نیم‌نگاهی پژوهشی به نظام آموزشی و معماری مدارس ایران؛ سپهسالار، دارالفنون و البرز

بین نظام آموزشی حاکم بر مدرسه‌ها و فضای ساختمان و معماری آن‌ها، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و این موضوع ضرورت توجه به معماری مدارس و فضاهای آموزشی را می‌طلبد. در این گزارش پژوهشی قصد داریم مرور کوتاهی بر ارتباط بین معماری فضای مدرسه‌ها و تحولات نظام آموزشی از دوران سنتی به دوران مدرن داشته باشیم.

به گزارش ایسنا، به‌طور کل نظام آموزش و پرورش دارای چهار رکن «ساختار آموزشی»، «تعلیم‌دهنده»، «تعلیم‌گیرنده» و «محیط آموزشی» است. یکی از موضوعاتی که کم‌تر مورد توجه قرار گرفته، ارتباطی است که بین ارکان آموزش و معماری مدارس وجود دارد.

به نظر می‌رسد، نظام آموزشی حاکم بر مدرسه‌ها و فضای ساختمان و معماری آن‌ها ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند؛ با هدف بررسی این موضوع، در این گزارش ارتباط بین معماری فضای مدرسه‌ها و تحولات نظام آموزشی از دوران سنتی به دوران مدرن را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

برای بررسی این موضوع از پژوهشی تحت عنوان «بررسی سیر تحول فضای معماری مدارس بر اساس ارزیابی نقش نظام آموزشی حاکم بر آن‌ها» که در نشریه علمی «باغ نظر» منتشر شده است، استفاده کردیم. باغ نظر یک مجله علمی و دوزبانه است که از سال ۱۳۸۲ توسط انتشارات پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر، منتشر می‌شود.

در این پژوهش، سه مدرسه «سپهسالار»، «دارالفنون» و «دبیرستان البرز» به عنوان نمادهایی از سه دوره سنتی، انتقال و مدرن مورد بررسی قرار گرفتند. در این مقاله عنوان شده که نظام آموزشی در سیر تحول خود در دوران سنتی، انتقالی و نوین دارای نقاط عطفی بوده است و همزمان با این تغییرات، فضاهای آموزشی را نیز متحول کرده است و با دگرگونی نظام آموزشی در دوره قاجار و تاسیس دارالفنون، به تدریج نظام آموزشی و مدارس  از سنتی به نوین تغییر کرده‌اند.

 

نظام آموزشی؛ حرکت از سنت به مدرنیته

تاریخ نظام آموزشی را می‌توان به سه دوره تقسیم کرد: در دوره اول؛ نظام آموزشی به طور کامل در دست حوزه‌های علمیه بود و به‌گونه‌ای مستقیم و غیر مستقیم، طلاب علوم دینی گرداننده نظام مکتب‌خانه‌ای بوند. این دوره از قبل از دوران قاجار وجود داشته است. بنابراین؛ طولانی‌ترین دوران آموزشی به شمار می‌آید.

نظام آموزشی تحصیلات عالی در دوران اولیه و پیش از تاسیس مدرسه، سازمان‌یافته نبود، هر جا حکیمی یا فقیهی می‌نشست، طالبان علم به دور او حلقه می‌زدند و از علوم او بهره می‌بردند. همچنین در این دوران استاد و دانشجو نهایت آزادی عمل را داشتند. جویندگان معرفت به دنبال استاد بودند، نه مدرسه. هدف و آرمان اصلی آموزش عالی در این دوران، درک بهتر اسلام بود. در این دوران مسجد، مکتب‌خانه و مدرسه محل آموزش‌های نظری بودند.

دوره دوم نظام آموزشی از میانه‌های دوران قاجار و از زمان آشنایی ایرانیان با فرهنگ و تمدن غرب شروع شد. با آغاز قرن ۱۹ میلادی و تجاوزهای گسترده روس‌ها به خاک ایران، دولت به ناچار باید حمایت یکی از کشورهای قدرتمند اروپایی را برای جلوگیری از این حملات جلب می‌کرد، بنابراین روابط ایران با کشورهای انگلستان و فرانسه، پررنگ شد.

حضور هیئت‌های کارشناسی و نظامی این کشورها در پی توافق‌های دوجانبه، سرآغاز اقدامات اصلاح‌گرانه در کشور شد و در دگرگونی نظام آموزشی کشور، آشنایی با شیوه‌های نوین آموزشی و علوم جدید، تاثیر بسیاری داشت. در این دوره، نظام آموزشی را هر دو گروه روحانیان و افراد تحصیل‌کرده در غرب، به صورت همزمان و یا گاهی در کنار هم، هدایت می‌کردند.

دوره سوم از زمان پهلوی اول شروع شد و به مرور گسترش پیدا کرد. با روی کار آمدن پهلوی اول و ایجاد دگرگونی‌هایی در نظام سیاسی در سال ۱۳۰۶ هجری شمسی، اقدامی برای همگانی‌کردن آموزش و حاکمیت عملی دولت بر آموزش انجام گرفت و به ایجاد یک نظام آموزشی متمرکز منجر شد.

در این دوره حوزویان و روحانیان از گردونه نظام آموزشی خارج شده و تنها دانش‌آموختگان غرب سکان هدایت و راهبری نظام آموزشی را به عهده گرفته، به گونه‌ای که روحانیون از هر گونه دخالتی در این کار، بازداشته شدند.

 

مسجد-مدرسه سپهسالار؛ دوران حجره‌ و مَدرَس

برای بررسی دوره اول نظام آموزشی (نظام سنتی) مدرسه سپهسالار به عنوان نمادی از این دوران بررسی شد. این مدرسه به عنوان یک مسجد-مدرسه شاخص در تهران در ادامه نظام آموزش سنتی با معماری کاملاً سنتی و بر پایه اصول و شیوه‌های معماری ایرانی است.

صحن مدرسه-مسجد سپهسالار به طول ۶۱ و عرض ۶۰ ذرع است که چهار طرف آن را تعداد ۶۰ حجره طلبه‌نشین و به صورت دو طبقه احاطه کرده و طلاب دینی در آنجا سکونت دارند. مابین چهار طرف این بنا چهار ایوان بلند رو در روی یکدیگر ساخته شده که یکی از ایوان‌ها «مقصوره» مسجد و رو به قبله قرار دارد.

اغلب حجره‌ها دارای یک ایوان کوچک در قسمت ورودی، یک فضای سه قسمتی اصلی و یک پستو است. پستو به عنوان اتاقی متغیر در کجی زمین قرار گرفته و در سلسله مراتب فضایی، خصوصی‌ترین بخش حجره را تشکیل می‌دهد. در طرفین ایوان‌ها و پشت حجره‌ها، چند شبستان و چند مدرس ساخته شده است.

 

در نظام آموزشی این مدرسه، محتوای دینی دروس غلبه دارد. در نظام آموزشی سنتی که بر پایه سبک استاد-شاگردی است، به اهمیت همزمان آموزش و پرورش تاکید می‌شود. در محافل آموزشی استاد محوریت دارد همین موارد باعث شکل‌گیری مدرس‌های دسته‌جمعی، حیاط مرکزی، حجره‌های اختصاصی، فضای گفتگو و ایجاد فضاهای چند منظوره به عنوان محل استراحت، زندگی و تحصیل شده بود. این فضاهای چند منظوره تعامل بین استاد و شاگردان و تعامل شاگردان با یکدیگر را مهیا می‌کرده است.

 

 دارالفنون و آغاز دوران گذار

در نیمه اول قرن ۱۸ میلادی، دگرگونی‌های مهمی در ایران رخ داد که یکی از آن‌ها، اقتباس آموزش و پرورش نوین از اروپا و تلاش شاهان و برخی دولتمران برای گسترش آن بود. این اتفاق با اعزام دو محصل ایرانی به اروپا در  میلادی۱۸۱۰ و در ادامه آن تاسیس دارالفنون در سال ۱۸۵۲ میلادی آغاز شد.

در دوران انتقالی، مقدمات ورود به نظام آموزش نوین فراهم ‌شد؛ به همین دلیل این مدرسه به عنوان پُلی میان سنت و مدرنیته نظام آموزشی شناخته می‌شود. در دارالفنون شیوه تعلیمات کاملاً متجدد و اروپایی بود و اگر شاگردان قصد فراگیری زبان فارسی و عربی، حکمت‌الهی و فقه اسلامی را داشتند، باید به مدارس سنتی می‌رفتند. دارلفنون اولین مدرسه‌ای بود که به سبک اروپایی و از بودجه عمومی در تهران تاسیس و مقدمان کار آن توسط امیرکبیر فراهم شد.

دارالفنون در معماری خود نیز نشانی از تبدیل سنت به دوران مدرن دارد. نقشه ساختمان دارالفنون توسط «میرزا رضا مهندس‌باشی» طراحی شد و عبارت از یک بنای چهارضلعی یک طبقه بود که در مجموع در هر چهار ضلع پنجاه اتاق به طول و عرض ۴ متر و مساحت ۱۶ متر مربع پیش‌بینی شده و جلوی آن‌ها ایوان‌های وسیع و ستون‌های متعددی برپاشده بود که در نوع خود به گچ‌بری‌ها و نقش‌ها و تذهیبات بدیعی آراسته بودند.

در ضلع شمالی، محوطه‌ای وسیع و چند اتاق کوچک و بزرگ تعبیه شده بود که به قسمت نظام و موزیک اختصاص داشت. به‌علاوه، در قسمت سایت پشت کلاس‌های درس، کارگاه‌های شمع‌سازی، داروسازی و چاپخانه برای چاپ کتاب‌های درسی نیز دایر بودند.

پلان مدرسه دارالفنون مشابه مدارس قدیمی ایران به صورت حیاط مرکزی و با تأکید بر روی محور اصلی است. ولی در نماهای این مدرسه از نمادها و عناصر معماری غرب استفاده شده است. به همین دلیل طرح و کالبد فیزیکی این مدرسه تلفیقی از شیوه اصفهانی و سبک نئوکلاسیک غرب است.

تعلیم‌دهندگان و معلمان در دارالفنون، اساتید فرهنگی و ایرانیان تحصیل‌کرده در خارج از کشور بودند. تغییراتی که در شیوه آموزش و پرورش ایجاد شد نیز برگرفته از نظام آموزشی غرب بود. همچنین در این مدرسه هر یک از اساتید عهده‌دار یک درس بودند.

در دارالفنون آموزش از حالت جزئی‌گویی به سمت کلی‌گویی گرایش پیدا کرد. درس‌هایی که تدریس می‌شد، ترکیبی از دروس نظری و عملی در سطوح متوسطه و دانشگاه بود. مواد درسی تخصصی‌تر بودند و علوم کاربردی نیز جزء دروس قرار داشتند.

در این مدرسه در ابتدا فارغ از سطح دانش دانش‌آموزان، همه با یکدیگر درس می‌خواندند؛ ولی بعدها به علت اختلاف سواد و فهم، کلاس‌ها جا می‌شد. در این مدرسه رشته‌های اصلی: سواره‌نظام، مهندسی، ریاضیات، نقشه‌کشی، معدن‌شناسی، فیزیک، کیمیای فرنگی، داروسازی، طب و تشریح و جراحی، تاریخ و جغرافیا و زبان‌های خارجی بودند. مواد درسی متنوع و دروس عملی باعث ایجاد فضاهایی مانند کارگاه و آزمایشگاه در دارالفنون شده بود.

 

 البرز و ورود نظام آموزشی آمریکایی به ایران

دبیرستان البرز از نظر سطح علمی و امکانات آموزشی وپرورشی، همواره یکی از بهترین مدارس ایران در عصر پهلوی بود. این مدرسه که در ابتدا توسط آمریکایی‌ها تأسیس شد، به نام کالج آمریکایی معروف بود.

ساختمان این مدرسه شباهتی به مدارس سنتی ایران ندارد. این مدرسه توسط «نیکلای مارکف» طراحی شده است. «نیکلای مارکف» معمار روس‌تبار مقیم ایران بود که در شهرداری تهران استخدام شده بود. این معمار از پیشگامان معماری مدرن در ایران محسوب می‌شود و ساختمان‌های زیادی از جمله دبیرستان البرز، ساختمان اداره پست ایران، مدرسه ژاندارک و …  از جمله طرح‌های او هستند.

ساختمان دارای یک زیرزمین و دو طبقه بالای آن است. سقف هشتی وسط بنا در مقابل ورودی به صورت یک دایره بزرگ و به طبقه فوقانی باز است. کلیه پله‌های ورودی و دسترسی به طبقه بالا و زیرزمین بر روی محور مقابل خود قرار دارند. در هر دو طبقه، کلاس‌های درس در سمت جنوب راهروی اصلی ساختمان قرار گرفته‌اند. تالارهای بزرگ در انتهای دو یال طرفین ساختمان جانمایی شده‌اند.

در مجموع پلان این بنا یک پلان نئوکلاسیک است؛ ولی برخلاف پلان، کلیه نماهای این ساختمان، به تبعیت از شیوه اصفهانی طراحی شده است. قوس‌های ساختمان به طور کامل جناغی‌ هستند. رسمی‌بندی‌های زیبایی در بالای سردر ورودی ساختمان قرار دارند. پوشش بام از نوع شیروانی است که بر روی خرپاهای چوبی نصب شده است.

دبیرستان البرز در این مقاله به عنوان نمادی از نظام آموزشی مدرن در نظر گرفته شده است. در این نظام آموزشی معلمان خدمتگزار رسمی دولت بودند. دانش‌آموزان با آزمون اختصاصی ورودی، پذیرش می‌شدند و بعضی از دانش‌آموزان به طور شبانه‌روزی در مدرسه حضور داشتند و همچنین مُحصلان از هر قشری توانایی ورود به مدرسه را داشتند.

با مدیریت دکتر جردن در این مدرسه، نظام آموزشی آمریکایی وارد کشور شد و دوره ۱۲ ساله تحصیلی شکل‌ گرفت. کلاس‌های ورزشی هم در موارد درسی گنجانده شد و نسبت به دارالفنون دروس تخصصی‌تر شدند.

در این نظام آموزشی، تعدد معلم، فضاهای متعدد و جداگانه، حضور مستمر معلم استخدام رسمی؛ باعث ایجاد انتظامی خشک و جدی در نظام آموزشی و همچنین معماری ساختمان شد.

برای دانش‌آموزانی که شبانه‌روزی در مدرسه حضور داشتند، نیاز به خوابگاه وجود داشت. همچنین فضاهای کتابخانه و غذاخوری نیز برای دانش‌آموزان نیاز بود. در این مدرسه آزمون و گزینش برای ورود به مدرسه وجود داشت و با توجه به این‌که دانش‌آموزان مستعد، نظارت کم‌تری نیاز دارند، بنابراین فضای ساختمان از حالت حیاط مرکزی خارج و به حالت خطی تبدیل شده بود.

همچنین در این نظام آموزشی ارتباط بین معلم و دانش‌آموز یک طرفه است. به دلیل تفاوت دروس در دوره‌های مختلف و عدم تعامل بین دانش‌آموزان، خبری از فضاهای تبادل نظر در مدرسه نیست. همچنین در این مطالعه عنوان شده که به دلیل ورود معلمین و تحصیل‌کردگان خارجی، معماری دو شخصیتی در این مدرسه ایجاد شده که هم از سنت ایرانی و هم از الگوهای غربی پیروی می‌کند.

به گفته پژوهشگران این مطالعه؛ نظام آموزشی به طور مستقیم بر فضای آموزشی موثر است. معماری ظرفی برای فعالیت‌های انسانی است. هر نظام آموزشی فعالیتی خاص را طلب می‌کند و تغییر در شکل تحصیل، تدریس و مواد درسی، در نوع و شکل معماری نیز تغییر ایجاد می‌کند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *