تندروها آسوده بخوابند؛ اصلاحات بیدار است اصولگرایی؛ علیه اصولگرایی
آرمان – یاسمین طالقانی: در حالی که اعضای جبهه پایداری طبق توافقی نانوشته از مخالفان جدی آیتا… هاشمی هستند و در صدر آنها حمید رسایی قرار دارد اما در این روزها گویی برخی از اعضای این جبهه به درک حقیقت نائل آمدهاند و با اظهاراتی که دارند مواضع دیگر همحزبیهای خود در مورد هاشمی را باطل میکنند. مثلا سال۹۲ رسایی گفت: «آقای هاشمی باید ردصلاحیت شود. چون ایشان در راس فتنه بودند. فتنه یک راس داشت و بقیه کوچک بودند.» اما برخی مانند سید مهدی هاشمی سکوت را در پیش گرفتند و حالا که در انتخابات مجلس پذیرای شکست سختی شدند خط هجمه به هاشمی را به حمایت تغییر داده و میگویند: «جایی که قدرت انتخاب دست مردم است، کاندیداهای جریانهای فکری براساس احساس تکلیفی که دارند، موظف به عرضه افکار و اندیشههایشان هستند، اگر بار روی دوششان قرار گرفت، بنده هستند و در غیر این صورت از دایره کار و فعالیت خارج نمیشوند. این آقایان هر جایی بوده و هستند به فعالیت و تلاش خود ادامه میدهند. مگر طی مقاطع زمانی مختلف، افراد مختلف از دایره انقلاب خارج شدهاند؟ آقای هاشمی رفسنجانی روزگاری رئیس مجلس، رئیسجمهور، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان بوده است. گاهی اقبال عمومی بیشتر بوده و گاهی کمتر شده. ایشان در دایره انقلاب است اما برخی از دایره انقلاب خارج و حذف شدند. مردم با هیچ کس عهد اخوت نبستهاند. مردم عملکرد بنیصدر، بازرگان، رجایی، هاشمی رفسنجانی، خاتمی، احمدینژاد و روحانی را دیدهاند.» وی در ادامه میافزاید: «مگر افرادی که به روحانی رای ندادند، روحانی رئیسجمهور آنان نیست؟ امثال بنده که به ایشان رای ندادیم از دولت ایشان مطالبه داریم و قطعا مردمی که به ایشان رای دادند، مطالباتشان از دولت بیشتر است. روحانی نمیتواند بگوید به بنده و امثال بنده که به او رای ندادیم پاسخگو نیست. نماینده مجلس وقتی به خانه ملت راه پیدا میکند، نماینده ۸۰ میلیون ایرانی است. بنده و نمایندگان مجلس نهم تا هفتم خرداد باید پاسخگوی عملکردمان باشیم و نمایندگان مجلس دهم باید از هفتم خرداد ۱۳۹۵ پاسخگوی عملکردشان باشند.» این مواضع اعتدالی نه از سوی شخص سیدمهدی هاشمی بلکه از سوی یک عضو جبهه پایداری کمی بعید است. نباید فراموش کرد که آیتا… هاشمی از ابتدای آغار فعالیتهای خود مورد هجمه تندروها بوده است و حتی زمانی چپ سالهای قبل که امروز اصلاحطلب هستند انتقادات زیادی را به او مطرح میکردند و راستهای آن دوره یا همان اصولگرایان امروز که در اعتراض و هجمه به آیتا… هاشمی پیشتاز هستند اما سکوت او معنایی داشت که امروز درک آن آسانتر است. البته هاشمی در زمان خود راه پاسخ به تندروها را بهخوبی میداند از جمله اینکه در روزهای منتهی به انتخاباتهای مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان، انقلاب اسلامی را اتمام حجت خدا در عصر حاضر دانست و با تأکید بر درستی ساختار نظام، گفت: «شاید عملکرد بعضیها در برخی نهادها مردم را دلسرد کرده باشد، اما امیدواریم مردم در هفت اسفند با تندروها اتمام حجت کنند.» که مردم از سخن هاشمی استقبال کرده و به آنهایی رای دادند که تندروی در آنها ملموس نبود.
اما چرا چرخش؟
اینکه چرا افرادی از جبهه پایداری در این روزها تغییر موضع آشکاری دادهاند و از آیتا… هاشمی دفاع میکنند باید چند گمانه را مطرح کرد. اولین گمانه اینکه امثال سیدمهدی هاشمی به عدم توجه اصولگرایان به خود در تصمیمگیریهایشان پی برده و به نوعی تصور میکنند که تبدیل به مهره سوخته شدهاند. آنها مشاهده میکنند افراد عضو اردوگاه اعتدال هیچگاه کنار گذاشته نمیشوند و اگر در لیست قرار نگیرند در امور دیگر از آنها استفاده میشود که جایگاهشان حفظ خواهد شد. همچنین امثال سیدمهدی هاشمی درک کردهاند که احترام و اخلاق نخستین شرط حضور در اردوگاه اعتدال است و میدانند که بیشترین ضربه از ناحیه بیاخلاقی برخی اعضای جبهه پایداری به این تشکل وارد شده است پس بهتر است به سمتی بروند که در جامعه نهتنها پذیرفته شده بلکه محبوب هم است. دلیل دیگری که شاید سبب تغییر ذائقه سیاسی امثال سیدمهدی هاشمی شده است احترام به رای اکثریت در جناح اعتدالگراست یعنی برخلاف برخی جریانات که اعضا باید تنها مجری تصمیمات باشند در اردوگاه اعتدال به دیدگاه تک تک اعضا احترام گذاشته و بر اساس عقل جمعی تصمیمات اتخاذ میشود. مهمتر از همه دلگرمی جریان اعتدالی به بزرگانی مانند آیات هاشمی و سیدحسن خمینی است اما تندروها پشت خود را خالی میبینند و حتی حمایت حداقلی از آنان پس از انتخابات اخیر محو شده است. در نهایت آیا میتوان گفت امروز یک عضو جبهه پایداری پشیمان از گذشته و شرمنده از رفتار همحزبیهای خود است و میخواهد به راه اعتدال بیاید؟!