دکتر ژاله آموزگار خانمی است فرزانه و دانشور، انسانى متواضع و فروتن، سخن سنج و سخندان، مهربان وصمیمى. او در انتقال آموخته هاى خود به جوانان شوریده دل، مشتاق و سخى است
توسط کاظم خطیبی · منتشر شده · بروزرسانی شده
دکتر ژاله آموزگار استاد بنام رشته فرهنگ و زبانهای باستانی در دانشگاه تهران است که کهنهکاران این رشته به ایشان، لقب «بزرگ بانوی مطالعات ایرانِ باستان» را داده اند.
شناسنامه | |
۱۲ آذر سال ۱۳۱۸ ه.ش | تولد |
– | درگذشت |
– | علت درگذشت |
– | آرامگاه |
ایرانی | ملیت |
اسلام | دین |
شیعه | مذهب |
– | دیگر نام ها |
دکتری زبان های باستانی | تحصیلات |
سوربن فرانسه | دانشگاه |
استاد دانشگاه، پژوهشگر، نویسنده و مترجم | زمینه فعالیت |
– | سبک |
بیش از ۳۰ سال تدریس | سال های فعالیت |
چندین تألیف کتاب و ترجمه | آثار مهم |
جایزه نشانِ عالی دولت فرانسه، جایزه سرو ایرانی | جایزه ها |
– | وبگاه رسمی |
– | همسر |
– | فرزندان |
– | والدین |
زندگی نامه
تولد
ژاله آموزگار در آذر سال ۱۳۱۸ ه.ش در خوی زاده شد. پدر تبریزی است و مادر تهرانی اما ژاله بهسبب مأموریت شغلی پدر در خوی زاده شد؛کانون خانواده گرم و صمیمی بود. پدر و مادر تفاوتی میان ژاله و برادرش قائل نبودند و شرایط یکسانی را برای تحصیل و آموزش هر دو فراهم کردند.
سمت و فعالیت ها
فعالیت های علمی
تحصیلات و استادان
بخشی از تحصیلات دبیرستانیاش در خوی و بخشی دیگر در تبریز سپری شد. پس از گرفتن دیپلم سال ششم ادبی از دبیرستان «ایراندوخت» تبریز، وارد دانشکده ادبیات دانشگاه این شهر شد. در اینمدت، مهمان خانه عمویش «حسین امید» از شاعران و دانشمندان آذربایجان بود. البته این همنشینی و همصحبتی با عمو، شخصیت عملی ژاله را شکل داد.
در رشته ادبیات فارسی رتبه اول را کسب کرد و میتوانست از بورسیه آن استفاده کند اما خانواده ژاله به او اجازه نمیدادند بهتنهایی عازم خارج شود. بههمین جهت در سالهای ۱۳۳۸ ه.ش تا۱۳۴۲ ه.ش در مدارس تهران، نیشابور و کاشمر مشغول تدریس شد. پس از ازدواج، مقدمات سفر به فرانسه با همان بورسیه تحصیلی فراهم شد. در همان سال۱۳۴۲ ه.ش همراه همسر و دخترش به پاریس رفت و تحصیلاتش را در دانشگاه سوربن آغاز کرد.
همسر آموزگار مشوق و همراه او در این راه بود؛پروفسور «پییر دومِناش» خاورشناس فرانسوی و استاد ادیان باستان استاد آموزگار در سوربن بود که رساله دکتریاش تحتعنوان «ادبیات زردشتی به زبان فارسی» را با او گذراند. آموزگار خود را مدیون او میداند؛در سال ۱۳۴۸ ه.ش به کشور باز گشت. بعد از مدتی، از طرف وزارت آموزش و پرورش، فعالیتش را در «بنیاد فرهنگ» آغاز کرد.
آموزگار همواره پیشرفت و توفیق خود را در عرصه تحقیق مدیون همسرش میداند و میگوید: «او تأثیر بسیار مثبتى روى شخصیت و روند تحصیلاتم داشت. او از جمله مردهایى بود که حاضر بود شخصیت زن را بپذیرد و به زن بسیار بها میداد. چراکه در دورههای قبل، در ایران براى اکثر مردها بسیار مشکل بود تا بپذیرند زنهایشان پیشرفت کنند و مراتب عالى تحصیلات را طى نمایند. اما او برعکس باور جمعى اجتماع، به من بسیار عرصه میداد تا از لحظهلحظه زندگی ام استفاده بهینه نمایم. »همسر آموزار استاد دانشکده حقوق دانشگاه تهران بوده و هر دو نفر باهم در فرانسه مدرک دکتری گرفتند.
پس از آشنایی با تفضلی از پژوهشگران بنیاد، کار بر روی دینکرد را بهطور جدی آغاز کرد و تصمیم گرفت دامنه مطالعاتش را به حوزه اساطیر و زبانهای باستانی منحصر کند. از سال ۱۳۴۹ ه.ش بهعنوان استاد، کارش را در دانشگاه تهران شروع میکند و همچنان نیز به تحقیقاتش بر روی متون پهلوی ادامه میدهد.
ماهیار نوابی استاد زبانهای باستانی در دانشگاه تبریز، منوچهر مرتضوی، احمدعلی رجائی بخارایی، روشنضمیر، خیامپور، قاضی طباطبایی، محمدجواد مشکور، ادیب طوسی و احمد طباطبایی، اساتید آموزگار در دانشگاه تبریز بودند. علاوه بر دومناش، اُوبَن، لازار، امیل بنونیست از ایرانشناسان برجسته دنیا و. . . از جمله اساتید او در دانشگاه سوربن بودند.
طی دهه های چهل و پنجاه شمسی نمیتوان کتاب درخور و روشمندی درباره مطالعات ایرانی بهویژه در حوزه ادبیات پهلوی یافت. آثار و نوشتههایی دکتر آموزگار که برخی با همکاری دکتر تفضلی نوشته شده است، کمک فراوانی به شناخت هرچه بیشتر متون باستانی ایران کرده است. کتابهایی چون زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن و شناخت اساطیر ایران از آن دست کتابهاست که به صورت روشمند و با زبانی ساده و قابل فهم نوشته شده و نیز نیز بهعنوان مرجع و منبع موثق و مورد استناد بسیاری از محققان و پژوهشگران در این عرصه قرار دارد و بهعنوان کتاب درسی در دانشگاههای داخلی و خارجی تدریس میشود.
سوابق علمی واجرایی
پژوهشگر بنیاد فرهنگ ایران از ۱۳۴۷ تا ۱۳۴۹ ه.ش .
استادیار گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران از ۱۳۴۹ تا ۱۳۶۲ ه.ش .
دانشیار گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران از ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۳ ه.ش .
استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران از ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۵ ه.ش .
استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه آزاد.
بازنشسته دانشگاه تهران با رتبه ۲۹ استادی ۱۳۸۵ ه.ش .
استاد گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشکده زبان دانشگاه آزاد تهران واحد علوم تحقیقات.
عضویت در مجامع علمی داخلی و خارجی
عضویت شورای عالی علمی مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
عضو وابسته فرهنگستان زبان ایران، ۱۳۶۸ ه.ش .
عضو گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان ایران، ۱۳۸۷ ه.ش .
عضویت هیأت آئین کتاب و جوایز بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار.
عضو گروه انتخاب کتاب.
عضو هیات علمی جایزه پروین اعتصامی.
Ehsan Yarshater Book Prize for Ancient Iranian Studies
عضویت در هیأت تحریریه نشریات داخلی
نامه انسان شناسی: دانشگاه علوم اجتماعی.
مجله مطالعات ایرانی: نشریه مرکز تحقیقات فرهنگ و زبانهای ایرانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان.
نامه ایران باستان: مجله بینالمللی مطالعات ایرانی.
پیک نور: مجله دانشکده ادبیات پیام نور
مجله زبانشناخت: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
پژوهش نامه ادیان: مجله گروه ادیان و عرفان دانشگاه آزاد علوم تحقیقات.
آثار
خانم دکتر آموزگار بیش از ۱۳ کتاب، ۵۷ مقاله علمی، پژوهشی و ترویجی به زبان فارسی، ۷ مقاله به زبان انگلیسی، ۲۹ سخنرانی در دانشگاهها و مجامع علمی و بینالمللی و عضویت در هیأت تحریریه ۸ نشریه داخلی را نیز در فعالیتهای پژوهشی خود دارد.
کتابها
1. ایران باستان، ماریان موله، ترجمه: ژاله آموزگار، چاپ اول، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۳؛ چاپ ششم ۱۳۸۶، انتشارات توس.
2. نمونههای نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایرانیان، نوشته آرتور کریستنسن، ترجمه و تحقیق ژاله آموزگار، احمد تفضلی، جلد اول، چاپ اول، ۱۳۶۹؛ جلد دوم، ۱۳۶۷، نشر نو، برنده لوح تقدیر و جایزه «کتاب سالِ» برگزیده دانشگاههای کشور (۱۳۷۰ ه.ش ) (چاپ دوم دو جلد باهم)؛ چاپ سوم، نشر چشمه، ۱۳۸۳؛ چاپ چهارم ۱۳۸۶.
3. شناخت اساطیر ایران، نوشته جان هینلز، ترجمه ژاله آموزگار، احمد تفضلی، چاپ اول، ۱۳۶۸، نشر چشمه، نشرآویشن؛ چاپ دهم، نشر چشمه ، ۱۳۸۵.
4. اسطوره زندگی زردشت، تألیف: ژاله آموزگار با همکاری احمد تفضلی، چاپ اول (هفت + ۱۵۴ص)، ۱۲۷۰، نشر چشمه، نشر آویشن؛ چاپ پنجم، ۱۳۸۲؛ ششم ۱۳۸۴؛ هفتم ۱۳۸۵.
5. اداویراف نامه (ارداویرازنامه): حرفنویسی، آوانویسی، ترجمه متن پهلوی، واژهنامه، فیلیپ ژینیو، ترجمه و تحقیق ژاله آموزگار، چاپ اول (۹۵ + ۱۷۲ص)، ۱۳۷۲؛ نشر معین، انجمن ایرانشناسی فرانسه؛ چاپ دوم با افزودهها ۱۳۸۲؛ چاپ سوم ۱۳۸۶.
6. زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن، تألیف ژاله آموزگار، احمد تفضلی، چاپ اول (نه + ۱۵۲ص)، ۱۳۷۲، نشر معین؛ چاپ چهارم ۱۳۸۲.
7. تاریخ اساطیری ایران، تألیف: ژاله آموزگار، چاپ اول (شش + ۹۷ ص)، ۱۳۷۴، انتشارات سمت؛ چاپ ششم ۱۳۸۳. / چاپ دهم ۱۳۸۷.
8. کتاب پنجم دینکرد، انتشارات معین، ۱۳۸۶.
9. زبان، فرهنگ، اسطوره: مجموعه مقالات، انتشارات معین، ۱۳۸۶.
10. نظارت و کوشش در چاپ کتاب تاریخ ادبیات پیش از اسلام، دکتر احمد تفضلی، نشر سخن ۱۳۷۶.
11. تجدیدنظر و تجدیدچاپ کتاب مینوی خرد، احمد تفضلی، ۱۳۷۹.
12. نظارت در ترجمه کتاب کتیبههای هخامنشی، نوشته پیر لوکوک، ۱۳۸۲ و تجدیدنظر مجدد ۱۳۸۶.
13. تاریخ اساطیری ایران در مجموعه «ایران»، دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
مقالات به فارسی
1. «ادبیات زردشتی به زبان فارسی»، مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، ش ۱۷ ش ۲، ۱۳۴۹، ص ۱۷۱ تا ۱۹۹. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
2. «گوشهای از اساطیر ایران باستان»، ش ۸، ش ۲، ۱۳۴۹، ص ۶ تا ۱۶.
3. «درباره میراث میزدیستی در فلسفه ایرانی»، ترجمه ژاله آموزگار (نوشته امیل بنونیست)، ش ۱۹، ش ۲، ص ۳۱۳ تا ۳۱۹.
4. «درگذشت هانری ماسه»، ش ۱۹، ش ۷، ۱۳۴۸، ص ۷۲۲.
5. «تأثیر آیین زردشت بر ادیان قدیم»، هنر و مردم، ش ۱۱۶، ۱۳۵۱، ص ۲۰ تا ۲۱.
6. «درباره واژهنامه مینوی خرد»، سخن، ش ۲۰، ۱۳۴۹، ص ۲۱۲ تا ۲۱۵.
7. «درباره اساطیر ایران»، سخن، ش ۲۳، ش ۲، ۱۳۵۲، ص ۳۲۳ تا ۳۲۶. .
8. «درباره ترجمه مینوی خرد»، سخن، ش ۲۴، ش ۲، ۱۳۵۵، ص ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۵.
9. «گزارشی از پازند»، مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، ش ۲۳، ش ۴، ۱۳۵۵. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
10. «زن در خانواده ایران باستان»، مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تربیت معلم، ش ۲، س ۴، ۱۳۵۶، ص ۳۴ تا ۴۵. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
11. «پهلوی، پهلوانی در شاهنامه»، نوشته ژیلبرت لازار، ترجمه ژاله آموزگار، سیمرغ، ش ۵، ۱۳۵۷، ص ۴۷ تا ۶۱. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
12. «دو ارداویراف نامه»، آینده، ش ۹، ش ۲، ۱۳۶۲، ص ۴۲۹ تا ۴۳۳. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
13. «چنگرنگهاچهنامه»، آینده، ش ۹، ش ۶، ۱۳۶۲، ص ۴۲۹ تا ۴۳۲. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
14. «چرخش ویژگیهای قهرمانان در شاهنامه»، آدینه، ش ۴۰، دی ۱۳۶۸، ص ۱۲ تا ۱۳ ه.ش تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
15. «شاهزادهخانم برگ مورد و شاهزادهخانم نخود»، نوشته آرتورکریستن سن، ترجمه ژاله آموزگار، کتاب سخن، ش ۲، ۱۳۶۸، ص ۱۰۲ تا ۱۱۸. تجدید چاپ در مجموعه زبان ، فرهنگ، اسطوره.
16. «دوگانگی نیکیها و بدیها و برادران دروغین نیکیها در اخلاق زردشتی»، جشننامه زریاب خویی (یکی قطره باران)، نشر نو، ۱۳۷۰، ص ۶۵۶ تا ۶۶۹. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
17. «اسطوره زندگی زردشت»، کلک، ش ۲۰، آبان ۱۳۸۰، ص ۳۳ تا ۷۲.
18. «نوروز»، کلک، ش ۲۳ تا ۲۴، بهمن و اسفند ۱۳۷۰، ص ۱۹ تا ۳۱. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
19. «دیوها در آغاز دیو نبودند»، کلک، ش ۳۰، شهریور ۱۳۷۱، ص ۱۶ تا ۳۴. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
۲۰. «رازهای اسطوره در مسافران»، مجموعهای درباره مسافران (ساخته بهرام بیضایی)، انتشارات روشنگران، ۱۳۷۱، ص ۲۹ تا ۳۳. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
21. «اسطورههای آفرینش ایرانی (آریایی)»، مجموعه شناخت هویت زن ایرانی در گشتره پیش تاریخ و تاریخ، انتشارات روشنگران، ۱۳۷۱، ص ۲۷۲ تا ۲۸۸.
22. «گزارشی از زند یا ترجمه و تفسیرهای اوستا»، مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، ش ۲۹، ش ۳ و ۴، ۱۳۷۰، ص ۱۶۲ تا ۱۶۹. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
23. «درباره آفرین فردوسی»، کلک، ش ۳۹، خرداد ۱۳۷۲، ص ۱۹۳ تا ۱۹۶. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
24. «فعل خواستاری، ساخت و کاربرد آن در فارسی میانه (پهلوی)»، مجله زبانشناسی، ش ۹، ش ۱، پیاپی ۱۷، بهار و تابستان ۱۳۷۱، تاریخ انتشار ۱۳۷۳، ص ۲ تا ۹. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
25. «گرشاسب در پیشگاه اورمرد، نمونهای از داوری در ایران باستان»، کلک، ش ۵۴، ۱۳۷۳، ص ۹ تا ۱۶. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
26. «فره، این نیروی جادویی و آسمانی»، کلک، ش ۶۸ و ۷۰، ۱۳۷۴، ص ۲۳ تا ۴۱. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
27. «مرگ نابهنگام و ناباورانه دوست»، کلک، ش ۸۰ و ۸۳، آبان و بهمن ۱۳۷۵، ص ۵۰۷ تا ۵۱۴.
28. «زندگینامه علمی دکتر احمد تفضلی»، کلک، ش ۸۰ و ۸۳ ، آبان و بهمن ۱۳۷۵، ص ۵۱۴ تا ۵۳۴.
29. «هنر خوالیگری در فرهنگ کهن ایرانی»، کلک، ش ۸۵ و ۸۸، فروردین – تیر ۱۳۷۶، ص ۱۶۲ تا ۱۶۶. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
30. «ادبیات باستانی ایران»، مجله آشنا، ش ۶، ش ۳۵، تابستان ۱۳۷۶.
31. «تاریخ واقعی و تاریخ روایی»، یادگارنامه استاد عبدالحسین زرینکوب، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، بهکوشش علی دهباشی، ۱۳۷۶، ص ۱۸۷ تا ۲۰۲. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
32. «یاد بهار» مجموعه مقالات یاد بهار، نشر آگاه، زمستان ۱۳۷۶، ص ۳۵ تا ۴۰. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
33. «نوروز»، گزارش کتاب، ش ۱، ش ۵، اسفند ۱۳۷۶.
34. «در بزرگداشت خرد و دانش»، نامه پارسی، ش ۳، پاییز ۱۳۷۷، ص ۱۷۱ تا ۱۷۵. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
35. «نگارش در اسطورهها»، گزارش کتاب، ش ۲، ش ۱۶، اسفند ۱۳۷۷.
36. «آیا فره از این شهر گریخته است؟» مجموعه گفتوگو، نقد و نظر درباره فیلمنامه گفتوگو با یاد بهرام بیضایی، بهکوشش زاون فوکاسیان، نشر دیدار ، ۱۳۷۹، ص ۱۰۵ تا۱۰۸، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
37. «پیمان»، بخارا، ش ۱۳ و ۱۴، خرداد- آبان ۱۳۷۹، ص ۸ تا ۱۷، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
38. «ایزدانی که با سال نو به زمین بازمیگردند»، مجموعه مقالات نخستین همایش نوروز، سازمان میراث فرهنگی کشور، پژوهشکده مردمشناسی، ۱۳۷۹، ص ۹۳ تا ۱۰۵، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره. ترجمه انگلیسی آن در مجموعه:Articles Presented to the 1st Symposium on nowruz, Spring ۲۰۰۱.
۳۹. «احمد تفضلی، انسانی والا، دانشمندی بنام»، یادنامه دکتر احمد تفضلی، بهکوشش دکتر علیاشرف صادقی، ۱۳۷۹، ص ۱۱ تا ۲۵.
40. «تکوین عالم و پایان جهان، به روایت بخشی از کتاب دینکرد»، یادنامه دکتر احمد تفضلی، بهکوشش دکتر علیاشرف صادقی، ۱۳۷۹، ص ۴۵ تا ۵۹. تجدیدچاپ در مجموعه زبان ، فرهنگ، اسطوره.
41. «بخشهایی از مباحث اسطورهای در کتاب پنجم دینکرد»، کتاب ماه، ش ۲۵ و ۲۶، مهر و آبان ۱۳۷۹، ص ۱۲ تا ۱۴.
42. «پهلوی، زبان و ادبیات»، دانشنامه جهان اسلام(۵)، ص ۸۲۹ تا ۸۳۳، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
43. «تفضلی، احمد»، دانشنامه جهان اسلام(۶)، ص ۱۴۵ تا ۱۴۶.
44. «بهار در گاهشماری باستانی ما چگونه از راه میرسند؟»، گزارش کتاب، ش ۴۰، ص ۲ تا ۳.
45. «سنگ نوشتههای پارس هخامنشی»، نامه فرهنگستان، دوره پنجم، ش ۴۷، اردیبهشت ۱۳۸۰، ص ۸۷ تا ۹۵، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
46. «کتاب پنجم دینکرد از چه سخن میگوید؟»، یادنامه جمشید سروشیان (سروش پیرمغان)، بهکوشش کتایون مزداپور، انتشارات ثریا، تهران ۱۳۸۱، ص ۶۳ تا ۶۹. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
47. « تاریخچهای از نگارش خط»، گزارش کتاب، ش ۵۲، اسفند ۱۳۸۰، ص ۲ تا ۵.
48. «گزارشی ساده از گاهشماری در ایران باستان»، بخارا، ش ۲۴، خرداد و تیر ۱۳۸۱. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
49. «گلی بر مزاری، مزارنوشته نو یافتهای به پهلوی ساسانی از کازرون»، نامه ایران باستان، ش ۲، ش ۱، بهار و تابستان ۱۳۸۱، ص ۶۳ تا ۶۹. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
50. مقدمه کتاب اوستای گلدنر، نشر اساطیر، ۱۳۸۲، ص ۵ تا ۳۸. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
51. «جادوی سخن در اساطیر ایران»، زن و فرهنگ، مجموعه مقالات سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۸۲. مجله بخارا، شماره ۳۲، ۱۳۸۲، مهر و آبان، ص ۲۳ تا ۴۵. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
52. «ازدواجهای اساطیری»، جشننامه دکتر منصوره اتحادیه، ۱۳۸۳، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
53. «استدلال مزدیسنی در برابر نیست خدایگویان»، جشننامه دکتر محمدامین ریاحی، ۱۳۸۳، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
54. «احمد تفضلی»، دانشنامه زبان و ادب فرهنگستان.
55. «خردورزی در آیین زردشت»، مجموعه سخنرانیهای بزرگداشت زردشت، ۱۳۸۲/۲۰۰۳. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
56. «یاد یاران»، پیشگفتار مجموعه مقالات دکتر وامقی ، ۱۳۸۳، تجدیدچاپ در مجموعه زبان ، فرهنگ، اسطوره.
57. «تخمه و هستی بنابر استدلال مزدیسنایی»، جشننامه دکتر مجتبایی ، ۱۳۸۶. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
58. «تمثیل دین و درخت بنابر استدلال مزدیسنایی»، جشننامه دکتر ابوالقاسمی ، ۱۳۸۳، تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
59. «زبان شیرین فارسی»، مجله بخارا، شماره ۳۷؛ ش ۵ و ۶ ، ۱۳۸۳. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
60. سخنرانی در بزرگداشت فرای و متن آن در هفته کتاب تیر ، ۱۳۸۳. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
61. «تبریک» (ترجمه فارسی توسط مرتضی هاشمیپور)، مجله علمی و فرهنگی بخارا، شماره ۳۹ و ۴۰، آذر و اسفند ۱۳۸۳، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
62. پیوستی بر مقاله تبریک، مجله علمی و فرهنگی بخارا، شماره ۴۱، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۴، ص ۶۷ تا ۷۰.
63. «خط در اسطورهها»، کنفرانس بینالمللی لوح تا لوح، تهران، ش ۱۳ و ۱۵، تیر ۱۳۸۴. مجله علمی و فرهنگی بخارا، شماره ۴۴، مهر و آبان ۱۳۸۴، ص ۶۷ تا ۷۰. تجدید چاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
64. جم، دانشنامه زبان و ادب فارسی، بهسرپرستی: اسماعیل سعادت، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ص ۵۴۴ تا ۵۴۸.
65. «کتیبهای از دوره اردشیر ساسانی؟»، نامه ایران باستان، سال چهارم، شماره دوم، پائیز و زمستان ۱۳۸۳، انتشار ۱۳۸۵. تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
66. «سنت شفاهی در ایران باستان»، مجله علمی و فرهنگی بخارا، شماره ۵۳، مرداد ۱۳۸۵، ص ۱۴۱ تا ۱۵۱، تجدیدچاپ در مجموعه زبان، فرهنگ، اسطوره.
67. نیایش و نیروی جادویی آن، همایش آیینها و آب، ۱۳۸۵، تجدیدچاپ در مجموعه زبان ، فرهنگ، اسطوره.
68. «دریای پارس از دیرباز»، مجموعهمقالات خلیج فارس.
69. ترجمه فصلهای ۲ و ۳ شکند گمانیک وزار، یادنامه استاد ماهیار نوابی، ۱۳۸۹.
70. ترجمه بخشی از Iranica Abstracta، با همکاری تعدادی از دانشجویان مقطع دکتری، شمارههای ۲۰ تا ۲۵، چکیدههای ایرانشناسی، جلدهای ۲۰ تا ۲۵، مرکز نشر دانشگاهی، انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران، ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۵.
71. پیشدرآمدی بر جلد ۱۵ کتاب یونانیان و بربرها، ۱۳۸۵، انتشارات توس.
72. «یونانیان و بربرها»، مجله علمی و فرهنگی بخارا، اسفند ۱۳۸۵.
73. «جلوههای زن در تاریخ زندگی زردشت»، جشننامه دکتر بدرالزمان قریب، ۱۳۸۷.
74. «آغاز سال، آغاز همه رویدادهای نیک (بنابر رساله ماه فروردین روز خرداد)»، نشریه «صنعت نشر»، ۱۳۸۶.
75. «گزارشی ساده از سنگنوشتههای کردیر»، بخارا، شماره ۴ و ۶، آذر- اسفند ۱۳۸۶، ص ۳۹ تا ۵۳.
76. «خویشکاری فردوسی»، مجله علمی و فرهنگی بخارا، ش ۶۶، ۱۳۸۷.
77. «آوای سنگها»، مجله علمی و فرهنگی بخارا، ش ۶۷، ۱۳۸۷.
78. «ترجمه فصل چهار شکند گمانیک»، یادنامه حمید مجامدی، ۱۳۸۹.
79. «در ستایش فرزانگی»، سخنرانی در بزرگداشت بدری قریب، چاپ در مجله علمی و فرهنگی بخارا، شماره ۶۸ و ۶۹، آذر و اسفند ۱۳۸۷، ص ۱۹۸ تا ۲۰۱.
80. کتیبههای هخامنشی و لوکوک، بخارا، شماره ۷۰، خرداد و اردیبهشت ۱۳۸۸، ص ۳۱۱ تا ۳۱۵.
81. «نوروز در نورزنامه» صنعت نشر، سال سوم، شماره ۲۳ و ۲۴، بهمن و اسفند ۱۳۸۹.
82. «زند و پازند»، دانشنامه زبان و ادب فارسی، جلد سوم، فرهنگستان زبان و ادب فارسی بهسرپرستی اسمعیل سعادت، ۱۳۸۸، ص ۸۶ تا ۸۹.
83. «چشمه دریای چیچَست»، مجموعه مقالات خویشناسی، ۱۳۸۹.
84. «فرهنگ و تمدن»، نقد کتاب در فرهنگ خود زیستن و به فرهنگ دیگر نگریستن. نوشته بلوکباشی، چاپ در دنیای کتاب، مهرماه ۱۳۸۹.
85. فردوسی و هفت خانش. مقدمه بر اجرای هفتخان رستم. شاهنامه فردوسی به روایت و کارگردانی پری صابری، ۲۷، خرداد ۱۳۸۸.
86. تختجمشید تنها محل برگزاری نوروز نبود، نگاهی به الواح خزانه و با روی تخت جمشید، محله صنعت نشر، اسفند ۱۳۸۸.
87. پزشکی در فرهنگ ایران باستان مقدمه بر کتاب پزشکی در فصل ۱۵۷ دینکرد نوشته نرجس بانو صبوری، انتشارات دایرهالمعارف بزرگ اسلامی.
88. مقدمه کتاب تاریخ ادبیات پیش از اسلام، مجموعه مقالات مربوط به ادبیات قبل از اسلام.
89. یادگار زریران. نشر توام با شعر خطابه در سمینار شعر فارسی انجمن زبانشناسی.
مقالات انگلیسی و فرانسوی
1. Ecyclopaeia Iranica
2. Bahram-Pazdu
3. Cangranhaca Nama
4. Anushiravana b. Marzban Ravari
5. Congration pers. Tabrik, sad- bas
6. Cooking in Pahlavi literature
7. Borj- Nama
بسیاری از آثار و نوشتههای آموزگار بیش از دهبار تجدیدچاپ شده است. کتاب تاریخ اساطیری ایران در سال۱۳۹۷ ه.ش به چاپ هیجدهم، شناخت اساطیر ایران در همین سال به چاپ بیستویکم و کتاب زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن نیز در سال۱۳۹۷ ه.ش به چاپ دهم رسیده است.
اندیشه / نظرات
آموزگار درباره سالها کار و تلاش بیوقفهاش در عرصه فرهنگ و تاریخ و ادب ایران اینچنین میگوید:
«از نظر خودم همه این سالها را با عشق و تلاش کار کردم. هرگز خسته نشدم و تمام تلاشم این بود که استاد خوبی باشم، رابطه خوبی با دانشجویانم برقرار کنم و تا آنجا که می توانم ضمن تدریس به دانستههای خودم هم بیفزایم و خدمتگزار واقعی فرهنگ غنی این سرزمین باشم».
پس از فوت نابهنگام تفضلی، آموزگار همواره و در هر محفلی بهنیکی یاد و نام همکار و دوست خود را گرامی میدارد. آموزگار، همکار محقق خود را «دانشمندی انسان، موجودی مهربان، آزاداندیش و با سلامت نفس» توصیف میکند و قریحه پویایی و جویایی، سختکوشی، پرکاری، آشناییاش به زبانهای زنده دنیا و. . . را میستاید و میگوید: او در دانشگاه تهران به عالیترین مقام استادی رسید و همیشه به استادی دانشگاه تهران افتخار میکرد، ولی در حقیقت او افتخار دانشگاه تهران بود. او در نوشتههایش کمالطلب بود. هرگز کوتاهی و نقصی را در این زمینه نمیپذیرفت. جاهطلبی عملی داشت. اعتمادبهنفس داشت و خردگرا بود. علیرغم زودرنجیهایش میتوانست سکوت کند و ببخشد. بسیار اوقات، تحملی شگفتانگیز داشت.
جوایز و افتخارات
جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ۱۳۶۹ ه.ش.
جایزه کتاب برگزیده سال دانشگاههای کشور ۱۳۶۸ و ۱۳۶۹ ه.ش.
تقدیرنامه رئیس بنیاد ایرانشناسی ۱۳۸۱ ه.ش.
بزرگداشت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ۱۳۸۲ ه.ش.
تقدیرنامه دانشگاه تهران ۱۳۸۲ ه.ش.
تقدیرنامه احمد مسجدجامعی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ۱۳۸۳ ه.ش.
جایزه کتاب فصل سال ۱۳۶۸ ه.ش برای کتاب دینکرد پنجم.
تیرماه ۱۳۹۵ ه.ش نیز جایزه نشانِ عالی دولت فرانسه یا (لژیون دونور) در سفارت فرانسه و توسط سفیر کبیر این کشور به ژاله آموزگار اهدا شد. آموزگار در دی ۱۳۹۵ ه.ش بهپاس یک عمر کوشندگی علمی و فرهنگی و خدمت به بازشناسی آثار و نوشتههای بازمانده از ایرانِ کهن، جایزه سرو ایرانی را از سوی انجمن ایرانشناسی دانشگاه تهران دریافت کرد.
جایزه
Lifetime Achievement Award studies.
The International Society for Iranian Studies. ۲۰۱۰/ ۱۳۸۹.
در نگاه دیگران
کتب
زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی دکتر ژاله آموزگار چاپ شده از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
فانوس تابان: مصاحبه تاریخ شفاهی با ژاله آموزگار یگانه.
اشخاص
داریوش شایگان
«برای بخش بزرگی از ایرانیان، دکتر ژاله آموزگار «بزرگبانوی مطالعات ایران باستان» است و غرض از این رشته همان چیزی است که آلمانها ایرانیستیک مینامند، یعنی مطالعه فرهنگ و زبانهای باستانی ایران پیش از اسلام. . . در این وانفسایی که شاهد محو ایران باستان در مراکز آکادمیک دانشگاههای بزرگ و معتبر دنیا هستیم، و علت آن را باید در عدم حمایت و سرازیر شدن ثروت انبوه اعراب به مراکز مطالعات خاورمیانه جست، هستند محققان ایرانی و در میان آنان زندهیاد احمد تفضلی و ژاله آموزگار، که کوشیدند این میراث گرانبهایی را که در شرف نابودی است، به هر قیمتی حفظ کنند. ژاله آموزگار تمام زندگیاش را وقف این امر خطیر کرد، تمام دانش، سماجت خستگیناپذیر، و عزم راسخش را مصروف زنده نگاهداشتن مشعل ایران باستان کرد».
