رونمایی از کتاب «جنون هشیاری» اثر دکتر داریوش شایگان در شب «شارل بودلر»

 

 

در ادامه سلسله برنامه شب‌های بخارا، کتاب دکتر داریوش شایگان با عنوان “جنون هشیاری”‌ در محل کانون زبان فارسی رونمایی شد.

کتاب دکتر شایگان درباره شارل بودلر، شاعر فرانسوی، است و برونو فوشه، سفیر فرانسه در تهران، نیز به عنوان نخستین سخنران درباره شارل بودلر صحبت کرد. به گفته فوشه، “شارل بودلر معتقد بود هنرمند و شاعر حقیقی باید فقط آن چیزی را که می‌بیند و حس می‌کند، ترسیم کند و به ذات خودش وفادار بماند. شعر بودلر به تصور من فلسفی نیست، او رمانتیک هم نیست که بخواهد احساس را جانشین خرد آدمی کند. او می‌خواهد توجه خواننده در یک جهان واقعی بماند، مثل نگاهی از پشت شیشه بدون هیچ فاصله‌ای یا مثل اینکه در صبح روشن زمستانی جاده‌ای یا گذرگاهی در چرخش جاده یک لاشه را ببینید. زیبایی شناسی جدید که همزمان با زبانی فاخر است، پرتوهایی غالبآً برهنه روی مضمون هایی می‌اندازد که تا قبل از آن شاعران کمتر به سراغ‌شان می‌رفتند”.

سپس «داریوش شایگان» از رؤیای تازه تحقق یافته خود، علاقه اش به شارل بودلر و پژوهش هایش در مورد او گفت: با اینکه رشته من ادبیات نیست و کارهایی که کرده‌ام بیشتر به ادیان هندی و فلسفه تطبیقی مربوط می‌شود، ولی همیشه از جوانی به ادبیات علاقه‌مند بوده‌ام و پس از دوران تحصیل‌ام در انگلستان و سپس اقامت در سوئیس، سروکارم به ادبیات فرانسه افتاد و بودلر را کشف کردم. البته قبل از آن کلاسیک‌های فرانسه را می‌شناختم و با رمانتیک‌ها هم بیگانه نبودم، افرادی چون شاتو بریان و ویکتور هوگو. نخستین احساسی که با خواندن اشعار بودلر وجودم را فراگرفت حیرت بود، این اعجوبه‌ در هیچ یک از مقولات ذهنی‌ام جای نمی‌گرفت. سحر کلام و کمال کلاسیک صورت شعری‌اش از یک سو و مضامینی که هیچ مابه‌ازایی در شاعران دیگر نداشت از سوی دیگر، شخصیت شگفت‌انگیز و غامضی از او در ذهنم ساخت.

شایگان افزود: بودلر سرآغاز تحول بزرگی در ادبیات فرانسه شد و می‌توان گفت تمامی شاعران پس از او به‌نحوی سلاله بودلرهستند. بودلر سی، چهل سال پس از مرگش بزرگ‌ ترین شاعر فرانسه لقب گرفت. نسل عظیمی از شاعران از او تأثیر پذیرفتند؛ ورلن، رمبو، مالارمه و حتی سوررئالیست‌ها. درحالی‌که ورلن و رمبو در مسیر عاطفه و احساس مسیر بودلر را پیش گرفتند، مالارمه به‌قول والری در عرصه تکامل و خلوص ناب شاعرانه از او الهام گرفت.

وی درباره کتاب جنون هشیاری هم گفت: عنوان کتاب را جنون هشیاری برگزیده‌ام چون به نظرم برازنده کسی است که چنین هشیارانه و با بصیرت به جنون مستور در روان آدمی راه برد و با همان نگاه انتقادی که جزئی از شیوه نگاهش بود دمی از گرفتار شدن در دام توهمات ناشی از این جنون نهراسید و در برابر جذبه اغواکننده آن با هشیاری بی‌رحمانه‌ای قد علم کرد.

سخنران بعدی «محمد منصور هاشمی» بود که عنوان سخنرانی‎اش را «از جنون تا هشیاری» قرار داده بود. او در این مراسم گفت: به عنوان کسی که همه تربیت و شکل‌گیری فرهنگی‌اش در ایران بوده است و طبعاً برایش بودلر نه یک پدیده هنری مأنوس که امری غریب است، خواندن کتاب «جنون هشیاری» داریوش شایگان تجربه‌ای بود نه فقط خوشایند که تأمل‌برانگیز٫ البته بودلر چند دهه است که در ایران شناسانده شده و هم تعدادی از آثار خودش و هم کتاب‌هایی درباره‌اش به فارسی منتشر شده است. اتفاقاً یکی از محاسن اخلاقی شایگان این است که به کارهایی که پیش از کار خودش انجام شده اشاره می‌کند و از آنها نام می‌برد، اما فقط این نیست.

او کوشیده است چیزی بر آنچه پیشتر انجام شده و به جای خود مفید و مغتنم بوده است بیفزاید. همین به کتاب «جنون هشیاری» اهمیتی خاص می‌بخشد.

در ادامه «حامد فولادوند» از تاریخچه آشنایی با بودلر در ایران و تلاش ستودنی داریوش شایگان در هر چه بهتر شناساندن این شاعر بزرگ عصر مدرن به فارسی زبانان گفت: فیلسوف یا اندیشه ورز یعنی کسی که تعمق می‌کند، مانند دکتر شایگان که این توانایی را دارد که مسائل را از یک زاویه متفاوت و خاص ببیند.

هنر زیستن یکی دیگر از اهداف و تعاریف فلسفه است و فیلسوف کسی است که تا حدودی هنر زیستن را می‌داند، شایگان بخصوص در این دو دهه اخیر، زندگی فلسفی خودش را بارورتر کرده است و به یک خوشبختی یا رفاه درونی رسیده است که حاصل فکر، تعمق، کار و آفرینش است. همانطور که می‌دانید فلسفیدن و فکر کردن کار سختی است و فیلسوفان، هنرمندان و اهالی فرهنگ زندگیشان را در این راه می‌گذارند و در ضمن به سمت یک خوشبختی می‌روند که می‌توان گفت دیگران کمتر آن را درک می‌کنند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *