موضوع باشد، اما مطالبه مردم صرفا این نیست. در جامعه ما فقر و نابرابری، بیکاری و انواع تبعیض غوغا میکند. جامعه انباشته از برخی مشکلات است و دنبال بهانه میگردد، حتی به نظر من تشییع پرشمار مرحوم پاشایی هم سیاسی بود، نه فرهنگی. افراد احساس کردند اعتراض سیاسی آشکار ممکن است عواقب داشته باشد.
ممکن است ناآرامی از سوی بیگانگان هم تحریک شود. اما نباید کاری کرد که زمینه تحریک افزایش یابد. اگر شهروندی هویت ایرانی و ملی خود را بشناسد، گوشش بدهکار تحریکات بیگانه نیست
جامعه ما عقبه تاریخی حتی قبل از اسلام درباره حجاب دارد
وی ادامه داد: الان هم مساله صرفا حجاب نیست. مگر میشود در جامعهای که یک عقبه ریشه دار شرعی و عقبه تاریخی حتی قبل از اسلام درباره حجاب دارد، به این شیوه روسری را در آتش بیندازند؟! این یک حرکت واکنشی است. آن جوان دنبال فرصتی بوده تا اعتراض کند و حالا با فوت مهسا امینی فرصت یافته است. تنها یکی از موارد، اعتراض به گشت ارشاد است که به نظر من به حق است. چیزی راه انداختهایم که هیچ توجیه انسانی، اخلاقی، عقلی و حتی قانونی ندارد. روش آن هم میتواند اصلاح شود. خب به جای این که افراد را سوار ون کنید و به جایی ببرید، همان جا تذکر بدهید یا در همان ماشین آموزش دهید تا بروند. این شیوهها که مردی زن نامحرم را در ماشین بیندازد، غیر انسانی و غیرشرعی است.
این جامعه شناس گفت: ای کاش نظام بموقع درباره این حادثه واکنش نشان میداد و عذرخواهی میکرد. من به محض فوت خانم امینی مصاحبهای کردم و گفتم نظام عذرخواهی کند، اما کسی عذرخواهی نکرد. احاله دادند به کمیتههایی که تحقیق شود و معلوم نیست کی نتیجه میدهد. بالاخره این حادثه قطع نظر از این که آن خانم سابقه بیماری داشته باشد، در گشت ارشاد انجام شده و حتی اگر او را نزده باشند، فشار روحی رخ داده و منجر به سکته شده است. این موارد در دنیا جا افتاده که هر کس اعمال قدرت میکند، مسئولیت دارد. برخی منطق جامعه شناسی و مسائل علوم انسانی را درک نمی کنند و خیلی بسته عمل میکنند، این همه عالمان انسانی ما حرف میزنند، به چه نتیجهای میانجامد؟
افروغ در پاسخ به این سوال که «چرا این اعتراض در بسیاری موارد به درگیری و اغتشاش کشیده شد؟» گفت: رابطه متقابلی بین شیوه حکمرانی و نحوه اعتراض هست. از آن شیوه حکمرانی، این نحوه اعتراض هم در میآید. ممکن است بگوییم چرا به جای اعتراض مسالمت آمیز، آتش میزنند، چرا خواستهها را آرام تر مطرح نمی کنند؟ مگر شما به خواستههای آرام آنها جواب دادهاید که چنین انتظاری دارید؟
توصیه افروغ، پرداختن به مسایل اشتغال، بیکاری و شکاف طبقاتی است تا آشفتگی و سردرگمی جوانان درباره آینده در عمل حل شود. به گفته او، باید نخبگانی عاری از دسته بندیهای راست و چپ راه حل بدهند و به راه حلها عمل کنند، نه این که تنها نمایشی اجرا کنند و کار خود را اصلاح نکنند
چقدر شیوه اعتراض مدنی را در مدارس آموزش دادهایم؟
وی با طرح این سوال که «چقدر شیوه اعتراض مدنی را در مدارس آموزش دادهایم؟» افزود: اصلا اینها را یک شهروند با حقوق شناخته شده در قانون اساسی بار آوردهایم؟ ارزشهای گذشته را به صورت طبیعی به نسل جوان منتقل نکردهایم. اگر میخواهیم اعتراض مسالمت آمیز باشد، باید شیوه حکمرانی را عوض کرد، نه این که قواعد آن عوض شود، روشهای تنگ نظرانه باید اصلاح شود. روشن است که ممکن است ناآرامی از سوی بیگانگان هم تحریک شود. اما نباید کاری کرد که زمینه تحریک افزایش یابد. اگر شهروندی هویت ایرانی و ملی خود را بشناسد، گوشش بدهکار تحریکات بیگانه نیست.
هشدار: شورش کور میتواند به جنگهای فرقهای بپیوندد
این جامعه شناس در تبیین طیف سنی، اجتماعی، طبقاتی شرکتکنندگان در این ناآرامیها گفت: باید بعد از آرام شدن فضا، پیمایش و مطالعه میدانی درباره سن و جنس و طبقه و محله معترضان انجام شود تا دقیق معلوم شود، اما فعلا میتوان گفت قاطبه معترضان نوجوان و جوان هستند و احساس میکنم نوعی انقطاع نسلی هم برای آنها اتفاق افتاده است و ارتباط و اتصال کافی با نسل گذشته ندارند. دلیل آن هم نحوه تربیت و آموزش و پرورش ماست که سبب شده این نسل احساس رهاشدگی کنند. من نگران این هستم که اگر این شورشها رهبری نداشته باشد، تبعات بدی دارد. اگر رهبری داشت، بیانیهای میداد و درخواستها و ایدئولوژی آن مشخص بود. اما این یک شورش کور و بدون رهبر است و این خطر را دارد که میتواند به جنگهای فرقهای درونی بپیوندد. حتی اگر بتوان اینها را آرام کرد، شاید در مسایل دیگر سر باز کند.
وی درباره پیامدهای حرکتهای خیابانی گفت: در تمام دنیا وقتی اتفاق ناگواری (اعم از قابل پیش بینی یا ناگهانی) رخ میدهد، اولین واکنش مردم، واکنش خیابانی است و این ربطی به ایران هم ندارد و مردم خشم خود را در تظاهرات خیابانی نشان میدهند. این مردم باید آن قدر آموزش دیده باشند و تربیت مدنی شده باشند که تخریب اموال عمومی نکنند. تنها شعار بدهند. پلیس هم باید آموزش لازم را درباره شیوه برخورد با اینها دیده باشد و بداند برخی رفتارهای غیرعادی، در این شرایط طبیعی است. رفتارها در شورش اجتماعی با حالت عادی متفاوت است. ممکن است کسی در آشوب خیابانی شرکت کند، اما نفهمد چرا شرکت کرده، به خاطر این که این رفتار ناشی از شور و عاطفه است، نه معرفت. این باید درک شود و ما نیازمند پلیس ویژه آموزش دیده برای این شرایط هستیم.
رفتار معترضان هیجانی است و مدارا سبب تعدیل میشود
وقتی کسی شیشه بشکند و ساختمان خراب کند، قوه قهریه نظام هم میخواهد آن را کنترل کند و این طبیعی است، اما باید به عقب برگشت و حتی در این شرایط حاد هم پیشنهاد من این است که نیروهای امنیتی سعی کنند بیشتر مدارا کننداین جامعه شناس افزود: البته وقتی کسی شیشه بشکند و ساختمان خراب کند، قوه قهریه نظام هم میخواهد آن را کنترل کند و این طبیعی است، اما باید به عقب برگشت و مساله را دید و حتی در این شرایط حاد هم پیشنهاد من این است که نیروهای امنیتی سعی کنند بیشتر مدارا کنند. زیرا رفتار معترضان هیجانی است و مدارا سبب تعدیل آن میشود. کتابی را درباره شورشهای خیابانی در آمریکا میخواندم که طبق آن، هر جا پلیس تندتر برخورد کرده، شورشها تندتر شده است.همین ضابطان گشت ارشاد هم باید آموزش ببینند. پلیس به جای برخورد فرهنگی، برای برخوردهای قهری آموزش دیده است.