سید احمدرضا قائممقامی
قائممقامی، آموزگار را معلمی توانا در تربیت دانشجویانی که خود اکنون اساتید مشهوری هستند، میداند و میگوید:
««از برکت معلمی او و دیگر استادان همنسل اوست که امروز پهلویدانی با آنچه در آغاز قرن مرحوم ملک الشعرا بهار و مرحوم مینوی از هرتسفلد میآموختند، فرق بسیار کرده و اوستادانی بسیار بیش از آن چیزی شده که مرحوم پورداود میآموخته. با این همه پیشاهنگی که او در مطالعات ایرانباستان در ترجمه و تدریس متون پهلوی، در ترجمه تحقیقات اروپائیان در باب اساطیر ایران و در معرفی ادبیات فارسی زردشتی داشته، دینی را که از فرط ایراندوستی بر ذمه خود احساس میکند، گزارده و شاید هم بیش از آنکه باید، گزارده».
یدالله ثمره
ثمره که بیش از ۵۰ سال سابقهٔ تعلیم و تربیت دارد، میگوید: «اگر از من بپرسند آموزگار یگانهٔ تو کیست؟ میگویم ژاله آموزگار؛ چرا که او معلمی را با تمام وجود دوست دارد. او همچنین شاگردهایش را به معنی واقعی کلمه دوست دارد و اولین درسی که به آنها میدهد «دوست داشتن» است.
مهدی باقرپسندی
«صداقت در نقلقولها، صراحت و شجاعت در بیان اندیشهها، دقت و توجه به آدابورسوم اقوام و نیز علاقه و توجه به واژههای باستانى به جا مانده، موشکافى و باریک بینی در موضوعات علمى، تاریخى و اساطیرى، ایجاد علاقه و انگیزه براى مطالعات غیردرسى ازجمله ویژگیهای استاد آموزگار است. . . علاوه بر درس و دانش در محضر استاد آموزگار آموختیم که زندگى و حیات زیباست اما نه به هر قیمتى و گوهر استغنا یعنى بینیازی در عین نیاز، درى نایاب و درج زندگى است و آزادگى، شرافت و منزلت انسانى والاترین دستاورد هر انسان است. این گفته های باقرپسندی از اساتید دانشگاه تهران درباره آموزگار است. و با سادهترین و رساترین زبان مطالب بیان میشود.
پرورش «تفکرِ انتقادیِ دانشجو» از اولویتهای آموزگار در کلاسهای درسی است. همیشه برای امتحان پایانترم یک سوال را تعیین میکند تا دانشجو خود آن را تحلیل کند. یکی از شاگردانش میگوید: «هنوز به یاد دارم که یکی از سؤالات امتحانی ایشان برای درس «فرهنگ ایران باستان» این بود که نظرتان را دربارۀ شخصیت اسکندر بنویسید. درواقع، بهدنبال پاسخِ درست نبود، میخواست مطمئن شود که آیا دانشجو میتواند چیزی را تجزیهوتحلیل و نقد کند و در دام بدگویی و پرگویی نیفتد. او، برخلاف روش معمول امروزی، بهدنبال تربیتِ دانشجوی مقاله نویس نبود و نیست. بلکه دانشجو را موظف میکند که همان اولِ ترم کتابِ درخورِ مطالعهای را انتخاب کند، بهدقت بخواند و در پایانِ ترم خلاصهای از آن را در کلاس ارائه کند. این شیوه شاید خیلی پیشپاافتاده به نظر برسد، اما فایدهاش این است که دانشجو دستکم یک کتاب مفید را در حیطۀ تخصصش کامل و با جزئیات خوانده و توانایی تحلیل آن را خواهد داشت، ضمن اینکه با ارائۀ آن در کلاس همکلاسیهایش را هم بینصیب نگذاشته است».
یادمان و بزرگداشتها
مراسم بزرگداشت ژاله آموزگار ۲۹ بهمن ۱۳۸۲ ه.ش از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با حضور بزرگانی چون بدرالزمان قریب، یدالله ثمره، مهدی محقق – رییس هیات مدیره انجمن و سایر ایرانشناسان و ایراندوستان برگزار شد. بهپاس سالها مجاهدت علمی او لوح تقدیر و نشان زرین انجمن به این بانوی سختکوش تقدیم شد.
منابع:
1. ویکی پدیا
2. ویکی ادبیات
3. دانشگاه تهران